با وجود بروز بسیاری از مشکلات در زندگی و معیشت مردم که حاصل دو عامل سوءمدیریت و تحریم است، اما در عمل دیده شد که تحریم نتوانست اقتصاد ایران را به زانو درآورده و کمبود کالا ایجاد کند. حال آنکه این امر در بسیاری از کشورها جواب داده و باعث نافرمانی مدنی و تحقق خواست تحریمکنندگان شده است، اما با بهبود افق فضای سیاسی مذاکرات ایران و غرب، پیچ تحریمها نیز شل شده و شرکتها و کشورهایی که با تکبر و بیاعتنایی از ایران رفتند یا با افاده و منت و دهها قلم سوءاستفاده مالی کج دار و مریز در کشور ماندند، اکنون با روی گشاده و چمدانهای آماده، آرام آرام سر و کلهشان در هتلهای مجلل تهران پیدا میشود تا برای گرفتن طرح و مشارکت هواشناسی کنند.
لذا پیشبینی آن خردمندان و دوربینان اکنون تحقق یافته و تحریمکنندگان در حال بازگشتند. اما نکتهای که باعث نگارش این یادداشت شد، نوع رفتاری است که مدیران اقتصادی باید با این بازگشتگان داشته باشند.
بدیهی است آنان که در شرایط فشار و خطر ایران و صنعتگران و تولیدکنندگانش را تنها گذاشتند، اکنون نباید انتظار فرش قرمز داشته باشند.
شرکتهای خودروساز کرهای، ژاپنی و فرانسوی که به اشاره و کرشمهای شرکای ایرانیشان را تنها گذاشتند، بانکهایی که در خود را به روی تولیدکنندگان بستند و پولهایشان را بلوکه کردند، شرکتهای صنعتی و خدماتی که به بهانه تحریم، کالاهایشان را به چند برابر قیمت به ایران فروختند، کشورهای همسایه و غیرهمسایهای که پس از تحریمها به فکر سوداگری و ماهیگیری از آب گلآلود افتادند و با راههایی چون تجارت کالا و مبادله پایاپای، بلوکه کردن وجوه کلان حاصل از فروش نفت به بهانه عدم امکان انتقال و نپرداختن سود قانونی به آن، محاسبه این وجوه به پول ملیشان در حالیکه ارزش آن رو به کاهش بود، بلوکه کردن پول نفت ایران به عنوان پشتوانه خرید کالاهای تولیدیشان و مجبور کردن دولت به اینکه به مانند صاحبان بن خرید کالا، با پولش کالاهای دستچندم و کمکیفیت را بخرد، بهانه آوردن در پس دادن وجوه ایران، تلاش برای صدور مواد غذایی بیکیفیت و حتی آفتزده چون برنج و گندم، شرط گذاشتن مبنی بر اینکه کالا میفروشیم و بجای آن میدان نفتی را بدون مناقصه میگیریم(!) و دهها و صدها نمونه سوداگری و ماهیگیری دیگر اکنون باید سرافکنده بیایند و نوبت بگیرند.
به عبارت بهتر، رفتار آنان حین تحریم، باید ملاک آغاز همکاری در امروز باشد، چرا که دوستانی که از پشت خنجر میزنند، همیشه آماده خنجر زدن هستند و به قولی لبخند سیاستمدار، مشت در جیب است، لبخند آنان نیز خنجری است که در آستین پنهان کرده که در صورت بروز تلاطم سیاسی دیگری، بلافاصله استفاده خواهد شد.
لذا باید به دولت پیشنهاد کرد ضمن آنکه با سیاست اعتدال و منطق به این شرکتها و کشورهای سوداگر رفتار میکند، اولویت را به شرکتها و کشورهای بیطرف یا تازه از راه رسیده بدهد و آن گزینهها را در پلههای پایین قرار دهد لذا نتیجه این میشود که نه دولت یازدهم از هول حلیم در دیگ بیفتد و نه سوداگران خود را به نفهمی بزنند و گذشته را با سکوت و ماستمالی کردن به فراموشی بسپارند. آن... را لولو برده و روشن است که الان دیگر از آن خبرهای قدیم نیست...
سید علی دوستی موسوی - دبیرگروه اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد