می گویید کدام هفت خوان؟ می گویید مگر چه سختی دارد مدرسه رفتن ؟ می گویید زمان شما همه چیز آسان بوده است ؟
این ابراز نظرها متعلق به آنهایی است که فرزند دانش آموزی در خانه ندارند؛ دردسر پدر و مادرهایی که باید فرزندشان را آماده مدرسه رفتن کنند، یک کوه یخ بزرگ شناور در دریاست که بی فرزندها، فقط نوک بیرون مانده اش از آب را می بینند و از همه دغدغه های آنها خبر ندارند. میخواهید بدانید دلمشغولی های شان چیست ؟ گزارش ما را بخوانید.
دغدغه اول: چه جور مدرسه ای خوب است ؟
بیشتر والدین بویژه آنهایی که برای نخستین بار فرزندشان را به مدرسه می فرستند یا آنهایی که فرزندشان در حال تغییر دوره تحصیلی مثلاً از دبستان به راهنمایی یا از راهنمایی به دبیرستان است، از تیر، میان دو تصمیم سرگردانند و حالا هم مطمئن نیستند که انتخاب درستی داشتهاند یا نه.
آنها از یک سو از دیگران میشنوند مدارس دولتی از امکانات آموزشی محدودی برخوردار است و بنابر این بهتر است فرزندان شان را به مدارس غیر انتفاعی بفرستند و از سوی دیگر حرف مخالفان این تصمیم هم به گوش شان می خورد که اتفاقاً مدارس دولتی آنقدرها هم تعریفی نیست و بیش از آن که کیفیت داشته باشد ، تبلیغ می کنند.
مشکل بزرگ این است که بسیاری از خانواده ها ، معیارهای نادرستی برای سنجش مناسب بودن یا نبودن مدرسه فرزندان شان دارند یعنی نمی دانند که مهمترین نکته در انتخاب یک مدرسه ، بازده آموزشی آن است که در قالب قبولی دانش آموزانش در کنکور یا المپیادهای علمی نمایان میشود.
نکات مهم دیگری هم البته وجود دارد مثلاً این که مدرسه تا چه حد با اولیا دانش آموزان تعامل دارد و چقدر از روش های روانشناسی و مشاورهای برای سنجش وضعیت روحی و روانی دانش آموزان استفاده میکند، آیا به آموزش شیوه های مطالعه و برنامه ریزی درسی به دانش آموزانش اهمیت میدهد، محیطش تا چه حد بچه ها را شاد و سرزنده نگه میدارد و سرانجام این که چه برنامههایی برای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزانش در نظر گرفته است؟
به هر حال شهریه بالای یک مدرسه نشان دهنده کیفیت بالای آن نیست و نمیتواند جزئی از معیارهای سنجش مدرسه باشد.
دغدغه دوم: پول می گیرند؛ پول نمی گیرند
همان اواخر خرداد که ثبت نام در مدارس آغاز شد، دبیر ستاد ثبت نام و مدیرکل ارزیابی و پاسخگویی به شکایات مردمی آموزش و پرورش اعلام کرد خانواده ها برای ثبت نام فرزندان شان در مدارس دولتی فقط باید 3هزار تومان هزینه بیمه دانش آموزی و هزینه کتاب های درسی شان را بپردازند و جز آن، مدارس حق گرفتن هیچ هزینه دیگری را ندارند اما همه آنها که بچه های شان را به مدارس دولتی میفرستند، میدانند مدارس در طول سال بارها به بهانههای گوناگون از والدین طلب کمک مالی می کند و معمولا پدر و مادرها جرات ندارند چنین تخلفاتی را گزارش کنند چون به هر حال مدرسه ، فرزندشان در آن مدرسه درس میخواند!
وضع شهریه مدارس غیر انتفاعی را هم لابد همه میدانید. هم اکنون شهریه برخی از این مدارس فقط در مقطع ابتدایی به مرز 5 میلیون تومان رسیده و در مقاطع راهنمایی و دبیرستان هم دو تا سه برابر این مقدار است.
اوضاع و احوال والدینی که فرزندان کنکوری دارند از این هم ناخوش تر است. بیشتر آنها امسال باید علاوه بر هزینه های خرید کتاب های کنکوری،به فکر تأمین شهریه مؤسسات کنکوری دانش آموزان شان هم باشند.
دلمشغولی سوم: داستان پر پیچ و خم ایاب و ذهاب
خیلی از پدر و مادرهای شاغل فرصت ندارند هر روز صبح دست بچههای شان را بگیرند و آنها را تا مدرسه برسانند و به همین علت باید هزینه ای هم برای استفاده از سرویس مدارس بپردازند.
بر اساس آخرین مصوبه شورای شهر تهران سرویس های مدارس امسال تا 25 درصد افزایش قیمت داشته ، این افزایش قیمت در مناطق مختلف شهر متفاوت است و از 25 درصد در شمال شهر تا 20 درصد در مناطق مرکزی و 15 درصد در مناطق جنوبی تغییر می کند.
البته جالب است بدانید که در خیلی از مدارس غیر انتفاعی سرویس های مدارس تابع هیچ قانون و قاعدهای نیست و والدین پرمشغله هم یا فرصت شکایت کردن ندارند یا ترجیح میدهند به جای درگیری با مدرسه و راننده های سرویس ، هزینه را هر قدر که باشد بی چون و چرا بپردازند.
دلمشغولی چهارم : از نوشت افزار تا کیف و کفش و لباس
وقتی قیمت یک کوله پشتی ساده ، در بازار از 50 تا 100 هزار تومان متغیر است طبیعی به نظر میرسد که والدین ناچار باشند امسال دستکم 300-400 هزار تومان برای خرید نوشت افزار و کوله پشتی بچه ها کنار بگذارند.
به این رقم البته باید هزینه کفش و لباس بچهها را هم اضافه کرد که احتمالاً سرجمع این هزینه ها را به مرز 500 هزار تومان میرساند اما حتی والدینی که از اقشار متوسط یا مرفه هستند هم دغدغه هایی دارند مثلا آنها میدانند که باید در انتخاب نوشت افزار وسواس به خرج بدهند چون خیلی از نوشت افزارهای موجود در بازار ، برای سلامت بچهها ضرر دارد به عنوان نمونه انواعی از مداد و خودکار، به انگشتان بچه ها آسیب میزند، رنگ جوهر برخی خودکارها یا ماژیک ها چشم شان را ضعیف می کند یا برخی کوله پشتی ها ، شکل ستون فقرات شان را در دراز مدت تغییر میدهد.
در این آشفته بازار، کسانی هم دائماً به پدر و مادرها نهیب میزنند که مراقب باشند فرزندان شان مسخ تصاویر فانتزی غربی که معمولاً قهرمان های کارتون های ساخت ژاپن هستند نشوند اما وقتی جایگزینی شایسته برای این نوع وسایل وجود ندارد طبیعتاً والدین هم ناچارند به خواست بچهها برای خرید نوشت افزار فانتزی تن بدهند.
این چهار دلمشغولی البته همه دغدغه والدین در آغاز مهر نیست آنها نگران دوستانی که فرزندانشان در مدرسه خواهند داشت هستند؛ نگران تغذیه فرزندان شان هم هستند و گرچه میدانند قرار است همه بوفه های مدارس کارت بهداشت بگیرند اما به هر حال نمیتوانند از کیفیت مواد غذایی مطمئن باشند، نگران ایمنی فرزندان شان بویژه در مدارس فرسوده هم هستند و حتی نگرانند که مبادا کیفیت آموزش در مدارس، ضعیف باشد و پیشرفت تحصیلی فرزندان شان کند شود و....با این اوصاف شما هم قبول دارید که پدر یا مادر بودن سخت ترین شغل دنیاست ؟
مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد