رازداری در خانواده، ضرورتی انکارناپذیر

«بین خودمون باشه ولی شنیدم که...»، «شما که غریبه نیستید...»، «از خدا پنهان نیست، از بنده‌اش چه پنهان...»! بعضی‌ها با گفتن همین چند کلمه احساس می‌کنند اجازه دارند درباره هر کس و هر چیزی که می‌خواهند حرف بزنند. انگار خیلی برایشان فرقی نمی‌کند طرف مقابل کیست و درباره چه موضوعی با او صحبت می‌کنند. آنها فقط حرف می‌زنند و هر چیزی را که می‌دانند ‌ـ‌ و گاهی هم نمی‌دانند ‌ـ‌ با دیگران در میان می‌گذارند.
کد خبر: ۵۹۵۷۸۰

بعضی وقت‌ها ممکن است رازهایی را درباره دیگران مطرح کنند که به هیچ وجه قابل بخشش نیست و نمی‌توانند جبرانش کنند، ولی بی‌توجه به اهمیت آن، می‌گویند و به حرفشان ادامه می‌دهند. در صورتی که از انسان، به عنوان موجودی عاقل و با تدبیر انتظار می‌رود در این هنگام کمی بیشتر فکر کند و حرف‌هایش را با دقت بیشتری مطرح کند. بعضی انسان‌ها، اما این نکته را به کلی نادیده می‌گیرند و مانند دستگاهی اتوماتیک، اطلاعاتی را که ذخیره کرده‌اند در اختیار همه افراد می‌گذارند؛ بدون این‌که قادر باشند موضوع صحبت‌ها را پردازش یا گروه خاصی را به عنوان مخاطب انتخاب کنند.

رازداری ​ اما یکی از ویژگی‌های مثبت انسان‌هاست که نه تنها در زندگی فردی و شخصی می‌تواند به آنها کمک کند که حتی برای داشتن یک زندگی اجتماعی موفق هم موثر خواهد بود. کسی که می‌داند و می‌تواند راز دیگران را پیش خودش نگه دارد و با شخص دیگری در آن باره صحبت نمی‌کند، مسلما به عنوان فردی قابل اعتماد شناخته می‌شود و دیگران بیش از پیش به او روی می‌آورند.

البته باید بدانیم چه حرفی راز به حساب می‌آید و باید مخفی نگه داشته شود و چه حرفی راز نیست و مخفی نگه داشتنش مهم نیست. همین طور باید بدانیم چه زمانی رازی می‌تواند فاش شود و چه رازی را تا ابد باید مخفی نگه داریم؟!

خیلی‌ وقت‌ها فکر می‌کنیم اگر کسی رازی را به ما می‌گوید، باید آن را تا ابد حفظ کنیم و درباره آن با کسی حرفی نزنیم، ولی گاهی همین رازداری‌ها می‌تواند مشکلاتی را به وجود آورد که به نفع هیچ‌کس نیست؛ مانند دوستانی که رازدار یکدیگر هستند و هیچ‌وقت حاضر نمی‌شوند با خانواده دوستشان درباره مشکلاتی که برای فرد پیش آمده، صحبت کنند یا آنهایی که زندگی مخفیانه دوستشان را از خانواده همسرش مخفی نگه می‌دارند یا خیلی‌های دیگر که مخفیکاری و دروغگویی را با رازداری و صداقت اشتباه گرفته‌اند.

پس یادمان باشد، رازداری از ویژگی‌های مثبت شخصیتی است، ولی باید بموقع و براساس عقل و منطق از آن استفاده شود؛ نه رازداری‌هایی که بیشتر به معنای پنهانکاری و فریب دیگران است.

یک‌دل و هزار راز نهفته

چرا بعضی در هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی، راز دیگران را فاش نمی‌کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود حرف دیگران را پیش خودشان نگه دارند و به بقیه مردم چیزی درباره آن نگویند؟

شاید این پرسش برای ​بسیاری مطرح شود و نتوانند جواب قانع کننده‌ای برایش پیدا کنند، اما متخصصان دلایل متفاوتی را در این باره بیان می‌کنند؛ مواردی که افراد را ترغیب می‌کند، رازدار باشند و راز مردم را افشا نکنند.

یکی از مهم‌ترین دلایل حفظ راز، پایبندی به مسائل و موضوعات اخلاقی است و این‌که آنها افشای راز را کاری خلاف اخلاق می‌دانند. همچنین بسیاری ممکن است از ترس عواقب افشای راز، آن را فاش نکنند و هیچ‌وقت درباره آنچه شنیده‌اند، صحبتی به میان نیاورند. آنها نگران نظر مردم و همچنین نظر خود فرد گوینده راز، نسبت به خودشان می‌شوند و دوست ندارند قضاوت نادرستی درباره آنها وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی می‌‌کنند، راز را پیش خودشان نگه دارند و درباره آن صحبتی نکنند.

از طرفی، رازداری باعث رشد شخصیت و احساس استقلال فرد نیز خواهد شد و به او انگیزه بیشتری برای حفظ رازها می‌دهد. دیگران هم اعتماد بیشتری نسبت به او خواهند داشت و در نتیجه دوستان بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین طبیعی است برای داشتن رضایت و همین‌طور لذت‌بردن بیشتر از زندگی و روابط دوستانه، افراد بخواهند رازداری را در وجودشان پرورش دهند و آن را تقویت کنند.

چرا رازها افشا می‌شود؟

اگر رازداری خوب است، اگر صفتی پسندیده به حساب می‌آید و اگر همه انسان‌ها دوست دارند با انسان‌های رازدار معاشرت کنند، پس چرا خیلی​ها‌ نمی‌توانند راز دیگران را پیش خودشان حفظ کنند و خیلی راحت آن را فاش می‌کنند؟ بعضی‌ شاید علت این کار را ندانند، ولی خواسته یا ناخواسته، راز افراد را به دیگران می‌‌گویند و نمی‌توانند در حفظ رازها موفق باشند. برخی هم اینقدر این کار را تکرار کرده‌اند که دیگر برایشان به یک عادت تبدیل شده و اصلا به فکر برطرف کردنش هم نیستند.

گاهی، افراد اینقدر به یکدیگر اعتماد دارند و به دوستی‌هایشان مطمئن هستند که فکر می‌کنند هیچ رازی میان آنها وجود ندارد. برای همین ممکن است راز دیگران را هم خیلی راحت مطرح کنند و درباره آن با یکدیگر حرف بزنند

گروهی از این افراد، کسانی هستند که دائم با دیگران حرف می‌زنند. درباره موضوعات مختلف با بقیه صحبت می‌کنند، نظر‌شان را می‌گویند و نظر دیگران را می‌پرسند و در این جریان طبیعی است که رازهایی هم مطرح شود.

این افراد معمولا در جمع دوست و خانواده، شناخته‌شده هستند و کسی تمایلی به همنشینی و صحبت با آنها ندارد. مگر افرادی که به قصد دشمنی و برهم زدن زندگی دیگران با آنها صحبت می‌کنند تا اطلاعات خاصی به دست آورند. بنابراین دشمنی و داشتن افکار نادرست برخی افراد هم می‌تواند یکی از دلایل فاش‌کردن راز باشد که البته معمولا با قصد و نیتی مشخص انجام می‌شود.

گاهی هم برعکس، افراد اینقدر به یکدیگر اعتماد دارند و به دوستی‌هایشان مطمئن هستند که فکر می‌کنند هیچ رازی میان آنها وجود ندارد. برای همین ممکن است راز دیگران را هم خیلی راحت مطرح کنند و درباره آن با یکدیگر حرف بزنند. در صورتی که حتی میان دوستان صمیمی و اعضای خانواده هم باید حریم رازها را مشخص و حفظ کرد. نکته مهم این است که رازهای مردم به هیچ بهانه‌ای نباید موضوع صحبت‌های دسته‌جمعی دوستان و آشنایان باشد و به همین دلیل، توصیه می‌شود هر حرفی را قبل از این‌که مطرح کنیم، بسنجیم و درباره‌اش بیندیشیم؛ چراکه گفتن همین رازهای به ظاهر ساده، می‌تواند خانواده‌ها را از هم بپاشد و مشکلاتی را برای
آنها فراهم کند.

بچه‌ها را رازدار بار بیاوریم

تاکنون فکر کرده‌اید​ اگر فرزندتان ببیند شما راز دوست و آشنا را با دیگران در میان می‌گذارید یا اگر رازی را که خودش به شما گفته است، در جمعی مطرح می‌کنید، چه احساسی به او دست خواهد داد؟

شاید فکر کنید بچه‌ها خیلی متوجه این موضوعات نمی‌شوند و در نتیجه بی‌‌توجه به آنها، رازهایشان را در مقابل دیگران فاش کنید و درباره راز بقیه هم حرف بزنید. در صورتی که کودکان از همان دوران خردسالی و کودکی رفتارهای شما را می‌بینند و به دقت آنها را بررسی می‌کنند. البته حتما همان کارها را هم تکرار خواهند کرد. پس اگر شما نتوانید رازدار خوبی باشید نباید از فرزندتان هم انتظار داشته باشید رازهای دیگران را پیش خودش نگه دارد.

علاوه بر این، زمانی که رازی را به شما می‌گوید یعنی به شما اعتماد دارد. پس به هیچ قیمتی نباید بگذارید این اعتماد از بین برود. اگر رازش را به دیگران بگویید ـ حتی اگر با همسرتان در این‌باره صحبت کنید ـ مطمئن باشید دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد و حرف‌های مهمش را به شما نمی‌گوید.البته طبیعی است که پدر یا مادر درباره مشکلات فرزندشان با یکدیگر صحبت و مشورت کنند، ولی این صحبت‌ها نباید به گونه‌ای باشد که کودک اعتمادش را به شما از دست بدهد و فکر کند این کارتان فقط برای فاش‌کردن راز او بوده است.بچه‌ها باید در همان سال‌های کودکی این موضوع را درک کنند که اگر راز دیگران را فاش کنند، بقیه هم به آنها اعتماد نخواهند داشت و در مقابل اگر رازدار باشند، مورد اعتماد دیگر دوستان و آشنایان خواهند بود.

رازداری به نفع‌تان است

رازداری نه تنها از ویژگی‌های مثبت اخلاقی به حساب می‌آید که حتی می‌تواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را نیز تغییر دهد؛ تغییرات مثبتی که فقط به دلیل حفظ راز دیگران، برای فرد ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، کسی که به عنوان فردی رازدار در جمع شناخته می‌شود، دوستان بیشتری خواهد داشت و افراد زیادی به او اعتماد خواهند کرد. به همین دلیل هم دیگران با احترام خاصی با او برخورد می‌کنند.

از طرف دیگر، انسان‌های رازدار می‌توانند این خصوصیت را به دیگران بیاموزند و با رفتارهایشان آنها را هم تشویق به رازداری کنند. برای همین اعضای خانواده و بویژه فرزندان این افراد هم اهمیت رازداری را بخوبی درک خواهند کرد و انسان‌های رازداری خواهند بود. پس آنها هم می‌توانند در گفت‌وگوهایشان به دیگران اعتماد کنند و از آنها بخواهند رازها را پیش خود نگه دارند.

همچنین، خوب است به این نکته هم توجه کنیم که یکی از بدترین اتفاقاتی که پس از افشای راز برای فرد افشاکننده پیش می‌آید، اضطراب و نگرانی است و درست از لحظه‌ای که حرف از دهانش خارج می‌شود باید نگران این باشد که چه کسی این موضوع را می‌فهمد و چه زمانی خبر به گوش خود فرد گوینده می‌رسد؟! به همین دلیل، آنهایی که رازدار مردم هستند، آرامش خاصی را احساس می‌کنند و هیچ‌وقت با چنین مشکلاتی روبه‌رو نخواهند شد.

زن و شوهر باید رازدار هم باشند

همه می‌دانند زن و شوهر شریک زندگی یکدیگرند؛ در خوبی‌ها و بدی‌ها، سختی‌ها و راحتی‌ها و در همه مراحل زندگی، چه خوب باشد و چه بد، آنها باید کنار هم و همپای هم باشند. بزرگ‌ترها اعتقاد داشته و دارند که زن و شوهر باید محرم اسرار هم باشند. نباید چیزی را از دیگری مخفی کنند و همسرشان را غریبه بدانند. با این حال، متاسفانه بعضی زوج‌ها انگار نمی‌توانند یا نمی‌خواهند با هم همراه و همراز باشند. عده‌ای به هیچ وجه بلد نیستند رازداری کنند و گروهی هم مخفیکاری را بیشتر از صداقت و روراستی می‌پسندند.

کسی که دائم درباره راز دیگران با همسرش صحبت می‌کند و حرف‌هایی را که مردم به عنوان راز با او درمیان گذاشته‌اند به همسرش می‌گوید، شاید نداند ولی به طور غیر مستقیم، همسرش را تشویق می‌کند که رازهای خود را به او نگوید. او با افشای راز دیگران به نوعی باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی در همسرش می‌شود

در صورتی که هر دو شیوه اشتباه است و سرانجامی تلخ و ناخوشایند خواهد داشت. از نظر کارشناسان نیز تنها راه حفظ و ادامه زندگی زناشویی، در صداقت و رازداری همسران است.حالا بعضی‌ ممکن است بگویند حرف دیگر اعضای خانواده و بویژه همسرشان را پیش غریبه‌ها بازگو نمی‌کنند و فقط با خانواده یا دوستان نزدیک خودشان در میان می‌گذارند. از نظر این افراد، چنین کاری اشتباه نیست و فاش‌کردن راز به حساب نمی‌آید. در صورتی که همین مساله هم می‌تواند موجب اعتماد نداشتن همسران نسبت به یکدیگر شود. در چنین شرایطی، طبیعی است افراد دیگر رازهای خود را با اعضای خانواده‌شان در میان نگذارند و نحوه برخوردشان را تغییر دهند؛ اما تاکنون فکر کرده‌اید اگر کسی در محیط خانواده و در جمع اعضای خانواده‌اش نتواند مشکلات، مسائل و رازهایش را مطرح کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر فضای خانه و خانواده هم قابل اعتماد نباشد، چه مشکلاتی پیش می‌آید و باید منتظر چه عواقب ناخوشایندی بود؟!

گاهی همسران ترجیح می‌دهند با یکدیگر درباره مشکلات و مسائلی که در زندگی دارند، صحبت نکنند. در این هنگام، شاید تا مدتی بتوانند این موضوعات را پیش خودشان نگه دارند و با کسی در این باره حرفی نزنند، ولی دیر یا زود، خسته و ناچار خواهند شد تا درباره این مسائل با فرد دیگری صحبت کنند. اگر همسرشان آماده شنیدن یا پذیرش این نکات نباشد یا اگر نتواند رازهای او را پیش خودش نگه دارد، طبیعی است که به غریبه‌ترها روی آورد و با آنها درد و دل کند.

از طرف دیگر، کسی که دائم درباره راز دیگران با همسرش صحبت می‌کند و حرف‌هایی را که مردم به عنوان راز با او درمیان گذاشته‌اند به همسرش می‌گوید، شاید نداند ولی به طور غیر مستقیم، همسرش را تشویق می‌کند که رازهای خود را به او نگوید. او با افشای راز دیگران به نوعی باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی در همسرش می‌شود و طبیعی است که دیگر همسر او تمایل نداشته باشد با چنین فردی هم‌صحبت شود. البته بعضی وقت‌ها، زن یا شوهر با تعریف‌کردن راز دیگران می‌خواهند صداقت و صمیمیت‌شان را نشان دهند، ولی این کار بیشتر از آن‌که بتواند تاثیر مثبتی بر روابط میان همسران داشته باشد، باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی میان آنها خواهد شد.

مراقب باشید رازها فاش نشود

خیلی وقت‌ها، اگر یکی از اعضای خانواده درددل کند و رازهایش را با دیگران در میان بگذارد، حتی بدون این‌که از آنها بخواهد، بقیه این راز را پیش خودشان نگه می‌دارند و هیچ‌وقت اجازه نمی‌دهند دیگران از آن بویی ببرند؛ البته کسانی هم هستند که این قانون نانوشته را نادیده می‌گیرند و اگر رازی در خانواده مطرح شود، بدون کوچک‌ترین مشکلی آن را به دیگران می‌گویند.

بعضی‌ که حتی منتظر سوژه‌های جدید هستند تا بتوانند با دوست و آشنا درباره آن صحبت کنند و برای این افراد، چه چیزی بهتر از حرف زدن درباره راز دیگران؟! حرف و صحبتی که برایشان حسابی دلنشین و لذت‌بخش است و می‌تواند ساعت‌ها آنها را سرگرم کند. عده‌ای می‌گویند حرف‌های خانوادگی را به دوست‌های صمیمی می‌توان گفت و این غریبه‌ها هستند که نباید از جریان مطلع شوند. گروهی هم باور دارند دوستان نزدیک‌تر از اعضای خانواده هستند و رابطه‌ دوستانه در مقایسه با روابط خانوادگی اهمیت بیشتری دارد. پس از نظر آنها هم بیان‌کردن رازهای خانوادگی در جمع دوستان و آشنایان به هیچ عنوان کار اشتباهی نیست.

خلاصه این‌که خیلی​ها‌، به دلایل مختلف راز دیگران را فاش می‌کنند در حالی که افشای راز دیگران و صحبت‌کردن درباره آنها نه تنها خصوصیت اخلاقی مثبتی به حساب نمی‌آید که حتی می‌تواند مشکلات متعددی هم برای فرد ایجاد کند. البته دردسرها و عواقب ناشی از افشای راز هم دامن کسی را می‌گیرد که این راز را فاش کرده و هم کسی که رازش را با او در میان گذاشته است با مسائلی ناخوشایند روبه‌رو خواهد شد.

یکی از ساده‌ترین، مهم‌ترین و در عین حال اصلی‌ترین مشکلاتی که ممکن است برای فرد فاش‌کننده راز پیش بیاید، از دست دادن محبوبیت در جمع دوستان، آشنایان و اعضای خانواده است. مسلما کسی که قابل اعتماد نباشد و نتواند راز دیگران را پیش خودش نگه دارد، تنها می‌ماند و کسی تمایلی به برقراری ارتباط دوستانه با او نخواهد داشت.

از طرف دیگر، گاهی بیان‌کردن راز دیگران در جمع می‌تواند موجب از بین رفتن قباحت زشتی‌ها شده و افراد را به انجام کارهای نادرست هم تشویق کند. در شرایطی هم ممکن است روابط دوستانه یا خانوادگی را برهم بزند و مشکلاتی را برای افراد ایجاد کند؛ بنابراین به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی نباید سخنی را که به عنوان راز به شما گفته شده، با دیگران در میان بگذارید و درباره آن صحبت کنید.

گاهی رازداری خطرناک است

گاهی بچه‌ها رازداری را می‌آموزند و خیلی خوب هم آن را در زندگی‌شان اجرا می‌کنند، اما همین رازدار بودن‌​ ممکن است به ضررشان تمام شود به همین دلیل، حتما باید زمانی که درباره راز و اهمیت حفظ آن صحبت می‌کنید، خطرها و مشکلات احتمالی را هم برایش توضیح دهید.

کودک باید بدانند همه افراد قابل اعتماد نیستند و او نباید رازدارشان باشد. همچنین باید بداند هر حرف و عملی، راز نیست و نباید همه آنها را پیش خودش نگه دارد. اگر درباره این مسائل با بچه‌ها صحبت نکنید و این موضوعات را با آنها در میان نگذارید، شاید غریبه‌ها براحتی بتوانند از کودک سوءاستفاده کنند و دردسرساز شوند. پس قبل از هر چیز، مراقب فرزندتان باشید و پس از آن به کودک توضیح دهید هر حرفی راز نیست و او هم نباید رازدار همه افراد باشد.

در ضمن، اگر کودک به پدر و مادرش اعتماد کافی داشته باشد و والدین این حس را در او ایجاد کرده باشند، درباره تمام مشکلاتش با آنها صحبت خواهد کرد و موضوعی برای مخفی‌کردن نخواهد داشت که در این شرایط هم احتمال خطر بسیار کمتر خواهد شد.

>> جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ نیلوفر اسعدی‌بیگی

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
هستی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
۰
۰
عالی بودممنون

نیازمندی ها