گفت‌وگو با قاتل بخشوده شده

به برادرم خیانت کردم

مردی به نام نیما متهم است سال‌ها قبل همسر برادرش را به قتل رسانده است. او مدتی از دست ماموران فراری بود، اما بالاخره بازداشت و مجبور به اعتراف شد. این مرد بعد از سال‌ها زندان موفق شد رضایت اولیای‌دم را جلب و از قصاص نجات پیدا کند، اما حالا باید دوران محکومیت خود را در زندان بگذراند.
کد خبر: ۵۸۸۰۴۷
به برادرم خیانت کردم

 نیما که دو هفته قبل در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده درباره پرونده‌اش توضیح می‌دهد.
 
چند سال است در زندان هستی؟

از سال 87 که مرتکب قتل شدم در زندان هستم و یک روز هم بیرون نبودم.

متهم هستی همسر برادرت را به قتل رساندی.

بله. این کار را کرده‌ام. خیلی هم از کارم پشیمان هستم، اما قابل جبران نیست.

چه زمانی متوجه شدی کاری که کردی اشتباه است؟

همان لحظه‌ای که همسر برادرم را به قتل رساندم به اشتباه خود پی بردم، اما او مرده ‌بود من هم نمی‌توانستم زمان را به عقب برگردانم.

چرا او را کشتی؟

با هم بحث کردیم، از او پرسشی پرسیدم. در مورد یک مساله خانوادگی بود، اما او دروغ گفت و با هم درگیر شدیم و من او را زدم.

همسر برادرت فقط با کتک خوردن فوت کرد؟

خیلی عصبانی بودم، نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم وقتی او را زدم و روی زمین افتاد دوباره بلند شد و حرفی زد. من هم روسری‌اش را دور گردنش پیچاندم و فشار دادم یکدفعه صورتش کبود شد و مرد.

سعی کردی قتل را سرقت جلوه بدهی. چرا؟

از آبرویم می‌ترسیدم. دیگر نمی‌توانستم چشم در چشم برادر و برادرزاده‌هایم شوم. به همین دلیل طلاها و گوشی تلفن همراهش را برداشتم تا این‌طور وانمود کنم که او به علت سرقت کشته‌ شده ‌است.

اما دستت روشد.

بله. پلیس خیلی زود فهمید من قاتل هستم. با این که فکر می‌کردم ردی از خود باقی نگذاشته‌ام آنها خیلی زود فهمیدند؛ البته مدتی فراری بودم، اما فرار هم فایده‌ای نداشت و بازداشت شدم.

زمان وقوع قتل با همسر برادرت تنها بودی؟

بله تنها بودیم. البته کسی نمی‌دانست من در خانه برادرم هستم و در نبود او به خانه‌اش می‌روم.

در پرونده آمده ‌است با همسر برادرت رابطه داشتی.

(سکوت)‌

چرا این کار را می‌کردی؟

اغفال شده‌ بودم. او زن عجیبی بود. خیلی راحت آدم را اغفال می‌کرد.

وقتی با او ارتباط برقرار کردی فکر نمی‌کردی داری به برادرت خیانت می‌کنی؟

خیلی از کارم پشیمان هستم. بیشتر از قتل به خاطر این موضوع عذاب می‌کشم. در آن زمان به برادرم فکر نمی‌کردم. همسرش زن عجیبی بود، آدم را در مشت خودش نگه می‌داشت. من هم در مشت آن زن بودم.

بچه‌های برادرت آن زمان کجا بودند؟

من بیشتر زمانی به خانه برادرم می‌رفتم که بچه‌هایش مدرسه بودند. مطمئن می‌شدم که برادرم نیست. خیالم راحت بود که مساله‌ای پیش نمی‌آید.

به این موضوع فکر کرده بودی اگر یکدفعه برادرت سر می‌رسید چه اتفاقی می‌افتاد؟

نه. اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردم، البته بعدها که زن برادرم را کشتم و در مدتی که زندان بودم به این موضوع فکر کردم که این قتل چقدر می‌توانست متفاوت باشد و چه اتفاقاتی ممکن بود بیفتد و من چقدر بی‌عقلی کردم، اما آن زمان به این موضوع فکر نمی‌کردم.

مجرد هستی؟

بله. هیچ‌وقت ازدواج نکردم. چندبار خواستگاری رفتیم، اما نشد.

رابطه برادرت و همسرش چطور بود؟

رابطه خوبی با هم نداشتند، البته این ادعای زن برادرم بود، می‌گفت شوهرش به او بی‌توجهی می‌کند. اول هم همین‌طوری با من شروع کرد درد‌دل می‌کرد، می‌گفت برادرت من را دوست ندارد و رابطه ما خوب نیست. من هم دلم برایش سوخت. اوایل فکر می‌کردم برادرم واقعا او را اذیت می‌کند بعد فهمیدم او هم مشکلات زیادی دارد.

چرا ارتباطت را با او قطع نکردی؟

قبلا توضیح دادم من در مشت او بودم و فکر نمی‌کردم یک روز کار به اینجا برسد. بعد از حادثه بود که متوجه اشتباهم شدم.

چطور شناسایی شدی؟

ماموران با توجه به پیامک‌هایی که بین ما رد وبدل شده‌ ‌بود متوجه شدند من با همسر برادرم رابطه داشتم.

بعد از این‌که تو بازداشت شدی و به قتل هم اعتراف کردی واکنش برادرزاده‌هایت چه بود؟

خیلی بد بود. آنها خیلی ناراحت شدند. شوکه ‌بودند. چند ‌بار خواستم صحبت کنم و توضیح بدهم، اما اصلا نتوانستم. حتی نتوانستم با برادرم صحبت کنم. او به من گفته ‌بود تا آخر عمرم مرا نمی‌بخشد.

چطور شد که تو را بخشید؟

راستش او هنوز هم من را نبخشیده است. وقتی تصمیم گرفت رضایت بدهد گفت هرگز من را نبخشیده و فقط به خاطر پدر و مادرم این کار را می‌کند و دیگر نمی‌خواهد من را ببیند.

بچه‌های برادرت چطور؟

آنها هم همین‌طور. گفتند به خاطر پدرشان رضایت می‌دهند البته من سعی می‌کنم رضایت واقعی آنها را جلب کنم.

چطور توانستی رضایت بگیری؟

وجود پدر و مادرم خیلی موثر بود، آنها خیلی به برادرم اصرار کردند و توانستند او و بچه‌هایش را راضی کنند که رضایت بدهند البته آنها قبول دارند که مادرشان هم خطا کرده و نقش مهمی در ماجرا داشته ‌است به همین دلیل هم تصمیم گرفتند ببخشند؛ البته ناراحتی اصلی برادرم به خاطر کاری است که من کردم و ارتباطی است که با همسرش برقرار کردم. می‌دانم ضربه‌ای که به برادرم زدم هرگز جبران نمی‌شود و به همین علت خیلی از دست خودم ناراحتم.

بجز محکومیت به قصاص محکومیت‌های دیگر هم داشته‌ای؟

 به خاطر سرقت و رابطه‌ای که با همسر برادرم داشتم به سه سال حبس و 174 ضربه شلاق محکوم شده ‌بودم. شلاق‌ها اجرا شد و بیشتر از سه سال است که در زندان هستم حالا که رضایت گرفته‌ام فقط مجازات قتل به لحاظ جنبه عمومی جرم می‌ماند.

فکر این را کرده‌ای که اگر از زندان بیرون بیایی چه کاری می‌کنی؟

قبل از زندانی شدنم آهنگر بودم و دوباره آهنگری می‌کنم. سرم به کار خودم خواهد بود. سعی می‌کنم خسارتی را که به خانواده‌ام وارد کرده‌ام جبران کنم و دیگر به کار خلاف کشیده‌ نشوم.

می‌دانی باید مدت دیگری را در زندان بمانی؟

آن‌طور که زندانیان دیگر می‌گویند ممکن است به من حبس تعلیقی بدهند؛ چون این سال‌ها را در زندان بودم ممکن است طوری حکم بدهند که بیرون بیایم، البته هنوز رای دادگاه صادر نشده ‌است. امیدوارم آزادم کنند، چون در این سال‌ها که زندان بودم خیلی سختی کشیدم.

زندان چیزی هم به تو یاد داده است؟

زندان بسیار سخت است. روزهای اول که آمده ‌بودم خیلی حالم بد بود. بدترین روز زندگی‌ام زمانی بود که حکم قصاص تائید شد و مادرم گفت هرچه به برادرم اصرار کرده نتوانسته او را راضی به گذشت کند.

 آن زمان فکر می‌کردم دیگر تمام است و مجازات می‌شوم. آنقدر می‌ترسیدم که هر شب کابوس مرگ می‌دیدم. هربار کسی را پای چوبه‌دار می‌بردند انگار من اعدام می‌شدم. زندان برای من بهترین روز هم داشت؛ زمانی که مادرم گفت برادرم حاضر شده رضایت بدهد. البته باید بگویم هنوز روز خوب برای من نرسیده و اگر از زندان آزاد شوم تمام تلاش خودم را می‌کنم تا رضایت قلبی بچه‌های برادرم را بگیرم و آنها واقعا من را از صمیم قلبشان ببخشند. آن روز بهترین روز زندگی من خواهد بود.

گناهی که کردی را چطور می‌خواهی جبران کنی؟

من مجازاتی را که قانون برایم تعیین کند قبول و سعی می‌کنم همه آن را تحمل می‌کنم. همان‌طور که در سال‌های قبل در زندان شروع کردم به توبه به درگاه خدا به همین کار ادامه می‌دهم و دعا و نماز می‌خوانم و از خدا می‌خواهم خوشبختی و سعادت را نصیب بچه‌های برادرم بکند.ارتباطم را با خدا ادامه می‌دهم و هیچ ‌وقت او را فراموش نمی‌کنم. کسی که خدا را فراموش کند مرتکب هرجرمی می‌شود چرا که او را ناظر بر اعمال خود نمی‌بیند، اما من خداوند را ناظر بر اعمال خودم خواهم دید و دست از پا خطا نمی‌کنم. تصمیم گرفته‌ام هرماه بخشی از درآمدم را هم صرف امور خیریه کنم و از این راه به پاک کردن نفسم هم برسم. البته تصمیم دارم تا هر وقت که زنده هستم فراموش نکنم چه کاری کردم و چه تاوانی برای آن دادم. امیدوارم خداوند هم کمکم کند تا از این به بعد انسان مفیدی برای جامعه باشم و بتوانم بدون این که به کسی خسارتی وارد کنم زندگی‌ام را ادامه بدهم.

مرجان لقایی - ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۲۴
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
۰
۲
نمك خورده نمكدان شكسته این فرد مریض و ادم خیلی خیلی كثیف و بست فترت میباشد كسی كه به ناموس برادرش رحم نمیكند كسی هم در اینده به ناموس او رحم نخواهد كرد مطمئن باشید
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
۰
۱
گناه تو حیوان گناهی نابخشودنی می باشد كه حتی با رضایت اولیای دم از گناهت كم نخواهد شد
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
۰
۱
تو از حیوان كثیفتری
.خودتو بكشی بهتره .
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
۰
۱
این فرد بیمار است
چطور به همین سادگی بخشیده شده و منتظر ورود به جامعه است؟
عجب!
زندگی در اجتماع برای این قبیل افراد صلاح نیست.
جواد
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
۰
۲
برادرش در حق جامعه جفا كرد باید اعدام میشد
محمودقرقی
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
فقط اعدام
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
در درجه اول خود خانم مقصر است اگر نه هیچ اتفاقی نمی افتاد دلیلی ندارد كه با كسی از زندگی خصوصیش صحبت كنه یا بگه من با شوهرم رابطم خوب نیست .این خودش راه رو برای هر كسی باز میكنه .فقط دلم برای اون همسر و بچه های معصوم میسوزه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
كسی رو به خاطر گناهش سرزنش نكن
آزاد
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
حیوانات هم این كارهای كثیف رامرتكب نمی شوند حیف است بااین كثافت مقایسه شوند .این یك مفسد وازتیره عین نجاسات استكه با آب زمزم هم پاك نمیشود.برادربیغیرتش چطور توچشم بچه هایش نگاه میكند كه به اورضایت داده است.خدایا نوامیس مسلمانان راازخطر این مفسدان حفظ فرما
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
مقصر است اما زن برادرش هم مقصر بوده محرم نامحرمی گفتن اگر اون زن با اون خودشو قاطی نمی كرد این اتفاق نمی افتاد شوهرت بده ازش جدا شو با برادرشوهر رابطه برقرار می كنی این هم مزدش حالا خوب شد نگهش دار.
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۱
۲
گیرم كه اونا تورو ازته دل هم بخشیدن اما مطمئن باش گناه زنای محصنه وخیانت هیچ وقت دردرگاه خداوند بخشیده نمیشه خیلی حیوونی
منصور
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۲
زن برادر یعنی ناموس یعنی خواهر توكه به ناموس خودت رحم نكردی مستحق هیچ بخششی نبودی ای كاش پدر ومادرت دخالت نمی كردند كه تا اعدام و سنگسار میشدی
بهزاد
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
انسان جایزالخطاست .همسربرادرش هم مقصر بودولی بایدروی حرفش باشه وجبران كنه
عبدالله
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۱
۰
به جای خدا ننشینید وقضاوت نكنید دعاكنیداین مسائل برای كسی پیش نیاید
احسان
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
امثال شما كشور را به نابودی كشیده ،توبه گرگ مرگه .برادرت باید یك حیوان را از روزگار كم می كرد
حسن
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
فقط میتونم بهت بگم خیلی نامردی واین كلمه فقط مختص امثال شماست نامرد
هادی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۲
كسی كه به ناموس خودش ( برادرش ) رحم نمیكنه خیلی خیلی برای جامعه خطرناكه
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
مشكلات مالی و جنسی تو ایران بیداد میكنه. اینو فهمیدن؛ خیلیاشم نمی فهمن دو طرف با هم تو گور می برن. باید یه كانونی تو این زمینه ها ایجاد بشه وضع خیلی خرابه.
آمار طلاق و فقط نگاه كنید. خودش گویای خیلی چیزاست.
تو اروپا هم اینجور نیست.
ناشناس
United States
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
باوجود حیوانی مثل این. ادم به برادر داشتن بیزار میشه
ادم عادی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
كاری كه این حیوون بی شعور بی غیرت كردٰ اگه سگ میكرد در دم میمرد
خوك كه ذاتا پست فطرته هم این كارو فكرنكنم بكنه
باید خودت بمیری
شهروز
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
آخه یكی نیس به این حیوون بگه حیووووووووون آخه مگه ناموس داداش كه ناموس خود آدمه خیلیییییییییییی خیلییییییییی حیوون حیوووووووون
ابوالفضل
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
مشكل بزرگ انسان جهل است.
انسان جاهل از حیوان هم بدتر است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
۰
۱
پس فطرت بودن تو چه سودی برای مملكت داره
باانصاف
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
۰
۱
برادر در هیچ شرایطی مرگ برادر نمیتواند ببیند . درست است كه این حیوان صفت توسط برادرش بخشیده شد ولی قانونی باید باشد كه این پست فطرت از شدت كاراجباری در معدن و مناطق بسیار بد آب و هوا از زنده بودن پشیمان باشد. ولی متاسفانه رضایت برادر به معنای بازگشت این حیوان به جامعه و ...... میباشد
به امید اصلاح قانون مجازات مفسدین فی الارض

نیازمندی ها