خراسان:رای اعتماد به کابینه و چند نکته
«رای اعتماد به کابینه و چند نکته»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم مهدی یاراحمدی خراسانی است که در آن میخوانید؛حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که به تعبیر رئیس مجلس «جزو رجال سیاسی مجلسی به حساب می آیند» و فرآیندها و فعالیتهای نهاد قانون گذاری کشور در نظام پارلمانی را به خوبی می شناسند بلافاصله و در اثنای آخرین دقایق جلسه تحلیف رئیس جمهور فهرست اسامی برگزیدگان خود برای تصدی وزارت خانه ها را تقدیم مجلس کرد تا بدین طریق و با بهره مندی مناسب از وقت، نظام مدیریتی کشور را در زودترین زمان ممکن از تردید و نابسامانی خارج نماید.
هرچند همانند یک مسابقه ورزشی رفت و آمدها، فعل و انفعالات و لابی های حاشیه ای در مجلس به گونهای است که تصمیمات نهایی آن ها خیلی وقت ها پیش گویی کارشناسان را تغییر می دهد، اما با مشی اعتدال و تعامل مناسبی که دولت "تدبیر و امید" با مجلس داشته و همچنین رابطه حسنه رئیس دولت با هیئت رئیسه و عناصر تأثیر گذار مجلس، پیشبینی برخی سیاسیون از این قرار است که کابینه پیشنهادی رئیس جمهور وضعیت قابل قبولی در میان وکلای ملت دارد و به احتمال زیاد بیشتر وزرا موفق به کسب رأی اعتماد از مجلس گردند.
هر چند قاعدتاً در این میان گروهی از آن ها شرایط بهتری داشته و از اقبال و رأی بیشتری برخوردارند و برخی دیگر لب مرز هستند و به قول معروف ممکن است ناپلئونی پذیرفته شده و یا ممکن است تعدادی نیز اصلاً موفق به کسب رأی اعتماد نگردند. به هرحال دیروز آغاز جلسات جنجالی و پرشور مجلس برای استماع نظرات رئیس جمهور، وزرای پیشنهادی، موافقین و مخالفین و در نهایت فرآیند رای اعتماد به وزرای پیشنهادی بود و این فرآیند امروز نیز ادامه خواهد داشت. در این میان با توجه به اهمیت فرآیند رأی اعتماد به کابینه و انتخاب مدیران راهبردی کشور در وزارت خانه ها ضرورت دارد چند نکته اساسی مورد توجه قرار گیرد:
1. رأی اعتماد یا عدم اعتماد حق مجلس است: بررسی وزیران پیشنهادی و دادن رأی اعتماد یا عدم اعتماد به گزینه های مطرح شده حق مسلم مجلس شورای اسلامی و وکلای ملت است. لذا باید به مجلس اجازه داد تا در فضایی آرام و به دور از تنش به گزینه های معرفی شده پرداخته و با خیالی راحت پس از بررسی برنامه ها رای اعتماد و یا عدم اعتماد خود را به وزیران پیشنهادی بدهد.
2. عدم اعتماد مجلس به برخی گزینه ها به معنای رویارویی با دولت نیست: شنیده ها حاکی است که برخی گزینه های معرفی شده برای تصدی مسئولیت وزارت در کابینه مورد توجه مجلس نمی باشند و به این دلیل احتمال رای نیاوردن آنها وجود دارد. این اتفاق را باید با نگاه خوش بینانه و بدین صورت تفسیر کرد که مجلس به دنبال انتخاب بهترین گزینه ها در شرایط حساس کنونی است و رای عدم اعتماد مجلس به این وزیران نشانه رویارویی با دولت جدید نیست بلکه تلاش برای به کارگیری نیروهای خدوم و توانمند در قامت وزیر می باشد.
3. رأی اعتماد پایان کار نیست: نکته مهم دیگر این که هر یک از گزینه ها که موفق به کسب رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی گردید باید به این مسئله وقوف کامل داشته باشد که کسب رأی اعتماد پایان کار نیست و تازه آغاز راه است و بعد از آن وزیر موظف است ضمن توجه به قانون و عمل به اسناد بالادستی همانند سند چشم انداز20 ساله، قانون اساسی و برنامه پنجم توسعه بهترین کارنامه را از خود به جای گذاشته و ضمن پاسخگویی تعامل مناسبی با مجلس از طریق کمیسیون های تخصصی داشته باشد.
4. ضرورت بهره مندی از تقوای جمعی در فرآیند رای اعتماد: رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مجموعه ها و جمع ها و جریان ها، علاوه بر تقوای فردی اعضای خود، باید در نگاه کلان از تقوای جمعی نیز برخوردار باشند چرا که در غیر این صورت، افراد متقی حاضر در این جریان ها نیز، به علت خطای عمومی جمع، به انحراف و خطا می افتند. «با استناد به فرمایش معظم له باید بر این نکته تأکید کرد که با توجه به جنجالی بودن ماهیت فرآیند رای اعتماد به کابینه، نمایندگان مجلس، عناصر دولت و وزرای معرفی شده از یک سو و مردم، احزاب سیاسی و رسانه ها از سوی دیگر باید ضمن رعایت تقوای جمعی بر حفظ احترام و شأن افراد اهتمام جدی ورزند و مراقب هرگونه غیبت، تهمت، جنجال آفرینی، تشویش اذهان، دروغ گویی و... باشند که متأسفانه در روز گذشته حداقل یکی از نمایندگان از این مهم تخطی کرد که به درستی مورد اعتراض دیگر نمایندگان موافق و مخالف قرار گرفت.
5. پرهیز از دام سیاست زدگی و نگاه حزبی و سلیقه ای: قاعدتاً هر یک از افراد معرفی شده دارای جهت گیری های سیاسی خاصی هستند که در مجلس موافقین و مخالفینی دارد. از این رو هر چند باید کارنامه سیاسی وزرای پیشنهادی مورد بررسی قرار گیرد و مسائلی همچون تعهد و اعتقاد جدی آن ها به مبانی و نظام جمهوری اسلامی و حتی جهت گیری های آن ها در نقاط حساس تاریخی کشور از جمله فتنه 88 مورد توجه ویژه باشد ولی باید مراقب بود که این امر گرفتار دام سیاست زدگی و خدایی ناکرده حب و بغض شخصی و یاحزبی و نگاه سلیقه ای نگردد به بیان دیگر رأی عدم اعتماد به یک گزینه تنها به این دلیل که عضو جریان سیاسی ما نیست از چارچوب منشور اخلاقی نظام جمهوری اسلامی خارج است.
6. توجه به صلاحیت ها و سوابق اجرایی افراد: مردم توقع دارند نمایندگان مجلس به دور از علاقه مندی های سیاسی خود ضمن در نظر گرفتن توان اجرایی افراد پیشنهاد شده، با در نظر گرفتن صلاحیت های عمومی و تخصصی آن ها به افرادی رأی اعتماد دهند که کارآمد، فراجناحی، قانون مدار، ساده زیست و دارای مشی اعتدال بوده و دغدغه حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی، پیشرفت مردم و تعالی کشور در عملکرد گذشته آن ها قابل مشاهده است.
سخن پایانی اینکه اکنون سرنوشت نظام مدیریتی کشور و آتیه زندگی و رفاه ملت در دست وکلای مجلس و نحوه رای دادن آن ها به گزینه های پیشنهادی رئیس جمهور قرار دارد. لذا می بایست ضمن در نظر گرفتن مبانی ارزشی اسلام و وصایای معمار کبیر انقلاب و همچنین توصیه های مقام معظم رهبری افرادی به کابینه راه یابند که به دغدغه های اساسی مردم پاسخ مثبت دهند. چرا که با توجه به تحریم ها و سنگ اندازی دشمنان داخلی و خارجی دیگر مردم و کشور تاب چانه زنی های بی اساس سیاسی -که در شأن لابی های تفکر لیبرال غربی و دموکراسی های رادیکال آن هاست و نه نظام جمهوری اسلامی ایران- را نداشته و تنها می خواهند کسانی بر فضای اداری کشور مدیریت نمایند که به تعبیر دکتر بهشتی؛ "شیفتگان خدمت هستند و نه تشنگان قدرت."
کیهان:نعل وارونه اصحاب فتنه!
«نعل وارونه اصحاب فتنه!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن میخوانید؛این روزها وقتی برخی جریانها و رسانههای مدعی اصلاحطلبی، دم از نارضایتی و ناخرسندی از کابینه معرفی شده توسط رئیس جمهور محترم میزنند، برای مردم ایران- که سابقه این مدعیان را میدانند- بار دیگر خاطره حرفها و رفتارهای گذشته آنها زنده میشود، خاطره صادق نبودنشان با مردم و زیر پا گذاشتن همه عهدها و سوگندهایشان. آن سابقه و این ادعای امروز، برای هر اهل اندیشهای چند سؤال و چند نتیجه دربر دارد:
1- سهمخواهی و تبدیل کابینه به شرکت سهامی توسط برخی از مدعیان اصلاحطلبی بر کسی پوشیده نیست. اعلام گاه و بیگاه نام این وزیر و آن معاون- قبل از معرفی کابینه- افزون بر تصدیق لابی و چانهزنی در بالا نشانگر تلاش برای تحمیل و جا انداختن افرادی در سطح افکار عمومی جامعه است.
این تلاش گسترده، به خاطر سوابق سوء و پیشینههای منفی اصلاحطلبان ساختارشکن با چراغ خاموش و پنهانی بود تا حساسیتی را برنیانگیزد و دستی رو نشود. اما معرفی کابینه و حضور چهرههای تندرو و افراطی در کنار برخی چهرههای فاقد هر گونه تخصص و سابقه- حتی یک روز کار اجرایی در حوزه معرفی شده- پرده از این ماجرا فروافکند و علت آن همه پنهانکاری را آشکار ساخت.
2- اما سؤالی که باید از این طیف به ظاهر ناراضی پرسید این است که دقیقا حضور کدام یک از این وزرا سبب ناخرسندی شما شده است؟! اگر صداقتی در میان است و با مردم یکرنگ و یکدل هستید به صراحت بگوئید کدام وزیر را برنمیتابید؟ وزیرانی که با فتنهگران نرد عشق باختهاند و هنوز هم از حمایت و همراهیشان ابایی ندارند و حتی حاضر به اعلام برائت ظاهری نیستند سبب ناراحتی شمایند؟ یا آنها که بدون هیچ تخصصی و بدون داشتن برنامهای در حد یک اداره کل و یک تیم چند نفره اجرایی، صرفا براساس همان چانهزنیها و لابیهای شما، به عنوان سهمی از یک جریان سیاسی در کابینه معرفی شدهاند؟! به یقین هیچ یک از این موارد شما را ناخرسند و ناخشنود نمیکند. اینها پیشنهاد خودتان است پس چرا از آنها ناراضی باشید؟
3- واقعیت این است که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، امانتدار امانتی بزرگ از جامعه ایران هستند و فراموش نکردهاند که مردم خون داده و خوندل خورده بار تعیین سرنوشتشان را در بسیاری از امور به ایشان سپردهاند. و اداء این امانت بزرگ جز با گماردن پاکترینها و شایستهترینها و معتقدان به پاسداشت جان و مال مردم ممکن نمیشود. این همان فرمان الهی است آنجا که میفرماید: «انالله یامرکم ان تؤد الامانات الی اهلها همانا خداوند بر شما امر میکند که امانتها را به صاحبانش بدهید». با این نگاه الهی، آنان که دستی در آتش فتنه داشتهاند و هنوز مجازات نشده و حتی از مردم نجیب ایران نیز عذر تقصیر نخواستهاند نمیتوانند جایی در دل نمایندگان داشته و اعتماد آنان را جلب کنند. و هر کس که مورد حمایت جریانهای افراطی و آشوبطلب باشد از این سد راسخ عبور نخواهد کرد پس چاره چیست؟ توسل به عملیات فریب!
4- تاکتیک «نعل وارونه» همان کاری است که این روزها شاهد آنیم. از یک سو در پشت پرده با چنگ و دندان سهم بیشتری از غنیمت را به سوی خود میکشند و گواه آن هم اینکه برای 3/49 درصد مردم نمایندهای در کابینه نیست و از دیگر سو، با اعلام برائت و نارضایتی از وزرای معرفی شده، سعی در رد گم کردن و فریب مردم و نمایندگانشان دارند تا اینگونه وانمود کنند که اینها با ما نیستند با خیال راحت رأی بدهید!! اما نمیگویند کدام وزیر از آنها نیست و چرا!؟
5- اما برای نمایندگان مردم به یقین صدای امام هنوز زنده است که میفرمود: «به ملت عزیز ایران توصیه میکنم نعمتی را که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردهاید همچون عزیزترین امور قدرش بدانید و از آن حفاظت و پاسداری کنید... من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» و چه کسی نااهلتر و نامحرمتر از آنها که تا مرز براندازی نظام در سال 88 پیش رفتند؟ و اگر درایت پیامبرگونه رهبر معظم انقلاب و بصیرت مثالزدنی مردم نبود، ایران عزیز را به مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس تحویل داده بودند.
به یقین اینان لایق امانت مردم نیستند و نمایندگان مردم هم این را خوب میدانند و این همه هیاهو و اعلام هرروزه نارضایتی و برائت ساختگی برای ردگمکردن و فریب نمیتواند تاثیری در عزم راسخ و هوشمندی نمایندگان محترم و فریب آنان داشته باشد.
6- یکبار دیگر حدیث شریف علوی را به یاد آوریم که فرمودند: «اصل دین ادای امانت و وفای به عهد است.» این همان حدیثی است که رئیس جمهور محترم در مراسم تنفیذ به آن استناد کرده بود. کابینهای با ترکیبی که میبینیم به مجلس معرفی شده است. عدهای با سوابق کاملا متفاوت برای پستهای حساس و کلیدی معرفی شدهاند.
عدهای با سوابق فراموشناشدنی در فتنه 88 و علیرغم آن همه تأکیدات رهبر معظم انقلاب برای وزارت معرفی شدهاند. آیا نمایندگان مردم سکان امور اجرایی کشور را برای چهار سال به کسانی میسپارند که وصفشان در بالا گذشت؟ یا سره را از ناسره جدا کرده و از بین ایشان، آنها که لایق خدمت به مردم ایرانند را برمیگزینند؟ آیا بازگشتی دوباره به دو دهه قبل میکنند یا به امیدها و آرزوهای مردم رنگ حقیقت میزنند؟ امروز مردم با چشمان باز و هوشیار منتظرند تا ببینند نمایندگانشان امانت را به اهلش میسپارند و به عهدی که با خداوند بستهاند پایبند خواهند ماند؟ امید که چنین باشد و انتظار نیز که نمایندگان محترم از این آزمون سرنوشتساز و تعیینکننده با سپیدرویی بیرون آیند.
جمهوری اسلامی:انتقام به جای انتقاد!
«انتقام به جای انتقاد!»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛اولین روز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیسجمهور برای شکلگیری دولت، متأسفانه چهره مطلوب و مقبولی از مجلس شورای اسلامی به جامعه ارائه نداد.
نقد برنامه رئیسجمهور و وزرای پیشنهادی و همینطور اظهارنظر درباره صلاحیت افرادی که برای تصدی وزارتخانهها پیشنهاد شدهاند، اگر منصفانه و در چارچوب قانون و اخلاق و مستند به واقعیات باشد، حق قانونی نمایندگان مجلس است. حتی اینکه بعضی از وزرای پیشنهادی رأی نیاورند و رئیسجمهور ناچار شود برای تعدادی از وزارتخانهها سرپرست تعیین کند و سپس افراد دیگری را برای تصدی آن وزارتخانهها به مجلس پیشنهاد نماید نیز امری طبیعی و در چارچوب قوانین و مقررات است. اما آنچه خارج از انتظار و دون شأن مجلس است رفتار غیرمنطقی معدودی از نمایندگان است که با استفاده نادرست از فرصت بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی تلاش میکنند ناکامی خود و جناح خود در انتخابات را جبران نمایند و به جای انتقاد به سراغ انتقام گرفتن میروند. زشتتر اینکه تعدادی از آنها کلمه "فتنه" را دکانی برای کاسبیهای سیاسی خود قرار دادهاند و از آن سوءاستفاده میکنند.
اینکه امام خمینی رضوانالله تعالی علیه مجلس را رأس امور دانستند، منظور ایشان، ساختمان و صندلیها و نام و عنوان مجلس شورای اسلامی نبود، بلکه نظر، رأی، عملکرد و مصوبات نمایندگان مجلس است که این نهاد را در رأس امور قرار میدهد. به عبارت روشنتر، این نمایندگان مجلس هستند که به عنوان مجموعه قانونگذار و ناظری که با برخورداری از حقوق و اختیاراتی همچون رأی اعتماد و استیضاح قدرت نظارت عملی و استصوابی دارد، در رأس امور قرار دارند. بنابر این، جایگاه نمایندگان در منظومه حاکمیتی کشور و نظام جایگاه رفیعی است. حافظ این جایگاه رفیع، فقط خود نمایندگان میتوانند باشند نه دیگران. افراد خارج از مجلس هر قدر هم که از نمایندگان مجلس حمایت کنند، صرفاً به معنای تعریف و تمجید و تشویق است و آنچه جایگاه نمایندگان مجلس و خود مجلس را حفظ میکند، عملکرد نمایندگان است ولاغیر.
دیروز، عصبانیت بعضی نمایندگان جناح شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد، جای منطق را گرفته بود و آنها با دادن نسبتهای ناروا و تهمتهای غیرقابل اثبات به بعضی بزرگان نظام، شأن نمایندگی مجلس را تا سطح عناصر هتاک و فحاشی که حرفه شان بداخلاقی است پائین آوردند. متأسفانه هنوز این قبیل افراد، چه هتاکان بیرون مجلس و چه نمایندگان آنها در مجلس، از این واقعیت که مردم به بداخلاقیهای آنها عکس العمل نشان میدهند و به راهی میروند که در جهت مقابل راه آنهاست، درس نگرفتهاند. اینان هنوز پیام انتخابات 24 خرداد را درک نکرده اند، پیامی روشن که طرد افراطیون و بداخلاقان و روی آوردن به اعتدال را در متن خود دارد و هتاکان را ورشکستگان به تقصیر معرفی میکند. البته مفهوم این پیام بهیچوجه این نیست که عناصر افراطی در جامعه جائی ندارند، بلکه باید این پیام را اینگونه تفسیر کرد که این افراد باید دست از هتاکی و بداخلاقی بردارند و مطالب خود را با منطق بیان کنند. آنها میتوانند انتقاد کنند اما نباید به جای انتقاد به انتقام پناه ببرند. دیروز در سخنان تند و بیمنطق بعضی نمایندگان مجلس کاملاً مشخص بود که درصدد هستند از کلیه کسانی که در شکست جناح افراطی در انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد سهمی داشتند و نفوذ و اعتبار خود در میان مردم را در این انتخابات به اثبات رسانده اند، انتقام بگیرند. حتی اگر این افراد، انتقام گرفتن را حق خود میدانند، این کار را نباید در جلسات بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دنبال کنند، زیرا مجلس مکان انتقام گرفتن نیست و دولت نیز متعلق به کل کشور است و باید با توجه به صلاح کشور درباره آنها سخن گفت و قضاوت کرد.
این ایراد، به رئیس مجلس هم وارد است. مدیریت مجلس فقط نوبت دادن به افراد و تذکر برای پایان یافتن وقت سخنرانان نیست. کسی که جلسه مجلس را اداره میکند، علاوه بر اینها باید خود را به حفاظت از شئون مجلس نیز موظف بداند. رئیس مجلس میتواند به نمایندهای که حریم افراد را رعایت نمیکند و با بداخلاقی و هتاکی درصدد انتقام گرفتن از این و آن است و آشکارا خارج از چارچوب موضوع جلسه سخن میگوید تذکر بدهد و از افرادی که حرمتشان هتک میشود دفاع کند. رئیس مجلس فقط یک مبصر نیست که به افراد بگوید در صندلیهای خود بنشینید و برای از اکثریت نیفتادن جلسه از صحنه مجلس خارج نشوید، بلکه وظیفه اصلی او حفاظت از جایگاه مجلس است که فقط با منطقی عمل کردن و منطقی سخن گفتن نمایندگان میسر خواهد بود.
هر چند عقلای مجلس و عقلای جامعه میدانند ولی با این حال تأکید میکنیم که اگر جلسات مجلس، که برای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی برگزار میشود، در چارچوب منطق و اخلاق به پیش برود و نتیجه چنین جلساتی حذف چند وزیر پیشنهادی باشد بهتر است از اینکه جلسات عاری از اخلاق و منطق باشند و تمام وزرای پیشنهادی رأی بیاورند. علت، روشن است. جلسات نوع اول موجب ارتقاء جامعه در اخلاقمداری و برخورداری از منطق میشوند و نوع دوم، موجب انحطاط جامعه میگردد، چیزی که درست در نقطه مقابل فلسفه وجودی مجلس شورای اسلامی قرار دارد.
این واقعیت در نظام جمهوری اسلامی از برجستگی و اهمیت بیشتری برخوردار است. نظام جمهوری اسلامی، نظام اخلاق مدار، قانون مدار و منطق محور است. در چنین نظامی هرکس و هر نهادی میتواند با آزادی کامل اظهارنظر و انتقاد کند ولی هیچکس نباید در اظهارنظر و انتقاد، از چارچوب انصاف، اخلاق و قانون خارج شود. خروج از این چارچوبها به منزله خروج از چارچوب اصل نظام جمهوری اسلامی است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای اینکه این نهاد مهم را در رأس امور نگهدارند، باید بیش از دیگران به حرکت در این چارچوب ملتزم باشند.
روشن است که التزام به انصاف و اخلاق و قانون به معنای رأی موافق دادن به هر لایحه و طرح و وزیر پیشنهادی نیست، بلکه به معنای اظهارنظر کردن و رأی دادن برمبنای تقوای سیاسی، استقلال فکری و عدم وابستگیهای گروهی و جناحی است. هر رئیس جمهوری بتواند از مجلسی با این نگاه رأی بگیرد، دولتی موفق خواهد داشت حتی اگر تعدادی از وزرای پیشنهادی او رأی نیاورند. کشور و جامعه نیز با نمایندگانی که اینگونه به وظایف نمایندگی مردم در مجلس نگاه کنند و به آن پایبندی نشان دهند، همواره رو به صلاح و سداد و تعالی و پیشرفت خواهد بود. انتظار مردم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اینست که در بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیسجمهور اینگونه عمل کنند.
رسالت:وزیر صالح کیست؟
«وزیر صالح کیست؟»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن میخوانید؛مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر تهران بر انجام وظیفه مجلس در انتخاب وزرای صالح تاکید فرمودند بدون شک مجلس با دقتهای اصولی در جریان رای اعتماد به دولت جدید معیارها و ملاکهای وزیران صالح را رعایت خواهد کرد اما بازخوانی این مرور خالی از فایده نیست. وزیر صالح کیست؟
وزیر صالح کارگزاری است که التزام عملی به اسلام، انقلاب و ولایت فقیه داشته باشد.
وزیر صالح کسی است که بدون حاشیه، کارآمد و با سابقه درخشان خدمت به نظام باشد.
وزیر صالح کسی است که پاکدست باشد و نسبت به مبارزه با فساد حساس و در حوزه کاری خود متخصص و متبحر باشد.
وزیر صالح کسی است که سادهزیست باشد اما سادهدل نباشد. وزیر صالح کسی است که در فتنه 88 از آزمون وفاداری به نظام رو سفید بیرون آمده باشد.
و بالاخره وزیر صالح کسی است که از نظر جسمی و روحی شاداب و مهیای سختکوشی در عرصه خدمت به مردم باشد.
بیتردید شمار زیادی از وزرای معرفی شده با معیارهای فوق همخوانی دارند و احتمالا با رای بالا موفق به کسب رای اعتماد خواهند شد. اما شماری اندک از آنان با ملاکهای وزیر صالح سازگاری ندارند.
طی چند روز گذشته رسانهها موضوع بررسی صلاحیت وزرا را مورد دقت قرار دادند و به برخی از وزرای پیشنهادی نقدهایی جدی داشتند. دیروز هم مخالفین دقتهای ویژهای در نقد وزرای پیشنهادی در مجلس مطرح کردند.
رئیس دولت جدید خود را ملتزم به قانون میداند و آهنگ قانونگرایی و پاسخگویی را همواره مورد تاکید قرار داده است. بدون شک نمایندگان مجلس در یک محیط کاملا آزاد دیدگاههای خود را مطرح و موافق و مخالف صحبت میکنند. باید دید دولت جدید در اولین آزمون پاسخگویی چگونه ظاهر میشود. یکی از حساسیتهای مهم مردم و نمایندگان مجلس موضوع فتنه 88 و نسبت برخی وزرای پیشنهادی با این پدیده ضد امنیت ملی است. وزرایی که در معرض اتهام همگرایی یا سکوت در فتنه 88 هستند پاسخ شفافی نمیدهند و برخی هم ترجیح میدهند سکوت کنند. طبیعی است مجلس واکنش در خور در این ارتباط خواهد داشت.
جناب آقای دکتر روحانی در دیدار کارگزاران نظام در روز عید سعید فطر با رهبر معظم انقلاب فرمودند: “این ماه، ماه غفران است پس بیاییم از هم بگذریم. هرچه گله داریم از انتخابات اخیر و قبل و بعدش گذشت کنیم. بگذاریم سینهها از کینهها پاک شود، بگذاریم آشتی جای قهر و دوستی جای دشمنی بنشیند.”
به نظر میرسد این بیان آقای روحانی ناظر به انتخابات اخیر نباشد چون در این انتخابات کسی با کسی قهر نبود و رقبا کینهای از یکدیگر نداشتند. یک رقابت دوستانه و برادرانه برگزار شد و همه چیز هم به خوبی و خوشی تمام شد.
رقبا به محض اعلام نتایج به پیروز میدان رقابت تبریک گفتند و رئیس دولت دهم، قدرت را که یک امانت نزد او بود بر اساس سوگندی که یاد کرده بود به منتخب ملت تحویل داد. این انتقال در نهایت رضایت، مهربانی و خوشخویی و خوشرویی صورت گرفت.
اگر رهنمود اخلاقی و سیاسی او ناظر به حوادث سال 88 و موضوع فتنه و ارتباط آن با برخی از وزرای پیشنهادی باشد و همین هم در جریان رسیدگی به صلاحیت وزرا در مجلس مطرح شد، باید درباره آن تامل کرد.
اما نکات مهم قابل تامل؛
1- کسانی که در فتنه 88 رفتار خوبی در صیانت از امنیت و اقتدار ملی نداشتند و کشور را در لبه پرتگاه قرار دادند چه کمکی به دولت تدبیر وامید خواهند کرد؟
2- کسانی که در فتنه 88 با زیر پا گذاشتن قانون و نادیده گرفتن داوری نهادهای فیصله بخش، 8 ماه زندگی مردم را مختل کرده و باعث امید و نشاط دشمن شدند چه کمکی به دولتی که میخواهد آهنگ قانونگرایی در آن حاکم باشد میکنند؟
3- برخی میگویند این کار از روی مصلحت صورت گرفته و مصلحت این است اهل فتنه جایی مشغول شوند تا اوضاع را به هم نریزند و این به وحدت ملی! کمک میکند. به نظر میرسد بطلان این نظریه در درون خودش مستتر است. اگر اینها دلشان برای امنیت ملی و وحدت ملی میسوخت آن فتنه دشمن شاد کن را بر پا نمیکردند.
4- فرض میکنیم نمایندگان به این توصیه آقای روحانی گوش کنند و کینه فتنهگران را از دل بیرون کنند و به آنها رای دهند. چه شواهد و قرائنی وجود دارد که فتنهگران دست از کینه و دشمنی با ملت برداشتهاند؟
شواهد و قرائن نشان میدهد طی 4 سال گذشته هیچ یک از افسران و ژنرالها و درجهداران و سربازان فتنه سخنی که نشانه پشیمانی آنها و عدول از مواضع فتنهگران باشد، نشان ندادهاند.
سایتها و مراکز خبری آنها هر روز علیه نظام و مردم توطئه میکنند. آنها در این سالها حتی یک کلمه هم به نشانه آنکه رای ملت را در سال 88 پذیرفته باشند نگفتهاند و همچنان بر دروغ تقلب پافشاری میکنند. حفظ این دروغ را واجب میدانند چرا که میخواهند در هر انتخاباتی که گزینه ملت مورد علاقه آنها نبود بریزند به خیابان و آشوب به پا کنند. باید پرونده آشوب را بست و به آینده فکر کرد و از گذشته عبور کرد. اما این عبور به معنای پاداش به فتنهگران و باج دادن به آنها نیست.
5- آقای روحانی اگر بخواهد چنین نگاهی به فتنه داشته باشد آسیب میبیند و در ادامه راه از سوی فتنهگران دچار مشکل میشود. مجلس باید به یاری ایشان بشتابد و وی را از چالشهای احتمالی رهایی بخشد.
سیاست روز:نمایندهنماها!
«نمایندهنماها!»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم مهدی رجبی است که در آن میخوانید؛آقازاده دله دزد ـ اینجا جای چاخانگویی و وکیلالدولهها نیست ـ غرور و تکبر اجازه نداد این آخوند بزرگوار درست صحبت کند...
«آقازاده دله دزد ـ اینجا جای چاخانگویی و وکیلالدولهها نیست ـ غرور و تکبر اجازه نداد این آخوند بزرگوار درست صحبت کند ـ خود ایشان هم میداند که چقدر دستمالکش دولت بوده است حالا به من میگوید چاپلوس ـ با چماق لری با او برخورد خواهم کرد ـ کاسب فتنه ـ دلال فتنه ـ اگر بخواهیم غیراخلاقی و غیرمودبانه صحبت کنیم، ادبیاتش را بلد هستیم. و...»
آنها که دیروز پیگیر اولین جلسه بررسی رای اعتماد به وزرای پیشنهادی جناب آقای روحانی بودند و مدام از طریق رادیو و تلویزیون، نطقهای حاضران در مجلس را دنبال میکردند، احتمالا این واژهها و جملات قصار! را نیز شنیدهاند.
جملاتی که متاسفانه در شان مجلس شورای اسلامی به عنوان جایگاه قانونگذاری و قانونمداری نبود.
متاسفانه طی سالهای اخیر رشد بیاخلاقی در نخبگان سیاسی ما افزایش چشمگیری داشته است و گویی برخی از افرادی که خود را شخصیت سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی میدانند، برای مقابله، مخالفت یا نقد یک تفکر، جریان یا عملکرد برای خود مجوز عبور از فرهنگ و مدنیت را صادر میکنند.
اگر در یک مکان عمومی، شاهد نزاع دو فرد باشیم که در مقابله یا مواجهه با هم از بیان الفاظ زشت فروگذار نمیکنند، می توانیم خود را قانع کنیم که آنها از سطح فرهنگی و اجتماعی بالا و حتی متوسطی برخوردار نیستند. اگر در ورزشگاههای ما به خاطر منافع شخصی یا گروهی، فحاشی اتفاق میافتد هم میتوانیم دلیلی بتراشیم که مثلا اینها تماشاگران واقعی نیستند و تماشاگرنما هستند، اما اگر در مجلس ما استفاده از الفاظ زشت، توهین، اتهام و... رخ دهد ( که اتفاقا طی سالهای گذشته موارد قابل ذکری وجود دارد) باید برای آنها که روی صندلی سبز نشستهاند و خود را نخبه سیاسی میدانند چه پیشوندی در نظر گرفت؟ آیا میتوان به آنها نیز نماینده نما گفت؟ نمایندهای که خود را در جایگاه وکیل مردم میداند، چگونه به خود اجازه میدهد که از الفاظ زشت استفاده کند؟ آیا مردم به او چنین اجازهای دادهاند؟
متاسفانه آنچه دیروز و خیلی از دیروزهای گذشته در مجلس یا محافل سیاسی ما رخ داده، جای هیچگونه دفاعی را باقی نمیگذارد. اینکه شان و شئون افراد و ارکان حفظ نمیشود و هرکسی به خود اجازه میدهد که یا بدون مدرک اتهامی را به شخصی یا جریانی وارد کند و یا فردی دیگر با ادبیات خاص "چاله میدان" سخن بگوید و طرف مقابل هم در مقام تلافی با همان ادبیات صحبت کند، جای نگرانی دارد.
اگر قرار بر این باشد که نخبگان ما، دچار توهم شوند و با تکیه بر نخبگیِ خود، پا را از دایره شرع، عرف، اخلاق و ادب فراتر بگذارند، بهتر است که چنین نخبگانی را نداشته باشیم.
ادبیات رایج در برخی سطوح سیاسی ما به جایی رسیده که نگران آینده سیاسیون کشور باشیم.
شاید درنظر گرفتن چند واحد اجباری "ادبیات سیاست" برای برخی آقایان به اصطلاح نخبه اولین راهکار باشد تا شان و جایگاه نظام جمهوری اسلامی را از خاطر نبرند و یادشان بماند، در قبال جمهوری اسلامی و تریبونی که این نظام در اختیارشان قرار داده مسئول هستند. آنها که ادبیات بیادبی را هم بلد هستند و طی این چند سال به خوبی تبحر خود را نشان داده اند نیز بهتر است این داشتههای باارزش خود را برای جای دیگری خرج کنند. مجلس ما به نمایندهنما احتیاجی ندارد.
آفرینش:بحرین و انقلاب مداوم
«بحرین و انقلاب مداوم»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم علی رمضانی است که در آن میخوانید؛با نزدیک شدن موعد برگزاری تظاهرات گسترده در بحرین در 14 اگوست، پادشاه بحرین فرمانی را به هدف تشدید مجازاتها صادر کرد.در این فرمان، نشستهای عمومی و برگزاری تظاهرات در منامه ممنوع شده اما تحصن در برابر سازمانهای بینالمللی با اجازه کتبی قابل اجرا است. گذشته از این نیز مجلس بحرین در پایان جلسه ویژه اخیر خود برای تعدیل قانون مبارزه با تروریسم در خصوص شماری از توصیهها به توافق رسید.
در واقع بحرین که از دو سال قبل شاهد اعتراضات مسالمت آمیز برای دستیابی به آزادی و روی کار آمدن نظامی منتخب بوده با سرکوبگری دولت بحرین و همچنین نیروهای خارجی و منطقه ای مواجه بوده است.
چانچه اخیرا نیز از یک سو جوانان بحرینی در اولین روز تعطیلات عید فطر خیابان اصلی در مناطق مختلف این کشور را با آتش زدن لاستیک بسته و موجب قطع خیابان های اصلی از جمله پل ستره، البدیع، استقلال، دار کلیب، راس الرمان و خیابانهای شهر منامه شد و از سوی دیگر هم پس از اعلام موجودیت جنبش تمرد در این کشور در واقع منامه و آل خلیفه به هراس افتاده و با رویکرد و نگاه به ساکت کردن مخالفان و وضع قوانین سختگیرانه، عملیات گسترده امنیتی و برخورد شدید با فعالان و معترضان را پیش از فراسیدن 23 مرداد را گسترده ترکرده است.
این رویکرد سرکوب و افزایش فشار و وضع قوانین و رویکردهای اجباری از سوی دولت بحرین عملا موجب شده است تا رویکردهایی چون اختیارات بیشتر به نیروهای پلیس برای مقابله با اعتراضات واکنشهای بیشتر داخلی وخارجی را برانگیخته است. چنانچه از یک سو کمیساریای عالی حقوق بشر درباره تشدید برخورد و سرکوب مخالفان در بحرین در پی تغییر قانون به اصطلاح مبارزه با تروریسم هشدار داد و از سوی دیگر هم احزاب و جمعیت های مخالف بحرینی درپی دستورات حمد بن عیسی آل خلیفه برای تعدیل و تشدید قوانین درخصوص برگزاری تجمعات و راهپیمایی ها به این رویکرد واکنش نشان دادند.
آنچه مشخص است جدا از چنین رویکردهایی چون ممنوعیت برگزاری هرگونه تظاهرات در شهر منامه، تشدید مجازاتها و اعمال حالت فوق العاده و سلب تابعیت و برخورد با جمعیتهای سیاسی مورد توجه دولت منامه بوده و هست.
این در حالی است که آل خلیفه همچنان در برابر مخالفان شیعه مقاومت کرده امتیازهای حداقلی و ناچیزی که به مخالفان و انقلابیون شیعه پیشنهاد میکند فاقد ارزش چندانی است. در این شرایط با نزدیک تر شدن به بیست و سه مرداد عملا منامه تلاش میکند تا با کمک حامیان منطقه ای و بین المللی خود مانع از تغییر شرایط در بحرین گرددد.
همچنین در کنار این نیز با بی توجهی به قوانین و ارزشهای جهانی حقوق بشر و به چالش طلبیدن آشکار سازمان ملل و تعهدات بین المللی بحرین در زمینه محافظت از حقوق مردم عملا ارزشی برای سازمان ملل و اراده جامعه بین المللی نشان نمیدهد.. چنانچه اخیرا نیز با تاکید بر اجرای لغو حق تابعیت انقلابیون از یک سو در برابر حقوق اساسی و ماده 15 اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار گرفته و از سویی نیز با دادن اختیارات بیشتری به نیروهای پلیس برای مقابله با اعتراضات موجب بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور شده است.
تهران امروز:چرایی چرخش سیاستهای انگلیس
«چرایی چرخش سیاستهای انگلیس»عنوان سرمقاله روزنامه تهران راوز به قلم سیدجلال ساداتیان است که در آن میخوانید؛روابط ایران و انگلیس طی سالهای گذشته فراز و نشیبهای بسیاری را طی کرده که به شکلگیری فصلهای متنوع و متفاوتی از مناسبات منتهی شده است. این فراز و نشیبها پس از پیروزی انقلاب اسلامی شتاب بیشتری داشته است. به تناسب پیشرفتهای داخلی کشورمان در عرصههای مختلف اقتصادی، تجاری و فرهنگی ایران و توانمندی مستقل از کشورهای غربی توانسته با مواضعی برابر و همگام، مناسبات خود را با این کشور تنظیم کند.
اما این روابط بهدنبال آغاز تنشهای هستهای ایران و غرب و اجرای تحریمهای شدید اقتصادی که با همراهی قاطعانه انگلیس همراه بود فاز تازهای از تخاصم را آغاز کرد. اشغال سفارت این کشور در تهران که رسما به روابط دیپلماتیک دو کشور پایان داد باعث شد تا عملا مسیر و کانال ارتباط مستقیم بین دو کشور مسدود و روابط به سردی بگراید.
بااین حال با گذشت آن فضا پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران و تاکید رئیس دولت جدید بر رویه معتدلانه ایران در جهتگیریهای سیاست خارجی، تلاشهایی جهت ترمیم روابط تهران- لندن آغاز شده است. اعلام آمادگی جک استراو، وزیر خارجه سابق بریتانیا که سابقه چند بار سفر به ایران و مذاکره با آقای حسن روحانی را در کارنامه خود داشت در این راستا قابل ارزیابی است. بدون شک درخواست تلویحی وی با همراهی و حمایت مقامات ارشد انگلیسی صورت گرفته است.
آنچه مسلم است آن است که انگلیس همواره منافع ملی خود را در راس دوستی و دشمنی با کشورهای مختلف در نظام بینالملل در نظر داشته است. از این رو پس از قطع رابطه با ایران و در صورتی که منافع ایجاب کند در ارسال پالسهای خود برای برقراری رابطه با ایران تعلل نمیکنند. پس از انتخابات ایران و مواضع مثبت کشورهای مختلف به نتیجه انتخابات، مقامات این کشور دریافتند که با بهبود رابطه سایر کشورها با ایران، فضای دشمنی با کشورمان مانع از پیشبرد منافع آنها خواهد شد و همین مسئله به چرخش قابلتوجه مقامات ارشد این کشور درباره تهران منتهی شد تا با پیغام از ایران بخواهند که درباره رابطه قطع شده تجدیدنظر کنند.
بنابراین انگلستان با استفاده از ابزار دیپلماسی تلاش میکند تا نشانهای قوی به ایران بفرستد تا بگوید که پیام انتخابات ایران را دریافت کرده و تلاش خواهد کرد از این فرصت جهت حلوفصل مسائل موجود استفاده بهینه کند. این درحالی است که از منظر داخلی هر دو کشور، احیای روابط مثبت بهرغم وجود موانعی ارزیابی میشود. ولی در مجموع به نظر میرسد شرایط برای به نتیجه رسیدن و عادیسازی روابط در هر دو سو تا حدود زیادی فراهم شده باشد.
این مسئله از یکسو منوط به پیشبرد موضوع هستهای در چارچوب مذاکرات خواهد بود که میتواند عامل بسیار مهمی در عادیسازی روابط دو کشور و رفع تنشها باشد و از سوی دیگر به فعال کردن دیپلماسی قوی و جلوگیری از طرح مسائل تنشآفرین دو کشور مربوط خواهد شد که البته لندن باید از تکرار اشتباهات پیشین در قبال تهران خودداری کند.
حمایت:جلوهای دیگر از مردمسالاری در جمهوری اسلامی ایران
«جلوهای دیگر از مردمسالاری در جمهوری اسلامی ایران»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت است که در آن میخوانید؛از روز گذشته فرایند بررسی صلاحیت اعضای پیشنهادی دکتر روحانی برای وزارتخانههای مختلف، در مجلس شورای اسلامی آغاز شد و موافقان و مخالفان متعددی اظهارنظر کردند. صداوسیمای جمهوری اسلامی این امکان را فراهم آورد تا مردم در سراسر کشور به صورت مستقیم اظهارنظرهای رییسجمهوری در آغاز مراسم بررسی صلاحیت وزرا و نظرهای نمایندگان محترم مجلس را استماع کنند. به طبع این انعکاس علنی اظهارنظرهای مطرح در مجلس این امکان را فراهم آورد تا مخاطبان در سراسر جهان نیز از کم وکیف دیدگاههای نمایندههای مجلس ایران مطلع شوند. امروز و فردا هم این اظهار نظرها و دفاع وزرا و شخص جناب رییسجمهور ادامه مییابد و در نهایت با رایدهی نمایندگان تکلیف وزرای دولت جدید مشخص میشود.
آنچه در روز گذشته در مجلس مشاهده شد و امروز و فردا نیز مشاهده خواهد شد از ابعاد گوناگون قابل تحلیل است؛ اما یادداشت امروز فقط یک زاویه را مورد توجه قرار میدهد و آن اینکه بررسی کنیم که این رویداد تا چه اندازه مخاطبان را با عمق مردمسالاری در ایران آشنا میسازد؟ آیا در سطح منطقه بخصوص در سطح کشورهای اسلامی خاورمیانه نمونهای دیگر را میتوانیم مثال بزنیم که نمایندگان مجلس این چنین شفاف و بیپروا فرایند بررسی صلاحیت نامزدهای وزارتخانههای مختلف را نقد و بررسی کنند؟ همه آشنایان با قانون اساسی جمهوری اسلامی میدانند که در این میثاق ملی چه ظرفیتهای عظیمی برای ایفای نقش مردم پیش بینی شده است؛ از جمله به صراحت تاکید شده که تمامی امور کشور از طریق رای مردم تمشیت میشود، به صراحت تاکید شده است که حاکمیت ملی از آن خداست ولی هم او انسان را بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود مختار و مسئول ساخته ، به صراحت تاکید شده است که قوای سهگانه از یکدیگر مستقل هستند و زیر نظر ولایت فقیه برابر اصول قانون اساسی به وظایف خود عمل میکنند، به صراحت تاکید شده است که حتی ولی فقیه در قبال قانون با سایر شهروندان برابر است. همچنین در قانون اساسی بر هر یک از قوای سهگانه و حتی بر رهبری سازوکارهای نظارتی پیشبینی شده است و در نهایت اینکه طی اصول متعدد قانون اساسی حقوق ملت در حوزههای مختلف به صراحت مقرر شده است تا در عمل همه مقید به رعایت هر چه بهتر منافع مردم باشند.
این چارچوب نظری جامع مردمسالاری مبتنی بر دین که در قانون اساسی منعکس شده است، طی سالهای گذشته به علت برخی عملکردهای نامناسب برخی متولیان امور، نزد بعضی مخاطبان در داخل و خارج کشور با ابهامهایی مواجه شده که همین ابهام باعث شدهاند تا مخاطبان مزبور این داوری را پیدا کنند که الگوی مردمسالاری در ایران کارآمدی لازم را ندارد یا در برخی بخشها با موانع برجستهای مواجه است که همین موضوع باعث میشود گاهی اراده واقعی مردم در اداره کشور نمود پیدا نکند.
رویدادهایی همانند انتخابات اخیر ریاستجمهوری در کشور و آنچه این روزها در مجلس شاهد هستیم برای غبارروبی از شبهههای یاد شده بسیار حایز اهمیت هستند. مردم در سراسر جهان به عینه میبینند که چطور نمایندگان مجلس ایران بیپروا هر آنچه در موافقت یا مخالفت با اعضای پیشنهادی رییسجمهوری صلاح میدانند مطرح میسازند و حتی این امکان فراهم است که اگر در نطق نمایندهای به فردی بیرون از مجلس توهین شده است دو برابر زمان ایراد اتهام به فرد مزبور، جوابیه آن شهروند در مجلس قرائت شود.
درسی که از این آزادی نظر نمایندگان محترم مجلس میتوان گرفت این است که همین تنوع دیدگاهها را در سطح جامعه نیز میتوانیم مشاهده کنیم. وقتی این تکثر دیدگاهها را به رسمیت بشناسیم و باور کنیم که همانطور که در شعاع مجلس میتوان این تکثر آرا را مشاهده کرد و آنها را بدون هر گونه تنش و درگیری برای اعتلای جامعه به کار گرفت پس چرا در سطح کلی جامعه این تنوع دیدگاهها را به رسمیت نشناسیم و دایم تلاش نکنیم که نظرهای مختلف ظهور و بروز یابد؟ بنابراین لازم است از یکسانسازی دیدگاهها و تحمیل یک مشی و سلیقه در اداره کشور به شدت پرهیز کنیم. همچنین نباید این ذهنیت نادرست را دامن بزنیم که اگر تنوع دیدگاهها امکان ظهور و بروز در سطح گسترده پیدا کنند جامعه را با تفرقه و چنددستگی مواجه میسازند؛ زیرا از گذر همین تنوع آرا و نظرهاست که اشتراک دیدگاهها درباره منافع ملی و مصالح کلان کشور در فرایندی واقعی مشخص شده است و همه حول آن اقدام می کنند.
اظهارنظرهای این روزهای مجلس بار دیگر شیرینی آزادی بیان در یک جامعه مردمسالار را به نمایش میگذارد و این نوید را میدهد که با روی کار آمدن دولت جدید تلاش مضاعفی صورت گیرد که این آزادی بیان در سطح جامعه برای همه سلایق و گرایشها در چارچوب قانون اساسی محترم دانسته شود.
با امید به تعمیق هر چه بیشتر مردمسالاری در کشور عزیزمان و رای شایسته مجلس به نامزدهای خدمت در دولت جدید.
قانون:افراطیون مجلس دنباله رو احمدینژاد
«افراطیون مجلس دنباله رو احمدینژاد»عنوان یادداشت روز روزنامه قانون به قلم صادق زیبا کلام است که در آن میخوانید؛بحثهایی که دیروز در طی روند رای اعتماد وزرای کابینه آقای روحانی رخ داد در ادامه بد اخلاقیهایی بود که در دولت احمدینژاد صورت میگرفت . دقیقا این رویکردی بود که احمدینژاد در مناظرههای سال ۸۸ با حمله به برخی چهرهها و شخصیتها در پیش گرفت. البته من اعتقاد دارم اینگونه رفتارها از روی خشم و عصبانیت و سرخوردگی اصولگرایان است که در انتخابات یازدهم شکست خوردند و تصور نمیکردند چنین رای پایینی بیاورند. در حقیقت این قدامات از انتقامگیری اصولگرایان نشأت میگیرد. باید توجه داشته باشید که اصولگرایان تمام امکانات را در اختیار داشتند ولی دیدیم که رای این افراد ۴ میلیون بیشتر نشد.
از سویی دیگر برخی از صحبتهای مخالفان دولت که در مجلس شورای اسلامی بیان شد به نفع آقایان هاشمی و روحانی است چرا که نشان میدهد کسانیکه به بزرگان و شخصیتهای نظام توهین میکنند چه اشخاصی هستند و چه دیدگاهی دارند. اصل صحبتی که باید دیروز به آن اشاره میشد این بود که در رابطه با نقاط مثبت و منفی وزرا بحث میشد ولی شما شاهد آن بودید که در جلسه دیروز مخالفان دولت در رابطه با تنها چیزی که صحبت نمیکردند وضعیت وزرای کابینه آقای روحانی بود.
در این جلسه تنها چیزی که مورد بررسی قرار گرفت حوادث سال ۸۸ بود که انگار این افراد اینجا آمده بودند تا در این باره صحبت کنند یا گویی محور ۴ سال آینده آقای روحانی روی فتنه قرار است تشکیل شود که اگر شما فتنه را از میان صحبتهای آقایان مخالف بیرون میکشیدید هیچ دستاویزی برای سخن گفتن نداشتند و من فکر میکنم که چقدر خوب است این اظهارات پخش میشود ومردم شاهد این رفتارها هستند و من مطمئن هستم اگر انتخابات فردا برگزار میشد آقای روحانی بیشتر از ۲۴ خرداد ماه رای بهدست میآورد.
رای مردم در ۲۴ خرداد نشان داد که مردم از افراط خسته شدهاند و اگر کسی به این افکار اهمیت میداد میرفتند و به آقای سعید جلیلی رای میدادند اصولگرایان افراطی ۴ سال بود که بر طبل فتنه کوبیدند ولی کسی به افکار آنها اعتماد ندارد و رایی که به روحانی دادند نشانگر این واقعیت است.
این در حالی است که تمامی تریبونهای کشور در این چهار سال در دست تندروها بود در حالی که اصلا یک بار نیز مراکز عمومی مثل صدا و سیما به افرادی که در معرض اتهام فتنه بودند اجازه دفاع به آنها داده نشد. جالب است در این چهار سال آنچه گفته شد از جانب اصولگرایان بود و یک بار نیز فرصت دفاع به کسانیکه در معرض فتنه بودند داده نشد.
شرق:همه مخالفان و موافقان کابینه روحانی
«همه مخالفان و موافقان کابینه روحانی»عنوان سرمقاله روزنامه ظرق به قلم صادق زیباکلام است که در آن میخوانید؛در نخستین روز بررسی برنامههای وزرای پیشنهادی دولت یازدهم، اگرچه برخی از نمایندگان بالاخص مخالف، مطالبی را بیان داشتند که چندان با موضوعات اصلی سازگاری نداشت، اما و در مجموع قریب پنج الی شش ساعت سخنان له یا علیه کابینه پیشنهادی را میتوان با اندکی تسامح به دو بخش کلی تقسیم کرد.
1) ویژگی مخالفان یا مخالفتها: نمایندگان مخالف اغلب به جای تجزیه و تحلیل برنامه دولت، ویژگیهای وزرای پیشنهادی، نقاط ضعف آنها (با توجه به اینکه آنان در مخالفت با دولت پیشنهاد میکردند) و اینکه چرا با آنان -یا برخی از آنان- مخالفند، اساس سخنرانی خود را به وقایع سال 88، ابعاد آن، نقش برخی وزرای پیشنهادی در جریان آن واقعه، موضعگیری مسوولان نظام در قبال آن مقطع و سرانجام نقش قدرتهای خارجی در آن مقطع اختصاص دادند.
به این فهرست البته برخی نکات دیگر را هم باید اضافه کرد. از جمله اینکه چرا وقایع سال 88 را نباید دستکم گرفت؛ اینکه حتی اگر «فتنهگران» توبه هم میکردند یا اکنون توبه کنند، توبه ایشان مقبول نمیافتد چرا که آنان به ملت ایران توهین کرده بودند و مطالبی از این دست. انتظار این بود که مخالفان دستکم بعد از تشریح و تحلیل ابعاد مختلف آن واقعه - و تاکید بر اینکه باید هر دو سوی ماجرا در فضایی عادلانه مورد بحث قرار گیرد - مقداری هم به اصل موضوع که بررسی وزرای پیشنهادی، نقاط قوت و ضعف آنها، تجربیات اجرایی، تحصیلات، شم مدیریتی، تخصص و سایر ویژگیهای اینچنینی آنان میپرداختند اما این انتظار طبیعی و منطقی کمتر در سخن مخالفان دیده شد.
اعتراض دیگر مخالفان به مسنبودن اعضای کابینه پیشنهادی بازمیگشت اما همانطور که گفتیم همه حرف مخالفان یا همه اعتراض آنان به برخی از وزرای پیشنهادی، صرفا حول محور «فتنه» قرار گرفته بود. مخالفان در حقیقت به گونهای سخنرانی میکردند که گویی کل ماجرا نه چهار سال پیش بلکه همین دیروز اتفاق افتاده است. 2) موافقان: اگر جوهره و همه هنر مخالفان این بود که علیه مقطع سال 88 حرف بزنند و وارد تجزیه و تحلیل وزرا نشوند، موافقان هم رفتار خیلی متفاوتتری نداشتند.
اساس دفاع آنها از وزرای پیشنهادی در چند محور خلاصه میشد. نخست شرایط و اوضاع نابسامان کشور از نظر اقتصادی، بدهیهای دولت، معضلات اجتماعی و... که دولت آقای روحانی دارد آن را از دولت دهم تحویل میگیرد. این محور را شاید بتوان جدیترین دفاع موافقان از دولت و وزرای پیشنهادی دانست.
موافقان بر روی تورم دو رقمی دولت دهم، نرخ بالای بیکاری، بدهی سنگین دولت، نزول جایگاه ایران در عرصه بینالمللی، بالارفتن شاخصهایی چون خط فقر، طلاق و اعتیاد در نتیجه سیاستهای احمدینژاد و اصولگرایان استناد میکردند. در اینکه روحانی وارث وضعیت نامطلوبی است کسی تردید ندارد. حمایت چهرهها و شخصیتهایی جدی، سختگیر و در عین حال محافظهکار مانند احمد توکلی یا حبیبالله عسگراولادی از روحانی و وزرای پیشنهادی وی، دقیقا مبین وضعیت نامطلوبی است که کشور در آن قرار گرفته است.
تکرار این مساله اما دردی را از مردم دوا نمیکند. آنان اگر تصور میکردند وضع مطلوب است و اصولگرایان ظرف این هشتسال درست عمل کردهاند، دلیلی نداشت که با بودن دو نامزد جدی اصولگرا، به آقای روحانی «غیر اصولگرا» رای میدادند. بنابراین انتظار از موافقان بیشتر آن بود که در دفاع از دولت و وزرا بالاخص وزرایی که بیشتر در مظان اتهام قرار گرفته بودند، بر روی برنامهها، سوابق اجرایی، مدیریتی و تخصصی آنان تاکید میکردند.
به بیان سادهتر مخاطبان و مردم علاقهمند هستند بدانند برنامه پیشنهادی وزرا برای برونرفت از معضلات و مشکلات مملکت کدام است. میلیونها شنونده و بیننده که مشتاقانه برنامه زنده دیروز مجلس را میدیدند با وجود ساعتها مطالب، بالاخره چندان متوجه نشدند که چه باید کرد و برنامههای قابلتوجهی که آقای روحانی و وزرایش برای برونرفت از وضع فعلی به کمیسیونهای مجلس ارایه کردهاند، چیست؟ میماند برخی توهینها به افرادی که حضور نداشتند.
در یک جمله به نظر میرسد که اصولگرایان یا آنانی که اینقدر راحت توهین میکنند متوجه این نکته ساده و ابتدایی نشدند که چهار سال بیحرمتی به برخی چهرههای مقبول مردم، نهتنها باعث بیاعتباری آنان نزد مردم نشد بلکه همانطور که انتخابات 24 خرداد نشان داد، مردم به آنها اقبال بیشتری یافتهاند. شاید روزی اصولگرایان تندرو متوجه شوند که اینگونه توهینها و بیحرمتیها از قضای روزگار نتیجه عکس داده و باعث افزایش محبوبیت اصلاحطلبان شده است.
مردم سالاری:سینهها و کینهها
«سینهها و کینهها»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم کرم محمدی است که در آن میخوانید؛ سخنرانی دکتر حسنروحانی رئیسجمهور محترم در مراسم «تنفیذ» که در حضور مقام معظمرهبری و مقامات کشوری و لشگری ایراد شد، حاوی نکات بسیار مهم و برجستهای بود. بیاناتی که اگر در هر جامعهای عملی شوند، بدون شک آن جامعه ره سعادت و نیک بختی را طی خواهد نمود. آنچه روحانی بر زبان جاری کرد، بدون اغراق بر قلب پاک و بیآلایش بسیاری از ساکنان این سرزمین نشست. او از سینهها و کینهها، قهر و آشتی و دشمنی و دوستی سخن گفت.
آنچه که رئیسجمهور محترم بیان داشت به عنوان یک واقعیت تلخ در فضای سیاسی امروز ایران تا حدودی ظهور و بروز یافته است که راقم این سطور فکر نمیکند این مساله مورد انکار اجتماع به خصوص نخبگان و دلسوزان باشد.
طبیب دانای ما در عرصه سیاست توام با اخلاق، یعنی دکتر حسن روحانی با علم به شناخت پدیده مذموم بداخلاقیها و در نتیجه پاشیدن بذر کینه در قلبها موضوع را بازگو کرد تا راه کمک و همراهی در جهت مقابله با آن و نشر مهر و محبت در جامعه فراهم گردد.
این موضوع در زمانهای مطرح میشود که عدهای خود را حق مطلق و دیگران را بر سبیل باطل بدانند، فضای سیاسی را یا سیاه سیاه یا سفید سفید ببینند، قواعد بازی سیاسی را در عرصه عمل رعایت نکنند و برای رقیب حق حیات سیاسی و اجتماعی قائل نشده و به لطایف الحیل آنان را از صحنه بیرون کنند، زبانها و قلمها را به انواع تهمتها، تخریبها و دادن نسبتهای ناروا نسبت به رقبای خویش را چنان میآلایند که هیچ دشمنی نسبت به دشمن دیگر، آن را روا نمیدارد. در چنین وضعیتی خود بخود «قهر» شکل گرفته و پدید میآید. در روابط اجتماعی و به ویژه سیاسی، قهر یک نوع «درد» است که اگر برای درمان آن فکری نشود، ریشه دوانیده و پیشرفت میکند. نشستن «قهر» در سینه، ایجاد کینه میکند. وقتی کینه درمان نشود، دلها نسبت به هم چرکین شده و بیماری خطرناکی به نام دشمنی تولید میگردد.
دشمنی علاوه برآن تشتت و اختلاف را در پی دارد، خیر و برکت را نیز از جامعه دور میکند. زیرا در فضای کینه، به جای کمک به یکدیگر برای رسیدن به فلاح و رستگاری، متاسفانه هر گروه سعادت دیگری را مایه شکست و شقاوت خود میبیند و لذا تمام سعی خویش را صرف ممانعت از ترقی دیگران مینماید، حتی اگر این عمل به بهای عقب ماندگی خودشان نیز تمام شود و به قول معروف حاضرند برای «دستمالی» قیصریهای را به آتش بکشند.
دشمنیها بسان موریانه عمل میکنند. موریانه به مرور زمان عمل کرده و نتیجه عمل خرابکارانه آنها سالها بعد خود را نشان میدهد.
چه بسا درختان تناوری که از درون در حال پوسیدن هستند اما کمتر کسی بدان پی میبرد و تنها زمانی مشخص میشود که درخت، خشک شده و آن طراوت و شادابی و ثمر دهی و سایه ساری گذشته را از دست داده باشد. این مثال شامل حال جوامع بشری نیز میگردد. در فضایی که موریانه دشمنی، روح و جان جامعه را نشانه رفته باشد، سخن از پیشرفت، آبادانی، ترقی و رفع مشکلات گفتن بیمعنا و ناکارآمد بوده و بسان آبی است که در «هاون» کوبیده شود.
اندیشیدن در مظاهر نامیمون و ویرانگر نتیجه قهر، کینه، و دشمنیها، میطلبد تا برای درمان آنها برنامهریزی و تلاش جدی معمول نمود. اینجاست که همگان لازم است سخنان رئیسجمهور متفکر را که گفت: بیاییم «قهر» را به «آشتی» تبدیل کنیم. «سینهها» را از «کینهها» پاک کنیم و «دشمنیها» را به «دوستی» مبدل نمائیم، را مورد توجه قرار داده و آن را بارها و بارها مرور کرده و خود را برای پیاده کردن و جنبه عملی بخشیدن به آنها در حد وسع و توان مسوول بدانیم.
سینه مخزن اسرار است. اسراری که گاه لبریز از محبت، دوستی و عشق است و گاه آلوده و مملو از انزجا، نفرت و کینه و دشمنی است. اینک که در پرتو همت ملت بزرگ ایران اسلامی شجره مبارک «نشاط» و «امید» سربرآورده است، برای آن که این درخت تنومند گردد و سایه بگستراند و ایرانیان با خیال آسوده در زیر سایه آن بیاسایند و بدون تبعیض از میوههای آن بهرهمند شوند، راه اساسی همانهایی است که آقای دکتر روحانی در مراسم «تنفیذ» در محضر مقام معظمرهبری بیان داشت.
امید آن که «دولت راستگویان» با بهرهگیری از آموزههای اسلام «رحمانی» و پیشینه درخشان ایران «عقلانی» و چهره پر فروغ «انسانی» انقلاب شکوهمند اسلامی و جنبه نورانیت «عاطفی» بودن نظام جمهوری اسلامی ایران، بتواند در مسیر تحقق سخنان رئیسجمهور محترم، گامهای بلند و کارآمدی برداشته تا به عنوان سند ماندگار دولت «تدبیر» و «امید» در شئون مختلف جامعه نهادینه شود.
آرمان: چه افرادی به هاشمی حمله میکنند؟
«چه افرادی به هاشمی حمله میکنند؟»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم حجتالاسلام مسعود ادیب است که در آن میخوانید؛متاسفانه در جریان گفت و گو و مذاکرات مجلس شورای اسلامی درباره بررسی سوابق کابینه آقای روحانی یکبار دیگر شاهد بودیم که برای حمله به آقای روحانی از روش حمله به آقای هاشمی استفاده شد. «یک بار دیگر» چون این روشی بود که آقای احمدینژاد در هشت سال گذشته از آن استفاده کرده بود و متاسفانه موفق هم شده بود.
اما نمایندههایی که از این روش برای حمله استفاده کردند فراموش کردند که شرایط سال 92 با شرایط سال 84 و 88 بسیار متفاوت است چون از یک طرف واهی بودن اتهاماتی که به آقای هاشمی زدند مشخص شده است و از سویی دیگر ناکارآمدی دولتی که با حمله به آقای هاشمی به قدرت رسید برای مردم عیان شده. کسانی که به اسم انتقاد از آقای هاشمی با روحانی میجنگند ضعف خود را در زیر این الفاظ و بحثها مخفی میکنند.
نکته دیگری که درباره مباحث دیروز مجلس وجود دارد، این است که یک نماینده مجلس اشکال یک کابینه را حضور همسر آقای هاشمی رفسنجانی در مراسم تحلیف بداند. مایه شرمساری است که این مباحث در نقد یک کابینه مطرح میشود. بدون اینکه بخواهم از شخص خاصی دفاع کنم باید بگویم همانطور که همسران شهدای هستهای قابل احترامند و باید به آنها تکریم شود، همسران مردان انقلاب هم قابل احترامند که سالها درد و رنج زندان و شکنجه و ترور و تهمت را تحمل کرده اند و در کنار همسرانشان حضور داشتهاند.
نباید سابقون انقلاب به خاطر برخی توهینها نادیده گرفته شوند که متاسفانه در هشت سال گذشته و به خصوص چهار سال اخیر این دست رفتارها وجود داشته و نتیجه آن وضعیت ناگوار امروز کشور است. به نظر میرسد حمله کنندگان به آقای هاشمی چند دسته باشند. یکی افراد ساده و بی اطلاعی که بعضا از سوابق انقلابی و مبارزاتی آقای هاشمی اطلاع ندارند و انتقاداتی را از ایشان مطرح میکنند که شاید بعضی از موارد آن درست هم باشد. به هر حال آقای هاشمی هم خطاهایی داشتهاند و خود من هم به بعضی عملکرد ایشان انتقاد دارم.
اما این انتقادها را با دشمنی و کینه و عناد مطرح میکنند و این در حالی است که آقای هاشمی اینقدر برای این مملکت زحمت کشیدهاند و آنقدر خدمات خوب برای کشور و انقلاب داشتهاند که میشود با اغماض از بعضی خطاهای آن گذشت و در مجوع عملکرد ایشان برای مردم مثبت بوده است.
دسته دیگری که با آقای هاشمی دشمنی میکنند و به ایشان حمله میکنند افرادی هستند که شخصیت سیاسی ندارند و توسط افرادی خریداری میشوند تا به آقای هاشمی حمله کنند، یا برای رسیدن به یک مقام سیاسی یا برای هر چیز دیگری این افراد خود را در اختیار کسانی قرار میدهند که با نظام مشکل دارند. دسته دیگر هم افرادی هستند که میخواهند انتقام انقلاب اسلامی را از آقای هاشمی بگیرند.
البته آقای هاشمی همه انقلاب نیست اما بعضی از سابقون انقلاب امروز زنده نیستند و بعضی دیگر در جایگاهی قرار دارند که این افراد جرأت انتقاد به آن را ندارند. به هر حال توصیه میکنم که نمایندگان مجلس که دو سال دیگر میخواهند از مجلس رای بگیرند به عکسالعمل مردم نگاه کنند و با روشهای تهمت زدن و رفتار بیادبانه با کابینهای که نتیجه رای مردم است برخورد نکنند.
بهار:پیام شفاف ملت
«پیام شفاف ملت»عنوان سرمقاله روزنامه بهار به قلم مجتبی بدیعی است که در آن میخوانید؛ کار برای کلیات برنامه و صلاحیت وزرای معرفی شده از سوی آقای روحانی در مجلس شورای اسلامی شروع شد. به لحاظ تاریخی این فرآیند بررسی بسیار شبیه دورههای پنجم و هفتم مجلس شورای اسلامی است. آقای خاتمی در شرایطی در سال 1376 پیروز شد که ترکیب اکثر مجلس پنجم به ریاست آقای ناطقنوری(رقیب اصلی آقای خاتمی) به هیچوجه با نگرش سیاسی آقای خاتمی همسویی نشان نمیداد. با این حال تاثیرات سیاسی پیروزی قاطع و حماسهای آقای خاتمی و نیز عقلانیت حاکم بر مجلس پنجم و ویژگیهای شخصیتی آقای ناطقنوری در کنار هم، شرایطی را فراهم کرد که باوجود برخی از نمایندگان تندرو و رادیکال مجلس پنجم حداکثر همراهی را با ترکیب کابینه آقای خاتمی نشان داد.
در مجلس هفتم مشکلات آقای احمدینژاد با آن مجلس اصلا قابل مقایسه با وضعیت آقای خاتمی نبود و جریان سیاسی غالب بر مجلس هفتم همسویی لازم را با آقای احمدینژاد داشت و لذا گرفتن رای اعتماد از آن مجلس دشواری چندانی نداشت، گرچه در صحت مجلس، بعضی از نمایندگان نکاتی را مطرح کردند.
اینک مجلس نهم هم در معرض یک آزمایش تاریخی است. شخصیت سیاسی آقای روحانی در مقابل گرایش سیاسی حاکم بر مجلس نه آن تفاوت معنیدار مجلس پنجم و شخص آقای خاتمی را تداعی میکند و نه آن همسویی و شعف حاکم بر مجلس هفتم را از پیروزی آقای احمدینژاد به نمایش میگذارد. آقای روحانی هم نه آقای خاتمی است و نه آقای احمدینژاد. آقای روحانی نه اصولگرا به معنی رایج آن و نه اصلاحطلب به معنای مصطلح آن است. آقای روحانی یک شخصیت معتدل و عملگرا و واقعبین است. اگر آقای احمدینژاد مجلس را نمیشناخت و خاک مجلس را نخورده بود و به همین دلیل با توجه به ویژگیهای شخصیتیاش مجلس را هماهنگ و همسو با خود میخواست، آقای روحانی، یک نماینده کهنهکار مجلس است که تا حد نایبرییسی مجلس هم ارتقای جایگاه داشته و از آقای خاتمی هم مجلس را بهتر میشناسد و لذا تعامل و گفتوگو با مجلس را مبنای کار خود دانسته و به حقوق قانونی مجلس کاملا واقف و شأن مجلس را به عنوان عصاره ملت باور دارد و به همین دلیل مجلس را در رأس امور میداند.
روی سخن این مقاله، آن دسته از نمایندگانی است که براساس حب و بعضهای قبلی و نهادینهشده در وجودشان رای نمیدهند. با آن دسته نمایندگانی است که مصلحت کشور در شرایط بحرانزده فعلی را بالاتر از به کرسی نشاندن منویات و تمایلات جناحی و خطی و گرایشی خود میدانند. درک و فهم درست واقعیت شرط لازم حرکت به سوی آرمانها و ارزشها است. کسانی که واقعیت را نمیشناسند یا حرکت به سوی آن، آزارشان میدهد، چرا که واقعیت با آنچه آنها آرزو میکنند فاصله زیاد دارد و لذا به جای اذعان به ناهمسوبودن واقعیت و منویات آنها، خود را در سراب توهمات و تخیلات پوشالی غرق میکنند. نقد علمی واقعیت و شناخت نقاط ضعف و قوت و ارائه برنامه عملیاتی جهت نهادینه کردن نقاط قوت و دور شدن تدریجی از نقاط ضعف و حرکت تدریجی و استوار و پایدار به سوی اهداف متعالی است.
متاسفانه چهار سال تمام، دستاندرکاران حاکم در دولت و دیگر نهادها، با بزرگنمایی آنچه به نام «فتنه» طرح کردهاند، تمام ضعف و ایرادات نگرش و مدیریتی خود را پشت آن پنهان کردهاند. آسیبشناسی علمی مجموعه وقایع قبل و بعد از انتخابات سال 88 و شناسایی مهم و نقش هر یک از جریانات و اشخاص در آن، یک نیاز عاجل و تاریخی است. تنها با این آسیبشناسی علمی است که میتوان امید داشت، حرکت آینده مدیران در راستای اهداف متعالی انقلاب اسلامی و اصول مندرج در قانون اساسی قرار بگیرد.
این آسیبشناسی علمی وقتی محقق خواهد شد که همه طرفهای درگیر در آن بتوانند با آرامش و احساس امنیت نقطهنظرات خود را ارائه کنند. نمایندگان محترم باید به این موضوع توجه جدی کنند، چرا پس از چهار سال با باز شدن کوچکترین روزنه برای انعکاس پیام و خواسته، مردم به این جریانات حاکم در چهار سال گذشته، «نه» بزرگ میگویند و بسترسازی مجدد برای روی کار آمدن جریانات و نیروهایی را فراهم میکنند که فراتر از اصولگرا و اصلاحطلب بودن به ناحق از مدیریت اجرایی کشور برکنار و مظلومانه مورد انواع و اقسام تهمتها واقع شده بودند.
نمایندگان محترم توجه داشته باشند که هیات دولت بسان یک ارکستر است که در آن نوازندگان سازهای مختلف در خدمت یک صدای دلنشین است که هماهنگی آن ارکستر با رهبر ارکستر است. رهبر ارکستر در هیات دولت شخص رییسجمهوری است که از مردم رای گرفته و نسبت به آنها مسئول و متعهد است و تحمیل اعضای ارکستر به رهبر اکستر، خلاف عقلانیت است. اگر اعضای کابینه با منویات رییس دولت همراه و هماهنگ نباشند و به رییس دولت تحمیل شوند، هرگونه نارسایی ناشی از این ناهماهنگی تحمیل شده نه برعهده رییس دولت که برعهده تحمیلکنندگان است.
با کمال تاسف برخی از نمایندگان به جای آنکه قابلیتهای مدیریتی و تجارب کاری و جهت گیریهای برنامهای و سلامت کاری و اخلاقی مدیران و وزرای معرفی شده ملاک و معیار قضاوت واقع شوند، با زدن اتهام اثبات نشده «فتنهگری» صلاحیت آنها را برای ایفای نقش زیر سوال بردهاند.
اعلام این مطلب که جهتگیری دولت آقای روحانی در راستای «اهداف فتنه» میباشد توهین به مردمی است که با حضور باشکوه خود در انتخابات 92 حماسه سیاسی آفریدند. این امر به این معناست، مردم اسیر تبلیغات چهارساله رسانههای همسوی ایشان نشدهاند و نهتنها نتیجه این تبلیغات یکسویه، پذیرش این تبلیغات از سوی مردم نبوده است، بلکه با آرامش و هوشمندی در جهت خلاف آن عمل کردهاند و به کاندیدایی رای دادهاند که در آن مسیر تبلیغاتی حرکت نکرده است. لازمه حاکمیت دوره اعتدال، دور شدن از ورطه افراط و تفریط است. تا وقتی که اعتدال و میانهروی بر منش مدیران حاکم نشود، انتظار بهبود اوضاع و احوال مملکتی بیهوده است. اوضاع مملکت به لحاظ بینالمللی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی توده مردم بحرانیتر از آن است تا به وصف درآید، با توجه به شرایط بحرانی خاورمیانه و درغلتیدن بسیاری از کشورهای همسایه به ورطه بحرانهای ویرانگر، کاری نکنیم که این بلا سر ملت ما آید.پیام این ملت در این انتخابات شفافتر از آنی است که کسی نشنود.
ابتکار:از فرهنگ اصیل لر فقط چماقش به برخی رسیده است
«از فرهنگ اصیل لر فقط چماقش به برخی رسیده است»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم
سید علی محقق است که در آن میخوانید؛« نمایندگان عصاره فضائل ملت هستند». این جمله هوشمندانه را امام راحل(ره) سالها پیش در توصیف وکلای مردم در مجلس شورای اسلامی به کار برده اند. این عبارت بسیار گویا و بی نیاز از تفسیر است و بیش از اینکه حقی را برای نمایندگان راهیافته به مجلس ایجاد کند، وظایفی را در قبال مردم بر گردن آقایان نماینده مجلس میگذارد و انتظارات و بایدها و نبایدهای زیادی به وجود میآورد.
از روز گذشته تا پایان جلسات بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیس جمهور مذاکرات مجلس بی وقفه و مستمر در حال پخش از رسانه ملی است و میلیونها ایرانی همچون مناظرههای انتخاباتی این بار هم در حال دنبال کردن این مذاکرات هستند. دو ماه پیش در جریان مناظرههای ایام انتخابات ریاست جمهوری، ملت از قاب رسانه ملی در حال سبک و سنگین کردن نامزدها و تصمیم گیری برای یک انتخاب بودند و این بار در حال پیگیری سرنوشت دولت منتخب خود و نیز رصد میزان فضیلت نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی هستند. بازخوردهای روز اول رای اعتماد نشان داده که آنچه که بیش از هرچیز در معرض محک افکار عمومی جامعه قرار گرفته نه قابلیت وزرای پیشنهادی که گفتار و کردار نمایندگانی است که قرار است عصاره فضائل ملت باشند.
در اولین مرحله از جلسه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت جدید، گفتار بسیاری از نمایندگانی که در مقام مخالفت با کابینه پشت تریبون قرار گرفتند عجیب و تامل برانگیز بود. اتهامات ناروا و شفاهی اثبات نشده، بداخلاقیها وخشونتهای زبانی کم سابقه، نامهربانی به رای و انتخاب اکثریت مردم، خروج از دایره ارزشهای بدیهی جامعه، فدا کردن اخلاق پیش پای سیاست و در مجموع بی توجهی به بسیاری از فضائل، چکیدهای از نکات تاسف برانگیز نطقهای بیان شده از سوی برخی نمایندگان بود. نمایندگان مخالف روز گذشته حتی پا را از واقعیتها فراتر گذاشتند و در مواردی به عملکرد دولتی که هنوز کار خود را شروع نکرده و وزرایی که هنوز در وزارتخانه و هیات دولت مستقر نشده اند ایراداتی از جنس عملکرد در آینده گرفته و به عبارتی «قصاص پیش از جنایت» کردند.
از باب مثال حجت الاسلام بزرگواری نماینده مردم کهگیلویه، بهمئی و چرام یکی از نمایندگانی بود که به همراه دیگر همفکران خود در مخالفت با دولت جدید سخنان تند و ناپخته ای بر زبان آورد. سخنان بزرگواری هم بسیاری را رنجاند، هم همگان را متعجب کرد و هم حاوی تعریضی ناروا به یکی از اقوام بزرگ کشور بود. او از همان ابتدای سخن بیش و پیش از هرچیز چماق خود را برای وزرا و دولت جدید به رخ کشید؛ او اما این چماق را نه به شخص خود که به همه قوم لر منتسب کرد. جناب بزرگواری که هم کسوت معظم روحانیت و هم منصب شریف وکالت ملت در مجلس را یدک میکشند، حتی به هشدار به چماقکشی بسنده نکرد و در ادامه سخنان خود بی آنکه ترمز کند به سیاق سایر همفکران تندروی خود بی توجه به اولیات اخلاق در گفتار بسیار تند رفت.
او در لابلای سخنان خود برخی از موافقان کابینه را چاپلوس خواند، بخشی از اعضای کابینه را فتنه گر لقب داد و در بیانی عجیب تر و به دور از شان یک نماینده و یک عالم دینی، فرزند یکی از بزرگان نظام را - بدون اینکه امکانی برای دفاع از خود داشته باشد و یا هنوز اتهام علیه او در محاکم قضایی ثابت شده باشد- حداقل دو بار از تریبون مجلس«دله دزد» خواند تا با دوری جستن از خلق و خوی فرهنگ اصیل قوم لر، کلکسیون گفتار نامتعارف و نازیبای خود را در معرض میلیونها بیننده رسانه ملی تکمیل کند.با این همه آنچه که بیش از باقی گفتههای آقای بزرگواری به چشم آمد و واکنشهایی را به همراه داشت، پیش کشیدن مباحث قومی، مایه گذاشتن از قومیت خود و انتساب رفتار و گفتار خشن خود به قاطبه قوم شریف و مهربان لر بود.
اگرچه پیش از این هم بارها از تریبون مجلس شاهد سخنان غیر متعارف و تند برخی از نمایندگان بودیم اما این بار گفتار تند و خشونتهای کلامی برخی از نمایندگان علیه انتخاب اخیر مردم و برخی بزرگان و دلسوزان نظام با کمال تاسف بی پروا تر و تندتر از همیشه بود.
به همان میزان و در همان راستا سخنان خاص آقای بزرگواری در خصوص قوم بزرگ لر هم دور از انتظار بود. این که فردی برای پیشبرد اهداف رادیکالی و به کرسی نشاندن سخنان تندروانه خود از تریبون مجلس همه ابعاد فرهنگ اصیل و مترقی قوم لر، از شمالی ترین نواحی زاگرس تا سواحل نیلگون خلیج فارس را به کناری بگذارد و در مقام سخن چماقی را بر دوش بکشد و به این و آن نشان دهد و بیدلیل آن را منتسب به قوم لر کند، چه به عمد و چه سهوا و از سر صداقت!، ظلم و نامهربانی به قوم لُر و به ویژه مردمان حوزه انتخابیه خود است.
خشونتهای کلامی و گفتار متصلب و به دور از آداب برخی نمایندگان در جلسه علنی روز گذشته را شاید بتوان اینگونه تفسیر کرد که با رای حداکثری مردم به اعتدال و میانه روی، افراطگرایی و لمپنیسم دست و پاهای آخر خود را میزند. این جریان هرچقدر که به پایان کار نزدیک میشود، بیشتر جیغ و داد میکشد و یقه پاره میکند، اتهام میزند و از مرزهای اخلاق و آداب و مراعات دور و دورتر میشود و همزمان بر حسب عادت به هر دستاویزی برای بقای خود هم چنگ میزند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد