گفت‌وگو با کسی که 20 سال مواد مخدر مصرف کرد

حالا رها شده‌ام

هنوز شرمنده همسرم هستم

حمید، مردی میانسال و کشاورزی روستایی با مدرک تحصیلی سیکل است. او 14 سال با مشکل اعتیاد دست به گریبان بود اما حالا هشت سال و ده ماه است که رها شده و ورزش شنا را به عنوان سرگرمی اصلی خودش قرار داده است.
کد خبر: ۵۸۲۳۵۹
هنوز شرمنده همسرم هستم

حمید در گفت‌وگو با تپش داستان زندگی‌اش را توضیح داده است که می‌خوانید:

چطور شد که مصرف را شروع کردی؟

نادانی. چون عاقبت کار را نمی‌دانستم. البته اوایل زمینه‌اش را هم داشتم چون من از دوران بچگی سیگار می‌کشیدم. ممکن است این به خاطر شرایط باشد. آن زمان من در روستا زندگی می‌کردم. بعد که به خدمت سربازی رفتم به اتفاق یکی از بچه‌ها با حشیش آشنا شدم و چون سابقه مصرف سیگار را هم داشتم جسمم آماده پذیرفتن این ماده بود. دوران اعتیادم از همان روز شروع شد البته باور خودم این نبود که  حشیش اعتیاد دارد. در پنج سال آخر هم به سمت مصرف هروئین رفتم.

چطور شد که نوع مصرفت عوض شد؟

وقتی می‌خواهیم نفس را سرکوب کنیم، دقیقا مثل این است که یک سگ را به زنجیر بسته و چند روز به آن چیزی نداده‌ایم و گرسنه باشد. وقتی این زنجیر را پاره کند هر چیزی را که جلوی دستش باشد می‌درد و می‌خورد. بدن ما هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد و من هم تحت نظر خانواده در حال کنار گذاشتن تریاک بودم که با فردی آشنا شدم و هروئین را به من معرفی کرد.آن زمان تریاک گیر نمی‌آمد و آن شخص گفت فعلا امشب هروئین بکش. از همان روز بود که من احساس کردم  هروئین خیلی بهتر از تریاک است و راحت هم می‌توان کنار گذاشت اما نمی‌دانستم زندگی‌ام را به نابودی می‌کشاند. همه چیزم را از دست دادم حتی دیگر به جایی رسید که زنم هم می‌خواست از من جدا شود.

واکنش خانواده‌ات وقتی فهمیدند مصرف‌کننده هستی چه بود؟

من در طول هشت یا 9 سالی که حشیش مصرف می‌کردم مشکلی نداشتم و آن را آزادانه در خانه می‌کشیدم. خودم در خانه می‌کاشتم، پرورش می‌دادم و  مصرف می‌کردم.همسرم هم چیزی نمی‌گفت چون او و خانواده‌اش فکر نمی‌کردند من مصرف‌کننده موادمخدر هستم و فکر می‌کردند آن هم یک نوع سیگار است. در مدتی هم که تریاک مصرف می‌کردم همسر و پدرم به من شک می‌کردند ولی مطمئن نبودند که مصرف‌کننده موادمخدر هستم، اما همین که به خط هروئین افتادم در عرض یک هفته همسر  و پدرم متوجه شدند چون  حرکات، صدا و طرز برخوردم عوض شده بود و با همه جنگ و مرافعه داشتم.

تلخ‌ترین خاطره‌ای که از دوران مصرف داری چیست؟

خاطرات دوران مصرف فقط اولش خوش است. برای من همه‌اش بدبختی بود چون در یک شهر کوچک همه مرا با انگشت نشان می‌دادند. یکی از خاطرات تلخی که هیچ وقت هم فراموش نمی‌کنم این بود که ما به زیارت امام رضا(ع) رفتیم با این نیت که من خودم را به پنجره فولاد ببندم و ترک کنم، نه تنها نتوانستم ترک کنم بلکه برگشتنی گیر افتادم و مرا به زندان بردند و زن و بچه‌ام آنجا در شهر غریب آواره ماندند. هنوز وقتی  آن روزها را به یادم می​آورم از همسرم خجالت می‌کشم و شرمم می‌شود.

آیا هیچ وقت در دوران مصرف مواد از لحاظ مالی به مشکل بر نخوردی؟

نه، فکر نمی‌کنم. نه تنها من بلکه هر مصرف‌کننده دیگری ممکن است در طول روز خمار و دنبال مواد باشد اما قطعا شب خمار نمی‌خوابد و از هر جا و از هر راهی که باشد موادش را گیر می‌آورد.

در مدتی که مصرف‌کننده بودی، آیا خودت  باعث شدی کسی به  اعتیاد روی بیاورد؟

به هر حال خواسته یا نا‌خواسته این اتفاق می‌افتد. درست است که من فروشنده مواد نبودم اما ممکن بود حس کنجکاوی یک نفر را تحریک کرده باشم. خود من  وقتی دیدم رفیقم در خدمت حشیش می‌کشد از او پرسیدم این چیست؟جواب داد به درد تو نمی‌خورد اما من گفتم وقتی تو می‌کشی و احساس لذت ‌می‌کنی حتما به درد من هم می‌خورد. همین حس کنجکاوی در من باعث شد که سراغ مواد بروم. چنین اتفاقی درباره من و دیگران هم افتاده است.

تو فرزند داری و ممکن است یک روزی این کنجکاوی در او هم ایجاد شود. برای جلوگیری از این اتفاق چه می‌کنی؟

وقتی یک‌سری واقعیت‌ها به صورت روشن گفته شود مطمئن باشید بچه  سراغ این کارها نمی‌رود. هیچ موقع نباید بگوییم مواد بد است. وقتی بگوییم مواد بد است فرزند ما می‌رود، برای اولین بار مصرف کند و می‌بیند خیلی هم خوب و لذت‌بخش است . باید واقعیت‌های اعتیاد را به آنها گفت و توضیح داد درست است که در اوایل مصرف  لذت‌بخش است اما در ادامه بلاهایی سرت می‌آورد که آن موقع لذت‌های زندگی هم از یادت می‌رود.

چه شد که تصمیم به درمان گرفتی؟

از روزی که احساس کردم دارم به طرف نابودی می‌روم، تصمیم به ترک مواد گرفتم. آن موقع می‌گفتم ترک، چون کسی با واژه درمان آشنا نبود. داروهای‌ گیاهی، دکتر، خود‌‌درمانی، بهزیستی و... را امتحان کردم تا این‌که یک روز برادرم که در رشته فیزیک دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود، مرا به مرکزی معرفی کرد تا راه درست درمان را یاد بگیرم. در این مرکز برای درمان از روش تدریجی استفاده می‌کنند. بعد از آن بود که نتیجه گرفتم البته به این سادگی هم نبود چون از مسیر 250  کیلومتری هفته‌ای دو سه جلسه به تهران می‌‌آمدم و بر‌می‌گشتم. به هر حال خدا را شکر نتیجه گرفتم و این روش را به شهر خودمان هیدج (واقع در استان زنجان) هم انتقال دادم و تعداد زیادی از مصرف‌کنندگان در آنجا به درمان رسیده‌اند.

ته خط اعتیاد برایت کجا بود؟

به نظر من ته خط  و سر خط ندارد. من در یک چاه زندگی می‌کردم. یک نفر ممکن است یک سال در چاه باشد، یک نفر 20 سال. در نهایت هیچ فرقی نمی‌کند هر دو در چاه هستند ولی به هر حال یک سری اتفاقاتی در زندگی من افتاد که به بن‌بست خوردم. یک نفر ممکن است از لحاظ مادی به بن‌بست بخورد، دیگری ممکن است در خانواده به بن‌بست بخورد. برای من هم چنین بن‌بستی وجود داشت و بدون رودربایستی آن را توضیح می‌دهم. پیش خودم می‌گفتم اگر در حالت خماری با زنم بیرون بروم و یک لات یا گردن کلفت به ناموسم توهین کرد، من چطور می‌توانم از او دفاع کنم؟ حتی قادر نبودم از شرف خودم دفاع کنم. این همیشه آزارم می‌داد و همیشه دنبال یک راهی بودم که رها شوم و همیشه از طریق اقوامی که در کانادا دارم دنبال انواع قرص و آمپول بودم تا بتوانم مواد را کنار بگذارم اما نتیجه‌ای نداد تا این‌که روش درست را یاد گرفتم.

تفاوت دوران قبل و  بعد از مصرف و دوران فعلی را در چه می‌بینی؟

تفاوتش این است که من به جرات می‌توانم بگویم لذتی که من از زندگی‌ام می‌برم شاید خیلی از آنهایی که غرق ثروت و امکانات مادی هستند، نمی‌برند. می‌گویند ماهی وقتی از آب بیرون می‌آید آن موقع می‌فهمد آب چیست. ما هم آن تاریکی را تجربه کرده‌ایم و به قول خودمان آن جهنمی را که در دنیا برایمان اتفاق افتاده دیده‌ایم و الان یک لقمه نان و پنیر هم که گیر می‌آورم احساس می‌کنم بهترین غذاست.

با توجه به این اتفاقاتی که افتاده و ذهنیتی که الان داری، توصیه‌ات به افرادی که مصرف‌کننده هستند چیست؟

آنها مطمئن باشند کسی که حتی برای یک بار مواد مخدر را مصرف می‌کند کاملا در مسیری که من حرکت کردم و به نابودی رسیدم، افتاده است. این نابودی ممکن است دیر و زود داشته باشد اما سوخت و سوز ندارد. الان با مواد صنعتی که آمده است آنها خیلی زودتر به نابودی می‌رسند چون ریشه موادی که ما مصرف می‌کردیم گیاهی بود ولی مواد جدید شیمیایی است.

به هر حال توصیه‌ام این است که افراد حتی یک بار هم مواد را امتحان نکنند؛ چون خداوند بهترین ماده‌های مخدر طبیعی را در درون انسان قرار داده و فقط کافی است انسان آنها را پیدا و  از آنها استفاده کند.

شاهد حلاج نیشابوری - ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۳
قدرت الله
United States
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
۰
۰
خدایاهمه ماراازشرشیاطین حفظ ومعتادین وخلافكاران راازخواب غفلت بیداربفرما.
بهار
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۳
۰
۰
برای این آقا آرزوی سلامت و سعادت دارم و از خداوند متعال می خواهم دراین ماه عزیز همه كسانی را كه در این دام گرفتارند نجات دهد و همه ما را به راه راست هدایت فرماید. آمین.
رسول
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۳
۰
۰
هموطن گرامی ایكاش آدرس آن مركز را می نوشتی تا شاید موجب شفای بیماران دیگر نیز باشید

نیازمندی ها