سریال تلویزیونی «خروس» به نویسندگی مصطفی کیایی و کارگردانی سعید آقاخانی که از شبکه دو در حال پخش است، طرح جذابی دارد. قصه با پدر خانواده شروع میشود که سکته میکند. خانواده او بدون آنکه به فکر هزینههای بیمارستان باشند اتفاقی او را به یک بیمارستان خصوصی میبرند و حالا بعد از جراحی، هزینه ترخیص پدر را ندارند و همین مساله باعث میشود پدر خانواده با واسطه یکی از پزشکان بیمارستان تا زمان پرداخت هزینه در بیمارستان بماند. پدر خانواده هم از آنجا که فرد با حیایی است و برای اینکه سر بار کارکنان بیمارستان نشود، هر کاری از دستش برمیآید انجام میدهد. از سوی دیگر پسر بزرگ خانواده که معروف به اسی است، مرتب به این در و آن در میزند تا هزینه بیمارستان را فراهم کند اما موفق نمیشود. چالشهای این خانواده بستر تولید سریال طنز خروس شده است. مصطفی کیایی نویسندگی و کارگردانی فیلمهای سینمایی «بعد از ظهر سگی سگی» و «ضد گلوله» را به عهده داشته است. او فیلمنامه سریالهای «راه در رو» و «نقطه سر خط» را هم نوشته و با نگارش سریال خروس نخستین تجربه سریال رمضانیاش را کسب کرده است. درباره این سریال با او به گفتوگو نشستیم.
فیلمنامه سریال خروس را بر اساس طرحی از سعید آقاخانی نوشتید. آیا با این سریال تصمیم داشتید فضای تازهای را در طنزهای تلویزیون تجربه کنید؟
ایده اولیه قصه سریال خروس را سعید آقاخانی در چند خط به مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو ارائه کرد. ایشان از طرح اولیه خوشش آمد و استقبال کرد. آقاخانی من را در جریان این ایده قرار داد و قرار شد با هم فیلمنامه خروس را بنویسیم. وقتی آقاخانی درباره طرحش با من صحبت کرد، خیلی خوشم آمد. به نظرم طرح بکری بود و جای کار داشت. بعد از صحبتی که با هم داشتیم طرحی را برای فیلمنامه آماده کردم و در حدود20 صفحه نوشتم و به شبکه تحویل دادیم. از وقتی در جریان ایده اولیه سریال تلویزیونی خروس قرار گرفتم تا آماده شدن طرح اولیه فیلمنامه زمان کوتاهی در اختیار داشتم و این مساله طی ده روز اتفاق افتاد. بعد از آن بسرعت سراغ فیلمنامه رفتم و شروع به طراحی شخصیتها کردم . به این نکته هم باید اشاره کنم کهابتدا قرار بود سریالخروس برای مقطع دیگری تولید شود، اما بنا به تصمیم مدیران قرار شد، سریال ماه رمضانی شود و همین مساله باعث شد تا ما به سرعت کار اضافه کنیم.هدف سعید آقاخانی و من در سریال خروس ایجاد یک فضای داستانی نو بود که برای مخاطبان تازگی داشته باشد. مردم به دنبال فضاهای نو در سریالهای طنز و به ویژه ماه رمضان هستند. تلاش کردیم در این سریال در کنار داشتن لحظات مفرح و کمدی به معضلات و مشکلات اجتماعی هم بپردازیم. به دنبال قصهای بودیم که حرفهای تازهای برای مردم داشته باشد تا آنها بتوانند یک سریال طنز خوب را تماشا کنند. از سوی دیگر از یک زبان شیرین برای پرداخت به معضلات اجتماعی استفاده کنیم.
طرح را خودتان نوشتید یا همراه سعید آقاخانی آماده کردید؟
طرح را خودم نوشتم. ایده اولیه فقط برای سعید آقاخانی بود.
از صحبتهایتان متوجه شدم زمان کمی برای نگارش فیلمنامه خروس داشتید و این در حالی است که شما برای ساخت آثار سینماییتان همیشه وقت زیادی میگذارید و با وسواس کارتان را انجام میدهید. این مساله برایتان سخت نبود که خیلی با عجله فیلمنامه را بنویسید؟
در سینما با یک فیلمنامه 90 دقیقهای روبهرو هستیم و از قبل همه چیز مشخص است. به همین دلیل مرتب روی موضوع کار کرده و بارها فیلمنامه را بازنویسی میکنیم. در واقع ما زمان کافی برای بالا بردن کیفیت فیلمنامه داریم، ولی نمیدانم چرا برای فیلمنامههای تلویزیون فرصت زیادی برای بازنویسیهای مجدد در اختیار نداریم. شاید هم من چند کاری که برای این رسانه انجام دادم، چنین شرایطی را داشتم و مجبور بودم در زمانی محدود کار را تحویل بدهم. زمان نگارش فیلمنامه با تصویربرداری همزمان شد و همین مساله باعث شد من با سختی بیشتر کار را پیگیری کنم و زمان کافی هم در اختیار نداشته باشم.
متاسفانه برای کارهای تلویزیونی گاهی فرصت دوباره خوانی هم وجود ندارد و به محض نوشتن، فیلمنامه مقابل دوربین میرود. طبیعی است در این شرایط بخشهایی از دست نویسنده و گروه در میرود و دیالوگها هم آن طور که دلمان میخواهد، از کار درنمیآید. اما با وجود زمان کم، سعی میکنم کیفیت کار از دستم در نرود و شخصیتپردازیها قوام داشته باشند. در نگارش فیلمنامه خیلی وسواس دارم. بدون تردید هر نویسندهای که زمان کافی در اختیار داشته باشد بهتر میتواند روی کاری که انجام میدهد تمرکز کند.
با چند قسمت فیلمنامه تصویربرداری آغاز شد؟
پنج قسمت از فیلمنامه نوشته شده بود که تصویربرداری شروع شد. گرچه ابتدا فیلمنامه جلوتر از ضبط بود، اما وقتی لوکیشن تغییر میکرد، از من میخواستند قسمتهای مربوط به لوکیشن جدید را بنویسم. به همین دلیل برخی مواقع تصویربرداری و فیلمنامه مماس با هم حرکت میکرد و این مساله کارم را سخت میکرد اما باعث نشد از کیفیت بزنم. با توجه به اینکه هزینه فیلمسازی بالاست، سعی میکردم فیلمنامه را برای لوکیشن مربوطه بموقع برسانم. به هر حال وارد جریانی شده بودم که باید تا انتها میرفتم.
برای نگارش فیلمنامه خروس گاهی پیش میآمد که در طول روز دو ساعت برای خوابیدن فرصت داشتم، چون باید فیلمنامه بموقع به دست گروه میرسید. خوشبختانه گروه با همدلی کار را جلو میبردند. همه شرایط را بخوبی درک میکردند و بدون گلایه کارشان را انجام میدادند.
پس چطور با وجود این همه شرایط سخت قبول میکنید فیلمنامه تلویزیونی بنویسید؟
من خیلی فیلمنامه نمینویسم و مثل دیگر دوستان نویسنده به شکل حرفهای این کار را دنبال نمیکنم. اگر چند تا کار هم برای تلویزیون نوشتم بیشتر رفاقتی بوده تا اینکه بخواهم به شکل حرفهای این کار را انجام بدهم. فقط چند تا از کارهای سعید آقاخانی را نوشتم. او از دوستان خوب من است. به همین دلیل با او کار میکنم. معمولاً کارهایی را مینویسم که خودم آن را میسازمو سعید آقاخانی تنها کسی است که برایش مینویسم.
سریال خروس را هم به خاطر رفاقت با سعید آقاخانی نوشتید؟
بله، رفاقتی نوشتم. سعید آقاخانی میخواست سریال خروس را بسازد و نویسنده میخواست. به همین دلیل من هم فیلمنامه را نوشتم.
یعنی اگر غیر از سعید آقاخانی قرار بود فرد دیگری این سریال را کارگردانی کند، شما فیلمنامه را نمینوشتید؟
اگر قرار بود در چنین شرایطی کار کنم که نگارش با تصویربرداری همزمان شود بدون تردید نمیپذیرفتم. کار در چنین شرایطی انرژی زیادی میگیرد.
روایت قصه در سریال خروس نسبت به دیگر کارهایتان متفاوت است، گویا به دنبال یک فضای تازه بودید. همین مساله نه تنها کار را سختتر میکند، بلکه انجام آن هم نگرانکننده است، چگونه بر این نگرانی غلبه کردید؟
معتقدم اثری که معضلات اجتماعی را مطرح میکند چه در گونه ملودرام و چه طنز، برای مردم جذابیت دارد و با آن ارتباط برقرار میکنند. اعتقادی به این مساله ندارم که در کار طنز باید لحظه به لحظه مخاطب را خنداند. بنابراین همه تمرکزم را زمان نگارش سریال خروس برای در آوردن فضای شیرین، گرم و دوستداشتنی گذاشتم. چنین فضایی برای طرح معضلات اجتماعی جواب میدهد.
در سریال خروس از این مساله پرهیز کردم که فضای قصه را به سمت خنداندن مردم ببرم، بلکه مردم را دعوت به دیدن یک فضای شیرین و دنبال کردن یک قصه کردم.
همیشه در کارهایم سینمای قصهگو را دنبال میکنم. سینمایی که قصه داشته باشد مخاطب هم پیگیر ماجرای آن خواهد بود. وقتی قصه را روایت کنیم مخاطب هم درگیر آن میشود. نمیدانم تا چه میزان در سریال خروس موفق بودم و اینکه قصه چطور در آمده است؟ البته هر چه قصه جلوتر برود مخاطب بیشتر درگیر آن میشود.
چرا قصه سریال خروس تا قسمت هفتم نتوانست خیلی مخاطبان را درگیر کند؟
دلیل این مساله به زمانبندی سریال برمیگردد. ابتدا تعداد قسمتهای سریال کمتر بود. بعد قرار شد تعداد قسمتها بیشتر شود. این تقسیمبندی زمانی باعث شد قصه از قسمت هفتم وارد مسیر اصلی شود و دیرتر راه بیفتد. اطمینان دارم با پیشرفت قصه، مردم بیشتر درگیر ماجراهای این سریال میشوند.
داستان خروس گیرایی لازم را دارد اما به لحاظ کارگردانی و بازی زیاد خوب نشده است و بازیها خیلی به دل مخاطب نمینشیند. شما چه نظری دارید؟
اگر یک سریال را با چند گروه بازیگر بسازیم، در هر مرحله یک خروجی خواهیم داشت که متفاوت با خروجی قبلی است. سعید آقاخانی در سریال خروس سعی کرد از بازیگران همیشگیاش استفاده نکند و سراغ بازیگران جدید رفت و خواست با آنها سریال خروس را تجربه کند. به نظرم تجربه بدی برای آقاخانی نبوده است. به عنوان مثال جواد رضویان اولین همکاریاش را با آقاخانی در این سریال داشت که خوب هم جواب داده است. هر کاری که ساخته میشود نوع توانایی بازیگران فضای کار را متفاوت میکند. در هر اثری تعدادی از شخصیتها در میآید و تعدادی هم آن طور که میخواهیم جواب نمیدهد، ولی به طور میانگین این سریال خوب است و بازیها یکدست شده است. آقاخانی توانایی زیادی در بازی گرفتن از بازیگران دارد. به نظرم این اتفاق هم در سریال خروس افتاده است.
ولی اگر خودتان کارگردانی میکردید بدون تردید این سریال به گونه دیگر میشد؟
نه من، بلکه هر کارگردان دیگری این سریال را میساخت، خروجی کار شکل دیگری پیدا میکرد. هر کارگردانی نگاه خاص خودش را در کار دارد.
رقابت زیادی بین سریالهای رمضان وجود دارد. از آنجا که شما تجربه نگارش کار رمضانی نداشتید تا چه میزان درگیر این رقابت شدید؟
سریال خروس نخستین تجربه رمضانی من است. در ابتدا قرار نبود این سریال رمضان پخش شود و در اواسط کار این مساله مشخص شد. بنابراین ما به این بخش رقابت اصلا فکر نکردیم که حالا وضع رقبای ما چگونه است. البته از هر سریالی باید 15 قسمت پخش شود تا رقابت شکل گیرد. ما دنبال این مساله بودیم که یک سریال خوش ساخت، آبرومند و به دور از لودگی بسازیم تا مخاطب را جذب کند.
بازتاب این سریال را در میان مردم چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم سریال بدی نشده اما ایدهآل هم نیست. اگر عوامل سازنده یک اثر از ابتدا بدانند سریال قرار است برای چه مقطعی تهیه شود، بدون تردید متناسب با زمان پخش، حال و هوای سریال هم تغییر میکند. داشتن یک زمان مشخص به گروه خیلی کمک میکند. ابتدا قرار بود سریال خروس برای نوروز تولید شود اما بعد همه چیز تغییر کرد. اگر زمان مناسبی در اختیار داشتیم، مسلما تمرکزمان برای کار بیشتر بود. باز هم اعتقاد دارم هر چه سریال جلوتر برود بیشتر مخاطب را درگیر میکند اما با وجود این سرعت و شرایط کار در مجموع راضیکننده است. قصه در قسمتهای اول کمی لاغر است اما روز به روز بر تعلیق و گرههای کار اضافه میشود. دلیل اینکه نام خروس هم انتخاب کردیم به این خاطر است که مغز متفکر قصه این سریال است و به مرور نقش خروس فعالتر میشود.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد