اما پرسش اینجاست منظور از مهارتهای ارتباطی چیست و چگونه میتوان از آن برای برقراری ارتباطی موفق با همسر یا دیگر افراد استفاده کرد. بتول جباریان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی به این پرسشها پاسخ میدهد.
ارتباط کلامی و غیرکلامی هرکدام بهتنهایی چگونه برقرار میشود؟
ارتباط، عالیترین دستاورد بشر است و انسان به دلیل اجتماعیبودن به تعامل و بودن با دیگران نیاز دارد؛ بنابراین با توجه به تعریف ارتباط که در آن تفهیم، تفاهم و تسهیم دخیل است افراد باید توانایی صحیح درک، انتقال و تداوم ارتباط را کسب کنند و این همان مهارتی است که به دو صورت کلامی و غیرکلامی موجب ارتباط موثر و موفق میان افراد و زوجین میشود.
این دو ارتباط ازهم قابل تفکیک نیست؛ چرا که در حین برقراری ارتباط استفاده از زبان کلامی و زبان بدن همزمان اتفاق میافتد. اگر به گفتوگوی خود با فردی دقت کنید متوجه خواهید شد در حین ارتباط کلامی بخش عمده پیام ما از طریق ژستها، حرکات بدن و نحوه نگاهکردن منتقل میشود.
ارتباط کلامی موثرتر است یا غیرکلامی؟
هر دو در موثر بودن ارتباط ضروری است، اما شاید تصور شود سهم ارتباط کلامی بیشتر باشد، ولی نقش ارتباط غیرکلامی که شامل تمام جنبههای ارتباط بجز کلمات است، در انتقال پیام قویتربوده و بخش عمده انتقال را به عهده دارد.
برای داشتن یک ارتباط موفق و موثر چه اصولی باید رعایت شود؟
از آنجا که در چگونگی ارتباط، هر دو طرف دخیل هستند، نحوه ارسال پیام از جانب فرستنده، چگونگی پاسخ گوینده را تعیین خواهد کرد. هماهنگی و همخوانی زبان کلامی و زبان بدنی ارتباط کارآمدتری را موجب میشود و ما را در مسیر ارتباط موثر قرار خواهد داد.
آیا برای داشتن مهارتهای ارتباطی باید آموزش دید؟
درست است برخی افراد استعداد ذاتی در این زمینه دارند، ولی برقراری ارتباط موثر آموختنی بوده و تمرین و یادگیری در ایجاد آن بسیار لازم است.
آیا نداشتن مهارتهای ارتباطی، بیکفایتی فرد را نشان میدهد و داشتن آن نوعی دستیابیبه موفقیت است؟
در دنیایی که گفتوگو میتواند نیازهای افراد را برآورده کند و تسهیلات زیادی به ارمغان آورد، مسلح نبودن به این سلاح، فرد را به انزوا خواهد کشاند و این یعنی بیمهارتی و بیکفایتی. مهارت در ارتباط با دیگران فرد را ابزارمند کرده و درهای کامیابیرا به رویش خواهد گشود.
چه عواملی میتواند مانع برقراری یک ارتباط موثر شود؟
قضاوتکردن، بیتوجهی به احساسات یکدیگر، تهدیدکردن، مسخرهکردن، نصیحت افراطی و برچسب زدن از جمله مهمترین موانع ارتباطی است.
رعایت احترام در ارتباط میان زوجین به چه معناست؟
گفتوگوی همسران با یکدیگر موجب احترام میان آنها میشود. گفتوگو نیازی است که افراد از طریق آن به تفهیم و تفاهم میرسند و با تشریک مساعی از مشکلات هم میکاهند.
در میان انواع سبکهای ارتباط کلامی کدامیک برای ارتباط موفق میان زوجین موثرتر است؟ گپزدن، حرفزدن سلطهجویانه یا حرفزدن صریح. آیا به کار بردن یکی از این سبکها به تنهایی در تمام موقعیتها موثر است؟
ما در موقعیتهای مختلف درجاتی از این سبکها را به کار میبریم و یک سبک به تنهایی برای تمام موقعیتها موثر نیست. در واقع هر سبک، مقصود و منظور خاصی به خدمت میگیرد و موضوع متفاوتی را منتقل میکند، ولی درعین حال ترجیح میدهیم یکی از آنها سبک غالبمان باشد. اما بهترین سبک انعطافپذیری است و شیوه ارتباطی میان همسران اینگونه باید باشد.
داشتن مهارتهای ارتباطی تا چه میزان میتواند در حل اختلافات، مشکلات و حتی انصراف همسران از متارکه و طلاق موثر باشد؟
با توسل به مهارتهای ارتباطی و ایجاد ارتباط کارآمد، زوجین میتوانند به تفاهم برسند و از طریق گفتوگو همدیگر را متقاعد کنند یا متقاعد شوند. در همه مشکلات، گفتوگوی کارآمد دیوارها را فرو خواهد ریخت و دشمن را به دوست تبدیل میکند.
آیا برای داشتن ارتباطی شایسته، برتر و پرجاذبه، زوجین باید به تفاوتهای زیستی و روانشناختی یکدیگر آگاه باشند؟
از آنجا که انسان موجودی زیستی، روانی و اجتماعی است و افراد از این حیث تفاوت فردی با یکدیگر دارند توجه به این خصوصیات و بویژه یافتن زمان و مکان مناسب برای گفتوگو، ایجاد ارتباط میان زوجین و دیگر افراد را موثرتر خواهد کرد.
همسران برای داشتن یک ارتباط موفق کلامی بهتر است خواستهها و مشکلات خود را با صراحت و مستقیم بیان کنند یا غیرمستقیم و در جملاتی کوتاه خلاصه کنند؟
مطرحکردن مستقیم مسائل، باب گفتوگو را برای همسران باز خواهد کرد و نتایج مفیدتری همراه خواهد داشت. برای طرح مستقیم درخواست یا مشکل باید زوجین در زمانی مناسب روی محتوای گفتار و حالات بدنی یکدیگر تمرکز داشته و با عبارات و کلام مناسب، مختصر، مفید و بدون حاشیه پردازی به طور روشن و شفاف گفتار خود را مطرح کنند.
در پایان یک ارتباط کلامی موفق بهتر است یکدیگر را تائید یا بر نظرات خود پافشاری کنیم یا آنکه برای حل و فصل مشکلات با یکدیگر قرارداد ببندیم؟
در ارتباط کلامی موفق، افراد به توافق رسیدهاند یعنی در برابر خواستههای یکدیگر متقاعد شدهاند. بنابراین به پافشاری نیازی نبوده ولازم است افراد برای کاستن مشکلات از طریق گفتوگو مصالحه کنند.
این درست است که آقایان به مفهوم کلمات و خانمها به نحوه ادای آن توجه زیادتری دارند؟
زنان هم به اندازه مردان برای دریافت بهتر نظرات و احساسات به معانی و مفاهیم توجه دارند و به نظر نمیرسد تفاوت ماهوی در این میان وجود داشته باشد.
برخی همسران برای اینکه مشاجرهای بینشان نباشد و زندگی آرامی داشته باشند از طرح خیلی معضلات و بحث در مورد مشکلات اجتناب میکنند. آیا این ارتباط مسالمتآمیز و منطقی است؟
وقتی مشکلی باشد باید گفتوگو صورت گیرد و اجتناب از مطرحکردن آن پاککردن صورت مساله است و با کوچکترین تلنگری این آرامش بههم میریزد و آتش زیر خاکستر شعلهور خواهد شد.
همسرانی که به جای بیان مناسب احساس نارضایتی خود به انتقاد و سرزنش یکدیگر میپردازند و به جای شکایت از رفتار ناراحتکننده همسر، شخصیت او را زیر سوال میبرند، راه ارتباطی درستی را انتخاب کردهاند؟
همانطور که ما در مفهوم بیمار و بیماری باید به بیماری توجه کنیم نه به شخص بیمار، پس در صورت وجود مشکل و درگیری میان همسران باید از ویژگی و رفتاری که ناراحتکننده است شکایت کنیم نه از شخصیت طرف مقابل.
جر و بحث و قهر کردنهای گاه و بیگاه همیشه ارتباطی مخرب است؟
در ارتباط میان همسران مثل دیگر افراد قهرکردن اجتنابناپذیر است و تا حد ممکن باید سعی شود زمان طولانی به خود نگیرد.
برخی همسران گمان میکنند در دوره طولانی با هم بودن بخوبی یکدیگر را شناخته و احساس میکنند دیگر به ارتباط کلامی نیازی ندارند و بیشتر بر اساس ادراک و برداشتی که از رفتار همسر خود دارند واکنش نشان میدهند. آیا این ذهن خوانی میتواند نوعی مهارت ارتباطی تلقی شود؟
شناخت کافی از همسر بسیار خوب است. ولی اگر اجازه حرف زدن را از او بگیریم، به این منظور که ما نیاز و خواستهاش را میدانیم درست مثل این است که به جای بقیه حرف بزنیم و فرصت اظهار نظر را از افراد بگیریم.کانون خانواده از روابط غیر رسمی و دوستانه تبعیت میکند نه روابط رسمی؛ بنابراین چنین روابطی به فروپاشی مثلث عاطفی پدر، مادر و فرزند منجر خواهد شد.
اگر یکی از زوجین در ارتباطش برای اجتناب از جنگ و دعوا عقبنشینی کند و تسلیم شود این رابطه موفقیتآمیز است یا آسیبزا و مخرب؟
عقبنشینی و تسلیم باعث خواهد شد طرف فعال، مدام در زمین طرف مقابل مانور دهد و همواره خود را محق بداند واین رابطهای است محکوم، نه موفق.
چرا برخی زن و شوهرها از گوش دادن به حرفهای یکدیگر پرهیز دارند؟
شاید هرکدام فکر میکنند حرفهای بهتری برای زدن دارند و معجزه گفت و شنود را درک نکردهاند که با دقت و تمرکز روی مفاهیم و کلمات هم میتوانند با یکدیگر تفاهم بهتری حاصل کنند.ضمنا فرزندان از رفتار والدین الگو بر میدارند. وقتی آنها شاهد باشند که برای کوچکترین مشکلی نشست خانوادگی صورت گرفته و راجع به حل و فصل آن گفتوگو میشود آن را در زندگی آینده خود به کار خواهند گرفت و زندگی خود را با توسل به ارتباط موثر مدیریت خواهند کرد.
مطالعات نشان میدهد 90 درصد زوجهای ایرانی نمیتوانند علایق جنسی خود را به نحوی مطلوب با همسرشان در میان گذارند. علت چیست؟
طبیعی است گفتوگو در باب این مساله انتظارات زوجین را از هم آشکار خواهد کرد. بسیاری اوقات همسران بخصوص زنان از این که هیچ گفتوگویی در این مورد ندارند شاکیاند و دوست دارند در این زمینه تفاهم داشته باشند.
آیا ارضای موثر نیازهای جنسی به مهارتهای ارتباطی خاصی نیاز دارد؟
این ارتباط جریانی است که از یک فرد در وجود دیگری نفوذ میکند و با ایجاد تفاهم، آنها را به مشارکت دعوت میکند؛ بنابراین در این بخش از زندگی نیز مانند بخشهای دیگر برای حل و فصل مسائل جنسی به گفتوگو نیاز است. از همان جنس گفتوگوها، اما با ماهیتی متفاوت.
فاخره بهبهانی - ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد