با این همه او برابر این سختیها ایستادگی کرد و با کارنامهای قابل قبول نقشی بسزا در قهرمانی استقلال داشت. جواد نکونام در این مدت با مسائل مختلفی هم در هر دو جبهه ملی و باشگاهی دست و پنجه نرم کرد که البته توانست آن چالشها را هم با موفقیت نسبی پشت سر بگذارد. این روزها بحث بر سر این است که نکونام میتواند بانی دوباره بازگشت مهدی رحمتی به تیم ملی باشد. باید دید این شایعهها تا چه حد به واقعیت نزدیک است.
چرا اینقدر بابت بازگشتت به فوتبال ایران ابراز پشیمانی میکنی؟
من از بازگشت به فوتبال ایران ابراز پشیمانی نکردهام، بلکه از ترک فوتبال اسپانیا ابراز پشیمانی کردهام و هنوز هم این حرف را تکرار میکنم وگرنه من عاشق فوتبال ایرانی خودمان با تمام کم و کاستیهایش هستم و در ضمن خودم هم از همین سبک با این امکانات به بالاترین سطح فوتبال اروپا راه یافتم و همواره به این سبک فوتبال احترام میگذارم...
اما چندان هم از آن راضی به نظر نمیرسی، اینطور نیست؟
البته که راضی نیستم. ایران با این همه سرمایه نفتی و ثروت باید امکانات سختافزاری بهمراتب بهتری در این رشته داشته باشد و از این که چنین وضعی را در کشورم شاهد نیستم اما در کمی آن طرفتر در کشورهای حوزه خلیج فارس آن امکانات را میبینم افسوس میخورم!
اگر از ترک فوتبال اسپانیا پشیمانی، اصلا چرا این کار را کردی؟
احساس کردم شاید در فصل جدید نتوانم بازی فصلهای قبلیام را برای اوساسونا و هواداران تیم فوتبالش انجام دهم. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی اروپا هم مزید بر علت شد تا به این فکر بیفتم که اگر به ایران برگردم میتوانم با یک تیر دو نشان بزنم.
کدام دو نشان؟
اول اینکه پس از شش سال دوری از ایران به مملکتم برگردم و از سوی دیگر من که سالها بود در اندیشه بازی برای استقلال بودم میخواستم تا در اوج هستم با این تیم کار کنم و بتوانم یک فصل خوب را در تیم محبوبم سپری کنم.
هر دو نشان را زدی؟
البته که زدم. از این بابت خدا را شکرگزار هستم که در زندگیام به همه خواستههایم رسیدهام و از هر نظر ممنون خدا هستم.
انتظار این قهرمانی را داشتی؟
البته که داشتم، ما یک تیم کامل از هر نظر بودیم. استقلال را در این سالها زیر نظر داشتم...
...چطور؟
خب هر کسی تیم مورد علاقه و نتایجش را دنبال میکند. من هم در این سالها همواره نتایج استقلال را پیگیری میکردم و میدانستم استقلال با امیر قلعهنویی توانسته دو بار قهرمان لیگ برتر شود و او با سپاهان هم نتایج چشمگیری داشت و دو فصل پی در پی این تیم را قهرمان لیگ برتر کرد. از طرف دیگر از آن زمان که در ایران و تیم پاس توپ میزدم با کارکرد آقای فتحاللهزاده در باشگاه استقلال آشنایی داشتم و میدانستم تیمهایی که میبندد از شانس بالایی برای قهرمانی برخوردار هستند...
...فقط با تکیه بر این دو، قید اسپانیا و یکی دو پیشنهاد ارزشمند از قطر و امارات را زدی؟
البته قرار گرفتن این دو نفر کنار هم ترکیب ایدهآلی برای موفقیت بود، اما با نگاهی به جمع افراد حاضر در استقلال متوجه شدم حالا وقت بازی برای استقلال و قهرمان شدن با این تیم است...
پس اهل ریسک کردن هم هستی؟
قطعا که هستم. ریسک کردن البته با فکر و دید باز از جمله رموز موفقیت انسان است و اگر اهل ریسک کردن نباشید باید یک زندگی یکنواخت را انتظار بکشید. من هم با این دید که استقلال برای قهرمانی بسته شده و شانس بالایی برای رسیدن به این موفقیت دارد تصمیم قطعیام را گرفتم و به پیشنهاد بالای قطریها و دیگر تیمها نه گفتم.
اینکه با این شرایط توانستی برای استقلال خوب کار کنی، کمی سخت نبود؟
فوتبال یعنی سختی کشیدن. آنها که فکر میکنند فوتبال تفریح کردن و پول درآوردن است سخت در اشتباه هستند. من به فوتبال اروپا و دلارهای عربها پشت کردم و به جمعی وارد شدم که فقط تعدادی از آنها را بهواسطه همتیمی بودن با آنها در تیم ملی میشناختم. شک نداشته باشید روزهای اول که به استقلال آمدم برایم سخت بود اما من دوران سختتری را در اسپانیا سپری کرده بودم و آنجا در فضایی که زبان آنها را نمیدانستم، توانستم بر مشکلات غلبه کنم و این چالش در برابر آن سختیها کار چندان دشواری برایم نبود.
فکر میکردی گل قهرمانی را تو برای استقلال بزنی؟
آرزویم این بود که این کار را بکنم و باز هم خدا را شکر میکنم که این توفیق نصیبم شد تا بتوانم آن توپ را گل کنم و استقلال قهرمان شود. از اینکه دل میلیونها هوادارمان را شاد کردیم خیلی خوشحال هستم.
قبول داری اواخر فصل شرایط بهتری در استقلال پیدا کردی؟
نه به این شکل که گفتید. من در ابتدای فصل هم همین نکونام بودم اما در آن اوایل وظایفم در زمین با آنچه این اواخر بود تفاوت داشت. ما در نیم فصل اول ساموئل را به این شکل امروزی در اختیار نداشتیم و من فقط باید در کارهای دفاعی تیم دخالت میکردم. آمار خط دفاعی استقلال هم گواه صحبت من است که من در نیم فصل اول عملکرد مثبتی داشتم اما بازیام به چشم نمیآمد. اگر بد بودم که آقای قلعهنویی به من بازی نمیداد. در نیم فصل دوم که مجتبی جباری با شرایط مطلوب به تیم اضافه شد و ساموئل هم توانست با قدرت به ترکیب اصلی بیاید فضا برای من بازتر شد تا کمی جلو بیایم و بازیام بیشتر به چشم بیاید.
میدانی گلی که به فولاد زدی به نوعی هت تریک گلهای حساست در این اواخر هم بود؟
من قبل از آن یک گل هم به العین زدم که آن هم پنالتی بود و باعث شد در گروهمان در لیگ قهرمانان آسیا صدرنشین شویم. اما گل مهم دیگرم را به یاد نمیآورم...
بازی تراکتورسازی را به یاد داری؟
البته! من در آن بازی هم یک گل سه امتیازی زدم که رقیب اصلیمان در راه کسب قهرمانی لیگ برتر را سه امتیاز عقب انداخت و خودمان هم سه امتیاز از آنها پیش افتادیم. از اینکه توانستهام برای استقلال مفید باشم خیلی خوشحالم.
تو در چند بازی نیمکت نشین شدی و این در حالی بود که در تیم ملی کاپیتان ثابت آن تیم هستی. چرا اعتراض نکردی؟
به نظرم یک مربی حق دارد برای رسیدن به اهدافش همه راهها را امتحان کند و این حق طبیعی امیر قلعهنویی بوده که در برخی بازیها مرا بازی ندهد یا تعویضم کند. اگر الان استقلال این موفقیت را کسب نمیکرد شاید کارشناسان میتوانستند در این خصوص او را نقد کنند، اما در آن ایام که یک مربی در حال آزمودن راههای مختلف برای رسیدن به مقصودش است باید به خواستههایش احترام گذاشت و من هم همین رویه را در پیش گرفته بودم و از این بابت هم کاملا راضی هستم.
یعنی از بازی نکردنت ناراحت نمیشدی؟
ما باید یاد بگیریم اگر در یک کار گروهی اتفاقی هم به ضررمان انجام شد، به خاطر منافع جمع در مسیر حرکتی تیم خلل ایجاد نکنیم. من هم هرگز نخواستم به این دلیل مشکلی برای همتیمیهایم ایجاد شود و هواداران میلیونی استقلال بهواسطه دلخوری من از یک تعویض یا فیکس نبودن، شکست یا تساوی تیم شان غصه بخورند.
چطور باید این نوع دیدگاه را به تمام بازیکنان لیگ برتریمان تعمیم داد؟
این کار مستلزم آن است که در سالهای متمادی این نوع رفتارها از سطوح پایهای به فوتبالیستها آموزش داده شود. گرچه بودن در فضایی که چنین دیدگاهی حاکم است هم میتواند به آدم کمک کند، اما بیشتر روش آموزش پایهای و جا انداختن فرهنگ احترام به حقوق دیگران است که میتواند از جمله عوامل بازدارنده در این راه باشد.
یک مثال دیگر این رفتار مشکل بین تو و رحمتی بود. شما دو نفر با آن که با هم مشکل داشتید، اما در تیم این مسائل را دخیل نمیکردید. قبول داری این رفتارها برای اهالی فوتبال ایران کمی ناآشنا بود؟
البته، در هر جمعی ممکن است دو یا چند نفر با هم تفاهم نداشته باشند اما وقتی بحث کار مشترک پیش میآید همه، این مشکلات را پشت سر میگذارند و فقط به عبور از آن چالش پیشرو فکر میکنند. مثال واضحتر آن هنگامی است که در یک خانواده پدر با پسر یا مادر با دختر و سایر افراد عضو یک خانه با هم قهر هستند و اصلا با هم حرف هم نمیزنند اما به محض ورود یک غریبه به خانه که ممکن است دزد باشد کدورتها و قهرها فراموش میشود و همه اعضای خانه برای مقابله با فرد مزاحم متحد میشوند. این شکل کلی کار در استقلال این فصل بود و اعضای تیم همقسم بودند که برای موفقیت استقلال دست در دست هم با تمام مشکلات اعم از اختلاف سلیقهها، مشکلات مالی، بحث نیمکتنشینی یا حتی سکونشینی و... کنار بیایند و نهایتا در خلوت این مسائل را با مسئولان باشگاه در میان بگذارند و فکر میکنم تا حد زیادی هم در این مسیر موفق بودیم.
آیا حاضر هستی برای بازگشت مهدی رحمتی به تیم ملی با کارلوس کرش صحبت کنی؟
کرش مربی توصیهپذیری نیست و با حرف من و دیگری برای آینده تصمیمگیری نمیکند. او در مقطع قبلی که این تصمیم را گرفت برای خودش دلایلی داشته و حالا شاید از آن طرز فکر صرفنظر کرده باشد. با این همه در این مقطع حساس ما به این نیاز داریم که با تمام پتانسیل موجود فوتبالمان برای دستیابی به حداکثر امتیازهای باقیمانده تا پایان مسابقههای مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل بهره ببریم و مهدی رحمتی قطعا میتواند در این برهه به تیم ملی کمک کند. در ضمن اگر فضایی ایجاد شود که بتوانم در این باره کمکی بکنم تا اختلاف نظر میان آنها برطرف شود کوتاهی نخواهم کرد. البته مهدی که همه جوره ابراز علاقه کرده برگردد و به تیم ملی کمک کند.
آشتی خودت با مهدی تا چه حد طعم قهرمانی استقلال را برایت شیرینتر کرد؟
خب ما دوستان ده، دوازده ساله هستیم و در هر رابطهای حتی کوتاهتر از اینها از این قبیل مسائل بوجود میآید و متأسفانه سوء تفاهمها هم همواره کارها را مشکل کرده و مزید بر علت میشوند تا یک رابطه دوستانه یکباره به دوری و احتمالا قهر منجر شود. اما با لطف بچههای تیممان در امارات و پس از بازی با العین که همه هم خوشحال از صدرنشینی استقلال بودیم به ما کمک کردند تا این سوءتفاهم را برطرف کرده و رابطه خوب گذشتهمان را بار دیگر برقرار کنیم. طبیعی بود که در این شرایط جشن قهرمانیمان بیشتر به من مزه کرد.
در بازی با سپاهان در جام حذفی پنالتی چیپی زدی که خیلی ریسکی بود. نترسیدی ضربهات گل نشود؟
من قبلا هم از این قبیل پنالتیها زده بودم و در آن شرایط چون احساس کردم فشار بالایی روی اعضای تیممان است خواستم بخشی از آن را از این طریق بکاهم که متأسفانه کارساز نشد و ما فینال جام حذفی را از دست دادیم.
وقتی فهمیدی مهدویکیا غریبانه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد، ناراحت شدی؟
انتظارش را نداشتم و بیشتر از ناراحتی تعجب کردم. او از بازیکنان بزرگ فوتبال این مملکت بوده و نباید به این شکل از فوتبال خداحافظی میکرد. متأسفانه بازی ریسکی برای این مراسم انتخاب شد و هواداران پرسپولیس در آن شرایط بد روحی به تنها چیزی که فکر نمیکردند خداحافظی مهدی بود. ای کاش او راضی شود تا در یک بازی بهتر این کار را تکرار کند که البته بعید به نظر میرسد.
زیباترین روز فوتبالت کدام روز بود؟
من در طول این سالها در اسپانیا روزهای خوبی را پشت سر گذاشتم و خاطرات باشگاهی فراموش نشدنی با پاس، اوساسونا و استقلال دارم اما این اواخر در بازی با لبنان (18 بهمن 1391) در مقدماتی جام ملتهای آسیا که
هت تریک کردم خیلی خوشحال شدم. چون مدتی پیش از آن ما در بیروت در مقدماتی جام جهانی مغلوب این تیم شده بودیم و فکر میکنم آن برد 5 بر صفر برابر لبنان دل همه فوتبالدوستان ایرانی را شاد کرد.
در کل فصل دوازدهم لیگ برتر را چطور ارزیابی میکنی؟
سطح فوتبال ایران نسبت به هفت سال پیش که از آن جدا شدم تفاوت چشمگیری نکرده است، اما حس رقابت بین تیمها به مراتب تقویت شده و حالا قدرت فقط در سه یا چهار تیم خلاصه نشده است. برخلاف گذشته، ما در این فصل نمیتوانستیم بازیها را در شرایطی آغاز کنیم که خودمان را از پیش برنده بدانیم. قدرت تقریبا به شکل برابر در تیمها تقسیم شده بود و غیر از دو سه تیم که انصافا ضعیف ظاهر شدند همه تیمها با اختلاف اندک از هم در کوران مسابقهها با هم دست و پنجه نرم میکردند. اما استقلال از همان نیم فصل اول نشان داد شایسته قهرمانی است و تقریبا روند یکنواختی را تا پایان طی کرد.
کار با امیر قلعهنویی چطور بود؟
او جدا از بحث فنی یک روانشناس زبده فوتبالی است که میداند چطور با تک تک بازیکنانش ارتباط برقرار کند. به اصطلاح قدیمیها رگ خواب شاگردانش را بخوبی میشناسد و این مسأله به او کمک میکند در کسب موفقیت خوب عمل کند. من با ایشان در تیم ملی هم کار کرده بودم و با این شناختی که از روش کاریاش داشتم در آمدن به استقلال مصممتر شدم. رابطه او با من بر پایه احترام متقابل بود و من در این مدت خیلی چیزها به لحاظ فوتبالی و مدل رفتار با بازیکنان، از او آموختم.
فصل بعد در استقلال میمانی؟
من یک فصل دیگر با استقلال قرارداد دارم و دوست دارم در مسیر رسیدن به قهرمانی احتمالی مان در آسیا کنار استقلال باشم.
بازیهای تیم ملی را چطور پیشبینی میکنی؟
متأسفم که اشکان دژاگه مصدوم شد. اما به هر حال ما بدون او هم نباید از اندک شانس خود برای رسیدن به
جام جهانی دست بکشیم. من مطمئن هستم اگر در هر سه بازی با قطر، لبنان و کره جنوبی برنده شویم راهی برزیل خواهیم شد. چون به هر حال ممکن است ازبکها و کرهایها به مشکل خورده و در یک بازی امتیاز از دست بدهند. نباید این فرصت مغتنم را از دست بدهیم.
محمدرضا مدنی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد