هروقت از اسیدپاشی سخن به میان می‌آید، همه یاد «آمنه بهرامی» می‌افتند. آمنه دختر دانشجویی بود که سال 84 هدف همکلاسی‌اش به نام مجید قرار گرفت. مجید به آمنه علاقه داشت، اما وقتی جواب رد شنید، دست به این جنایت زد و آمنه را از هر دو چشم نابینا کرد. پرونده آمنه اولین پرونده‌ در تاریخ قضایی ایران است که به صدور حکم قصاص چشم منجر شد و حکم تا مرحله اجرا پیش رفت، اما آمنه در واپسین لحظات خواستگار کینه‌جو را بخشید.
کد خبر: ۵۴۹۲۵۲

اسیدپاشی روی آمنه اولین اسیدپاشی در ایران نبود. نخستین باری که فردی دست به این نوع جنایت زد به سال 1334 بازمی‌گردد. در آن سال پسر جوانی که از سوی قاضی دادگستری به زندان محکوم شده بود، بعد از این‌که دوران محکومیت خود را سپری کرد و از زندان آزاد شد، درصدد انتقامجویی برآمد. این جوان برای تخلیه کینه خود محلولی اسیدی تهیه کرد و آن را روی قاضی صادرکننده حکم ریخت و وی را بشدت مجروح کرد. تا پیش از آن جرمی به نام اسیدپاشی در فرهنگ قضایی ایران وجود نداشت و پس از آن سه سال طول کشید تا نخستین قانون در این خصوص تصویب شود در قانونی که سال 1337 به تصویب رسید، آمده است: «هرکس عمدا با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی شود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائم یا فقدان یکی از حواس مجنی‌علیه شود به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا بشود به حبس جنایی درجه دو از دو تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری بشود، به حبس جنایی درجه دو از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.»

جرم اسیدپاشی، مورد دیگری هم دارد، اولین فردی که به خاطر این جرم مفسد فی‌الارض شناخته و به دار آویخته شد. فردی، به نام «حمید ـ خ» بود. حمید به دختری هفده ساله به نام فائزه علاقه داشت، اما فائزه پیشنهاد او را برای ازدواج رد کرد و اصرارهای حمید نیز نتوانست نظر وی را تغییر بدهد. حمید در نهایت با این تصور که فائزه زندگی او را تباه کرده است، تصمیم گرفت انتقامجویی کند. او که فکر می‌کرد به تنهایی از عهده این کار برنمی‌آید، ماجرا را با یکی از دوستانش درمیان گذاشت و دوست حمید سال 78 زمانی که فائزه همراه خواهر چهارده ساله‌اش به نام فتانه از خانه بیرون آمدند روی دو خواهر اسید پاشید. این فرد از شخص دیگری نیز به‌عنوان راننده موتور کمک گرفته بود و هر دو، روز حادثه نقاب به چهره داشتند. دو متهم بعد از حمله به دو خواهر به سرعت گریختند. خواهران زخمی بلافاصله به بیمارستان منتقل شدند، اما پزشکان بعد از معاینه‌های اولیه اعلام کردند، مداوای آنها در کشور امکان‌پذیر نیست به همین سبب فائزه و فتانه به کلن آلمان رفتند، اما جراحی‌هایی هم که در آنجا صورت گرفت، نتوانست کمکی به دو خواهر کند. از سوی دیگر حمید و دو مجرم دیگر بازداشت شدند و اتهامات‌شان را گردن گرفتند. آنها در شعبه 27 دادگاه انقلاب محاکمه شدند و قاضی دادگاه حمید را مفسد فی‌الارض تشخیص داد و او را به اعدام محکوم کرد، این حکم در دیوان‌عالی کشور نیز تائید شد و بعد از طی مراحل قانونی به اجرا درآمد.

برخلاف باور عمومی اسیدپاشی صرفا جرمی مردانه نیست، بلکه زنان نیز دست به چنین جنایت‌هایی می‌زنند. مونا، زن بیست و نه ساله‌ای است که روی صورت همسر مرد مورد علاقه‌اش اسید پاشید و او را نابینا کرد، این زن در اعترافاتش گفته است: «جعفر ـ همسر طاهره ـ راننده مینی‌بوس محل کارم بود، ما یک سال قبل با هم آشنا شدیم. او مدتی پس از دوستی‌مان قول ازدواج داد و گفت می‌خواهد از همسرش جدا شود، اما با گذشت این مدت، هر وقت از او می‌پرسیدم چرا باهم ازدواج نمی‌کنیم، می‌گفت همسرش حاضر به جدایی نیست. مدتی بعد هم متوجه شدم جعفر از ارتباط پنهانی‌مان فیلم و عکس گرفته و از آنجا که مرا به ماده مخدر شیشه معتاد کرده بود، مجبور به اطاعت از حرف‌هایش بودم. از سوی دیگر، به دلیل این که جعفر ذهنیت بسیار بدی از طاهره برایم ساخته بود، در تصمیمی هولناک به خانه طاهره رفتم و ظرف اسید را به صورتش پاشیدم. در همان لحظه دخترش ـ پانیذ ـ هم آنجا بود که او نیز آسیب دید.»

زن دیگری به نام سعیده نیز که روی پدر پنجاه ساله‌اش اسید پاشیده و او را نابینا کرده است، می‌گوید: «پنج سال قبل از حادثه یکی از اقوام پدرم به خواستگاری من آمد. مادرم می‌گفت این مرد، فامیل پدرت است و مثل پدرت می‌شود، بهتر است با او ازدواج نکنی، اما پدرم خیلی از او تعریف می‌کرد و حسن را مرد خوبی می‌دانست. به اصرار پدرم درس را رها و با حسن ازدواج کردم. دو سال از ازدواجم گذشته بود که متوجه شدم همسرم معتاد است. روز به روز اختلاف بین ما بیشتر شد. تصمیم گرفته بودم از حسن جدا شوم، برای همین به پدرم گفتم تو من را به این ازدواج وادار کردی و حالا خودت باید طلاقم را بگیری، اما پدرم جواب می‌داد وضع مالی‌اش خوب نیست و نمی‌تواند هزینه وکیل را بپردازد. بالاخره تصمیم گرفتم پدرم را با اسید بسوزانم.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها