بر همین اساس در این نوشتار بر آنیم تا به موضوع «شهید و شهادت» از منظر دانش حقوق بپردازیم و ببینیم که تعریف شهید در قوانین و مقررات کشور ما چیست و قانون چه مصادیقی برای مفهوم شهید تعیین کرده است.
برای درک عمیق تر مطالب حقوقی لازم است به صورت مختصر اشارهای به تعریف فقهی شهید داشته باشیم.
در آموزههای دینی ما از سه نوع شهادت سخن گفته شده است که البته احکام فقهی متفاوتی دارند و شهید در اصطلاح فقهی مفهوم خاصی است که درون این تقسیمبندی عام سهگانه قرار میگیرد:
ـ شهادت در راه حفظ و صیانت از حریم (جان، عرض، ناموس و مال) خود.
ـ شهادت در راه حفظ و صیانت از حریم اسلام و جامعه اسلامی در مخاصمه با غیرمسلمان (افراد خارج از جامعه اسلامی).
ـ شهادت در راه اصلاح درون جامعه دینی (مواردی مثل مقابله با یاغیان یا نهی از منکر).
مفهوم شهادت و شهید در نظام تقنینی ما، در چارچوب آموزههای فقه اسلامی و البته متأثر از تحولات انقلاب (از ایثارگریهای مردم در ایجاد حکومت اسلامی تا جانفشانی و رشادتهایشان برای استمرار و بقای حکومت اسلامی تا امروز) بوده است.
بر اساس فرمان مورخ بیستودوم اسفند 1358 حضرت امام خمینی(ره) به منظور تجلیل و تکریم از شهدا و جانبازان و ایثارگران و خانوادههای مکرم آنان بنیاد شهید انقلاب اسلامی تشکیل شد.
پس از خاتمه جنگ تحمیلی سال 1367 به منظور رسیدگی شایسته به امور جانبازان با فرمان حضرت امام بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی بهوجود آمد.
سال 1369 همزمان با بازگشت آزادگان عزیز، ستاد رسیدگی به امور آزادگان تشکیل شد.
پس از درخواست مسئولان نهادهای ایثارگری و بر اساس فرمان رهبر معظم انقلاب و طبق مصوبه شورای عالی اداری در تاریخ 19 اردیبهشت 1383 تجمیع نهادهای ایثارگری در ساختاری یکپارچه در بدنه دولت به تصویب رسید و به این ترتیب «بنیاد شهید و امور ایثارگران» شکل گرفت.
قوانین و مقررات مختلفی به تعریف شهید و مصادیق آن پرداختهاند؛ اما اصلیترین آنها تعریفی است که ماده 4 قانون اساسنامه بنیاد شهید انقلاب اسلامی (مصوب 27 اردیبهشت 1377) و آییننامه آن ارائه کردهاند: منظور از شهید در این قانون، کسی است که جان خود را در راه انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آن یا دفاع از کیان جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار کرده یا میکند.»
در بند 2 و 3 ماده یک آییننامه تعیین مصادیق عملی شهید و خانوادههای شاهد مصوب دوم اردیبهشت 1382 هیأت وزیران، موارد شهادت را به «شهادت» و «در حکم شهادت» تقسیم کرده و در تعریفی کاملتر آورده است: «شهید کسی است که جان خود را در راه اهداف والای اسلام و انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آن و دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار میکند.»
البته به هر دو تعریف ایرادهایی وارد است مثل این که تعریف جامعی نیست و برخی مصادیق مثل شهادت اقلیتهای مذهبی یا شهیدان بمبارانها یا حوادث تروریستی را در بر نمیگیرد البته در لایحه جامع خدماترسانی به ایثارگران (که پس از مدت طولانی بحث و بررسی بالاخره با اما و اگرهایی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسیده و در آینده اجرایی میشود) تا حدودی این نقیصه برطرفشده و تاکید شده است: «شهید به کسی اطلاق میشود که جان خود را در راه تکوین، شکوفایی، دفاع و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی ایران، استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار کرده است».
در آییننامه اشاره شده، مصادیق زیر شهید تلقی شدهاند:
1 ـ رزمندگانی که در زمان جنگ در مناطق عملیاتی توسط دشمن کشته میشوند.
2 ـ رزمندگانی که در خط مقدم نبرد با دشمنان خارجی فوت میکنند.
3 ـ افرادی که به دست دشمنان نظام کشته یا ترور میشوند.
4 ـ کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در حال شرکت در ماموریت مبارزه با اشرار، قاچاقچیان، سارقان مسلح و اعضای گروههای ضد انقلاب کشته میشوند.
5 ـ کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در هرگونه ماموریت شناسایی رزمی یا ویژه و عملیات جنگییا بر اثر کمین توسط دشمن یا ضدانقلاب کشته میشوند. (ماموریتهای کاری ساده از شمول قانون خارج است).
6 ـ کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که به سبب عضویت در این نهادها توسط دشمنان نظام کشته میشوند اعم از آن که در ایام خدمت باشند یا غیرخدمت.
7 ـ کارکنان نیروهای مسلح که حین انجام وظیفه، در حملات زمینی، هوایی یا دریایی دشمن کشته میشوند.
8 ـ افرادی که حین ماموریت در زمان جنگ در حملات زمینی، هوایی یا دریایی دشمن کشته میشوند.
9 ـ محافظان شخصیتها و اماکن و اعضای گارد امنیت پرواز که در حال ماموریت توسط ضد انقلاب کشته میشوند.
10 ـ کارکنان نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامیکه براساس قانون حمایت قضایی از بسیج (مصوب 1371) هنگام برخورد با جرایم مشهود در حین انجام وظیفه کشته میشوند.
11 ـ افرادی که به تشخیص دادگاه صلاحیتدار در حال انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر توسط مرتکبان جرائم مشهود کشته میشوند.
12 ـ کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که در حین اسارت دشمن یا در گروگان ضدانقلاب، مخالفاننظام، اشرار، سارقان مسلح، قاچاقچیان یا سایر تبهکاران تحت تعقیب کشته میشوند.
13 ـ افرادی که به سبب ماموریت در حال خنثیسازی مواد منفجره، شیمیایی و سایر سلاحهای جنگی و پاکسازی میدان مین کشته میشوند.
14 ـ مجروحان و جانبازانی که براساس نظریه کمیسیون پزشکی ذیربط فوت آنها به سبب جراحات و صدمات ناشی از مجروحیت تشخیص داده شود.
15 ـ تمام افرادی که رهبر معظم انقلاب آنها را در فرمان خاص مصداق شهید تلقی کنند.
همچنین در این آییننامه مصادیق عملی در حکم شهید عبارتند از:
1 ـ رزمندگانی که در زمان جنگ داخل مناطق عملیاتی بر اثر سوانح طبیعی یا غیرطبیعی بدون سهلانگاری و تقصیر یا عدول از مقررات فوت میکنند.
2 ـ کارکنان نیروهای مسلح که در حال رفت و برگشت از منطقه عملیاتی در زمان جنگ در حال ماموریت کشته میشوند.
3 ـ کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در حین آموزشهای رزمی و اطلاعاتی و رزمایشهایی که طبقبرنامههای مصوب فرمانده کل قوا اجرا میشود، کشته میشوند.
4 ـ کارکنان نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که در حال ماموریت آزمایش یا تولید سلاح، مهمات و وسایل جنگی کشته میشوند.
5 ـ کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که به سبب ماموریت در اسارت دشمن یا گروگان ضدانقلاب، مخالفان نظام، اشرار، سارقان مسلح و قاچاقچیان فوت میکنند مگر این که عدم پایبندی آنها به آرمانهای انقلاباسلامیدر زمان اسارت ثابت شود.
6 ـ کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که در حال تعقیب و مراقبت دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامیکشته میشوند.
7 ـ افرادی که در حملات هوایی یا موشکی یا بمبگذاری دشمن کشته میشوند.
8 ـ مهاجران جنگی و کسانی که در مناطق جنگی به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلولهتوپ و نظایر آن کشته میشوند.
9 ـ افرادی که در حین درگیری میان نیروهای مسلح یا وزارت اطلاعات با دشمنان، ضدانقلاب و اشرار کشته میشوند.
10 ـ آزادگانی که فوت آنها براساس نظریه کمیسیون پزشکی ذیربط ناشی از صدمات مستقیم دوران اسارت تشخیص داده شود.
11 ـ جانبازان 70 درصد و بالاتر که فوت میکنند یا کشته میشوند.
12 ـ افرادی که در دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران یا اموال عمومی یا منابع طبیعی در مقابله با دشمنان نظام، اشرار یا متجاوزان کشته میشوند.
13 ـ افرادی که به سبب ماموریتهای محوله در پاسداری و حفاظت از مراکزی که نیروهای مسلح بر اساس مقررات یا مصوبات خاص شورای عالی امنیت ملی، شورای امنیت کشور یا شورای تأمین استان موظف بهحراست از آن مراکز هستند، مورد هجوم دشمن یا اشرار واقع و بر اثر مقاومت و درگیری با آنها کشته میشوند.
در این بحث دو نکته را نیز نباید از نظر دور داشت؛ اول اینکه چون سبب اصلی اکرام شهید و شهادت، دو عامل «ایثار» و «ایمان و اعتقاد راسخ » شهید است، مقتضی است تمهیدی قانونی اندیشیده شود که در شرایط مشابه با موارد اشاره شده، جایی که اشخاصی با دارا بودنِ حد اعلای این دو ویژگی و با انگیزه خدمت به اسلام، جامعه و نظام، جان خود را نثار میکنند، بدون اجر نمانده و تکریم شوند.
دانشمندی که در سانحه آزمایشگاهی برای یک پروژه علمی در سطح ملی جان خود را نثار میکند، معلم فداکاری که جان خود را برای نجات جان دانشآموزانش نثار میکند یا خدمتگزاران کارهای عامالمنفعه خطرناک مثل آتشنشانان، چه تفاوتی با برخی موارد ذکر شده بالا دارند؟ دوم این که در کنار تهیه قوانین جامع اگر تلاش شود که نهاد خدمترسان به ایثارگران عزیز و خانواده آنها (معمولا دغدغههای مالی ـ بودجهای دارند) از نهادی که وظیفهاش تشخیص ایثارگری و میزان آن است (که باید فارغ از دغدغههای مالی، دید حمایتی و تکریم ایثارگری داشته باشند) تفکیک شود، امری بس پرفایده خواهد بود.
عبدالحمید همتیار - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد