به گزارش جام جم؛ انتصاب یک ایرانی به عنوان رییس این نهاد بزرگ فوتبالی آسیا تا حدودی غیرممکن به نظر می رسد البته علی دایی در این بین یک استثناست، اسطوره ای که از ده سال پیش تاکنون حضورش در AFC به عنوان مقام ریاست مطرح بوده است. در حالی که در این مقطع انتظار دیگری به غیر از حضور در AFC از علی دایی نمی رود باید به این موضوع توجه داشت که این چهره برجسته فوتبال ایران در راه رسیدن به این هدف چقدر تلاش می کند.
نمی خواهد و نمی تواند
تبدیل شدن به ممتاز ترین چهره فوتبالی ایران، علی دایی را در برابر حجم قابل توجهی از انتظارات ریز و درشت قرار داده است که یکی از بزرگ ترین این انتظارات حضور او در AFC به عنوان یکی از ارکان مهم تصمیمات مهم و اجرایی فوتبال آسیاست. حتی زمانی که او در قامت یک بازیکن به میدان می رفت بسیاری صندلی ریاست AFC را شایسته او می دانستند. وقتی او کفش هایش را آویخت انتظار از علی دایی برای اینکه به کنفدراسیون فوتبال آسیا نفوذ عمیقی کند حتی بالاتر هم رفت. افراد زیادی نیز حضور پررنگ او در یکی از کرسی های فیفا را تصور می کردند ، تصوری که با عضویت کنونی او در کمیته فنی جوانان فیفا به واقعیت تبدیل شد البته نباید فراموش کرد از میان خیل انتظارات این حداقل چیزی بود که دایی به آن جامه عمل پوشاند. انتصاب ناگهانی علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی باعث شد تا پروسه رساندن او به صندلی ریاست AFC موقتا متوقف شود اما زمانی که ماموریت رساندن تیم ملی فوتبال به جام جهانی به شکست تلخ و غیر قابل فراموشی تبدیل شد اطرافیان علی دایی دوباره AFC ، حضور در این نهاد بزرگ ورزشی آسیا و قرار گرفتن بر روی صندلی ریاست آن را به او پیشنهاد دادند. با وجود همه انتظارات علی دایی تا امروز هرگز نتوانسته و یا به عبارت بهتر نخواسته که به AFC برسد. رییس شدن آقای گل جهان در کنفدراسیون فوتبال آسیا دیگر به یک رویا تبدیل شده است. او ارتباط خوبی با فدراسیون فوتبال ندارد که همین تیره و تار بودن روابط نخستین عامل بازدارنده برای عدم راهیابی به کنفدراسیون فوتبال آسیاست. علاوه بر آن دایی علاقه زیادی به پرداختن به کارهای کوچک دارد ، کارهایی همانند مربی گری در تیم های کوچک و بحث و جدل فراوان با چهره های مختلف فوتبالی .
کسی او را مربی نمی خواهد
آقای گل جهان با نادیده گرفتن موقعیت ممتاز خود بیش از 5 سال است که خود را تنها به مربی گری در لیگ برتر مشغول کرده است. علی دایی که کوهی از افتخارات – که برخی از آنها حتی در دنیا هم بی سابقه هستند – را در اختیار دارد در 5 سال اخیر خود و افتخارات متعدد و بی مثالش را بر روی نیمکت تیم های لیگ برتری محدود کرد. او که پیش از خداحافظی از فوتبال نیز به دفعات از علاقه بی حد و حصرش به مربی گری گفته بود پس از آویزان کردن کفش هایش کار مربی گری را با سایپا آغاز کرد و در همان تجربه نخست مربی گری به مقام قهرمانی لیگ برتر رسید. شهریار پس از آن سرمربی تیم ملی شد اما عدم توفیق در راه رسیدن به جام جهانی پایان تلخی را برای او در تیم ملی فوتبال ایران رقم زد. دایی بعد از پشت سر گذاشتن سکوتی چند ماهه به پرسپولیس رفت و دو فصل پیاپی با این تیم قهرمان جام حذفی شد اما اختلاف شدید با کاشانی و دعواهای شدید با سرپرست وقت این تیم باعث شد او اکنون خاطره خوشی از آخرین روزهای حضور خود در این تیم نداشته باشد. راه آهن مقصد بعدی او بود. حضور در تیم کم طرفدار راه آهن که تصوری برای موفقیتش در هیچ جامی نمی رود ادامه تلاش های او برای پرداختن به علاقه بزرگش که همان مربی گری است به شمار می رود. تجارب و جایگاه علی دایی بالاتر از مربی گری در تیم های کم طرفدار لیگ برتری است اما او نمی خواهد به این مهم اهمیتی بدهد. هیچ کس علی دایی را در قامت یک مربی نمی خواهد اما تجربه ثابت کرده است که او اکثر اوقات به نظر جمع احترام نمی گذارد.
جای دادن انبوه افتخارات بر روی یک نیمکت کوچک
علی دایی مربی چندان با دانشی نیست. او با سایپا قهرمان لیگ برتر شد و پرسپولیس را نیز دو بار به مقام قهرمانی جام حذفی رساند اما با این اوصاف مربی ممتازی به شمار نمی رود. شاید اگر علی دایی آقای گل جهان نبود و پرافتخارترین فوتبالیست ایران به شمار نمی رفت شاید نه تنها کسی به شیوه های مربی گری اش خرده نمی گرفت بلکه او را به دلیل سه قهرمانی در فوتبال ایران مورد تشویق و تمجید هم قرار می داد اما اکنون اوضاع متفاوت است . همه می خواهند او را با همه افتخاراتش بر روی صندلی ریاست AFC ببینند نه بر روی نیمکت مربی گری در یک تیم لیگ برتری و نه در تیمی همچون راه آهن اما چه می شود کرد، علی دایی است و دلمشغولی های خاص خودش. او به این بهانه که کسی برای رسیدن به ریاست AFC حمایتش نمی کند تمام افتخارات بزرگ خود را در باشگاه کوچک و نه چندان مطرح راه آهن جای داده است. منازعات متعدد با چهره های مختلف فوتبالی و اصرار بی دلیل برای مربی گری باعث شده است او روندی فرسایشی را در پیش بگیرد ، روندی که همه انگیزه ها و انرژی او را از بین می برد. البته اینکه برخی رفتارهای علی دایی در شان ورزشکار پرافتخاری همچون اونیست بخش دیگری از قسمت آزار دهنده ماجراست. او با دشمنان فرضی خود مدام در حال جنگیدن است. داوران هدف ثابت انتقادهای او هستند که شاید ترکی که اخیرا به دلیل اعتراض های او از دنیای داوری خداحافظی کرده است بزرگ ترین قربانی جامعه داوری در برابر حمله های بی امان علی دایی باشد! آقای گل جهان علیرغم بهره مندی از تحصیلات عالیه آن هم در یکی از بهترین دانشگاه های ایران دایره واژگان محدودی دارد و در رابطه با فوتبال و عملکرد تیمش در جریان رقابتهای لیگ برتر چندان فنی صحبت نمی کند و بیشتر در جریان کنفرانس ها به حاشیه می رود. او در اغلب کنفرانس های مطبوعاتی اش جملات ثابتی درباره داوری می گوید و اینکه مثلا تیمش مستحق باخت نبوده است. شاید پیش از آغاز کنفرانس های مطبوعاتی علی دایی بتوان حدس زد او چه می خواهد بگوید و در طول کنفرانس چه رفتارهایی از خود نشان می دهد.
اسطوره ای که تحلیل می رود
او در حال تحلیل رفتن در فوتبال ایران است. فاصله او از AFC روز به روز زیاد تر و هر چقدر زمان می گذرد شانس او برای انتصاب به عنوان رییس AFC کم و کمتر می شود. علی دایی در سال های اخیر آنقدر به حاشیه رفت و آنقدر با دشمنان فرضی اش جنگید که به خاطر همه این جنجال های بی سرانجام گاهی اوقات افتخارات او نادیده گرفته شد، انگار که او اصلا آقای گل جهان نیست. جایگاه دست نیافتنی علی دایی در فوتبال ایران متزلزل شده است . باید باور کرد وجهه بی بدیل او در حال از دست رفتن است و رفتارهای او که گویا قرار نیست تجدید نظری هم در آن صورت بگیرد حفظ احترام او را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اگر رفتار نامناسب او را درکنار علاقه بی فرجامش به مربی گری کنار هم قرار بدهیم راحت تر به این نتیجه می رسیم که چرا AFC جایگاه او نیست. روند فرسایشی علی دایی حتی می تواند منجر به خطر از دست دادن کرسی کمیته جوانان فیفا شود اما او این خطر را حس نمی کند و با دیوار بلندی که دور خود کشیده است روز به روز فرصت های بیشتری را از خود سلب می کند.
راه آهن و دیگر هیچ...
بالا رفتن سن علی دایی با فروکش کردن انگیزه های او همراه است. شهریار فوتبال ایران به عنوان فوتبالیستی شناخته می شد که اشتهای سیری ناپذیری برای تصاحب موفقیت های و موقعیت های جدید دارد. همین اشتهای سیر ناپذیر برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر بود که او را در دوران بازیگری اش تشویق می کرد که از آرزویش برای تصاحب صندلی ریاست AFC بگوید اما دایی 43 ساله با دایی سال های گذشته یکسان نیست. او دیگر شور و شوق و جاه طلبی های سال های گذشته را ندارد و شاید این تنها دلیل از بین رفتن شانس های فوتبال ایران برای تصاحب یک کرسی بسیار مهم در کنفدراسیون فوتبال آسیا و در راس آن صندلی ریاست باشد. اسطوره ای که زمانی می خواست رییس AFC باشد اکنون فقط می خواهد سرمربی تیم هایی همچون راه آهن باشد و دیگر هیچ.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد