با کمی دقت در جزئیات این کنسرتها و بخصوص قیمت بلیت آنها متوجه میشویم هزینه حضور در یک اجرا در برخی کنسرتها برای یک نفر به صد هزار تومان هم میرسد و گاهی پایینترین قیمت بلیت تازه در بدترین جای سالن 50 هزار تومان است.
سایر کنسرتها هم هر چند قیمت بلیتشان زیر صد هزار تومان است، اما باز هم میتوان گفت در مقایسه با درآمدها قیمت بسیار بالایی محسوب میشود.
شما تصور کنید اگر یک خانواده چهار نفری بخواهند به یک کنسرت موسیقی بروند باید دستکم هزینهای در حدود 200هزار تومان را متحمل شوند که این مبلغ با توجه به درآمد یک خانواده بسیار سنگین است.
این مساله سالهاست که مطرح میشود و وقتی درباره گرانی بلیت کنسرتها پرسشهایی پیش میآید، همه بار آن را بر دوش دیگری میاندازند. برگزارکننده کنسرت میگوید، اجاره بهای سالن سنگین است.
خوانندهها و نوازندهها میگویند که درآمدزایی چندانی از برگزاری کنسرتهای موسیقی ندارند. سالنها هم بار مخارج سنگین تعمیر و تجهیز سالنها را دلیل اجاره بهای سنگینشان میدانند.
خلاصه آن که هر قدر هم در این جریان حرفهای بسیار زیادی زده شده، اما هنوز هم مشکل به همان صورت باقی مانده و تغییری در این روند ایجاد نشده است البته در این میان برخی اهالی موسیقی هم میگویند که در همه کشورهای دنیا فقط قشر خاصی به کنسرتهای موسیقی میروند و همه مردم تمایلی به حضور در این برنامه ندارند.
گرچه چنین چیزی درباره مردم ایران بعید به نظر میرسد، چراکه مردم ما از هر طبقه و قشری حضور در کنسرتها را دوستدارند و از اجراهای زنده لذت میبرند و آن را فرصتی مغتنم برای دیدار با گروه موسیقی مورد علاقهشان میدانند.
نمونهاش هم همین جشنواره موسیقی فجر بود که قیمت بلیتهایش در مقابل برخی اجراهای آزاد کمی ارزانتر بود و باعث شد تا گروههای بیشتری از مردم در کنسرتها حاضر شوند.
به هر حال آنچه باز هم در این میان باید مورد توجه قرارگیرد، مبحث اقتصاد فرهنگ و بهرهوری است نه به این مفهوم که تمام بار هزینهها از کرایه سالن، تجهیز گروه، حقنوازندگان و... بر دوش مصرفکننده و مخاطب قرار گیرد.
زینب مرتضاییفرد - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد