پیروانی : منافع دوستان به خطر افتاد

در پرسپولیس رنگ عوض می کنند

یک جمله کلیشه‌ای اما منطبق بر واقعیت همواره در فوتبال ما وجود دارد، این که پرسپولیس و استقلال قوی، تیم ملی پرقدرت را به دنبال دارند. اگر هر کدام از این ستون‌ها بلرزند علاوه بر آزردگی هواداران میلیونی خود، تیم ملی هم از دود این تزلزل بی‌بهره نمی‌ماند. مصداقش را می‌خواهید؟ ستاره سوزی پرسپولیس، ناکام بزرگ نیم فصل اول لیگ دوازدهم!
کد خبر: ۵۳۴۷۷۳
همه اشتباهات پرسپولیس ناکام

هیچ کس نمی‌تواند ضعف پرسپولیس کهکشانی یا همان تیم رویایی محمد رویانیان را شگفتی بزرگ نیم فصل لیگ دوازدهم نداند؛ تیمی که با انبوهی ستاره و خرید‌های میلیاردی نه‌تنها نتوانست انتظارات هوادارانش را برآورده کند بلکه مهره‌های گرانبهای تیم ملی مثل سیدجلال حسینی، شهاب گردان، کریم انصاری‌فرد، محمد قاضی و مهرداد پولادی را با تزلزل روحی مواجه کرد و به عبارتی، همه هنر این پرسپولیس در ستاره‌سوزی خلاصه شد.

اما مشکل کجاست؟ شاید مدیریت باشگاه پرسپولیس ریشه‌یابی این ناکامی را بر نتابد و برگ‌هایی چون ساماندهی مسائل اقتصادی، رویکرد به تیم‌های پایه، آغاز شکل‌گیری مناسبات بین‌المللی و... را رو کرده و از آنها به عنوان دستاوردهای بزرگ مدیریتی خود یاد کند، اما به هر ترتیب تیم فوتبال بزرگسالان ویترین هر باشگاه و حتی هر فدراسیونی است، جایی که بخوبی توان مدیریتی و فنی یک مجموعه به نمایش در می‌آید. چیزی که در 17 هفته نیم فصل اول لیگ دوازدهم در ویترین سرخ نمایان شد، ناکامی بود و بس!

دور از انصاف است که در بررسی کارنامه پرسپولیس لیگ دوازدهم به شرایط این تیم پیش از آغاز رقابت‌های فصل جاری نگاهی نیندازیم.

کمبود بازیکن تراز اول در خطوط سه‌گانه و حتی در درون دروازه، یادگاری این تیم برای محمد رویانیان، مدیرعامل باشگاه بود.

تیمی که در چند فصل گذشته بویژه در دوره مدیریت حبیب کاشانی، همواره در فصل نقل و انتقالات در خواب خرگوشی به سر می‌برد و وقتی به لیگ دوازدهم رسید که دیگر چاره‌ای برای مدیریت باشگاه باقی نگذاشت یکباره رنسانسی در فهرست بازیکنان باشگاه ایجاد و به قولی تیم را زیر و رو کرد.

به عبارتی اگر پرسپولیس در دو سه فصل گذشته و در هر فصل دو یا سه مهره تاثیرگذار جذب می‌کرد دیگر به این تغییرات عمده نیاز نداشت؛ تغییراتی که پیامدهای اجتناب‌ناپذیری چون ناهماهنگی بازیکنان را به دنبال داشت و مدیریت باشگاه را ناخواسته به مسیر پر اشتباه آزمایش و خطا انداخت.

بازی با سکوها و سوزاندن دنیزلی محبوب

همین کمبود مهره که در لیگ یازدهم به چشم هر بیننده‌ای می‌آمد سرآغازی شد که مدیر باشگاه به شیوه‌های مختلف آن را پوشش دهد. این بود که با وجود بازیکنانی معمولی، رویانیان راه را به اشتباه رفت و مصطفی دنیزلی را در آن شرایط بحرانی به خدمت گرفت.

گرچه به واقع مصطفی دنیزلی ترک، قبله آمال هواداران پرسپولیس بود و رویانیان با همین رویکرد و در جهت جلب حمایت سکوها طی یک پروسه پر فراز و نشیب پای دنیزلی را یک بار دیگر به فوتبال ایران باز کرد، اما به اعتقاد کارشناسان آن انتخاب شتاب‌زده بود و نه‌تنها نتوانست مسکنی بر درد عمیق پرسپولیس باشد که یک گزینه خوب برای هدایت این تیم را سوزاند. تیمی که بازیکن ندارد به طور طبیعی نه‌تنها با دنیزلی که با فرگوسن و مورینیو هم ره به جایی نخواهد برد.

ضربه روحی مهلک بر پیکر نحیف تیم

رویانیان وقتی دریافت دنیزلی هم با دست خالی نمی‌تواند انتظارات را برآورده کند به خاطر همین درد کهنه و در شرایطی که پرسپولیس در عرصه لیگ قهرمانان آسیا هنوز امیدهایش را از دست نداده بود، این طرف و آن طرف عنوان کرد چون او این تیم را نبسته است هیچ گونه مسئولیتی متوجه اش نیست.

او به اشتباه از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد تا همزمان زمزمه‌هایی مبنی بر فهرست مازاد باشگاه به گوش برسد.

یک اظهار نظر و پیرو آن شایعاتی که ضربه مهلکی بر تیم وارد کرد. چرا که انگیزه‌های بازیکنان به زیر صفر کاهش یافت و تکذیب‌های چندباره رویانیان و واکنش دنیزلی به این موضوع کارگر نیفتاد تا کور سوی امید سرخ‌ها یعنی باقی‌ماندن در عرصه لیگ قهرمانان هم خاموش شود.

یارگیری تبلیغاتی و غیر فنی

در ادامه این روند و به دنبال حذف پرسپولیس از لیگ قهرمانان، باشگاه بیش از هرکسی می‌دانست مصطفی دنیزلی برای بازگشت به ایران اشتیاقی ندارد، اما ناگهان از باشگاه خبر رسید دنیزلی غیر از 10 بازیکن همه نفرات تیم را در فهرست مازاد قرار داده است! ادعایی که خیلی زود جواد کاظمیان با بازگشت به پرسپولیس بی اساس بودن آن را نشان داد و این که مدیریت باشگاه، چنین فهرستی تعیین کرده است و این یعنی دخالت در امور فنی تیم بدون سرمربی! همزمان، یارگیری پرسپولیس شروع شد و به طور طبیعی نمی‌توان جذب چند ستاره میلیاردی را ناکامی در نقل و انتقال دانست، اما اشتباه دیگر رویانیان اینجا شکل گرفت که با وجود حضور چند مهاجم بازهم او روی جذب مهاجم زوم کرد و از خط میانی‌ای که خود آن را تهی از بازیکن کرده بود، غافل ماند.

بازیکن برزیلی معمولی هم که جذب شده بود رباط صلیبی پاره کرد تا حسابی خط میانی تیم لنگ بزند. یارگیری صورت گرفته در عین حال که یک موفقیت بود، بار تبلیغاتی خوبی هم برای مدیریت باشگاه داشت!

ژوزه، انتخابی بر خلاف نظر کارشناسان

این یارگیری‌ها در حالی صورت می‌گرفت که خبری از سرمربی تیم نبود و مدیریت باشگاه پس از وقت کشی زیاد و تنها حدود ده روز به آغاز لیگ‌مانده بود هدایت تیم را به یک پرتغالی به نام مانوئل ژوزه سپرد؛ مربی‌ای که گرچه کارنامه رنگینی در فوتبال مصر بر جای گذاشته بود، اما در چنین مهلت کمی چه می‌توانست برای پرسپولیس بکارد؟ عجب آن که هشدارهای کارشناسان در این زمینه به خرج مدیریت باشگاه نرفت.

در حالی که با باور کارشناسان در هر دو مقطعی که دنیزلی و ژوزه در راس کادرفنی تیم قرار گرفتند مربی ایرانی هم می‌توانست آن کارایی را داشته باشد.

هرچند اگر دنیزلی در ماه‌های منتهی به فصل جاری و نه ده روز مانده به لیگ سکاندار سرخ‌ها می‌شد با توجه به شناختش از فوتبال ایران می‌توانست موفق باشد. به هر ترتیب انتخاب ژوزه هم اشتباه دیگر رویانیان بود.

فراری دادن پیشکسوتان

همزمان با بی‌اعتنایی باشگاه پرسپولیس به دیدگاه‌های کارشناسان مبنی بر انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم که خودآزردگی پیشکسوتان را به همراه داشت، مدیریت باشگاه بی‌توجه به این روند و در طول ماه‌های گذشته کمتر توانست پیشکسوتان باشگاه را با برنامه‌های خود همراه کند.

در شرایطی که پیشتر علی پروین و محمد پنجعلی تنها فوتبالی‌های حاضر در هیات مدیره باشگاه بودند صدای این دو و بویژه پنجعلی به جایی نرسید تا این پیشکسوت خوشنام، عطای کار کردن در باشگاه را به لقایش بخشیده و پروین هم با سیاست سکوت در هیات مدیره‌ای که تاثیر ملموسی در مدیریت باشگاه ندارد، باقی بماند.

دور شدن پنجعلی در کنار بگو مگو‌های ادامه دار مدیریت باشگاه در ماه‌های گذشته و با پیشکسوتانی چون علی دایی، محمد مایلی‌کهن و اتهام‌زدن به برخی دیگر مبنی بر دست‌اندازی در کار باشگاه، حاشیه زیادی را دامنگیر این تیم بحران زده کرد.

اوج دهن‌کجی رویانیان به پیشکسوتان پرسپولیس جایی بود که رویانیان برای انتخاب سرپرست تیم هم راه را به اشتباه رفت.

گرچه او سعی کرد با انتخاب یکی از دوستان و امین‌های خودش اشراف کافی به تیم پیدا کند، اما قرار گرفتن یک فرد غیرفوتبالی به نام سعید شیرینی بدجوری کام پیشکسوتان باشگاه را تلخ کرد و اعتراض‌های دامنه دار به این انتخاب که گاه تا درون تیم هم کشیده شد در نوع خود کمر تیم را شکست؛ انتخابی که نیازی نبود مدیر یک باشگاه چنین هزینه‌ای برای آن بپردازد.

کریمی، فرصتی که به تهدید تبدیل شد

داستان علی کریمی هم که از روز روشن‌تر است. بازیکنی که به گواه اکثر مربیان و مدیرانی که با او کار کرده‌اند گرچه دارای روحیات خاصی است، اما همین روحیات خاص اگر بدرستی مدیریت شود فرصتی برای اوج‌گیری یک تیم محسوب می‌شود، اما در تیم ژوزه چه اتفاقی افتاد؟ کریمی به تهدید برای تیم تبدیل شد. هرچند کریمی خود در بروز آن وضعیت مقصر بود، اما این بازیکن با حمایت‌های پیشکسوتان باشگاه در نهایت به باشگاه برگشت و شانس آورد همه کاسه کوزه‌های این ناکامی را سر او نشکستند!

جنگ پرتغالی و شگفتی رویانیان

تصور کنید مدیر یک مجموعه زیر ذره‌بین باشید و همه مشکلات بالا و به طور طبیعی بسیاری از مشکلات پشت صحنه ذهن شما را درگیر کرده باشد و ناگهان سرمربی ناکام شما که به لطف گران‌شدن دلار به نیمکت تیم دوخته شده است، فیلش یاد هندوستان بیفتد و کینه قدیمی با هموطن خود کارلوس کرش را بهانه‌ای برای شروع درگیری لفظی با سرمربی تیم ملی ایران کند. م

دیر باشگاه گرچه در این زمینه اشتباهی مرتکب نشد و پس از یکی دوبار اظهار نظر ژوزه، جلوی او را گرفت، اما همین دعواهای لفظی هم کم برای رویانیان و ویترینش حاشیه درست نکرد تا او یک بار دیگر به‌اشتباه خود پی ببرد!

قرارداد میلیاردی و حمایت بیش از حد از ژوزه

مدیرعامل باشگاه گرچه در هفته‌های میانی فصل به اشتباه خود مبنی بر انتخاب ژوزه پی‌برد با این حال قرارداد سنگین میلیون دلاری با این مربی پرتغالی باعث شد رویانیان بیش از حد معمول از این مربی حمایت کند، اما خود نیز بخوبی می‌دانست این مربی هرچه برای عرضه‌کردن داشته رو کرده و کج‌دار و مریز پرسپولیس را به جایی نخواهد رساند.

حالا با پایان نیم فصل اول، صحبت از انتخاب جانشین برای ژوزه است؛ جانشینی که احتمالا مصطفی دنیزلی خواهد بود.

امید توفیقی - گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها