شنیده بودم در دل یکی از کوهستان‌های شمال تهران، هنرمندی به کار خوشنویسی مشغول است که کوهنوردان می‌توانند اشعار خود را به دست او بسپارند و هنرمند نیز در همان ارتفاعات شمال پایتخت، اشعار را با رقص قلم، به خطی‌خوش می‌آراید.
کد خبر: ۵۰۱۲۴۳

آشنایی با این هنرمند و دلیل انتخاب کوهستان صعب‌المسیر برای خوشنویسی، انگیزه‌هایی شد که مرا به بام تهران بکشاند. از کوه‌های دربند تهران که بالا رفتم، او را دیدم که پشت میز آهنی و کوچک نشسته است و قلم چوبی در دست گرفته و سراسر منظره اطرافش را نیز با تابلوهای خوشنویسی آراسته است.

گفت‌وگویمان با پیشنهاد خوشنویسی یک دو بیتی از طرف من آغاز شد و در همان لحظه که هنرمند به نوشته‌های روی کاغذ جانی تازه می‌دمید، آهنگ ملایمی هم فضای اطراف کوه را تلطیف می‌کرد.

سعید خلخالی که 20 سال تمام در تنهایی کوهستان به کار خوشنویسی مشغول است، در توصیف شغل عجیبش می‌گوید: اجداد من در گذشته نیز خوشنویس بوده‌اند و می‌توانم بگویم این هنر به صورت ارثی به من رسیده است. جد پدربزرگم، کاتب قرآن بود و ایشان با استفاده از آب طلا، قرآن را با خطی خوش کتابت می‌کرد.

او سال 1367 با درجه ممتازی از انجمن خوشنویسان کشور فارغ‌التحصیل شد، اما اکنون ترجیح می‌دهد در تنهایی خود و در دل این کوهستان زیبا به کار خوشنویسی مشغول باشد.

وقتی از این هنرمند گمنام، دلیل کناره گرفتنش از شهر و شهرنشینی را می‌پرسم، می‌گوید: من هم به سبک زندگی کوهنوردان که تمام عمرم را با آنها به سر برده‌ام، معتقدم زندگی در دل کوه، آرامش و آسایش روانی بالایی به همراه دارد؛ همچنین زندگی کردن در کوه مرا بیشتر با عظمت خدا آشنا می‌کند و همه این دلایل مهم باعث شده است من از کارکردن در شهر لذت نبرم.

خلخالی درباره استقبال کوهنوردان از شغل نادرش نیز تاکید می‌کند: ببینید برای من خیلی فرق ندارد که در طول روز، چند نفر از علاقه‌مندان به خوشنویسی اینجا می‌آیند. بیشتر از همه اینها، آرامش روانی خودم و خوشنویسی در طبیعت دست‌نخورده خداوند را دوست دارم؛ البته انصافا استقبال کوهنوردان از هنر من هم بسیار بالاست و من حداقل روزی 15 سفارش کار دارم.

با قلم بلند و سیاهش که به نیمه‌های شعر من می‌رسد، کوهنوردی با او به گرمی احوالپرسی می‌کند. به قول خودش، اینجا همه کوهنوردان دائمی با او آشنا و رفیق هستند.

خلخالی به هنرجویان خود در منطقه شهر ری هم آموزش می‌دهد و درباره تاثیر خوشنویسی بر زندگی‌اش می‌گوید: آدم‌هایی که اینجا در دل کوهستان پیش من می‌آیند و در کل هنرمندان اهل خوشنویسی، اهل عشق و بهشت هستند. خوشنویسی به من آرامش داده و به زندگی‌ام رنگ و بویی عرفانی بخشیده است. معتقدم خوشنویسی مادر همه هنرهاست، چون در این هنر، نقاشی و موسیقی با یکدیگر ترکیب شده‌اند. وقتی از او می‌خواهم برایم توضیح دهد چگونه در هنر خوشنویسی، نقاشی و موسیقی نهفته است، اظهار می‌کند: وقتی ما در خوشنویسی می‌گوییم حرف «ر» را به صورت مرغی بنویسید، دقیقا به این معنی است که طرح پای مرغ را در خوشنویسی رعایت کنید یا وقتی در آواز ایرانی از تحریرها یا همان چهچه زدن‌ها استفاده می‌شود، ما این تحریرهای آوازی را با کشیدن حروف انجام می‌دهیم.

او با اشاره به سختی‌های کارش می‌گوید: کمتر خوشنویسی حاضر است به دل کوهستان بیاید و اغلب خوشنویس‌های ممتاز کشور ترجیح می‌دهند در گوشه خانه‌شان به کتابت بپردازند، اما من ترجیح می‌دهم در طبیعت با مردم باشم. شاید برایتان جالب باشد که چیدمان آثار هنری من در دل کوه، سه ساعت تمام وقت می‌گیرد و جمع‌کردن آنها در شب هم یک ساعت زمان می‌برد و به همین دلیل است که می‌گویم اگر عشق به خوشنویسی نباشد، دوام آوردن در این کوه با معادله‌های جسمی و زمینی سازگار نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها