
وی در یک خانواده پرجمعیت (پنج خواهر و دو برادر) به دنیا آمده و پدرش کشاورز و مادرش هم خانهدار است.
«حسینی بای» با فعالیت 15 ساله در معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما توانسته جایگاه خوبی میان مخاطبان تلویزیون به دست آورد.
وی را در بسیاری از گزارشها و خبرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و حتی ورزشی دیدهایم، اما حضورش در کشور عراق و گزارشهای ویژهاش بخصوص گزارشی که از پادگان اشرف تهیه کرد دلیل گفتوگوی ما با او است.
البته حسینی بای از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است و از 14 سالگی در جبهههای حق علیه باطل حضور داشته است.
چطور شد وارد دنیای خبرنگاری شدید و از کجا شروع کردید؟
سال 73 در زمان دانشجویی، کار خبرنگاری را از روزنامه کار و کارگر شروع کردم، البته قبل از آن به مدت یک سال معلم بودم.
چگونه وارد صدا و سیما و واحد مرکزی خبر شدید؟
در بین سالهای 73 تا 75، آقای لاریجانی ریاست وقت سازمان در دانشگاه تهران استادم بود و به ما فلسفه درس میداد و براساس علاقهای که به کار خبرنگاری داشتم من را به معاونت سیاسی معرفی کرد و من در واحد تحلیل و پردازش رادیوهای بیگانه (بولتن) به مدت سه سال مشغول به کار شدم و از سال 78 به مدت یک سال خبرنگار شبکه جامجم و بعد از آن چهار سال خبرنگار گفتوگوی خبری شبکه 2 سیما بودم. از سال83 تا 85 خبرنگار ویژه بخش خبری «آن سوی خبرها» (ضمیمه اخبار ساعت 19 شبکه یک) بودم و از سال 85 افتخار خبرنگاری در واحد مرکزی خبر نصیبم شد. در مجموع حدود 15 سال در معاونت سیاسی مشغول به کار هستم.
غیر از واحد مرکزی خبر با بخشهای دیگر سازمان صدا و سیما هم همکاری داشتهاید؟
در بین سالهای 76 تا 78 همزمان در رادیو تهران نیز سردبیر و نویسنده برنامههای سیاسی مردم و مجلس، رویدادهای سیاسی هفته و جُنگ سیاسی بودم و همچنین برای روزنامههای ایران، کیهان، جمهوری اسلامی و کیهان هوایی مقالات تحلیلی در حوزه سیاست خارجی مینوشتم.
سوژه گزارشهایتان را بیشتر از کجا به دست میآورید؟
سوژهیابی از چند طریق انجام میشود. نمابرهایی که از حوزههای خبری ارسال میشود، ایدهپردازیهای خود خبرنگار و نیز سوژههایی که منشاء آن خود مردم هستند.
الان گزارشگران بیشتر سوژهها را از روزنامهها، مجلهها یا اینترنت میگیرند و کمتر سراغ جامعه میروند. آیا شما هم جزو همین گروه از گزارشگران هستید؟
نه، من اتفاقا خیلی کم از روزنامه و اینترنت سوژه میگیرم. برای مثال سوژه ژستهای انتخاباتی که آن را تهیه کردم و از تلویزیون هم پخش شد بیانگر آن است سوژههایی که من سراغشان میروم از اجتماع انتخاب میشود و با استقبال فراوان مردم هم مواجه میشود. معتقدم وقتی سوژهها از جامعه انتخاب شود، میتواند تاثیرگذار باشد و مورد استقبال قرار بگیرد.
چه عواملی در تهیه یک خبر یا گزارش تاثیرگذار است؟
مجموعهای از عوامل در این زمینه موثر است. از همان رانندهای که زحمت حمل و نقل گروه را به عهده دارد تا تصویربرداران و دستیارانشان، عوامل صدا، تدوینگر و سردبیر، نقش اساسی در تولید گزارش خوب و مردم پسند دارند.
حضور شما در عراق و گزارشهایی که از این کشور تهیه کردید از اتفاقهای خاص خبری بود و شما بدون ترس از انفجارها به عراق رفته بودید. در آن شرایط سخت دنبال چه اتفاقات و سوژههایی بودید؟
من عاشق کار میدانی در عرصه خبرنگاری هستم بخصوص با خطرپذیری بالا همراه باشد. خیلی افسوس میخوردم که چرا در تحولات لیبی، مصر و بحرین آنجا نبودم تا گزارش تهیه کنم. دوست دارم ماهیت دشمن برای همه مردم دنیا مشخص شود. در عراق هم تلاش کردم گزارشهای متنوع و جذابی تهیه و تولید کنم که امیدوارم رضایت مردم را جلب کرده باشند.
گزارشهای شما از عراق بخصوص حضور در مقابل پادگان اشرف، خروج آمریکاییان از عراق، فرار طارق الهاشمی، انفجارهای خونین بغداد، ایام عاشورا و تاسوعا، گزارش مقبره سلمان فارسی، آرامگاه مختار ثقفی در مسجد کوفه و... همه تولیداتی خلاق و با سلیقه در عین حال حساس و تاثیرگذار بودند. این سوژهها را چطور شناسایی کردید؟
خبرنگار باید قبل از آن که به ماموریتی اعزام میشود، نسبت به محل ماموریتش اطلاعات لازم را کسب کند. در مورد ماموریت عراق باید بگویم پیش از ماموریت اخیر 2 بار دیگر هم به عراق اعزام شده بودم و با فضای سیاسی، اجتماعی و مذهبی این کشور تا حدودی آشنا بودم به همین جهت تلاش کردم گزارشهای بهتری تهیه و تولید کنم.
وقتی از پادگان اشرف گزارشی ارسال کردید مورد تحسین خیلیها قرار گرفت. این تشویقها چه احساسی در شما به وجود آورد؟
حضور در اردوگاه اشرف منافقین ریسک بالا و خطرات جانی در پی داشت، اما من به خاطر حرفهام و همچنین خدمت به انقلاب و وطنم همه این خطرات را پذیرفتم. تشویقها هم خستگی را از تنم بیرون کرد.
شما تاکنون غیر از عراق برای تهیه گزارش به کدام یک از کشورها سفر کردهاید؟
چین، لبنان، افغانستان، عربستان و سوریه از جمله کشورهایی هستند که برای تهیه خبر و گزارش به آنجا اعزام شدهام.
گزارشهای شما در عراق این تفاوت را نشان داد که بعضی خبرنگاران که خارج از کشور فعالیت میکنند به اصطلاح در میدان نیستند. در حال حاضر خبرنگاران صداوسیما در کشورهای زیادی حضور دارند، اما ما خیلی کم از آنها خبر یا گزارشهای ویژه میبینیم.
حسینی بای: حضور در اردوگاه اشرف و تهیه گزارش از منافقین ریسک بالا و خطرات جانی در پی داشت، اما من به خاطر حرفهام و همچنین خدمت به انقلاب و وطنم همه این خطرات را پذیرفتم. تشویقها هم خستگی را از تنم بیرون کرد
البته همیشه این طور نیست. همکاران دیگر من در دفاتر خارج از کشور هم در میدان هستند و هم زحمت زیادی میکشند. خبرنگارانی که به کشورهای مختلف اعزام میشوند هر کدام دارای شرایط خاصی هستند و همه تلاش میکنند بهترین تولیدات را داشته باشند.
ارتباط خبرنگاران با گویندگان خبر چگونه است؟
خیلی خوب و دوستانه است و این فضای صمیمی میان همه خبرنگاران واحد مرکزی خبر وجود دارد.
گویا هرسال جزو نفرات اول خبرنگاری به لحاظ تولید گزارش هستید البته طبق ارزیابیهایی که تیم کارشناسان واحد مرکزی خبر بابت گزارشهای روزانهتان انجام میدهند. با توجه به وجود 40 خبرنگار در واحد مرکزی خبر آیا امسال هم نفر اول هستید؟
مشخص است اطلاعات کاملی نسبت به خبرنگاران واحد مرکزی خبر دارید. از نتایج امسال اطلاع دقیقی ندارم، اما فکر میکنم طبق نمرههایی که ماهانه کسب کرده ام احتمالا امسال هم نفر اول باشم.
دلایل موفقیتتان چیست؟
اول لطف خدا، سپس مدیریت خوب و عالی مدیران توانمند و سوم دعای پدر و مادر و همچنین عشق به خبرنگاری و تلاشهای خودم را دلایل این موفقیت میدانم.
برخی اوقات گزارشها یا خبرهای انتقادی را تهیه و پخش میکنید. احتمالا برای این انتقادها با واکنشهایی هم روبهرو میشوید. عموما اینگونه واکنشها بعد از پخش برنامه چگونه است؟
این فشارها طبیعی است و باید با آن کنار بیایم.
تاثیرات این فشارها بر خانواده چگونه است؟
بیشتر این فشارها را خودم متحمل میشوم، ضمن اینکه من هنوز مجردم.
پس با وجود این فکر کنم وقتی در کشور عراق بودید مادرتان خیلی نگرانتان میشد؟
در مدتی که در کشور عراق بودهام تمام اعضای خانواده با من در تماس بودند اما هر بار که خبری از انفجار در عراق منتشر میشد، مادرم با من تماس میگرفت و جویای احوالم میشد.
رمز موفقیت یک خبرنگار را در چه میدانید؟
اول از همه عشق به خبرنگاری و بعد تلاش، همت و پشتکار به همراه مطالعه و اطلاعات بهروز میتواند به موفقیت یک خبرنگار کمک کند.
اگر مخاطب شما بخواهد کارهای شما را نقد کند، چطور میتواند نقد خود را به شما منتقل کند؟
از طُرق مختلف مانند تماس با روابط عمومی سازمان صدا و سیما و معاونت سیاسی میتواند نقدها و پیشنهادها را مطرح کند. اگر نقدها مغرضانه باشد تحمل آن را ندارم، اما اگر واقعا اشتباه کرده باشم شهامت آن را دارم که به اشتباه خود اعتراف کنم و انتقاد را بپذیرم.
در کار خبرنگاری، بین خبرنگاران در رسانههای مختلف رقابت وجود دارد. در صدا و سیما هم به این شکل است؟
بله رقابت در جهت ارائه گزارشهای کیفی که مورد پسند بیننده باشد وجود دارد و همه خبرنگاران واحد مرکزی خبر تلاش میکنند گزارشهای جذابی را تولید کنند.
امکان دارد این رقابت گاهی ناسالم هم بشود؟
نه به هیچ عنوان، حتی خیلی از همکاران در تولید گزارش خوب به یکدیگرکمک میکنند. شاید شما این نوع همکاری را در بسیاری از گزارشهایی که از تلویزیون پخش میشود دیده باشید.
یعنی از ایده و موضوعات گزارش یا حتی سبکها هم تقلید نمیشود؟
نه اصلا و به هیچ عنوان این موضوعات بین خبرنگاران واحد مرکزی خبر وجود ندارد.
درخصوص خبرنگاری، شما الگویی هم دارید؟
نه اما سعی میکنم اطلاعات و تکنیکهای بهروز تهیه گزارش را یاد بگیرم و بر همین اساس ایدههای گزارشیام را طراحی و تولید کنم. بیشتر سعی میکنم در میان مردم باشم و همیشه در گزارشهایم به خواسته آنها هم توجه کنم.
غیر از واحد مرکزی خبر، کدامیک از آژانسهای خبری یا خبرگزاریها را میپسندید؟
فرقی میان اصحاب رسانه قائل نیستم، چون همه آنها زحمت میکشند و بیشتر سایتها، خبرگزاریها و روزنامهها را مطالعه میکنم.
احتمالا تاکنون با افرادی مواجه شدهاید که نامه، پیغام یا چیزی را بخواهد از طریق شما به مسوولان انتقال بدهد. شما در مقابل اینگونه درخواستهای مردمی چه کار میکنید؟
تا آنجا که کاری از دستم برآید مضایقه نمیکنم اما متاسفانه برخی درخواستها از حوزه اختیارات و اطلاعرسانی ما خارج میشود و شرمنده مردم میشویم.
تاکنون پیش آمده گزارشی تهیه کنید و پخش نشود؟
بله این اتفاق برایم افتاده است. به خاطر کمبود وقت گاهی گزارش هایم پخش نشده است.
وقتی به گزارش هایتان اجازه پخش نمیدهند چکار میکنید؟
هیچی، اول بابت زحمتی که کشیدهام کمی ناراحت میشوم، اما وقتی فکر میکنم واقعا زمانی برای پخش آن نیست و آن روز خبرهای مهمتری وجود دارد، آرام میشوم.البته این موارد خیلی کم اتفاق میافتد.
شما چرا مانند برخی خبرنگاران، وبلاگ یا وب سایتی ندارید؟
راستش وبلاگ یا وب سایت من همان مواجهه حضوری با مردم و ابراز محبت آنها و گاهی گلایه و انتقاد آنها در کوچه و خیابان است. چرا که به این صورت درک میکنم مخاطبم از من چه میخواهد و این از فضای مجازی واقعیتر است.
به نظر شما ما چقدر با سیستم معمول پخش اخبار این روزهای دنیا فاصله داریم؟
به نظرم فاصلهای نداریم حتی در برخی موارد جلوتر هم هستیم. در این سالها تحولات زیادی به لحاظ کمی و کیفی در بخشهای خبری صورت گرفته است.
شما برای تربیت خبرنگاران حرفهای در رسانه ملی چه پیشنهادی دارید؟
فکر کنم باشگاه خبرنگاران یکی از مکانهایی است که میتواند راه شناسایی و تربیت خبرنگاران جوان را فراهم کند و البته کسانی که در باشگاه کار میکنند، پیشرفتهای خوبی هم داشتهاند و همه آنها با دل و جان به کار خبرنگاری مشغولند.
فرشید قرهلی - جامجمدر یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و دیپلمات ارشد کشورمان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
گفتوگوی «جامجم» با هوشنگ توکلی پیرامون تجربه بازی در «مرگ تدریجی یک رویا»
طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمیشود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز میدهد