گزارشی از مجموعه تلویزیونی ویژه دهه فجر(شبکه 2)

خدمت طنز به واقعیت‌های جدی زندگی

دهه فجر شرایطی را فراهم می‌کند تا فعالان عرصه هنر، توانمندی‌های خود را در قالب تولیدات آثار مختلفی به منصه ظهور بگذارند. شبکه‌های مختلف سیما نیز در این ایام به فراخور حال مخاطبان خود، به پخش آثار نمایشی اقدام می‌کنند.
کد خبر: ۴۵۵۷۹۶

شبکه 2 سیما امسال در قالب مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری، شاه‌آباد»، در گونه طنز و با نگاهی ویژه با جریان انقلابی همراه شده است.

اثری بدیع در ژانر انقلاب

شاه‌آباد در حقیقت تبعیدگاه فوتبالیست جوانی است که در پی برخی مبارزات انقلابی میان مردم شاه‌دوست این روستا قرار می‌گیرد و در پی اتفاقات و برخوردها، موقعیت‌های طنزی به وقوع می‌پیوندد. داستان این مجموعه براساس ایده‌ای از داریوش عابدی است که فیلمنامه آن را احمد دیری و علی دنیوی نگاشته‌اند. قصه این مجموعه، طنز است و سیر داستان براساس المان‌های انسان‌دوستانه تعریف می‌شود.

احمد دیری (کارگردان این مجموعه) می‌گوید: از فرآیند پشت صحنه این فیلم تا پایان داستان، اتفاقات جالبی رخ داد که تلاش کردم با الهام گرفتن از آنها قصه شاه‌آباد را پیش ببرم. در پردازش داستان سعی کرده‌ایم ضمن حفظ محتوا، حتی الامکان از کلیشه‌هایی که مختص چنین کارهایی است، فاصله بگیریم.

دیری پس از تجربه موفق کارآگاه سرکرده (شبکه‌یک)، به پیشنهاد شبکه 2 سیما نگارش فیلمنامه روزی روزگاری، شاه‌آباد را آغاز کرد. وی درخصوص مراحل نگارش و پیش‌تولید این مجموعه می‌گوید: به دلیل نوع فضای شاه‌دوستی که در قصه جریان داشت، در مقطعی مورد پذیرش گروه قرار نگرفت و قرار بر این شد تا فرد دیگری و با ذهنیتی کاملا متفاوت، نوشتن فیلمنامه را عهده‌دار شود که آن کار مورد تصویب معاونت سیما نیز قرار نگرفت. تا این ‌که با مراجعه به معاونت، فیلمنامه شاه‌آباد بالاخره کد تولید را دریافت کرد و مراحل پیش‌تولید را پشت‌سر گذاشت.

کاراکترهای موجود در این سریال از طریق نوعی نگاه ساده‌انگارانه و برداشت‌های سطحی و دم‌دستی از زندگی، خالق لحظاتی از کمدی زمان و مکان هستند که در سراسر مجموعه دیده می‌شوند. دیری با اشاره به شخصیت‌های این داستان می‌گوید: نگاه این مجموعه به طنز مبتنی بر ایدئولوژی‌های برگرفته از درونیات و روحیات شخصیت‌های داستان است. مثلا سرکار استوار داستان به دلیل نوع نگاه دوستانه‌اش به شاه و دربار، طنز خاصی را به تصویر کشیده است. شخصیت تیمور نیز به همین نحو پردازش شده است و به طور کلی آدم‌های شاه‌آباد هر یک با توجه به نگاهی که به اطراف و جریانات پیش‌روی روستا دارند، دست به اقداماتی می‌زنند که در چشم بیننده، طنز و کمدی تلقی می‌شود.

آثاری که زمان روایی آنها مبتنی بر دوره معاصر و حدفاصل دهه 50 تا 80 است، عمدتا با مشکلاتی در حوزه ساخت دکور و بهره‌گیری از فضای خارجی روبه‌رو هستند. کارگردان «روزی روزگاری، شاه‌آباد» نیز همین عقیده را دارد و می‌گوید: برخی سکانس‌ها مربوط به فضاهای خارجی همچون خیابان، ایستگاه راه‌آهن، فرودگاه و... است که ناچار به حذف آنها هستیم، چون با وجود تغییرات اساسی، با ویژگی‌های مکانی دهه 50 همخوانی ندارد. برای بازسازی چنین لوکیشن‌هایی باید بار مالی گزافی را متحمل شویم تا به المان‌های مکانی آن زمان نزدیک شویم.

وی ادامه می‌دهد: هر برشی از واقعیت دارای جلوه‌های گوناگونی است. همچنان که یک رخداد ساده از دید افراد مختلف، ویژگی‌های متعددی را برمی‌تابد، بنابراین واقعه‌ای همچون انقلاب اسلامی، جلوه‌های بسیاری دارد که باید در آثار نمایشی سیما مورد توجه قرار گیرد. این‌ که ساختارها همواره به سمت یک‌سری المان تکراری پیش رفته‌اند، شاید به این دلیل بوده که یا قادر به تولید آثار بکر و بدیع نیستیم یا نمی‌خواهیم بخش‌های دیگر این رویداد را ببینیم.

دوری از کلیشه‌ها

بخش اعظمی از آنچه در این مجموعه طنز شاهد هستیم، در منطقه‌ای اتفاق می‌افتد که حد فاصل بجنورد و اسفراین است؛ روستایی در 800 کیلومتری تهران با تمدنی به قدمت 2000 سال.

شاه‌آباد، روستایی است میان یک کوه با کوچه‌هایی باریک و خانه‌هایی کمیاب و گلی. دارای معابری است که به گفته عوامل این مجموعه، در برخی نقاط ماشین‌رو نیست و خیلی سخت می‌توان به بخش‌های مرتفع این روستا دست یافت.

از سویی اقلیم متغیر این منطقه بر سختی کار و مشقت تصویربرداری در این کوهستان می‌افزاید؛ از سرما، باد، نور سوزان خورشید گرفته (که تنها 6 ساعت نور مفید را در اختیار گروه می‌گذارد) تا وقوع 2 زمین لرزه هنگام فیلمبرداری، شرایطی را پیش‌روی عوامل قرار داده است که از این پروژه به عنوان سخت‌ترین کار خود یاد می‌کنند.

اما آنچه این مجموعه را نسبت به دیگر کارهای تولید شده در این ایام متمایز می‌کند، ریتم تند و دوری از المان‌های مرسوم مجموعه‌های مناسبتی دهه فجر است.

تعقیب و گریز، اتومبیل‌های آمریکایی، عینک دودی، نوسان مدام نور بازجویی، اعلامیه، تصاویری سراسر واهمه، ترس و تاریکی، صحنه‌هایی آشنا هستند که پس از گذشت بیش از 3 دهه از انقلاب اسلامی همچنان در تولیدات این ایام خودنمایی می‌کنند. در این میان، کمتر اثری در این حوزه تولید شده است که با نگاهی طنز با جریان انقلاب همراه شود و مخاطب را پای تلویزیون بنشاند.

دیری در این خصوص می‌گوید: قطعا هر کارگردانی مایل است بهترین، تازه‌ترین و بدیع‌ترین اثر را برای این ایام ارائه کند. در این کار حتی اگر افراد ساواک حضور دارند، به شکل طنز نشان داده شده‌اند. در ضمن تلاش کرده‌ایم طنزی مبتنی بر کلام، دیالوگ و رفتار نباشد و کمدی موقعیت را پیش‌روی بیننده ترسیم کنیم.

وی ادامه می‌دهد: اگر محتوای داستان و پردازش قصه اصیل بوده باشد، مسلما از سوی سازندگان در آینده ادامه می‌یابد و اگر چنین نباشد، تلقی و نوع نگاه بنده به این ایام، در مجموعه شاه‌آباد خلاصه می‌شود. اما ساخت این مجموعه برای بنده خطر بزرگی بود، چه به لحاظ مالی و چه از منظر زمانی. معتقدم هر اثر هنری با مخاطبانش ساخته می‌شود. همه تلاش می‌کنیم تا برای لحظه‌ای مخاطب لذت ببرد، راضی باشد و تاثیر پذیرد. امیدوارم برای روزی‌روزگاری،شاه‌آباد نیز این اتفاق بیفتد.

شخصیت خاکستری سرکار استوار

فرج‌الله گل‌سفیدی ایفاگر نقش سرکار استوار، رئیس پاسگاهی در شاه‌آباد علیاست. وی که بتازگی در مجموعه «تا ثریا» ایفای نقش کرده، درخصوص درونمایه کاراکتر طنز سرکار استوار در روزی روزگاری، شاه‌آباد می‌گوید: سرکار استوار، فرماندار پاسگاه 10 شاه‌آباد است؛ جایی که مردمش به شاه‌دوستی معروف هستند. سرکار استوار داستان نیز با همین جریان همراه است، اما در بخش‌هایی از داستان، به صورت ناخواسته به سمت فوتبالیست تبعیدی سوق داده می‌شود و با پذیرش ذهنیات او سعی در پذیرش او می‌کند و به کمک او می‌شتابد. خیلی خوشحالم در این مجموعه حضور یافتم و از اعتماد آقای دیری بسیار سپاسگزارم و تا آنجا که توانایی داشتم، تلاش کردم نظر ایشان جلب شود.

او ادامه می‌دهد: استوار از طرفی با فردی به نام تیمور درگیر است و از سوی دیگر، اهالی این روستا را حمایت می‌کند و در این کش و قوس‌ها، ضمن رسیدگی به امور اهالی شاه‌آباد، با دار و دسته تیمور تنش‌هایی دارد که به موقعیت‌های طنزی ختم می‌شود.

گل‌سفیدی با بیان این‌ که تحول شخصیت‌ها در داستان همسو و شبیه تغییرات زندگی واقعی آدم‌هاست، می‌افزاید: این‌‌چنین نیست سرکار استوار داستان که شخصیتی کاملا شاه دوست دارد، به یک فرد انقلابی تبدیل شود. اما در بخش‌هایی از داستان می‌بینیم، ارزش‌های درونی این فرد زیرسوال می‌رود و بستر تحول فکری و عملی برای او آماده می‌شود.

وی در ادامه به شخصیت خاکستری سرکار استوار اشاره می‌کند و می‌گوید: پس از ورود فوتبالیست تبعیدی به شاه‌آباد، سرکار استوار در جهت ترمیم و تکامل نظرات قبلی خود حرکت می‌‌کند و به ذهنیتی جدید در زندگی و کار خود می‌رسد. البته باید در نظر داشت، او گرایش و علاقه افراطی نسبت به شاه و دربار ندارد و به دلیل شغل و حرفه خود حمایتگر نظام شاهنشاهی است و در برخی سکانس‌ها شاهد هستیم با فعالیت‌های انقلابی فوتبالیست تازه‌وارد به روستا نیز همراهی می‌کند؛ تاثیراتی که این تبعیدی روی شاه‌آبادی‌ها می‌گذارد، به اندازه‌ای نیست که از آنها شخصیتی دیگر بسازد.

لودگی‌های یک سرباز

مهدی مطلبی به عنوان دستیار کارگردان در پروژه «روزی روزگاری، شاه‌آباد» حضور دارد. وی که تجربه همکاری با کارگردانانی چون مسعود تکاور، داوود موثقی، شهرام باباپور، سعید تهرانی، محسن محسنی‌نصب، حسین تبریزی و انسیه شاه‌حسینی را به عنوان دستیار یک و برنامه‌ریز در کارنامه خود دارد، درخصوص اولین تجربه همکاری‌اش با احمد دیری می‌گوید: با این ‌که ایشان در کنار کارگردانی، تهیه‌کنندگی این مجموعه را نیز عهده‌دار است، بسیار آرام و بدون استرس کارها را پیش می‌برد. در حالی که تصویر برداری در روستای روئین در اسفراین سختی‌های فراوانی برای کل گروه به همراه داشت، دقت کارگردان و نیز برنامه‌ریزی خوب آقای قاسم صالحی مدت زمان فیلمبرداری را تا 55 روز کاهش داد.

مطلبی که در مجموعه «روزی روزگاری، شاه‌آباد» در قالب شخصیت اژدر ایفای نقش می‌کند، درخصوص پذیرش این نقش می‌گوید: ابتدا قرار بود بیژن مجازی این نقش را بازی کند، ولی به دلیل مشغله‌کاری، این کاراکتر به بنده رسید. اژدر سربازی است که به مدت 8 سال در پاسگاه روستای شاه‌آباد خدمت می‌کند. جوانی کم‌هوش و حافظه است و چون خانه و سرپناهی ندارد، همراه با سرکار استوار در منزل او زندگی می‌کند.

وی با اشاره به این که یک سرباز در شرایط عادی باید در امور پاسگاه، رفتاری جدی و رسمی داشته باشد، کاراکتر اژدر را در نقطه مقابل این ویژگی توصیف می‌کند و می‌افزاید: اژدر در کنار استوار، حل و فصل مسائل روستا را در دست دارند و به نوعی در همه موقعیت‌های پیش‌رو به عنوان دستیار در کنار مافوقش حضور دارد و تاییدکننده اقدامات و تصمیم‌گیری‌های اوست؛ به گونه‌ای که تقابل تکمیلی این 2 شخصیت، وجه طنزی را در قالب موقعیت‌هایی خنده‌دار پیش‌روی تماشاگر ترسیم می‌کند که در برخورد با بچه‌های گروه فوتبال شاه‌آباد علیا و نیز دار و دسته تیمور دیده می‌شود.

مطلبی همچنین درخصوص گریم و پوشش این نقش می‌گوید: اژدر از جمله کاراکترهایی است که کمتر دیالوگ دارد و ری‌اکشن‌های او بیشتر در قالب تغییرات میمیک صورت، حالت چهره، نگاه و نیز رفتار بدنی او نمود می‌یابد.

مطلبی تاکید می‌کند: اگر از عهده این نقش برآمده‌ام، به دلیل حمایت‌های آقای گل‌سفیدی به عنوان همبازی‌ام در نقش سرکار استوار و کمک‌های مدیر تصویربرداری کار و آقای سلطانی بوده است؛ در ضمن از حمایت آقای دیری نمی‌توان چشم پوشید. ظاهر و پوشش این کاراکتر در برخی سکانس‌های تمرینی کامل شد، مثلا عینکی که در این مجموعه بر چشم دارم، علاوه بر افزایش ماهیت طنزآمیز این شخصیت، روحیات و درونمایه رفتاری او را نیز به تصویر می‌کشد که با تدبیر آقایان سلطانی، دیری و مجید اسکندری (به عنوان طراح گریم) صورت پذیرفت.

آزاده خواجه‌نصیری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها