در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از مشکلاتشان بگویند اما آنها، نه به دوربینها پشت کردهاند و نه صورتهای پوشیده دارند، بیترس و خونسرد به لنزها زل زدهاند و از زد و خوردهای خانوادگیشان میگویند، از فحاشیهایشان و حریمهایی که همه را شکستهاند و حالا هیچ چیز بینشان باقی نمانده است.
پردهپوشی فراموش میشود، رازهای مگو گفته میشوند و صندلیها، همانطور که زن و مرد رویشان نشستهاند، راه میافتند و از روی خط قرمزها عبور میکنند.
این حکایت برنامه «جمع ما» است که در هفته گذشته، پا را از حریمهای تعریف شده پیشین در صدا و سیما، فراتر گذاشت تا تلخی زندگیهای شکستخورده خانوادگی را به روایت صاحبانشان به مخاطبان بچشاند.
مثل هر حرکت تازهای، این اقدام نیز باعث شد تنور اظهارنظرهای موافق و مخالف درباره بیپرده مطرح کردن مسائل و مشکلات خانوادگی در رسانه ملی گرم شود و موافقان و مخالفان با ذکر دلایلی این حرکت را مجاز یا غیرمجاز بدانند.
دعوت از زوجهای ناسازگار و پخش تصویر و درددل بیسانسور آنها، نخستین گام این برنامه به سوی تابوشکنی نبود، چرا که عوامل این برنامه، پیشتر هم به دلیل دعوت از مردی با چند همسر، منتقدان را وادار به اظهارنظرهایی کرده بود، اما اقدام اخیر، از آن جهت اهمیت دارد که اختلافات زن و شوهری، پدیدهای فراگیر در جامعه است و به همین دلیل پخش برنامهای زنده با حضور زوجهایی که درگیر اختلافات خانوادگی هستند، مخاطبان فراوانی را به سمت خود جذب میکند.
روی آنتن گفتند یکدیگر را دوست دارند!
موضوعی که بهانه دعوت از زوجهای ناموفق را به عوامل این برنامه داد، طلاق عاطفی بود. الهه بهبودی، تهیهکننده این برنامه با اشاره به این که در هر دو شب دعوت از زوجهای درگیر، یک جامعهشناس یا مشاور خانواده و یک روانشناس در برنامه حضور داشتهاند و مشکلات را از دیدگاه کارشناسی تحلیل میکردهاند، میگوید: «در پایان کارشناسان به این نتیجه رسیدند که این زوجها مصداق طلاق عاطفی نیستند، چراکه یکدیگر را دوست داشتند و این احساس را روی آنتن هم به زبان آوردند.»
آنطور که بهبودی تعریف میکند، پیش از شروع برنامه نیز به این زوجها توصیه شده است پردهدری نکنند و فقط به ذکر مشکلاتشان بدون پرداختن زیاد به جزئیات بسنده کنند.
تهیهکننده برنامه تاکید میکند که هدف این برنامه پرداختن به آسیبهای اجتماعی است و آنها سوژهشان را با توجه به پیامکهایی که مردم برایشان فرستادهاند انتخاب میکنند و شمار زیادی از این پیامکها، مضامینی درباره مشکلات خانوادگی داشتهاند.
خودتان هم روی آن صندلی مینشینید؟
بهبودی که اعتقاد دارد برنامهاش صرفا به موضوعات منفی نمیپردازد و زندگیهای موفقی را نیز معرفی میکند، توضیح میدهد: پس از این برنامه، ما زوجی هنرمند را دعوت کردیم که با هم زندگی مشترک ایدهآلی داشتند. ضمن آن که اگر مطمئن نبودیم کار آن زوجهای دچار مشکل، با مشاوره حل میشود نمیآوردیمشان.
اما همه این حرفها هم برخی مخاطبان را قانع نمیکند. یکی از شهروندان که مخاطب این برنامه بوده است میگوید: «تکلیف زندگی دو زوجی که به این برنامه آمدند، چه میشود؟ آنها جوان بودند و شاید متوجه نباشند که مطرح کردن خصوصیترین مسائل زندگی مشترکشان با میلیونها نفر چه معنایی دارد!»
او میپرسد: «آیا کارگردان یا تهیهکننده برنامه هم حاضرند در صورت مشکل خانوادگی روی آن صندلی بنشینند و با مردم درددل کنند؟»
بهبودی به پرسش این مخاطب، پاسخ مثبت میدهد؛ «بله! اگر در موقعیت آن زوج بودم حاضر میشدم در برنامه شرکت کنم. البته همسرم راضی نمیشد.»
بگویید این رازهای مگو را...
آخرین آمارها از وضعیت طلاق و ازدواج در کشور گویای آن است که به طور متوسط از هر هفت ازدواج در کشور یکی به طلاق منجر میشود، اما هنوز آماری از طلاق عاطفی در کشور وجود ندارد و با این حال، کارشناسان مسائل اجتماعی صرفا با تکیه بر مشاهدات عینیشان، آن را تهدیدی جدی و رو به گسترش میدانند.
همین اعداد و ارقام، دکتر حسین اسدبیگی، مشاور خانواده را به این نتیجه رسانده که مطرح کردن بیپرده مشکلات زوجها در تلویزیون نهتنها نادرست نیست، بلکه مفید هم هست.
این روانشناس تاکید میکند: «برای بررسی و تحلیل هر آسیب اجتماعی، اول باید آن را به مردم بشناسانیم. اختلافات زناشویی هم از این دست آسیبها هستند و نمیتوانید زوجی را پیدا کنید که با آن بیگانه باشد!»
اسدبیگی مثال میزند: «آیا باور میکنید هنوز مردانی هستند که گمان میکنند همسرآزاری و ضرب و جرح همسر، مسالهای طبیعی و حق شوهرهاست؟ بنابراین یک برنامه تلویزیونی موفق، باید قبح این عمل را به مردم بفهماند و مطمئن باشید کسی از چنین رفتاری الگو نمیگیرد.»
از دیدگاه او، مدتهاست که دیگر عدم تفاهم زوجها با هم یک مساله خصوصی و قابل لاپوشانی کردن محسوب نمیشود، چراکه شمار زیادی از زوجهای ایرانی درگیر چنین مسائلی هستند و خیلی از آنها گرچه زیر یک سقف زندگی میکنند، ولی دلهایشان از هم جداست.
اسدبیگی میافزاید: به همین دلیل پرداختن به این نوع مشکلات زوجها و حتی روایت مسائلشان از زبان خودشان حرکتی مثبت است، اما باید به آنها گوشزد کرد که وارد جزئیات نشوند.
برای نمونه، اگر قرار است مردی در تلویزیون اعتراف کند که به همسرش فحاشی کرده است، اجازه ندارد نوع فحشها را بگوید یا اگر مشاجره آنها منجر به برخورد فیزیکی شده، نباید درباره چگونگی ضرب و شتم یکدیگر چیزی بگویند و به طور کلی میشود حرفهایش را در آن مثل اهالی رسانه خلاصه کرد که میگویند جای کبودی سیلی را میشود نشان داد اما سیلی زدن را، هرگز!
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران نیز یکی از موافقان حرکت نو برنامه «یاد شده » است. او با تاکید بر این که افراط و تفریط در برنامههای اجتماعی تلویزیون ناپسند است، توضیح میدهد: من با بیتفاوت گذشتن از کنار مسائل شایع اجتماع موافق نیستم، در عین حال باید مراقب باشیم که بیش از اندازه، کنترل نشده و بدون تحلیل و پیامهای هشداردهنده به مشکلات نپردازیم.
به گفته او اگر زوجهای برنامه قبول کردهاند جلوی دوربین و مقابل میلیونها نفر از اختلافاتشان بگویند، یعنی آمادگی کافی برای حل مشکلاتشان را به دست آوردهاند.
شرط دارد
با وجود اظهارنظرهای مثبت برخی کارشناسان درباره روش این برنامه برای طرح مشکلات خانوادگی زوجها در تلویزیون، گروهی از کارشناسان و شهروندان نیز آن را درست نمیدانند یا دستکم اعتقاد دارند باید برای آن اما و اگرهایی قائل شد.
آنها بر این باورند که گرچه زوجهایی وجود دارند که با هم کنار نمیآیند و زندگی را برای هم جهنم کردهاند، زوجهایی هم هستند که به حریمها اعتقاد دارند و حتی برخی هنوز یکدیگر را «شما» خطاب میکنند و پخش چنین برنامهای از شبکهای که مخاطب عام دارد، باعث میشود قبح توهین به همسر از میان برود و حتی ممکن است از سوی برخی زن و شوهرها، تایید یک رفتار ناپسند به حساب بیاید.
از سوی دیگر امکان دارد تصمیم به رو کردن پشت پردههای زندگی خصوصی از سوی یک زوج جوان فقط تصمیمی آنی باشد و آنها پس از حضور در تلویزیون از کردهشان پشیمان شوند.
دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک و پژوهشگر اجتماعی با شماری از این نظرهای مخالف همرای است و اعتقاد دارد پخش چنین برنامههایی باید با رعایت اصولی خاص باشد.
به عقیده او اگر بخواهیم در پخش برنامههایی اینچنینی بیش از اندازه مته به خشخاش بگذاریم، شاید دچار خودسانسوری میشویم و به همین علت بهتر است مطرح کردن چنین مسائلی فقط در صورتی مجاز باشد که مبتلابه همه مردم جامعه باشد.
ضمن آن که زوجها باید به وسیله کارشناسانی که در برنامه حضور دارند کنترل شوند و به آنها اجازه ورود به مسائل بسیار خصوصی زناشوییشان داده نشود.
او البته، امکان الگوبرداری مردم را از این نوع همسران رد میکند و میگوید: الگوبرداری عمومی، معمولا از کسانی صورت میگیرد که محبوبیت یا نفوذ خاص اجتماعی دارند و یک زوج معمولی کمتر امکان دارد الگوی مردم شوند.
این استاد دانشگاه علوم بهزیستی پیشنهاد میکند: بهتر است پس از پخش چنین برنامههایی، همهپرسی صورت گیرد و واکنش اقشار مختلف نسبت به آنها سنجیده شود تا برنامهسازان با توجه به سلیقه و خواست مردم، حریمها را پس و پیش کنند.
مریم یوشیزاده - گروه جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: