سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
او میگوید من نباید به خواستههای پدر و مادرم گوش کنم و هر وقت به احترام والدینم کاری انجام میدهم، رویا با من دعوا میکند. از دست کارهای او میترسم به آنها سر بزنم یا تلفنی حالشان را بپرسم. دیگر نمیتوانم این وضعیت را تحمل کنم.
رویا هم در پاسخ حرفهای شوهرش اینطور گفت: علی بشدت به پدر و مادرش وابسته است و بدون اجازه آنها حتی آب هم نمیخورد. از اینکه برای هر کاری باید از آنها اجازه بگیریم خسته شدهام. ما هیچ اختیاری از خودمان نداریم. اوایل فکر میکردم گذشت زمان مشکل را حل میکند، ولی در این مدت هر روز اوضاع بدتر شده است. شوهرم بیشتر از اینکه به فکر من و زندگی مشترکمان باشد به فکر والدینش است. او هر روز به خانه آنها میرود و تا دیروقت آنجا میماند. هر وقت هم میخواهم با هم به گردش برویم، مخالفت میکند. ما حتی در انتخاب وسایل منزلمان هم مشکل داریم و مثلا چند وقت قبل موقعی که میخواستیم لوستر بخریم، علی مادرش را هم خبر کرد تا او درباره لوستر نظر بدهد.تحمل این شرایط غیرممکن است و جدایی را بهتر از ادامه دادن این وضعیت میبینم.
قاضی دادگاه وقتی حرفهای زن و شوهر جوان را شنید به این نتیجه رسید که مشکل آنها قابل حل است. به همین خاطر با آنها صحبت کرد و کوشید آن دو را آشتی بدهد. تلاشهای قاضی بعد از حدود نیم ساعت بالاخره به نتیجه رسید و علی قبول کرد مستقلتر رفتار کند. رویا هم پذیرفت شرایط شوهرش را درک کند و در برابر علاقه او به پدر و مادرش مقاومت به خرج ندهد. به این ترتیب زوج جوان از طلاق منصرف شدند و به خانهشان برگشتند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد