سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گونهای که در پایان این دهه و نقطه اوج موفقیتهای آن، او طی یکسال هم با پرسپولیس و هم با تیم ملی، طعم شیرین قهرمانی آسیا را چشید، افتخاری که دیگر دستکم هیچ وقت برای پرسپولیسیها تکرار نشد!
عاشوری که مهارت خارقالعادهای در ساختن پاس گلهای بینقص داشت از لژیونرهای حاضر در کشور قطر بود که خیلی سریع تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفت و همانطور که به لطف تکنیک بالا و ذهن خلاقش از 17 سالگی در سطح اول فوتبال ایران، نامی برای خود دست و پا کرده بود در 30 سالگی هم کفشها را برای همیشه آویخت تا فوتبال ایران تا به امروز در حسرت هافبک بازیساز تیزبینی مثل او باشد.
او پس از طی مدارج علمی مربیگری 7 سال در تیمهای پایه پرسپولیس اعم از نوجوانان، جوانان و امید سرمربیگری کرد که حاصل آن پرورش بازیکنانی نظیر علیرضا حقیقی، امیرحسین فشنگچی و... بود، اما به دلیل بیتوجهی مطلق مدیران وقت باشگاه به تیمهای پایه و بایکوت مالی آنها، امیدهای پرسپولیس را رها و هدایت سمند (تیم دوم باشگاه پیکان) را به عهده گرفت.
آمدن علیاصغر مدیرروستا به پیکان، موجب شروع همکاری گرم این دو ملیپوش سابق در این باشگاه شد، طوری که پس از هر بار کنارهگیری یا برکناری مدیرروستا، عاشوری موقتا سرمربی این تیم در لیگ برتر میشد. عاشوری پس از رفتن مدیرروستا به پاس همدان، با او به آن شهر رفت تا سرانجام در فصل جاری و با بازگشت چهرههای شاخصی مثل ذوالفقار نسب، زادمهر، مایلیکهن، پنجعلی، استیلی و ... به کادر و کمیته فنی پرسپولیس، او هم همکاری با باشگاه را بعد از کش و قوسی جدی آغاز کند.
گفتوگوی مربی جدید پرسپولیس با چنین پیشینهای حاوی نکات تازهای برای خوانندگان «جامجم» است.
چه شد که بعد از این همه سال به پرسپولیس برگشتید؟ روابط دوستانهتان با استیلی را طی این سالها حفظ کرده بودید؟
البته شما به خاطر دارید که من چند سالی برای تیمهای پایه پرسپولیس زحمت کشیده بودم ولی وقتی احساس کردم مسوولان وقت باشگاه علاقه و توجهی به تیمهای این رده ندارند و اصلا اهمیتی به ساخت و پرورش بازیکنان قوی و پرکیفیت نمیدهند ترجیح دادم بیهوده کاری نکنم و به جایی بروم که مثمرثمرتر باشم. بویژه آن که مدت زمانی طولانی در آن مقطع نیز باشگاه به هیچ یک از ما بازیکنان و مربیان دستمزدی نپرداخت تا نوع قراردادمان صلواتی باقی بماند.
در مورد رابطهام با استیلی هم باید بگویم من و او فقط در مقطعی در تیم ملی همبازی شدیم ولی در پرسپولیس هیچ وقت این اتفاق نیفتاد چون وقتی او به این باشگاه آمد من به قطر رفته بودم و آنجا بازی میکردم و وقتی برای دوره کوتاهی به پرسپولیس برگشتم او راهی باشگاهی در کویت و سپس سنگاپور شده بود.
در کلاسهای مربیگری هم هیچوقت همکلاسی نبودهایم. حتی در ابتدا به دلیل آن که کمی از لحاظ سنی از من کوچکتر بود از ارائه پیشنهاد دستیاری به من خجالت میکشید.
رقم بسیار پایین پیشنهادی به شما موجب شد در ابتدا قید همکاری را بزنید. این رقم اصلاح شد؟
آن رقم پیشنهادی، این تلقی را در من به وجود آورد که تمایل چندانی به همکاری وجود ندارد، بنابراین نخواستم چنان حضوری در پرسپولیس داشته باشم ولی بعد با درخواستهای جدی مایلیکهن و پنجعلی و ابراز تمایل قوی استیلی، متقاعد شدم که به حضورم نیاز است. پس مسائل مالی را به نظر سرمربی واگذار کردم او هم آن رقم را اصلاح کرد ولی تنها یک شرط برای همکاری قائل شدم.
آن شرط هم مالی بود؟
به هیچوجه! از استیلی خواهش کردم به پاس لطف و دوستی عمیقی که در سالهای اخیر بین من و مدیر روستا حاکم شده است تنها شرطم برای همکاری، رضایت و موافقت او باشد. به همین دلیل این کار صورت گرفت و مدیر روستا ضمن اعلام خوشحالی از همکاری با استیلی، تلفنی و در حضور او به من گفت: استیلی مربی خوبی است. به دوستم کمک کن.
فکر میکنید پرسپولیس فصل 91 ـ 90 بهتر از پرسپولیس دایی باشد؟
این پرسپولیس هم پرسپولیس دایی است. او زحمات زیادی برای باشگاه کشید و در بازیهای آخر فصل، چهرهای بسیار خوب، پرتلاش و تماشاگرپسند از پرسپولیس رو کرد. بازیکنان فعلی هم عمدتا همان بازیکنان دایی و همکارانش هستند. پس من تفاوت چندانی بین این تیم و تیم چند ماه پیش نمیبینم.
چه دورنمایی برای این تیم ترسیم کردهاید؟ باز هم هدف، صعود به جمع تیمهای حاضر در لیگ قهرمانان آسیاست. از طریق لیگ یا جام حذفی؟یا میخواهید تماشاگران را با پرسپولیس آشتی دهید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. اگر در سالهای اخیر تعداد تماشاگران باشگاه، افت چشمگیری کرده است به دلیل نتایج نسبتا ضعیف و پرنوسان باشگاه است. نمیگویم نتایج خیلی ضعیف بوده است ولی مطمئنا در حد انتظار هواداران پرشماری که حتی نایب قهرمانی را در شأن باشگاه خود نمیدانند نبوده است. میدانیم فقط با قهرمانی و کسب نتایج خوب میتوانیم هواداران را راضی کنیم و با ورزشگاه آشتی دهیم.
مثل سالهای اخیر، کسب نتیجه با هر نوع کیفیتی مدنظرتان است و پرسپولیس را محتاط و منطقی با اتکا بر دفاعی نهچندان مستحکم خواهیم یافت یا زمانی خواهد رسید که تیمی شبیه همان تیم دهه شصتی که در آن بازی میکردید براساس هجوم برقآسا و دفاع کم اشتباه مشاهده شود؟
ما هر دوی این اهداف را دنبال میکنیم. هم دنبال حداکثر امتیاز هستیم و هم از بازی خوب غافل نخواهیم شد. اساس تفکر تاکتیکی امسالمان براساس دفاع قوی در زمان در اختیار نداشتن توپ و حمله موثر و پرفشار براساس رعایت اصول بازی است.
در این مسیر تصور میکنیم باید اصلاحاتی انجام دهیم ازجمله این که فاصله فراوان بین مدافعان و مهاجمان را کاهش دهیم تا مثل گذشته در ضدحملات غافلگیر نشویم.
این ایده صحیح، نیازمند داشتن تیمی پرنفس و دونده است. آیا فرصت کافی برای بازسازی بدنی و آمادهسازی مناسب وجود داشته است؟
عاشوری: این پرسپولیس هم پرسپولیس دایی است. او زحمات زیادی برای باشگاه کشید و در بازیهای آخر فصل، چهرهای بسیار خوب، پرتلاش و تماشاگرپسند از پرسپولیس رو کرد. من تفاوت چندانی بین این تیم و تیم چند ماه پیش نمیبینم
بله به نظر من برای آمادهسازی بدنی فرصت وجود داشته است، اما برای هماهنگی لازم تدارکاتی نه. بویژه آن که ملیپوشان ما از اردوی باشگاه دور بودهاند و به تازگی با بدنهایی خسته به دیگران ملحق شدهاند. با این وصف، فکر میکنم رفع خستگیهای ناشی از تمرینات پرفشار بدنی تا هفتههای دوم و سوم و ایجاد هماهنگی لازم بین ملیپوشان و بقیه بازیکنان تا هفتههای چهارم یا پنجم لیگ برتر طول بکشد.
البته یک عامل، ضریب امیدواری ما را بیشتر میکند و آن افزایش هوش بازیکنان فعلی پرسپولیس نسبت به سابق است. واقعا بازیکنان تیزهوشی در پرسپولیس فعلی حاضرند که سریعا تقاضاهای تاکتیکی ما را درک و خود را با آن هماهنگ میکنند.
شما بلافاصله بعد از شروع کار خود در پرسپولیس گفتید بشدت نیازمند جذب یک هافبک دفاعی خوب و یک مهاجم هدف سرزن هستیم. الان در این مورد چه میگویید؟
با توجه به این که تنها یک سهمیه برای جذب بازیکن، آن هم خارجی برایمان باقیمانده است فکر میکنم اولویت نیاز ما جذب یک مهاجم هدف است. همان جایی که اولادی حضور دارد و حتی هادی نوروزی و غلامرضا رضایی هم میتوانند بازی کنند ولی ما باید افق بلندتری را ببینیم و تصور کنیم اگر قرار است 52 بازی را پشتسر بگذاریم و در این تعداد بازیهای طولانی، احتمال آسیبدیدگیها، 3 اخطارهشدنها و محرومیتها را در نظر بگیریم میبینیم که نیازمند جذب یک مهاجم هدف هستیم.
گزینههایی را به این منظور در نظر داریم تا به زودی نیازمان در این زمینه نیز رفع شود. ضمن این که بیشتر مایلیم از نوروزی و رضایی در گوشها استفاده کنیم تا در نوک حمله.
با توجه به این که شما و استیلی از هافبکهای شاخص فوتبال ایران بودهاید، شرایط خط میانی پرسپولیس را چطور میبینید؟ جدا از این که یک مربی باید به شرایط تمام خطوط از درون دروازه تا نوک حمله و حتی بازیکنان خارج میدان اشراف کامل داشته باشد.
یک مربی درست مثل عکاسی که عکسهای لانگشات میگیرد و نماهای عمومی را شکار میکند باید نگرشی از بالا به تمام نقاط داشته باشد، شاید دلیل این که گلزن بینظیری مثل فرشاد پیوس نمیتواند در مربیگری مثل دوران بازی خود موفق باشد هم همین است که او تمام حواس خود را معطوف به دروازه حریفان و باز کردن آن میکرد در حالی که مربیگری نیازمند نگاه عمومیتری به همه جوانب و زوایای زمین و بازی است.در پرسپولیس فعلی علی کریمی و محمد نوری 2 بازیکن شاخصی هستند که به چنان بلوغی از فوتبال رسیدهاند که به نحو احسن و خودکار وظایفشان را انجام میدهند.
من و استیلی هرازگاهی لازم میبینیم نکاتی را به دیگر هافبکها ازجمله هافبکهای جوان گوشزد کنیم که این کار را هم میکنیم. ضمنا در اردوی ترکیه آمادگی و شرایط بسیار خوبی از سامان آقازمانی دیدیم که فراتر از انتظار ما از این هافبک جوان بود. شاید بازی او در پست غیرتخصصی دفاع راست مانع از دیدن زودتر از اینهای چنین خصوصیات فنی مثبتی از آقازمانی شده بود. بادامکی و زارع هم شرایط بسیار خوبی در این خط پیدا کردهاند.
جدای از هماهنگی بین بازیکنان، هماهنگی در کادر فنی هم در موفقیت یک تیم نقش مهمی دارد. وظایف عزیزیان به عنوان مربی دروازهبانها مشخص است همینطور وظیفه کماسی به عنوان بدنساز. شما و زومدیک آلمانی چگونه تقسیم وظیفه کردهاید؟ و چقدر با افکار استیلی هماهنگی دارید؟ با توجه به این که اشاره کردید پیش از این، تنها شناخت دورادوری از یکدیگر داشتهاید؟!
از زومدیک شروع کنم که برخلاف 2 مربی آلمانی که قبلا با آنها کار کردهام، فرد خونگرم و خوشمشربی است که این را به پای خوششانسی خودم میگذارم. البته این خصوصیت خود او نافی نظم و انضباط نیست که مانند مربیان نجوش آلمانی از خود ارائه میکند.
منظورتان یورگن گده است؟
بله، منظورم بویژه همان گده است.
زومدیک مربی تیم ملی غنا و تیمهای بزرگی در آلمان بوده است و در اردوی ترکیه دیدیم چه شناخت وسیعی از او در آن کشور وجود داشت و چه اعتبار خوبی برایش قائل بودند. او با چنین اعتبار و پیشینهای، به طرز انعطافپذیری در خدمت پرسپولیس است و البته هر دوی ما براساس این که مسوولیت نهایی تمام موارد فنی بر عهده سرمربی است، کارهای خود را طبق نظر، هدایت، هماهنگی و تقسیم کار استیلی پیش میبریم.
ما تمام موارد لازم را به طور شفاهی یا مکتوب به استیلی منتقل میکنیم و در عین حال، او وظایفی که در هر مقطعی باید انجام دهیم را به ما ابلاغ میکند. خوشبختانه هماهنگی خوبی بین اعضای کادر فنی برقرار است. هرچند مدتی طولانی نیست که با استیلی همکاری میکنم، ولی در این مدت متوجه نزدیکی زیاد افکار فنیمان شدهام و فکر میکنم هر چه زمان بیشتری بگذرد این همفکری و هماهنگی بیشتر شود تا به نقطه مطلوب و مفیدی برسد. میدانم که استیلی با مربیان بزرگی کار کرده و ایدههای ارزشمندی از آنها دریافت کرده است. امیدوارم بتوانیم این ایدهها را از طریق همکاری مطلوب به بچههای پرسپولیس منتقل کنیم و از این انتقال، نتایج خوبی به دست آید.
در مورد کمیته فنی هم باید بگویم چون این کمیته به همراه مدیر فنی نقش نظارتی و مشورتی و نه اجرایی ایفا میکنند تداخلی در وظایف به وجود نمیآید و جمع شدن این تعداد اسم بزرگ و شناخته شده کمک عالی برای مجموع تیم است.
به عنوان نمونه؛ حضور محمد پنجعلی در اردوی ترکیه، علاوه بر ثمرههای دیگرش، این امتیاز را برای ما به ارمغان آورد که در بین آن تعداد مدافعی که برای تست حضور در پرسپولیس به اردو آمده بودند، او براحتی با اشرافی که بر قابلیتهای تخصصی بازیکنان دفاع میانی دارد، مدافع اهل بورکینافاسو حاضر در لیگ برتر پرتغال را انتخاب و تایید کرد تا قدری دغدغههایمان در امور دفاعی کاهش پیدا کند.
مجید عباسقلی
گروه ورزش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد