در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سریال «سه،پنج،دو» فارغ از کیفیت محتوای آن، هوشمندی سهیلیزاده را در انتخاب سوژه اثبات میکند. او همواره سراغ موضوعی میرود که مساله نسل جوان است و وقتی مسائل جوانان دستمایه قصه و سریالی قرار میگیرد بالطبع پای خانواده نیز به میان کشیده میشود و زمانی که این مساله فوتبال باشد قلمرو سوژه، بیشتر عمق پیدا میکند. سهیلیزاده در این مجموعه با انتخاب موضوع فوتبال و مسائل حاشیهای و پشت پرده آن علاوه بر اینکه به پیوند توپ و تصویر و در واقع فوتبال و سینما دست میزند، بلکه زمینه یک نوع نقد اجتماعی درباره این ورزش و پیامدهای گوناگون آن را نیز فراهم میآورد. بهرهگیری از تمهیدات سینمایی در بازنمایی فوتبال در یک ساختار سینمایی را میتوان به 2 بخش فرم و نشانهشناسیهای ساختاری تقسیم کرد. مثل استفاده از صحنههای واقعی فوتبال بویژه بازی تاریخی ایران و استرالیا که مردم از آن خاطرات زیادی دارند تا نام خود فیلم که یک اصطلاح فوتبالی در ترکیب بازیکنان است.
سه،پنج،دو از ساختاری طنز برای روایت قصه خود استفاده میکند تا هم جذابیت آن را با توجه به سوژهای که دارد بیشتر کند و هم سویه انتقادی داستان را با این تمهید از انتقادات تند و تیز اهالی فوتبال مصون نگه دارد. سریال البته از یک نوع شلوغی و شلختگی ساختاری نیز برخوردار است که بیشباهت به وضعیت تیمهای فوتبال ما نیست. تعدد بازیگران و تنوع لوکیشنی که در سریال میبینیم با وضعیت فوتبال به عنوان یک ورزش جمعی نیز تطبیق دارد.
درونمایه و هسته معنایی سریال «سه،پنج،دو» فوتبال و مسائل مدیریتی و حاشیهای آن در جامعه ماست، لذا درام به گونهای روایت میشود که بتواند این پیرنگ و مفاهیم برساخته آن را پررنگتر کرده و هرچقدر قصه پیش میرود این مفهوم گسترش یابد و ابعاد ملموستری به خود بگیرد. در این روایت کارگردان از اصل تضاد در شخصیت اصلی قصه یعنی حشمتخان با بازی خوب فرهاد آییش بهره میگیرد. به این معنی که قصه شخصی روایت میشود که از فوتبال منتفر است و اساسا شناختی درباره آن ندارد. در ادامه خواهیم دید همین حشمتخان به دلیل اتفاقهایی که برایش پیش میآید و ماجراهای عجیب و غریبی که سر راهش قرار میگیرد به سمت همان چیزی سوق پیدا میکند و درگیر آن میشود که از آن منتفر است.
در ضمن این قصه در ذات خود واجد این معنای انتقادی است که مدیریت فوتبال ما بویژه در سطح باشگاهها در اختیار کسانی است که هیچ شناخت و تخصصی درباره این ورزش ندارند و صرفا با نگاه اقتصادی و منافع مالی به سمت آن کشیده شدهاند. داستان از این قرار است که بزرگ خاندان سوری پس از مرگ، همه ثروت خودرا به برادرزادهاش حشمتخان میبخشد و حشمتخان و خانوادهاش که پیش از این یک زندگی معمولی داشتند، تصمیم میگیرند با خرید باشگاه ورزشی تحولی بزرگ در زندگی خود ایجاد کنند. بسط درام، بازنمایی ماجراهایی است که بهواسطه همین تصمیمگیری رخ میدهد. حشمتخان که از فوتبال و مناسبات آن منتفر است وقتی متوجه میشود فوتبال فقط یک بازی یا ورزش نیست و به عنوان یکی از سودآورترین صنایع شناخته میشود در این زمینه سرمایهگذاری میکند. این سرمایهگذاری اما تاثیرات سوئی بر فوتبال و مسائل حرفهای ـ ورزشی آن میگذارد که در نهایت به نفع این ورزش نیست. اگرچه ممکن است جیب افرادی مثل حشمتخان از منافع این ورزش پر شود، اما پیامدهای سوء و ضرر و زیان آن برای فوتبال است. امسال بعد از سریال در مسیر زایندهرود ساخته حسن فتحی ـ که فوتبال و اخلاق ورزشی را در ساختاری ملودرام روایت کرده بود ـ این دومین سریالی است که با محوریت فوتبال اما در قالب طنز ساخته میشود. همین سویه کمیک بودن قصه نیز موجب شده تا کلیت و لحن اثر نسبت به آثار قبلی سهیلیزاده متفاوت باشد و او نیز طنز را در سریالسازی تجربه کند.
یکی از امتیازات این سریال فارغ از اینکه بازیگران آن چگونه بازی کردهاند، انتخاب وترکیب آنهاست که تنوع خوبی در سریالهای طنز محسوب میشود و تکرار همان چیدمانهای آشنای طنز تلویزیونی است. در ضمن نوع طنز سریال
«سه، پنج، دو» را، هم میتوان طنز کلامی و شخصیت محور دانست و هم طنز موقعیت. ترکیب این دو شکل روایت با سوژه فوتبال و حواشی آن نیز بر جذابیت قصه افزوده است. اما نقطه تهدید سریال نیز برآمده ازهمین موقعیت است. به این معنی که سوژه اثر اقتضاء میکند مراقب لودگی و سطحینگری در روایت و پردازش قصه بود. حضور فرهاد آییش به عنوان بازیگر و شخصیت اصلی قصه تا حدود زیادی توانسته است از این ضعف جلوگیری کند. آشنایی و تسلط او برژانر کمدی و نقشهای متعددی که در این زمینه بازی کرده به این قوت دامن میزند. بار اصلی قصه نیز بر دوش او قرار دارد و از آنجا که وجوه طنز سریال، پررنگتر از ابعاد دیگر قصه است، تیپسازی آییش در شخصیت حشمت را میتوان پذیرفت.
«سه، پنج، دو» متاثر از خود فوتبال است و ماهیت آن روایت شناور دارد و از شخصیت تحرک به واسطه تعدد پلان و سکانسها بخوبی استفاده میکند. گویی کارگردان خواسته ساختار و کارکردهای تکنیکی فوتبال را در روایت این قصه مورد استفاده قرار دهد؛ قصهای که قرار است از طریق مدیوم تلویزیون و مدل سریال، روایتی بصری از فوتبال ارائه دهد که فصل مشترک این دو ایجاد سرگرمی و فراغت است. خوشبختانه تا اینجای کار از فوتبالیستهای واقعی در این سریال استفاده نشده تا قصه در دام برخی تمهیدات زرد ژورنالیستی ضایع نشود. اندکی باید صبر کرد تا قصه به نقطههای اوج دراماتیکی خود برسد تا بتوان عادلانهتر درباره آن قضاوت کرد.
سیدرضا صائمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم