شروینه شجری‌کهن / جام‌جم

کاریکاتوری از شیطان

بسیاری از فیلم‌های معروف و موفق دنیا از رمان‌ها و نثرهای ادبی اقتباس شده‌اند. گاهی منابعی که اقتباس از آنها صورت گرفته، پیش از ساخت فیلم مشهور بوده‌اند و گاهی فیلم باعث شده که نام منبع اولیه، روی زبان‌ها بیفتد. برای مثال فیلم فارست گامپ به کارگردانی رابرت زمکیس از روی رمانی به همین نام ساخته شده، ولی قبل از ساخت این فیلم، کتاب موفق نشده بود توجه زیادی را جلب کند.
کد خبر: ۴۱۴۴۸۹

یکی دیگر از انواع اقتباس که در سال‌های اخیر بیشتر مرسوم شده، به این صورت است که یک فیلم موفق یا فیلمی که درونمایه‌های تبدیل شدن به یک فیلم موفق را دارد، ولی پرداخت خوبی ندارد، دوباره به شکلی دیگر ساخته می‌شود. فیلم‌های کره‌ای و ژاپنی که بعدها نسخه هالیوودی آنها ساخته شد، از این دست هستند. البته همیشه این‌طور نیست که فیلم اول دارای ضعف‌های غیرقابل‌ چشمپوشی باشد، اما برای کسانی که آن را دوباره می‌سازند، این تصور وجود دارد که می‌توانند نمونه بهتری از آنچه بود ارائه دهند. اما در کشور ما بیشتر نوع دیگری از اقتباس صورت می‌گیرد. می‌دانیم یکی از مسائلی که باعث می‌شود یک فیلم هالیوودی موفق نتواند از شبکه‌های تلویزیون پخش شود، بی‌توجهی به مسائل اخلاقی است که در این فیلم‌ها موج می‌زند و گاهی چنان نقش تعیین‌کننده‌ای در فیلم دارند که با حذف شدن یا تغییر کردن دیالوگ‌ها یا بعضی از سکانس‌ها، ساختار فیلم آسیب جدی می‌بیند. بنابراین در حالی که بعضی از این فیلم‌ها دارای فیلمنامه‌های غنی و داستان‌های درگیرکننده هستند، همیشه از کنداکتور برنامه‌ها کنار گذاشته می‌شوند. در این شرایط یک راهکار منطقی این است که فیلمنامه با تغییراتی یک بار دیگر ساخته شود تا با فرهنگ ما هماهنگ شود. اما مهم‌ترین نکته این است فیلمی که انتخاب می‌شود، چه فیلمی باشد.

فیلم تلویزیونی «از آغاز تا آغاز»، بر پایه فیلم بحث‌برانگیز «وکیل‌مدافع شیطان» ساخته شده است. در این فیلم مانند نمونه هالیوودی آن می‌بینیم که وکیل جوان باهوشی که در کارش بسیار موفق است، توسط شخصی وسوسه می‌شود تا وکالت کارهای غیرقانونی یک شرکت خلافکار را به عهده بگیرد. در آخر داستان معلوم می‌شود شخصی که این پیشنهاد را داده بود، همان شیطان است که به شکل‌های مختلف وارد زندگی مرد جوان می‌شود. این خلاصه داستان مربوط به هر دو فیلم وکیل مدافع شیطان و نمونه ایرانی شده آن است. طبیعی است که در این حالت مقایسه‌ای بین این دو فیلم صورت بگیرد.

اگر بخواهیم از لحاظ ساختار از آغاز تا آغاز را با وکیل مدافع شیطان مقایسه کنیم به نتایج دلسردکننده‌ای می‌رسیم که مقصرش نه کارگردان است و نه تهیه‌کننده. مساله این است که در تلویزیون ما هزینه اندکی برای ساخت یک فیلم در نظر گرفته می‌شود و با آن مقدار هم نمی‌توان جادو کرد و فیلمی در سطح نمونه اصلی ساخت. اما این چیزی نیست که تازگی داشته باشد و دست‌اندرکاران تلویزیون و سینما از برخورد با چنین مانعی شگفت‌زده شوند و در عمل انجام شده قرار بگیرند. با این حساب این فیلمسازان هستند که باید آنقدر درایت داشته باشند تا بدانند کدام فیلم می‌تواند تبدیل به یک فیلم ایرانی شود و کدام نمی‌تواند. تقصیر دست‌اندرکاران این فیلم تنها این است که فیلم نامناسبی را انتخاب کرده‌اند تا ایرانی‌اش کنند. برای مثال یکی از نقاط اوج وکیل مدافع شیطان، بخش رازگشایی فیلم است. جایی که شیطان که در قالب رئیس شرکت پدیدار شده، ماهیت اصلی خودش را نشان می‌دهد و برای کارش دلیل می‌آورد. این رازگشایی کاملا از نمونه ایرانی حذف شده و باعث شده که به این نتیجه برسیم که وکیل جوان نیمه راه سرش به سنگ می‌خورد و هدایت می‌شود. در نتیجه شیطان موجودی ابله نشان داده شده که مدتی تلاش می‌کند وکیل جوان را از راه به در کند، بعد هم بی‌دلیل با عدم موفقیت روبه‌رو می‌شود، در حالی که وکیل مدافع شیطان، براساس یک تفکر مسیحی که قبل از دوره رنسانس رواج داشته ساخته شده که در آن تعریفی متفاوت ارائه می‌شود. با حذف کردن این تعاریف، اساس فیلمنامه به هم می‌ریزد و منطق بسیاری از اتفاقات و روابط زیر سوال می‌رود. برای مثال این سوال مطرح می‌شود که وقتی شیطان می‌تواند از وکیل جوان به راحتی در جهت منافع خودش استفاده کند، چه لزومی دارد که از دختری جوان و زیبا برای بر هم زدن اساس خانواده او استفاده کند؟ این روابط در وکیل مدافع شیطان قابل درک است، اما در این فیلم به صورتی غیر لازم گنجانده شده‌اند.

باید قبول کنیم یکی از دلایلی که باعث می‌شود وکیل مدافع شیطان فیلم مهمی باشد، این است که 2 بازیگر جوان و گرانقیمت، کیانو ریوز و چارلیز ثرون، در کنار بازیگر کارکشته و ارزشمند، آل‌پاچینو به ایفای نقش پرداخته‌اند. حضور هر کدام از اینها به نقش جان می‌دهد و به جذابیت نهایی فیلم کمک غیرقابل‌ انکاری می‌کند. بیننده وقتی می‌تواند ارزش نگاه‌های شیطانی آل‌پاچینو و حالت گیجی و تردید کیانو ریوز را درک کند که نمونه‌های دیگری از این بازی را دیده باشد. مثلا وقتی بازیگر جوان از آغاز تا آغاز حالت نامتعادل کیانوریوز را که با تعادل و تناسب ظاهری او در تضاد است طوری اجرا می‌کند که انگار از بهره هوشی پایینی برخوردار است و دیالوگ‌هایی که بر زبان بازیگر جاری است، برایش نامناسب به نظر می‌رسد.

به طور کل اقتباس از یک فیلم یا یک رمان فکر خوب و کار ارزشمندی است که در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است و جای خالی آن بخوبی دیده می‌شود. اما برای پر کردن این خلأ باید توجه کرد فیلمنامه‌ای که انتخاب می‌شود، این قابلیت را داشته باشد که بعد از تغییر، باز هم ارزش دیدن داشته باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها