بزن در رو

جریان انحرافی در ازدواج!

عرض شود که در اصل هر چیزی ممکن است به مرور زمان یک انشعاب و انحرافی به وجود آید که باید بموقع، مورد شناسایی، بررسی، ترتیب اثر و خنثی‌سازی قرار داده شود. پاره‌ای از این انحرافات محتمل و مورد نظر، ممکن است در ابتدای امر به قدری معمولی و پیش‌پاافتاده به نظر آید که اصلا به نظر نیاید؛ یعنی که از شدت وضوح دیده نشود. باید دل بخواهد تا دیده ببیند. «آنچه خواهد دلت همان بینی» شاخ و دم ندارد که!... خب همین است دیگر.
کد خبر: ۴۱۳۲۹۵

هاتف اصفهانی در تایید ما فرمودند:

«چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است، آن بینی»

منتهی کاملا مواظب باش

کآنچه من خواستم، همان بینی!

باری؛ چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید. مثلا من نمی‌دانم آیا تا به حال شده که به همین موضوع شیرین ازدواج که دهن هر کسی را آب می‌اندازد، آن‌گونه نگاه کنید که ما الان می‌خواهیم نگاه کنیم؟... می‌گویید چطور؟... عرض می‌کنیم چطور. ما اگر ریا نباشد، کارمان همین عرض کردن است و کلا، ما برای عرض کردن آمدیم.

بله، عرض می‌کردیم که در همین قضیه تاریخی ازدواج؛ چرا باید از همان ابتدای کار، بنا را بر دروغگویی گذاشت؟!... آن هم در روز روشن و در ملأعام!... چه کسی یا کسانی در طول تاریخ این سرزمین، دست‌اندرکار رواج این جریان انحرافی بوده‌اند که در جلسه رسمی و علنی مجلس عقد، وقتی که عاقد محترم از سرکار خانم عروس می‌پرسد که: «آیا من وکیلم شما را به عقد دائمی آقای فلان در بیاورم؟»؛ اطرافیان عروس در کمال لطافت و ظرافت پاسخ می‌دهند که:«عروس رفته گل بچینه!». و این در حالی است که همه، از خرد و کلان و زن و مرد، به چشم خودشان می‌بینند که عروس از جایش جم نخورده از ترس این که مبادا داماد در‌برود؛ تا چه رسد به این که دنبال چیدن گل رفته باشد که اساسا 2 اشکال عمده و اساسی و زیربنایی نیز بر آن وارد است:

1ـ از حیث ریخت‌شناسی: اشکال اول، مربوط به ریخت عروس است که با آن ظاهر از آرایشگاه در آمده، درست نیست اصلا که برود دنبال گل‌چینی، بدآموزی دارد. آمدیم و گشت از نامبرده سوال کرد که این چه وضعشه خواهرم؟!... خب حق دارند. شما باشید، نمی‌پرسید؟

2ـ از نظر چیدمان: چیدن گل، اساسا کار درستی نیست. در بوستان‌ها و گلستان‌های سطح شهر هم نوشتند که: لطفا از چیدن گل خودداری نمایید. پس چرا باید دعوت به کاری خلاف کرد؟ حداقل برای بچه‌هایی که در مجلس عروسی حضور دارند، بشدت بدآموزی دارد. کسی به گل شما دست‌بزند، خوشتان می‌آید؟

فلذا تا دیر نشده، بیایید جلوی این جریان انحرافی رواج دروغگویی در همان نخستین لحظات آغاز زندگی مشترک مورد نظر را بگیریم؛ آن هم در جایی که خانواده نشسته و آن هم نه یک بار، نه دو بار، که سه بار متمادی همین دروغ به اشکال مختلف و گوناگون تکرار شود. سهل‌انگاری تا کی؟...

بسته پیشنهادی: برای جلوگیری از این جریان انحرافی در ابتدای ازدواج که یک امر حسنه است؛ در پاسخ به این پرسش فلسفی ـ حقوقی عاقد که: «عروس خانم، آیا من وکیلم؟....»؛ اگر نمی‌خواهد عروس خانم بسرعت واریز یارانه‌ها، سریع «بله» را لو بدهد؛ عبارات و جملات پیشنهادی زیر، تقدیم حضور خانواده می‌شود. خصوصا آن دسته از خانواده‌هایی که عزیزی در آستانه رفتن به خانه بخت دارند.

1ـ عروس فعلا نمی‌خواهد بله بگوید.

2ـ عروس دارد به یارانه‌اش فکر می‌کند.

3ـ عروس دارد برای بله گفتن، کار کارشناسی انجام می‌دهد.

4ـ عروس قصد دارد هر سه بار بله گفتن را در هم ادغام کند.

5ـ عروس دارد کارت سوخت را بررسی می‌کند.

6ـ عروس، هندزفری توی گوشش هست، نمی‌شنود.

7ـ عروس، اعصاب ندارد.

8ـ عروس، فشارش افتاده.

9ـ عروس دارد با اجنه مشورت می‌کند.

10ـ ...... و قس علیهذا القیاس مع الفارق!

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها