در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاید دانستن این نکته برای شما نیز جالب باشد که تجربیات ذهنی و حرکتی ما از دنیای اطرافمان به طور اجتنابناپذیری به سمتی از بدن که به طور غالب از آن استفاده میکنیم بستگی دارد، برای مثال سمت غالب ما به صورت چشمگیری روی درک مفاهیم دنیای اطراف و دید ما نسبت به دیگران اثر میگذارد. پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که هر فرد، دنیا را از سمت غالب خویش میبیند و به این ترتیب طرز نگاه راست دستها و چپ دستها به دنیا 180 درجه متفاوت است. این در شرایطی است که دنیای ما بیشتر برای راست دستان ساخته شده است از طریقه پیچاندن یک پیچ گرفته تا طرز دست دادن و احترام گذاشتن در قوانین نظامی. بنابراین چپدستان برای زندگی در این دنیا باید حواس خود را بیشتر جمع کنند و بیشتر تلاش کنند تا بتوانند مثل راستدستان که قسمت بیشتر دنیا را تشکیل میدهند، زندگی کنند و با آنها تطابق پیدا کنند.
تفاوتهای راستدستان و چپدستان
محققان در بررسی ویژگیهای چپ دستان و راستدستان به این نتیجه رسیدند که چپ دستان خوبیهای دنیا را در سمت چپ و راست دستان در سمت راست میبینند به طوری که اگر از آنها بخواهیم افراد یا اشیاء را مرتب کنند، هر یک از آنها افراد و اشیاء دارای مفاهیم مثبت را در سمت غالب خود قرار میدهند و مفاهیم منفی را در سمت مقابل میگذارند. به علاوه آنها این نکته را به طور ناخودآگاه در مسائل دیگر نیز رعایت میکنند، مثلا چپدستان در نقاشیهای خود مفاهیم و تصاویر مثبت را در سمت چپ قرار میدهند و تصاویر منفی را در سمت راست میکشند و راستدستان کاملا عکس این عمل میکنند. به این ترتیب در مغز هریک از ما یک سیستم نمادی وجود دارد به طوری که راستدستها «راست» را نماد خوبی و «چپ» را نماد بدی میدانند، ولی سیستم نمادی چپدستها برخلاف این است. البته از آنجا که درصد بسیار بالایی از مردم در دنیا راستدست هستند در غالب نقاط دنیا راست نماد خوبی است و چپ نماد بدی محسوب میشود. جالب است که تعابیری مثل با کسی چپ افتادن و خواب زن چپ است و بسیاری از تعابیر دیگر که در ایران یا بسیاری از کشورهای دیگر استفاده میشود نیز نشانگر همین نماد است. هنوز هم در بسیاری از جاها کسی دوست ندارد فرزندش چپ دست باشد و به محض اطلاع از چپ دستی فرزند خود سعی در تغییر آن دارد.
اضافه بر این واقعیات چپدستها تفاوتهای بسیاری با راستدستان دارند. همانطور که میدانید سیستم دنیا براساس راستدستی است و مغز چپدستان برای تطابق با این سیستم باید بیشتر فعالیت کند و این یکی از عللی است که باعث میشود ذهن آنها خلاقتر باشد و در نتیجه چپدستان افراد باهوشتری به نظر برسند. افراد چپدست برای این که یاد بگیرند خود را همرنگ جماعت سازند، باید کنجکاوانه به اطراف خود دقت کنند و در این یادگیری فعال باشند تا احساس نقص نکنند و بتوانند مانند راستدستان از امکانات استفاده کنند که این خود باعث ایجاد ویژگی مثبت دیگری در آنها میشود که همان کنجکاوی و فعال بودن آنهاست. بعلاوه به خاطر فعال بودن مداوم ذهن، این افراد ذهنی مرورگر و خلاق دارند که باعث میشود به مسائل از ابعاد مختلف نگاه کنند. بعلاوه این افراد کمتر دچار مشکلات ذهنی میشوند و تصور بر این است که بیماریهایی از قبیل آلزایمر دیرتر به سراغ این افراد بیایند.
به دلایل نامعلوم تحقیقات نشان داده که افراد چپدست فشار خون و دمای بدن پایینتری دارند. افراد راستدست به این دلیل که در تمام طول روز از دست راست خود کار میکشند و تکیهشان در طول روز بر دست راستشان است در شب و وقت خواب دیگر حاضر نیستند به کتف راست خود فشار بیشتری بیاورند و بیشتر سعی میکنند روی سمت چپ خود بخوابند و از آنجا که قلب آدمی در سمت چپ قرار دارد، در این افراد تحت فشار قرار میگیرد، ولی افراد چپدست کمتر روی کتف چپ خود میخوابند و قلب آنها فشار کمتری را متحمل میشود.
این افراد احتمالا به این علت که از کودکی در حال یادگیری ایجاد تغییر در خود بودهاند، در بزرگسالی نیز به طور درونی بیشتر به دنبال تغییر خود هستند تا تغییر محیط اطرافشان و این باعث میشود با محیط پیرامون خود سازگاری بسیار بیشتری نسبت به راست دستان داشته باشند.
بنابراین به نظر میرسد این مطلب که چپدستان باید از کودکی با محیط اطرافشان تطابق پیدا کنند خیلی هم بد نیست و در کل باعث ایجاد خصایص مثبتی در آنها میشود.
تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که علاوه بر مسائلی که به طور اکتسابی در چپ دستان ایجاد شده است، این افراد از نظر آناتومیک و فیزیولوژیک نیز با راستدستان کمی تفاوت دارند که البته این تفاوت نیز بیشتر در مغز آنها دیده میشود.
علاوهبر مسائلی که به طور اکتسابی در چپ دستان وجود دارد، این افراد از نظر آناتومیک و فیزیولوژیک نیز با راستدستان کمی تفاوت دارند که البته این تفاوت بیشتر در مغز آنها دیده میشود
یکی از این تفاوتها ارتباطات میان دو نیمکره در افراد چپ دست است. این افراد به دلیل ارتباطهای زیادی که بین دو نیمکره مغز خود دارند، در استفاده بهینه از مغز خود موفقتر از راست دستان هستند و در انجام فعالیتهای خود بسیار سریعتر و بهتر از اغلب راستدستان عمل میکنند. این مساله باعث میشود آنها در زمینههایی مثل هنر و ورزش بهتر عمل کنند. بعلاوه دیده شده که افراد چپ دست هنگام زبانآموزی از هر دو نیمکره مغزشان استفاده میکنند، این در حالی است که راستدستان طی آموختن زبان فقط نیمکره راست را به کار میگیرند.
معمولا تجزیه و تحلیل اطلاعات بر عهده نیمکره چپ است، بنابراین در راستدستان اطلاعات هردو نیمه بدن باید به نیمکره چپ منتقل شود و از آنجا که دست غالب و به طور کلی گیرندههای محیطی غالب فرد راستدست معمولا در نیمه راست بدن است، اطلاعات وارده ابتدا به نیمکره راست رفته و سپس به نیمکره چپ منتقل میشود تا پردازشهای لازم روی آن صورت بگیرد و دستور مناسب برای واکنش صادر شود بدیهی است که مدتی طول میکشد تا این پروسه طی شود. در اغلب چپدستان نیز نیمکره چپ مسوول تجزیه و تحلیل دادههای حسگرهای محیطی است، بنابراین دیگر نیازی نیست که دادهها اول به نیمکره راست بروند و مستقیما به جایی میروند که پردازش میشوند با این اوصاف در زمان بسیار کوتاهتری دادهها پردازش شده و عکسالعمل فرد چپ دست بروز پیدا میکند.
علل چپ دستی چیست؟
علت اصلی چپ دستی مشخص نیست، ولی تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام شده است. در بعضی از این تحقیقات ژنی کشف شده است که تصور میشود مسوول ایجاد چپدستی در افراد است. این ژن باعث میشود نیمکره راست مغز کنترل سرعت و زبان را داشته و نیمکره چپ نیز مسوول درک و بروز احساسات در فرد باشد. نکته جالب این است که این تحقیقات نشان دادهاند در راستدستان که این ژن را ندارند نیمکرهها کاملا وظایف عکس این را بر عهده دارند.
برخی محققان نیز فضایی از مغز را کشف کردهاند که در تمایز دست غالب افراد نقش تعیینکنندهای دارد. این ناحیه در کورتکس آهیانه پسین قرار دارد که در طرحریزی حرکات فرد نقش آشکاری دارد. دانشمندان با استفاده از ابزار و با تداخل در امواج الکتریکی مغز، این بخش را در افراد مختلف بیاثر کردند. با بیاثرسازی این بخش از مغز ترجیح افراد در استفاده از یک دست کاملا تغییر میکرد به طوری که این بیاثرسازی در افراد راستدست باعث میشد آنها چپدست شوند و در چپدستان نیز نتیجه کاملا معکوسی را در بر داشت. بنابراین یکی از عواملی که میتواند نقش بسزایی در تعیین دست غالب داشته باشد، وراثت است ولی تنها عامل تعیینکننده نیست. از آنجا که نیمکره راست بچههای چپدست در دوران جنینی فعالیت بیشتری دارد بعلاوه اگر یکی از والدین به خصوص مادر چپ دست باشند، با احتمال بیشتری کودک آنها نیز چپدست میشود، این نظریه مطرح شده است. بسیاری از تحقیقات ثابت کردهاند که استفاده از دست چپ در چپ دستان کاملا غریضی است، چرا که افراد چپدستی که به دلایلی راستدست شدهاند، در بزرگسالی وقتی اختیار زندگی خویش را خود بر عهده میگیرند، مجددا از دست چپ خود به عنوان دست غالب استفاده میکنند.
عامل دیگری که نقش آن در تعیین دست غالب کودکان اثبات شده است، یادگیری است. کودک از همان دوران نوزادی به اطرافیان خود توجه دارد و در انجام کارهای خود از آنها تقلید میکند. در گرفتن قلم و نوشتن نیز به تقلید و تکرار دیدههای خود میپردازد. بعلاوه آدمی در هر سنی توانایی آموختن مهارتهای تازه با هر یک از دو دست خود میباشد بدون این که توجهی به دست غالب خود داشته باشد؛ البته این توانایی مثل هر توانایی ذهنی دیگر میتواند با افزایش سن دچار تغییر و کاهش شود.
یکی از عللی که در تعیین دست غالب اثر دارد، میتواند عوامل فرهنگی و اجتماعی باشد. اگر برعکس واقعیت موجود جوامع بیشتر از چپ دستی حمایت میکردند و چپ دستی زشت برشمرده نمیشد، مطمئنا تعداد افراد چپ دست خیلی بیشتر از اینها بود. همانطور که بسیاری از راستدستان از همان ابتدا راستدست نبودند و به خاطر مسائل اجتماعی راستدست شدهاند.
اصرار نکنید که تغییر کنند
حال اگر میخواهید کودکتان با دست راست یا شاید دست چپ خود بنویسد، لازم است این کار را براساس اصول درستی انجام دهید و سعی کنید به نکات زیر توجه داشته باشید تا فشار روحی زیادی متوجه کودک شما نشود. اول اینکه مطمئن شوید واقعا دست غالب کودکتان را درست تشخیص دادهاید، برای این کار شما میتوانید با کمک گرفتن از یک روانشناس و انجام آزمونهایی از چپ یا راست دست بودن کودکتان مطمئن شوید.
بهترین زمان برای تغییر دست غالب حدود 2 سالگی است، چراکه هر چه به سن کودک اضافه شود، او دیرتر و سختتر تن به یادگیری این مطلب میدهد که از کدام دست خود به عنوان دست غالب استفاده کند. بعلاوه توانایی کمتری برای تغییر عادات خود خواهد داشت.
بهتر است از اصرار زیاد در تغییر دست غالب کودکی که بشدت استفاده از یک دست خود را ترجیح میدهد بپرهیزید. اصرار بیش از حد در این مواقع باعث میشود کودک مضطربشده و دچار علائم عصبی مثل لکنت زبان شود؛ البته این علائم پایدار نیستند و بتدریج با گذشت زمان و برطرف شدن فشار روحی کودک از بین میروند. بعلاوه این اصرار روی رفتارهای کودک اثرات سوء میگذارد و ممکن است او را لجباز کند یا باعث ایجاد احساس حقارت یا گناه در وی شود یا همان طور که گفته شد، اختلالات عصبی در وی پدید بیاورد. از طرفی از آنجا که کودکان با تمرین و ممارست خیلی راحتتر میآموزند و تحمیل و فشار فقط آنها را به مقاومت وادار میسازد، به هیچ عنوان نباید از جبر و زور برای تغییر عادت بچهها استفاده کرد. تشویق کردن کودک شیوه بسیار خوبی است تا او را به همکاری بیشتر جلب کنید.
در ادامه به او در نوشتن و تمرین درست کمک کنید. کاغذ را همیشه مستقیم در مقابل وی قرار دهید. برای نوشتن بهتر است از مدادهای بلند استفاده نماید و در کودک چپدستی که میخواهید راستدست شود، انتهای مداد به سمت شانه راست کودک باشد و بالعکس. نگران تند نوشتن وی نباشید؛ چراکه او خود با تمرین بیشتر سرعتش را زیاد میکند. سعی کنید جهت تابش نور طوری باشد که کودک بتواند نوشتههای خود را ببیند.
چپ دستی از چه سنی بروز میکند؟
براساس تحقیقات انجام شده در مغز جنین انسان از همان ماههای آغازین زندگی در شکم مادر، یکی از نیمکرهها فعالیت بیشتری دارد و جنین نیز نیمه مقابل این نیمکره را بیشتر حرکت میدهد و به نظر این همان نیمکره غالب است که باعث بروز چپدستی یا راستدستی در نوزاد و کودک میشود. به این صورت که اگر فردی راستدست باشد نیمکره چپ مغز وی در دوران جنینی فعالتر بوده و بالعکس.
نوزاد انسان در بدو تولد یکسان دست محسوب میشود و از هیچیک از دستان خود به طور غالب استفاده نمیکند، یعنی درواقع نه راستدست است نه چپدست. ولی به مرور زمان و طی ماههای اول زندگی خود تمایل بیشتری در استفاده از یک دست نشان میدهد. جالب اینجاست که در 6 ماهگی اکثریت کودکان مجددا از هر دو دست خود به یک اندازه استفاده میکنند.
در اواخر سال اول زندگی کودک تمایل قابل توجهی در به کار بردن بیشتر یک دست از خود نشان میدهد، ولی برخی کودکان در طول سال دوم زندگی خود دست اصلی و غالب خود را با دست دیگر جابجا میکنند. در سالهای بعدی هم این اتفاق میافتد، ولی درصد کمتری از بچهها با گذشت هر سال تمایل به این تغییر را خواهند داشت و در نهایت در حدود 6 سالگی تقریبا به طور ثابت از یک دست خود استفاده میکنند و تا این سن براحتی نمیتوان تشخیص داد که کودک راست دست است یا چپ دست. به طور کلی بین 3 تا 5 سالگی، سالهای مهمی در تعیین ترجیح دستی در کودکان است و در صورت تمایل برای راست دست شدن کودک بهترین سنین برای تشویق کودک در استفاده از دست راست است.
فاطمه خداکرمی
منابع:Guldian
left handed world
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد