دلایل و عواقب گرایش جوان‌ها به شبکه‌های مجازی

بالا رفتن از نردبانی‌که نیست!

یادش بخیر! تا همین چند وقت پیش‌ها یک مثل کاربردی معروف و مرسوم بود که می‌گفت: یکی از راه‌های شناخت آدم‌ها، دوست‌ها و رفقایشان هستند. البته تاریخ مصرف این مثال چند سالی است که به انقضا رسیده، چون این روزها دنیای مجازی با فضاهای متنوع و متعددی که در دل خود دارد و هر روز هم به فراخور ذائقه مخاطبش به تعداد و تنوعش اضافه می‌شود، نه تنها جایگزین دوست، بلکه رقیب خانواده و اجتماع و بسیاری از اشخاص حقیقی دیگر هم شده است. سرعت نفوذ این تکنولوژی بین نسل جوان و نوجوان مساله‌ای است که ذهن روان‌شناسان، جامعه شناسان و والدین را به خود مشغول کرده است.
کد خبر: ۳۷۹۴۰۷

همزمان با همه‌گیر شدن یاهو و گوگل در سراسر دنیا، یک راه ارتباطی سریع و کم هزینه بین جوان‌هایی از ملیت‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت شکل گرفت. میلیون‌ها جوان و نوجوان این امکان را یافتند که در اتاق خود، پشت رایانه‌هایشان بنشینند و ساعت‌ها با هم گپ بزنند بی‌آن‌که مجبور باشند برای این گپ زدن مسیری را طی کنند یا هزینه هنگفتی بپردازند یا خود را ملزم به رعایت مسائل ادبی(!) و رفتاری کنند. از نظر جوان‌ها اهمیت این پاتوق‌های مجازی کمتر از نمونه‌های واقعی آن نیست. نوجوان‌ها برای یافتن دوست بیش از هر چیز دیگر، جلب اینترنت می‌شوند. آنها گروه‌های جدید می‌یابند، احساس تعلق می‌کنند، وارد جایی می‌شوند که دیگران آنها را می‌شناسند و می‌توانند از آن طریق، گروهی را انتخاب یا حتی خلق کنند. تکنولوژی فضای مجازی به لحاظ شیوه‌های تشکیل گروه، این امکان را برای آنها ایجاد می‌کند و نوجوان‌ها نیز از این مزیت استفاده می‌کنند چرا که پیوستن یا تشکیل یک گروه، اهمیت بسیاری در هویت در حال تکامل آنها دارد. آنها در این فضای مجازی برای هم لطیفه تعریف می‌کنند، بازی می‌کنند، از اوضاع و احوال اطرافشان شکایت می‌کنند، از یکدیگر حمایت می‌کنند و به هم راهکار ارائه می‌دهند. درست همان کاری که در زندگی واقعی انجام می‌دهند منتهی در شکلی بسیار وسیع و گسترده.

از توهم تا واقعیت

یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی که در روابط مجازی پیش می‌آید، در درجه اول سطحی و موقت بودن آنها و در مرتبه بعد غیر واقعی بودن آنهاست. کاربران یا حالا دیگر می‌توان گفت دوستان و رفقای مجازی، این امکان را دارند که هر وقت بخواهند، بدون خداحافظی و به جا گذاشتن هیچ رد پایی از خود، تنها با یک کلیک ماوس، فضا را ترک کنند. از طرفی در تحقیقاتی که توسط یک شرکت امنیتی انگلیسی انجام شده، مشخص شده که بیش از یک سوم افرادی که در سایت‌های دوست‌یابی عضو هستند، هویتی جعلی دارند و 45 درصد آنها نیز در مورد اطلاعات خصوصی خود مثل سن، جنسیت، میزان درآمد و... دروغ می‌گویند. نمی‌توان این واقعیت را کتمان کرد که وب‌سایت‌ها، گروه‌های پست‌الکترونیکی، وبلاگ‌ها، تالارهای گفت‌و‌گو و شبکه‌های اجتماعی دوستیابی، به دلیل ایجاد یک فضای فریبنده و مهیج، ارائه حجم وسیعی از اطلاعات در زمینه‌های مختلف، ایجاد لذت کشف، ورود و خروج آسان و فارغ از زمان و مکان مشخص و لطف گمنام بودن در این فضا، دلایلی را در اختیار جوان‌ها و نوجوان‌ها قرار می‌دهد که آنها را مجاب می‌کند تا روزانه ساعت‌ها وقت خود را پای اینترنت بگذرانند. قطعا یکی از دلایل شکاف بین نسل‌ها نیز در همین تفاوت لمس واقعیت و مجاز است. نوجوان‌ها امروز تمام دنیایشان، هیجاناتشان، اطلاعاتشان، ادبیاتشان، رفتارهایشان، ارزش‌هایشان، باورهایشان و... برگرفته از همین فضای مجازی است و وقتی وارد دنیای واقعی می‌شوند با مجموعه‌ای از تضادها روبه‌رو می‌شوند. بی‌شک خانواده تنها جایی است که با پاسخ دادن به سوال‌های درونی خاص دوران نوجوانی و اجازه شکل‌گیری یک هویت مستقل به فرزندانش، می‌تواند با پرکردن خلأ حضور خود، مانع از حضور نوجوانان و جوانان در فضاهای دروغین و شکل‌گیری نسلی با هویت کاذب شود.

اعتیاد از نوع مجازی

اغلب گمان می‌شود اعتیاد صرفا با مصرف مواد مخدر به وجود می‌آید و معتاد حکما باید قامتی خمیده، صورتی به هم ریخته، چشمانی خمار و سر و شکلی نافرم داشته باشد اما علم روان‌شناسی تایید می‌کند که گرایش بیش از حد معمول به یک رفتار نیز اعتیاد محسوب می‌شود. دکتر ابراهیم برزگری، استاد روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: خطر اعتیاد به شبکه‌های اینترنتی، امروزه بسیاری از نوجوان‌های ما را تهدید می‌کند، چرا که آمارها می‌گویند حدود 70 درصد جوانان زیر 28 سال در شهرهای بزرگ نه تنها اوقات فراغتشان، بلکه ساعات کاری و زندگی روزمره‌شان نیز در تالارهای گفت‌و‌گو می‌گذرد. این گرایش افراطی به شبکه‌های اینترنتی عواقب روحی، روانی و اجتماعی زیادی در بردارد.

دکتر برزگری که از معتادان اینترنتی با عنوان گرفتار در نت یاد می‌کند، درباره علائم این افراد می‌گوید: جدا از تغییر در سبک و سیاق فرهنگی و تزلزل در ارزش‌های اخلاقی جامعه که از پیامدهای استفاده نادرست از فضای مجازی است، این دسته از کاربران بعد از مدتی علائمی چون خستگی شدید، تغییر در ساعات خواب، کاهش اشتها، افت ظاهری و بهداشتی، نافرمانی و عصیان، درونگرایی، افسردگی و... از خود نشان می‌دهند.

به گفته دکتر برزگری، بخش هشداردهنده ماجرا اینجاست که بیشتر والدین از آنجا که گمان می‌کنند فرزندانشان با استفاده از رایانه به انجام تکالیف درسی می‌پردازند، از این حقیقت آگاه نمی‌شوند. او همچنین اولین و آخرین راه‌حل برای ممانعت از ابتلا به این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی را خانواده می‌داند، چراکه هدف نوجوان‌های امروز از جست‌و‌جو در صفحات وب، یافتن مفری است برای رهایی از فشارهای خانوادگی یا جایگاهی برای پر کردن خلأهای عاطفی که اگر این دو مشکل به شکل متعادل برطرف شود، دیگر دلیلی برای فاصله گرفتن نوجوان‌ها از دنیای واقعی و ساختن بنایی سست در یک دنیای خیالی و مجازی باقی نمی‌ماند.

آن روی سکه!

محمدصالح مفتاح، جوان 25 ساله و دانشجوی فوق‌لیسانس حقوق است که از سال 82 تاکنون فعالیتش را در شبکه‌های مجازی به طور جدی و گسترده با وبلاگ‌نویسی آغاز کرده و امروز با تشکیل یک گروه بزرگ، از همین طریق توانسته اقدامات موثری را در شبکه‌های اجتماعی به انجام برساند. او و دوستان مجازی‌اش با آپ کردن وبلاگ‌هایشان، راه‌اندازی یک سایت، مطالعه وبلاگ‌های دیگر، انتخاب مطالب ارزشمند و اخلاقی، تولید محتوای مثبت و تحلیل فضاهای مجازی، سعی در توزیع این مطالب در سایر شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، توئیتر، گوگل ریدر و... دارند تا کاربران بیشتری بتوانند از آن مطالب بهره‌‌مند شوند. مفتاح یکی از شروطشان را فعالیت مستقل و داوطلبانه و متعلق نبودن به هیچ ارگان یا حزب می‌داند. او می‌گوید: «ما بعد از 7 سال فعالیت در فضای مجازی توانستیم حلقه مفقوده تولید و مصرف را پیدا کنیم و با شناسایی استعدادها و همکاری جمعی از دانشجویان دانشگاه شریف و تهران و جذب 40 تشکل از سراسر دنیا، به تولید و توزیع مطالبی بپردازیم که متناسب با اخلاق و رفتار و فرهنگ ما باشد تا مغلوب جنگ رسانه‌ای نشویم.»

مفتاح که جدا از تحصیل و کار روزانه‌اش، در روز 5 تا 6 ساعت از وقتش را پای اینترنت می‌گذراند، درباره تفاوت‌های استفاده از فضای مجازی می‌گوید: «به نظر می‌رسد در دوره حاضر با ظهور اینترنت، با پدیده جدیدی روبه‌رو هستیم که فضای جدیدی را نیز ایجاد کرده است. این فضای جدید برای نسل جوان ما می‌تواند هم تهدید و هم فرصت تلقی شود. باید با یک نگاه متعادل تلاش کرد تا معرفی و تصویر درستی از این فضا داشته باشیم و این اصلی‌ترین دغدغه و هدف ما تا به امروز بوده است.»

مرسده بابایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها