مخاطب کودک و نوجوان ویژه‌ است
رونمایی از دو کتاب انتشارات مهرک

مخاطب کودک و نوجوان ویژه‌ است

با مهدی چناری شاعر‌جوانی که معتقد است‌ نوآوری‌های سلیقه‌ای‌، غزل را به بیراهه می‌برد

در‌ دسترس ‌نیستی ‌عزیزم

مثل شعرهایش صمیمی و از نسل شاعرانی است که همچنان به اصالت غزل پایبند است. مهدی چناری که مسیر شاعری را از دهه 70 آغاز کرده متولد ایلام است. او در مدت کوتاهی توانست به شاعری نام‌آشنا در میان چهره‌های شاخص غزل معاصر تبدیل شود. از او 7 مجموعه شعر تاکنون به چاپ رسیده و مجموعه گزیده غزل‌هایش با عنوان «نوشا انار دارد» به زودی به دست دوستداران شعر خواهد رسید. مهدی چناری، برادر دو شهید است و در کنگره‌های گوناگون ادبی ازجمله کنگره شعر دفاع مقدس و شعر فجر آثار درخور توجهی ارائه کرده و علاوه بر شعر در عرصه نقد ادبی و فعالیت‌های مطبوعاتی نیز حضور داشته و دارد.
کد خبر: ۳۶۶۱۷۶

چطور شد به سراغ شعر رفتید؟

دوران راهنمایی معلمی داشتیم که به شعر علاقه‌مند بود و ما را هم به آن علاقه‌مند کرد.

مرحوم علی‌اکبر حیات‌غیبی با این که معلم درس حرفه‌وفن بود، اما همیشه 10 دقیقه آخر کلاس برایمان شعر می‌خواند. شاید اولین شعرهای جذابی که شنیدم از زبان ایشان بود. سر کلاس ایشان کم‌کم به شعر علاقه‌مند شدم و شروع کردم به خواندن شعر شاعران و آرام ‌آرام شعر گفتن.

مشوق‌تان برای شعر چه کسی بود؟

آقای عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه‌سرای موفق کشورمان اولین مشوق جدی من بودند که همین جا به ایشان ادای احترام می‌کنم.

تازه یکی، ‌دو سال بود که شعر می‌گفتم، آقای کاکایی من و یکی دیگر از دوستانم را به عنوان استعدادهای برتر شعر جوان به کنگره شعر بهاران معرفی کرد. این کار به حدی تشویق‌مان کرد که پس از آن شعر گفتن را به طور جدی دنبال کردم.

شعر گفتن را به طور جدی از چه زمانی شروع کردید؟

از سال 69 شروع کردم، اما کار حرفه‌ایم بیشتر از اواسط دهه 70 شروع شد.

و اولین شعری که گفتید؟

اولین شعرم یک چهارپاره بود که زمستان سال 67 گفتم، اما الان آن را به خاطر ندارم.

اولین مجموعه شعرتان؟

«عاشورا یعنی تنهایی» که یک مجموعه شعر نوجوان است، اولین مجموعه‌ای بود که سال 82 به چاپ رساندم.

شعر امروز جوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه بیشتر آن را دچار بیراهه و کژراهه می‌بینم تا رشد و پیشرفت و این یک نظر شخصی نیست بلکه یک واقعیت است.

چرا؟

ببینید غزلسراها به دو دسته تقسیم می‌شوند: یک دسته کسانی هستند که به همان اسلوب اولیه غزل معتقد و پایبندند، به عبارتی ادامه‌دهنده سبک مرحوم منزوی هستند که من خودم را جزو این گروه می‌دانم؛ گروه دوم، کسانی هستند که دست به یک نوآوری سلیقه‌ای زدند که این نوآوری کار چندان درست و مناسبی نیست. این شاعران جوان که نسبت به بقیه چند سالی بیشتر کار کرده‌اند خصوصا در شعر کلاسیک، تجربیات ناقص خود را به‌عنوان یک اصل خدشه‌ناپذیر، اعلام و به نوعی دست به یک نوآوری زدند.

متاسفانه این گروه، عده‌ای از شاعران جوان‌تر را که دانشی در این زمینه نداشتند به دنبال خود کشیده و آنها را به بی‌راهه کشاندند.

یکی از آخرین کارهای شما منظومه کمیل است؛ انگیزه‌تان از به نظم در آوردن دعای کمیل چه بود؟

خب، شاید انگیزه‌های شخصی یکی از دلایل آن باشد؛ انگیزه‌ای مثل ادای دین به این هنر و ادای نوعی زکات فرهنگی هنری برای این موهبت بزرگ الهی (شاعری) که پروردگار نصیبم کرده است. همچنین علاقه‌ای که به این دعا دارم؛ دعای کمیل به نظر من یک کتاب خداشناسی از دیدگاه مولی‌الموحدین حضرت علی(ع) است که ظرفیت‌ها و ویژگی‌های شاعرانگی بالایی دارد همچون بقیه آثاری که از ایشان سراغ داریم و من از بچگی با این دعا محشور بودم. لذا به خاطر این دو مهم، همیشه دلم می‌خواست کار زیبا و مناسبی در این زمینه انجام دهم.

جدا از این انگیزه‌های شخصی، مشاهده کارهای عمدتا نازل و سطح پایین ـ از نظر ارزش‌های ادبی ـ همیشه از یک سو موجب تاسف و از سویی دیگر عامل حرکت و تکاپوی ذوقی و ادبی‌ من بوده است. طبیعتا اگر چنین خلأای را در این زمینه احساس نمی‌کردم و چنانچه کارهایی در سطح بالا و دارای ویژگی‌های بارز شعری در این زمینه انجام شده بود، هرگز دست به قلم نمی‌بردم.

آیا کار در زمینه‌های قدسی و آیینی محدودیت‌هایی هم به دنبال دارد؟

بله، حتما. چون این کار کلام مولاعلی است اولین محدودیت دلهره‌ برای وارد شدن به این عرصه است و این که آیا می‌توان ضمن انتقال معنا و مفهوم دعا، یک اجرای هنری ادبی بالایی از آن داشت یا نه؟

از آنجا که حساسیت روی مفاهیم قدسی بالاست و کسی که می‌خواهد این کار را انجام دهد باید علاوه بر داشتن ویژگی‌ها و مهارت‌های ادبی، وسواس خاصی در انتقال درست معنا و حس و حال دعا داشته باشد که همه اینها به سختی کار می‌افزاید. دومین محدودیتی که تا حدی دست شاعر را می‌بندد وزن کار است؛ چرا که قرار است مفاهیم در یک قالب از پیش تعیین شده کلاسیک گنجانیده شود.

شما چطور از این محدودیت‌ها به سلامت گذشتید؟

محدودیت اول شاید به خاطر علاقه‌ام به این دعا و همین‌طور حضرت علی(ع)‌ و این‌که همیشه می‌خواستم در این زمینه کاری بکنم و با توسل و استعانت از خودشان تا حدی برطرف شد و درباره محدودیت‌های اجرایی هم این اتفاق برای من به صورت جوششی افتاد نه کوششی. اگر ریا نباشد باید بگویم حس و حال دعا و همین‌طور انتقال آن در قالب شعر در من ایجاد شد و مثل یک میوه در من رسید و افتاد. اولین شب قدر این اتفاق رویش و جوانه زدن شروع شد و تا عید فطر ادامه داشت و بعد از وقفه‌ای چند ماهه در ایام میلاد امام رضا(ع)‌ به پایان رسید که در مجموع کمتر از یک ماه بود. نه این‌که بگویم الهام شد، اما شاید غیر از این هم نبود.

وزن این مجموعه چهار رکنی و بلند است آیا فکر نمی‌کنید برای اثرگذاری بیشتر، بهتر بود از وزن کوتاه‌تری مثلا سه رکنی استفاده می‌کردید؟ یا این‌که هدف خاصی از انتخاب این وزن داشتید؟

اصراری برای انتخاب وزن مشخصی نداشتم، به نوعی می‌توان گفت وزن با محتوا درگیر است و هر محتوایی معمولا وزن متناسب با خودش را انتخاب می‌کند و شاعر چنان تاثیری در انتخاب وزن ندارد. از آنجا که وزن چهار رکنی آهنگ و فخامت خاصی دارد حس کردم باید با محتوای کار متناسب باید باشد. وزن این کار مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن است که با محتوا گره خورده است. البته وزن‌های دیگر را امتحان نکردم، اما به نظرم آمد این وزن بیشتر می‌تواند با محتوا جور در بیاید، در حالی‌که وزن سه رکنی مجال کمتری برای انتقال معنا و محتوا دارد و پیش از این‌که بخواهم به تاثیرگذاری آن فکر کنم به نظرم پیام با آن کامل و مناسب منتقل نمی‌شد.

حجم کار چقدر است، در چه قالبی سروده شده و استقبال از آن چه‌طور بوده است؟

این مجموعه 210 بیت است که در قالب غزل‌ مثنوی سروده شده است. کار را ابتدا با مثنوی شروع کردم و به اقتضای مقال به غزل تبدیل شده است. این اولین‌باری است که یک متن آیینی به غزل روایت می‌شود. این اثر در طول کمتر از 6‌ماه به چاپ سوم رسید.

وضعیت حمایت از کارهای ارزشی چه‌طور است؟ شما برای این کار حمایت شدید یا نه؟

متاسفانه در این عرصه هم مانند برخی عرصه‌های دیگر، برخوردها سلیقه‌ای است و حمایت‌ها هم سلیقه‌ای انجام می‌شود. هر چند در بعضی سازمان‌ها و ادارات این کار نظام‌مند شده، اما در مجموع راضی‌کننده نیست. یعنی اگر شما یک اثر ارزشی برجسته ارائه کنید کسی برای حمایت، تقدیر یا ارائه تسهیلات برای چاپ‌های بعدی به سراغ شما نمی‌آید. در مورد خودم تنها کسی که از من حمایت کرد مدیر کل ارشاد خراسان شمالی بود که از جانبازان دفاع مقدس و یکی از دوستان فرهنگی ماست. آقای محمدرضا سوقندی هزینه چاپ اول اثر را به صورت وام و پیش‌خرید قسمتی از تیراژ کتاب تامین کردند که همین جا از ایشان تشکر می‌کنم.

و در پایان آیا علاقه‌مندان به کارهای شما، منتظر کار تازه‌ای از شما باشند یا نه؟

«نوشا انار دارد» گزیده‌ای از غزل‌های عاشقانه و اجتماعی‌ام است که در دست چاپ بوده و به‌زودی توسط نشر افراز به بازار کتاب عرضه خواهد شد. همچنین چاپ سوم مجموعه شعر اس‌ام‌اسی «در دسترس نیستی عزیزم» و چاپ دوم مجموعه شعر نوجوان «خرس قطبی شاعر» نیز همین روزها به بازار می‌آید.

فاطمه مرادزاده

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها