سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در این سال کشورهای مختلف جهان سعی کردند تا از این فرصت بهترین بهره را ببرند و علاوه بر فعالیتهای حرفهای در این زمینه از این فرصت برای ترویج نجوم در میان عامه مردم استفاده کنند. ترویجی که به گفته برخی از کارشناسان، نتیجهاش رشد و ارتقای عمومی علم در کشور میشود. کشور ما با تجربه برگزاری 2 سال جهانی ریاضیات و فیزیک به استقبال این سال رفت و اگرچه تعدد فعالیتهای صورت گرفته در این سال فوقالعاده چشمگیر بود، اما واقعیت این است که این فهرست بلند بالا یا شامل برنامههایی میشد که هر ساله برگزار میشد و امسال تنها رنگ و بوی سال جهانی گرفته بود (مانند برنامههایی چون روز نجوم، فضا، شب یوری، باشگاههای نجوم ماهیانه در شهرهای مختلف یا مسابقات رصدی مسیه و صوفی) یا اینکه از سوی افرادی مستقل پیگیری شده بود (مانند پروژه جهان در شب، پروژه صلح ستارگان، برنامه تلویزیونی آسمان شب یا برنامههایی مانند 100 ساعت نجوم و شبهای گالیلهای) در این بین جای خالی حضور عالیترین نهاد علمی ساماندهنده نجوم کشور (انجمن نجوم ایران) و ستادی که قرار بود برای این مناسبت تشکیل شود باعث شد تا با پایان این سال بسیاری از افراد افسوس فرصت طلایی ترویج علم در ایران را بخورند.
این موارد در کنار داستان هیجانانگیز ساخت رصدخانه ملی و وضعیت گذشته و حال نجوم ایران، باعث شد پای صحبت دکتر جمشید قنبری، رئیس انجمن نجوم ایران و استاد دانشگاه فردوسی مشهد بنشینیم.
همیشه شنیدهایم که ایران و ایرانی دستی در نجوم و رصدخانههایی با تعداد بسیاری زیادی منجم داشته است؛ پس چرا وضعیت کنونی نجوم ما اینچنین است؟
اما در کل باید گفت که نجوم زمینهای تاریخی در کل دنیا دارد. اگر به گذشته خیلی قدیمی نجوم برگردیم عملا آنچه در نجوم اتفاق میافتاده بیشتر بهصورت مشاهده و کشف اجرام آسمانی بوده است و اینکه آیا این اجرام جدید هستند یا خیر و نیز یکسری اندازهگیریهایی که بیشتر مربوط به فاصله بوده است. اصولا این بحث را تحت عنوان نجوم کروی میشناسند. اساسا مهد نجوم در شرق بوده و ایران هم یکی از کشورهایی است که تمدنی قوی در این زمینه داشته است؛ بخصوص در قرنهای اول و دوم و سوم هجری که دانشمندان ایرانی در این زمینه کارهای زیادی کردهاند. البته مقداری از کارهای آنها هم متاثر از نجوم گذشتهتری بوده که در یونان وجود داشته است و نهایتا هم منجر به کارهای عمدهای چون تهیه بعضی اطلسها یا جدولهای نجومی شده که در آن زمان در نوع خود بینظیر بوده است و هنوز هم از آنها به عنوان مرجع استفاده میشود.
آنچه ذکر شد یک مقطع تاریخی خیلی قدیمی در زمینه نجوم است. نجوم از زمان گالیله به اینطرف وارد دوره جدیدی میشود چون در این دوران وسایلی جدید و تلسکوپهای شکستی و انعکاسی ساخته شد و بشر دیگر اکتفا به چشم خود یا بعضی ابزارهای ساده گذشته برای دیدن اجرام آسمانی نمیکرد. در این دوران یواشیواش فیزیک جدید ظاهر شد و این علم جدید بود که به کمک نجوم آمد و وسایل و ابزاری تازهتر را برای آن به ارمغان آورد. درواقع باید گفت که نجوم عملا تبلور بیرونی فیزیک شد و دیگر از ساختاری که صرفا به سنجیدن فاصلهها میپرداخت خارج شد. حال باید دید کشور ما در این زمینه یعنی در زمینه فیزیک جدید چه حرفهایی داشته است؟ باید گفت که ایران در این زمینه عملا ضعیف بوده و فیزیک جدید در کشور ما حرف زیادی نداشته است. نجوم قدیم راجع به ساخت و سازها و ساختارها و خصوصیات دینامیکی اجسام کار نمیکرده است و عمده کارش در حد مکانیابی بوده و به ابزار خیلی دقیق امروزی نیاز نداشته است و به همین دلیل توانسته پیشرفت زیادی داشته باشد پس باید این فاز جدید را کاملا از فاز اول تفکیک کرد.
اما در فاز دوم باید گفت که در ایران هیچ ردپایی از رصدخانهای بزرگ که بتواند کاری اساسی انجام دهد دیده نمیشود. هرچه که هست مربوط به زمان خواجهنصیر و خاص آن دوران بوده است و به درد این زمان نمیخورد. در شرایط فعلی عملا رصدخانهای نیاز است که امکانات جنبی خیلی زیادی داشته باشد؛ امکاناتی مثل طیفسنج، فتومتر یا سیسیدی که فیزیک جدید به مردم عرضه کرده است و چون در کشور موجود نیست رصدخانهها نمیتوانند کار خاصی انجام دهند. در کشور ما رصدخانههای کوچک وجود دارد اما قاعدتا امکان کار اساسی با آنها نیست مثل رصدخانه شیراز یا رصدخانه تبریز که کارهایی در حد مطالعه اجسام دوتایی انجام میدهند و حتی نمیتوانند کارهای طیفسنجی هم بکنند. امکاناتی که در نجوم به کار میرود بسیار پرهزینه است و از طرف دیگر نجوم کاربرد صنعتی ندارد و باید گفت علمی ـ بنیادی است و در علوم بنیادی هم سرمایهگذاری بخش خصوصی در دنیا بسیار نادر است مگر اینکه آدمی بسیار پولدار و عاشق علم و نجوم باشد و بخواهد کاری بکند. مثلا در آمریکا رصدخانههایی هستند که توسط آدمهای بسیار متمول ساخته شدهاند و به نام خودشان هم ثبت شده است.
اما اینکه گفته میشود در فلان جا این تعداد منجم داشتهایم به زمان حال برنمیگردد. بله، رصدخانه مراغه در زمان خودش منجمان زیادی داشت یا رصدخانه سمرقند که به قرنها پیش برمیگردد. آنچه در زمان حال موجود است، بسیار کوچک و اندک است و اگر یک دانشجوی ارشد یا دکتری ما بخواهد کار مشاهدهای اساسی انجام دهد باید حتما راهی خارج از کشور شود.
کار در زمینه نجوم تئوری چطور است؟ آیا این زمینه هم امکانات خاصی را میطلبد؟
هر کدام از این بخشهای علم چه تجربی و چه تئوری مشکلات خاص خود را دارد. در بخش تجربی شما به ابزار و وسایل خاصی نیازمندید تا بتوانید کار را شروع کنید. در بخش تئوری هم افراد متبحری نیاز دارید. اگر افرادش پیدا شوند به دنبالش نیاز به امکانات کتابخانهای و اینترنت هم هست تا بتوان از مراجع و منابع موجود در دنیا استفاده کرد و احیانا کارهای شبیهسازی که نیاز به کامپیوترهای با سرعت بالا دارد که باز یکی از ابزارهایی است که در کشور ما به علت تحریم از یک مرزی به آنطرفش موجود نیست. اما در کل باید گفت که کار در زمینه نظری نه تنها در نجوم بلکه در هر شاخهای از علم میسرتر است.
آیا تعداد کسانی را که در ایران در زمینه نجوم نظری کار میکنند در مقایسه با سایر علوم کافی میدانید؟
در واقع باید گفت اگر جهش خوبی در زمینه نجوم، بهطورخاص، اتفاق افتاده باشد به سالهای بعد از 1368 برمیگردد چون دانشگاههای کشورمان تحصیلات تکمیلی نجوم را در دامن دپارتمانهای فیزیک راهاندازی کردند. ارتباط نجوم با فیزیک بسیار نزدیک و زیاد است و قاعدتا این شاخه به یکی از گرایشهای تخصصی در فیزیک تبدیل شد. ابتدا کارشناسی ارشد و پس از آن در اواسط دهه 70 دوره دکتری نجوم هم در دپارتمانهای فیزیک کشورمان راه افتاد. الان اکثر دانشگاههای بزرگ کشور دوره دکتری را دارند و دانشگاههای کوچکتر هم دوره کارشناسی ارشد آن را دایر کردهاند. خب بهطور طبیعی از سال 68 به این طرف تعدادی هم فارغالتحصیل شدهاند منتها این تعداد به نسبت، اعضای هیات علمی بودند که در آن سالها وجود داشتند و طبیعی است که تعداد متخصصان حرفهای نجوم در مقایسه با سایر شاخههای فیزیک کم بود پس میزان تربیتشدهها هم در این فاصله زمانی به آن تعداد نبوده است. ولی با این حال با تعداد موجود میزان خروجی خوب بوده است. اما اگر بخواهیم آن را با تعداد شاخههای دیگر فیزیک بسنجیم باید گفت که هم در داخل کشور و هم با توجه به نرمی که در دنیا وجود دارد، بسیار کم است. گرچه همین تعداد کم میزان فعالیتشان و خروجی علمی و تولید آنها در سطح داخلی و بینالمللی بسیار خوب بوده است و اگر بخواهیم درصدی نگاه کنیم نسبت به افراد شاخههای دیگر، مقالات و کارهای علمی بیشتری داشتهاند به همین دلیل از سال 70 کنفرانسهای سالانه نجوم را راهاندازی کردیم و از تعداد اندک مقالات به سمتی سوق یافت که حالا سالی 2 کنفرانس برگزار میکنیم. البته این تعداد در سال جهانی نجوم به 4 کنفرانس تبدیل شد که نشاندهنده خوب بودن فعالیت علمی این افراد است. به طور خلاصه باید گفت از لحاظ درصدی خیلی خوب بودهایم اما از نظر جمعیتی طبیعی است که کمتر بودهایم.
پس میزان چاپ مقالات را امیدوار کننده میدانید؛ آیا میزان علاقه افراد هم نسبت به این حوزه علمی زیاد است؟
نجوم علمی است که سوای دیگر شاخههای علم، 2 دسته از انسانها به آن گرایش پیدا میکنند. یک عده افراد عامه جامعه هستند و به صورت غیرحرفهای کار میکنند. این افراد همان آماتورها هستند. در صورتی که در شاخههای دیگر علم اینطور نیست و مثلا به ندرت چنین اتفاقی در شیمی آلی یا ذرات بنیادی در بین افراد عامه جامعه میافتد و فقط افراد حرفهای به آنها علاقهمندند. نجوم اینطور نیست چون انسان همیشه کوچکترین تلسکوپ که چشمهایش هستند را همراهش دارد و دنیا را با آن میبیند پس قشر متنوعی از انسانها با سنین و تحصیلات و شغلهای مختلف علاقه دارند که ببینند چه اتفاقهایی میافتد. یک عده هم هستند که دوست دارند بهطور فیزیکی پاسخ بگیرند و حرفهای میشوند. جایگاه حرفهایها در دانشگاههاست و به اندازه گنجایش دانشگاهها نیرو میگیرد. یادم هست که در حدود 10 تا 12 سال پیش که ما در انجمن نجوم ایران شاخه آماتوری را راهاندازی کردیم تعداد آماتورهای کشورمان خیلی زیاد نبود اما طبق برآوردی که در سال جهانی نجوم از تعداد آماتورها داشتیم رقم به 15-14 هزار نفر رسیده است. این افراد از هر رنج سنی و با هر تحصیلاتی و رشتهای هستند که نشان میدهد نگاه جامعه به نجوم با علوم دیگر متفاوت است. بخش غیرحرفهای در کشور خیلی خوب رشد کرد چون محدودیتی نداشت و امکانات زیادی نمیخواست. در ضمن شرایطی که شاخه آماتوری انجمن مهیا کرده بود هم سبب شد کارهای مختلفی طی سال انجام شود و کششهای زیادی برای افراد ایجاد شود. همراه با این اقدامات، مجله نجوم هم نقش مهمی داشت و توانست جامعه آماتوری را خیلی گستردهتر کند. به جرات میتوان گفت که جمعیت آماتوری در ایران به نسبت خیلی از کشورها درصد خیلی بالایی دارد. این را آماتورهای قدیمی که از کشورهای دیگر به ایران آمدهاند هم تایید کردهاند. آنها حتی از تیراژ بالای مجله نجوم هم تعجب میکنند؛ تیراژی که بیانکننده میزان علاقه آماتورها در ایران است.
البته رشد حرفهای در کشور ما دارای محدودیتهای خاص خودش هست که نمیتواند به اندازه کافی رشد کند. من فکر میکنم جمعیت آماتوری و حرفهای در کشور ما رویهمرفته رشد خوبی داشته است. مطمئنا رشدش از شاخههای دیگر علم بیشتر بوده است چون شاخه آماتوری آن خوب رشد کرده است.
براساس اعلامهای اولیه قرار بود سال گذشته رصدخانه ملی ایران شروع به کار کند اما هنوز خبری از راهاندازی آن نیست. علت تاخیر چه بوده است و در صورت راه افتادن آیا میتواند به اهداف از پیش تعیین شدهاش برسد؟
ساخت یک رصدخانه صرفا منوط به ساختمان آن نیست. برای این کار تلسکوپ و ابزاری نیاز است که مجموعه آن بهقدری پرهزینه است که مجبورید در قسمت اول که مکانیابی است خیلی دقت کنید. در حال حاضر بزرگترین تلسکوپی که در دنیا وجود دارد یک تلسکوپ 20 متری است. برای اینکه بتوان یک تلسکوپ 50 متری ساخت هم نیاز به همکاری چند کشور است. منظورم این است که این کار خیلی هزینهبر است و از عهده یک کشور به تنهایی برنمیآید و منطقی هم نیست که تمام هزینههای علمیاش را روی ساخت یک تلسکوپ متمرکز کند. با چنین شرایطی برای کشور ما هم که اولین باری است میخواهد چنین کاری انجام دهد عملی نیست که از ابتدا روی پله آخر برود چون هم هزینه بالاست و هم آدم منجم حرفهای در زمینه کار عملی نداریم. پس باید به موازات این کار نیرو هم تربیت کرد تا بتواند با ابزار و تجهیزات کار کند. با در نظر گرفتن تمامی این شرایط برآوردها نشان داد که باید رصدخانه ملی با یک تلسکوپ 3 متری داشته باشیم. اگر طراحی این تلسکوپ خوب باشد میتوانیم با آن مجموعه شمسی و خارج آن و کهکشانها و تا فواصلی از کیهان را ببینیم. در این فرآیند قدم اول یافتن مکانی مناسب است که ممکن است چند سال طول بکشد. این اتفاق افتاد و ظرف 4ـ 3 سال گذشته گروههایی روی این موضوع کار کردند و تقریبا جای آن مشخص شد. مکانی که برای این منظور پیشبینی شده است جایی در ارتفاعات بین کاشان و اصفهان است. قدم بعدی این است که از تکنولوژی ساخت تلسکوپ که در دنیا معدود است استفاده کنیم و سفارش تلسکوپ خود را به آنها بدهیم. از سفارش تا زمان تحویل هم ممکن است چند سالی طول بکشد. در نتیجه باید فکر کرد که هنوز چند سال دیگر طول خواهد کشید ولی امیدواریم پیشبینیها درست از آب درآید. امیدواریم این طرح که یک طرح ملی است تا انتها برود و راهاندازی شود. با این رصدخانه که در خاورمیانه بینظیر است میتوان به کارهای کل دنیا در زمینه نجوم کمک کرد. کشورهای پیشرفته هم استقبال خوبی از این طرح داشتهاند.
متولی این رصدخانه کیست؟
در شرایط فعلی آی.پی.ام است و وزارت علوم آن را در اختیار آنها گذاشته است که با همکاری جامعه نجوم حرفهای کشور بتوانند آن را به سرانجام برسانند.
شما به عنوان رئیس انجمن نجوم ایران، آیا فعالیتهای این انجمن را متناسب با ظرفیتهای کشور و پتانسیلهای افراد میدانید؟
مطمئنا در هر انجمن علمی هیچوقت کار به انتها نمیرسد. به هرحال فکر میکنم انجمن نجوم به خاطر ویژگیهایی که دارد فعالیتش بیشتر باشد چون بخش آماتوری هم دارد. دامنه کار انجمنها به اعضایشان برمیگردد و نوع تخصصی که دارند و نیز به زمینه فعالیت آنها و برگزاری کنفرانسها و اطلاعرسانی کارهای انجام شده و ارتباطی که با دنیا دارند و این کارها مدام در حال انجام شدن است و طبیعی است که به اندازه توان و نیرویی که دارند خوب بوده است.
بودجه انجمنها از کجا تامین میشود؟
انجمنها در واقع یک ان.جی.او هستند. انجمن نجوم هم مستثنا نیست البته وزارت علوم هم یک آب باریکهای کمک میکند که عددی نیست؛ سالی 7 تا 8 میلیون که عملا به جایی نمیرسد. مابقی بودجه هم تلاشی است که خود انجمن میکند و سعی دارد از منابع مالی بیرون استفاده کند که کار سختی است. البته سال جهانی نجوم باعث شد کمک وزارت علوم مقداری بیشتر شود. نهایتا جا دارد که کشور روی نجوم سرمایهگذاری کند چون شناخت انسانها را راجع به هستی و گیتی افزایش میدهد و بینش آنها را وسیعتر میکند و این کار بسیار خوبی است خصوصا در آماتورها که قشر اصلی آنها را جوانان تشکیل میدهند و در ماراتن مسیه یا عبدالرحمن صوفی مشاهده میشود که با چه عشق و علاقهای از نقاط مختلف کشور آمدهاند و به کاوش آسمان میپردازند. این کار سرگرمی خوبی است که جوانها در هر سنی میتوانند درگیر آن شوند و از لحاظ فرهنگی هم سازنده و هم سالم است و سرمایهگذاری در این بخش برای کشور خیلی باارزش است پس سازمان ملی جوانان و ارشاد و وزارت علوم و نهاد ریاست جمهوری و سازمانهایی که با جوانان سر و کار دارند باید بیشتر به آن توجه کنند تا انجمن بتواند گامهای بلندتری بردارد و مطمئنا برای کشور سودمند است.
سال گذشته سال جهانی نجوم بود و شما هماهنگ کننده برنامههای این سال بودید؛ آیا از نحوه برگزاری کار و فعالیتهای انجام گرفته راضی بودید؟
واقعیتش رضایت زیادی نداشتیم. وقتی برنامهریزی میشود باید امکانات آن هم مهیا باشد که این مستلزم یک سری هزینه است. سال قبل از سال جهانی نجوم ما طرحی را برای وزارت علوم تهیه کردیم که به ریاست جمهوری رفت و در دولت مطرح شد و مورد تایید قرار گرفت اما بودجهای که قرار بود در آغاز سال به دست تهیهکنندگان برسد نرسید و وقتی بعد از تاخیری طولانی پرداخت شد تنها در حدود یکپنجم آن چیزی که پیشبینی شده بود به انجمن داده شد. طبیعی است که یک سری از کارها اتفاق نمیافتد. گرچه گلهمند بودیم، اما کشور خودمان بود و میدانستیم این اتفاقها طبیعی است اما با توجه به این اتفاقات من فکر میکنم قدمهای خوبی برداشته شد و گرچه راضیکننده نبود، اما به هرصورت از هیچ بهتر بود. جنب و جوش خوبی بود و بعضی وقایعی که صرفا در تهران میدیدیم در کشور گسترش یافت و جامعه نجومی ما در کشور بسیار گسترده شد و کارهایی که قبلا انجام نمیشد اتفاق افتاد و استارت خوبی بود.
ماجرای تشکیل شدن ستاد ملی سال نجوم که قرار بود با حضور وزرا و معاون رئیسجمهور تشکیل شود چقدر جدی شد؟ اصلا این اتفاق افتاد؟
یادم هست که ما 2 جلسه داشتیم و در این جلسهها افرادی از وزارتخانههای مختلف آمدند اما وزرا نبودند. برنامههای کلی را آنجا تصویب کردیم که اگر بودجه بود اجرا میشد. اساسا مسائل علمی دارای حساسیت مسائل روزمره نیستند و به همین خاطر است که توجه کمتری به آنها میشود.
سرانجام پروژههایی چون جهان در شب یا صلح ستارگان، که توسط ایران برای سال جهانی نجوم پیشنهاد شده بود به کجا رسید؟
این پروژهها را ایران پیشنهاد داد و IAU پذیرفت و در کشورهای مختلفی به کار برده شد. در کشور خودمان هم دوستانی که در دل بخش آماتوری بودند سعی کردند در مناطق مرزی کشور با کشورهای همسایه در رصدهای شبانه مشارکت کنند. آمارها نشان دادند که استقبال در سطح جهان خیلی خوب بوده است. این کار عامل نزدیکی کشورها در یک رقابت علمی شد.
از آلودگی نوری گفتید و اینکه عاملی منفی برای رصدخانههاست. آیا انجمن در جهت بهتر شدن وضعیت و رفع آلودگی نوری کاری انجام داده است؟
آلودگی نوری مساله مهمی در شهرهاست. اگر بخواهیم رصدخانه را در مرتفعترین نقطه بسازیم هزینه ساختش خیلی زیاد میشود و نگهداری آن هم بالاست. اما اگر بتوانیم آلودگی نوری منطقهای را برطرف کنیم و رصدخانه را در شرایط دسترسی راحتتری بسازیم هزینهها کمتر میشوند. آلودگی نوری مساله مهمی برای تمام کشورهاست و نتایج تحقیقات نشان دادهاند که سیستم کنونی توزیع نورانیت شهرها عملا بهگونهای است که بیش از 40 درصد نور از بین میرود و میتوان سیستم توزیع نور و روشنایی معابر را طوری طراحی کرد که 40 درصد صرفهجویی شود. این کار از لحاظ ملی خیلی ارزشمند است و باید شهرداریها توجه زیادی به این موضوع داشته باشند. در همین زمینه انجمن با موسسهای همکاریهایی داشته است و چندین کارگاه و نشست علمی برگزار کرده است. سعی هم داشتهایم که مسوولان را دعوت کنیم تا در جریان قرار بگیرند.
طراحی نوری باید طوری باشد که فقط معابر را روشن کند و نورش آسمان را روشن نسازد. با این کار هم نور به هدر نمیرود و هم امکان استفاده از آسمان فراهم میشود. برخی کشورها این کار را در شهرهایشان انجام دادهاند.
برنامه انجمن برای آینده چیست؟
برنامه ما مثل هر سال است و سعی داریم کنفرانسهای داخلی و منطقهای را بخوبی برگزار کنیم. از طرفی دیگر قصد داریم روز جهانی نجوم و هفته جهانی نجوم را در چندین شهر برگزار کنیم. طرحی هم به نام رصدگاه داریم که در سال جهانی نجوم به کار بردیم. رصدگاه امکاناتی را فراهم میکند افرادی که گذری عبور میکنند در آنجا مستقر شوند و کار رصدی انجام دهند. امکانات رصدگاه کمتر از رصدخانه است و مثل کاروانسراهای بین راه دارای امکانات زیستی و رصدی است. این رصدگاهها در 2 نقطه کشور یعنی منطقه سه قلعه در خراسان جنوبی و نیز ناحیه سیستان و بلوچستان در حال آماده شدن هستند. موضوع دیگر هم برگزاری ماراتن مسیه و عبدالرحمن صوفی است که امیدواریم امسال توسعه یابد و در مناطق مختلفی از کشور برگزار شود، چون متقاضی زیاد است و کار جمع کردن همه آنها در یکجا کار سختی است.
فریبا فرهادیان / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد