در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پاسداری فوری از مهارتهای سنتی ایران
نتایج بررسیهای کارشناسان بر زریبافی و مخملبافی حاکی از آن است که متاسفانه در حال حاضر این دو میراث ارزشمند کشور در وضعیت بسیار حاد از میان رفتن قرار دارند و ادامه حیات آنها به تدبیر سریع مسوولان نیازمند است. هنرهایی که ریشه در تاریخ این سرزمین دارند و نشان از اوج هنر و خلاقیت مردمانی دارند که هنر را بخشی از زندگی روزمره خویش میدانستند.
یدالله پرمون، مدیرکل اداره حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی در گفتگو با «جامجم» با بیان این که پیشتر اقدامات صورت گرفته در ارتباط با ثبت آثار در فهرست نمونه یونسکو بوده است، گفت: 11 فروردین ماه امسال با تلاش کارشناسان اداره، مرکز مطالعات میراث معنوی سازمان و پژوهشکده هنرهای سنتی سازمان 4 پرونده با عنوانهای مهارتهای سنتی در بافت پارچه مخمل، مهارتهای سنتی در بافت زربفت (پارچه زری)، نقالی، هنر قصهپردازی دراماتیک ایران و دانش سنتی دریانوردی در حوزه خلیج فارس به یونسکو ارسال شد.
او با اشاره به این که اولین بار است از سوی ایران پروندهای برای ثبت در فهرست نیازمند پاسداری فوری به یونسکو ارسال شده است، گفت: موارد پیشنهاد شده متاسفانه اکنون از وضعیت مطلوبی در کشور برخوردار نیستند. انتخاب آنها نیز براساس همین اساس صورت گرفته، اما در صورت ثبت آنها در فهرست مربوط، ایران به عنوان کشور پیشنهادکننده متعهد خواهد شد طی زمانبندی مشخص و با تخصیص منابع مالی و تامین نیروی انسانی مناسب، این میراث ارزشمند را به وضعیت مطلوب بازگردانده و احیا کند.
پرمون بر اهمیت توجه به زربفت و مخملبافی تاکید میکند و میگوید: این هنرها که هر دو در مقوله بافتههای داری کشور از جایگاه ویژهای برخوردارند، از نظر تکنیک تولید دارای مشابهات بسیار، اما کاملا متمایز هستند.
زربفت، بافته شده در آسمان
زری بافت یا زربفت، پارچهای ظریف و بسیار گرانبهاست. چله یا تار آن ابریشم خالص است و پودهایش را ابریشمهای رنگی و نخ گلابتون تشکیل میدهند. گلابتون که میتواند زرین یا سیمین باشد رشتهای سیمی بسیار نازک است که درون آن یک رشته نخ ابریشم قرار دارد و روی آن، لایهای از زر (طلا) کشیده میشود. گلابتونها به روایت سیدحسین مژگانی در کتاب گلهای ابریشم یا تنها توسط هنرورزان در استان اصفهان تولید میشوند یا از هند به ایران میآیند؛ البته این روزها به بیان کارشناسان، گلابتونهایی از چین در بازارهای کشور ارائه میشوند که کیفیت مطلوبی ندارند.
زریبافی همواره نیازمند کارگاه مجزایی بوده و هست. دستگاههای به کار رفته برای خلق این هنر بسیار حجیم و پیچیدهاند و به طور همزمان در فرآینده تولید پارچه، استاد بافنده و گوشوارهکش که در ارتفاع 2 متری از بالای دستگاه قرار دارد و نقش را هدایت میکند با هم کار میکنند. همین سختی کار است که سبب شده در طول روز تنها 6 یا 7 سانتیمتر از پارچه بافته شود. پارچه زری هنگام بافت، پشت و رو بافته میشود و پشت پارچه مقابل دید بافنده قرار دارد.
دکتر پرمون معتقد است زریبافی قدمتش به دوران ساسانی میرسد و آن روزها در کل پهنه ایران فرهنگی حضور داشته و به تدریج رو به فراموشی رفته است.
در طول تاریخ، زربفت برای تنپوش پادشاهان، وزیران، بزرگان، درباریان به کار میرفته است. همچنین به عنوان یک هدیه ارزشمند در دربار شاهان ایران برای هدیه دادن به مهمانان خارجی به حساب میآمد. گاهی هم کاربرد زینتی داشته و در تهیه پرده یا پوشش درون صندوقچه از آن بهره میبردهاند. فن زریبافی در دوران صفویه به منتهای کمال خود رسید و به منبع کسب درآمد قابل توجهی از طریق صادرات تبدیل شد.
بازماندههای زربفت ایرانی هنوز در موزه لیون فرانسه، موزههای لندن، واشنگتن، آرمیتاژ و دیگر موزههای مهم دنیا نگهداری میشود و عظمت و اعتبار این هنر سنتی ایران کهن را به تماشا میگذارد.
زربفت تنها در 2 استان کشور نفس میکشد
مدیرکل اداره حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی آکادمیک نبودن، در دسترس نبودن مواد اولیه مرغوب، منتقل نشدن هنر استادان، حجیم بودن دستگاه نساجی و حمایتهای لازم نشدن را از دلایل اضمحلال این هنر کهن میداند.
پرمون میافزاید: استفاده از طلا یا نقره در گلابتون که موجب گرانقیمت شدن محصول میشود، پیچیدگی فرآیند بافت پارچه و روند کند تولید موجب شده است این هنر تنها مورد توجه مشتریهای خاص قرار گیرد.
او معتقد است در دوران مدرن، ورود رقیب و جایگزینی پارچههای ارزان در بازار و اقبال محصولات مشابه خارجی میان نسل جوان نیز در به قهقرا رفتن زربفت تاثیر فراوان داشته است.
آموزش سینه به سینه و روند طولانی انتقال هنر زریبافی از شاگرد به استاد از دیگر مواردی است که دکتر پرمون به آن اشاره کرده و میگوید: اکنون با توجه به این که در فرآیند آموزش این هنر، استاد تنها قادر به انتقال داشتههای خویش به یک شاگرد است، زربفت حتی در هنرستانهای کشور نیز تدریس نمیشود. وی افزود: آکادمیک نبودن زریبافی، از پیچیدگی روند آموزش و انگشتشمار بودن استادان متخصص ناشی میشود و ورود به بحث آموزش مستلزم برنامهریزی جدی، ارائه تسهیلات به استادان، ایجاد کارگاههای جدید، بهسازی کارگاههای قدیمی و ترغیب جوانان به فراگیری این هنر است که این مساله مورد بررسی قرار گرفته و در پرونده ارسالی به یونسکو نیز پیشنهاد شده است.
وی با ابراز تاسف از وضعیت نامطلوب این هنر اعلام کرد: اکنون حاضر زربفت تنها در تهران و کاشان به حیات خود ادامه میدهد و استادان مسلط به این هنر و کارگاههای فعال از تعداد انگشتان دست هم کمتر هستند.
مخمل بافته شده در رویا
مخمل، پارچهای است که از نخ ابریشم یا پنبه تهیه میشود و یک روی آن صاف و روی دیگرش دارای پرزهای کوتاه، متراکم و لطیف است. آغاز پیدایش مخمل را میتوان به قرون اولیه اسلامی نسبت داد. در دوران آل بویه و سلجوقی پس از افت و رکود زریبافی، بافندگان کاشانی جهت تجلید کتاب آسمانی قرآن در صدد برآمدند تا پارچهای با ارزش و در خور شأن این کتاب تهیه کنند تا به وسیله آن قرآن را محفوظ دارند، بنابراین پارچه مخمل به وجود آمد.
در دوره صفویه، مخملهای منقوش با پرز یکدست و گاه مخمل برجسته با تار و پودی از طلا و نقره بافته میشد. مخملبافی نیز کنار دیگر صنایع نساجی در این دوره بیش از پیش شکوفا شد و پیشرفتهای چشمگیری در نوع بافت و رنگآمیزی و طرح و نقشه آن به وجود آمد. پارچه مخمل انواع مختلف دارد و به لحاظ طرح و نقشه بسیار متنوع است. با گسترش این هنر در جامعه از مخمل در البسه و دیگر لوازم زندگی مانند لباس عروس، روتختی، سجاده، کت و عبا، پرده و رویه مبل و صندلی استفاده شده است. در زمان صفویه مخملهای منقوش بسیار با ارزش و گرانبهایی تولید شدکه بیشتر آنها به عنوان هدایای پادشاهان صفویه برای پادشاهان اروپا فرستاده میشد.
با ماشینی شدن صنعت نساجی و تاسیس شرکت مخمل و حریر در کاشان، کارگاههای مخملبافی یکی پس از دیگری تعطیل و مخملبافی به صورت سنتی کاملا منسوخ شد تا درسال 1305 با تاسیس کارگاه زری و مخملبافی در مدرسه صنایع مستظرفه، بار دیگر بافت مخمل به دست هنرمندان چیرهدست از سر گرفته شد. در سال 1372 دستگاه مخملبافی سنتی به شیوه سادهباف به همت اداره میراث فرهنگی کاشان راهاندازی شد. دستگاه مخملبافی در برخی قسمتها بیشباهت به دستگاه زریبافی نیست، اما در نحوه بافت تفاوت بسیار وجود دارد. زیرا در مخملبافی این تار یا چله است که تولید پرز یا نقش میکند. به این صورت که با بالارفتن دستهای از تارها، میله مخصوصی که شیار ظریفی درمیان دارد از بین تارها عبور میکند. با جابهجا شدن تارها ی پایینی به بالا و تارهای بالایی به پایین و گذر پود از میان آنها و تکرار مرحله قبلی، هر بار نیمی از تارها به روی میلهها حلقه میخورد. بعد از بافت چند ردیف، با وارد کردن تیغ داخل شیار میلها، تارهای حلقه شده به دور میل بریده میشود و پرز را به وجود میآورد. در بافت مخمل برجسته، طبق نقشه فقط تارهای مربوط به نقش برجسته مخمل شده، زمینه ساده بافته میشود.
پارچه مخمل سنتی به 2 صورت ساده و برجسته بافته میشود و در فرآیند تولید مخمل برجسته، به طور همزمان 3 نفر به فعالیت مشغولند. پیچیدگی و سختی کار در فرآیند بافت پارچه سبب شده است میزان بافت در روز به 6 سانتی متر هم نرسد.
زنان، حافظان بافتههای داری
فرآیند تولید زربفت و پارچه مخمل به دلیل ساختار مردانه دستگاهها برای زنان به عنوان حافظان همیشه میراث ارزشمند بافتههای داری غیرقابل استفاده است و در تلاشیم با ایجاد تغییرات ممکن و مورد نیاز، فرصت ورود خانمها به این هنر را نیز فراهم آوریم.
یدالله پرمون همچنین با اعلام این خبر گفت: در پرونده ارسال شده به یونسکو، راهکارهایی برای احیای این دو هنر ارائه شده که از آن میتوان به حمایت از دستاندرکاران صنعت زربفت و مخملبافی، ایجاد بازار مناسب در داخل و خارج از کشور، تجهیز کارگاههای جدید و بهسازی کارگاههای قدیمی، تلاش برای تامین مواد اولیه مورد نیاز هنرمندان با قیمت و کیفیت مناسب اشاره کرد.
او گفت: 2 فیلم 10 و 60 دقیقهای همراه با زیرنویس، چند جلد کتاب و دیگر ضمایم مورد نیاز برای معرفی هر چه بهتر آثار همراه پرونده به یونسکو ارسال شده، در مرحله بررسی اولیه قرار گرفته و امیدواریم در صورت اعلام کامل بودن، سال آینده در داوری نهایی تلاشها به ثمر بنشیند.
مطهره کشاورز / جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: