در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
زمانی که به خانه پدر «فربد» رسیدیم دوستانش من و او را تنها گذاشتند، خیلی ترسیده بودم. «فربد» مرا به زور داخل خانه کشاند و به زیر زمین ساختمان برد، در آنجا ابتدا سعی کرد با مهربانی مرا قانع کند که دوستم دارد، اما وقتی دید من علاقهمند به زندگی با او نیستم با شیلنگ به جانم افتاد.
یک ماهی در زیرزمین بدون اینکه جز «فربد» کسی را ببینم زندانی بودم. در این مدت از خواستگارم شنیدم اعضای خانوادهاش در مسافرت هستند. شب و روز نداشتم. از «فربد» میترسیدم و میدانستم خانوادهام نگران هستند. او گاهی دیوانه وار با چاقو و شیلنگ به جانم میافتاد و بعضی وقتها مهربان میشد. فربد حتی برای دستشویی رفتن، چشمانم را میبست. تا اینکه بعد از 4 ماه مرا به طبقه بالا نزد مادرش برد. 2 ماه نزد پدر و مادر «فربد» بودم، آنها مانند زندانبانان از من مراقبت میکردند. در این مدت چندین بار سعی کردم فرار کنم اما بیفایده بود.
سرانجام برای اینکه بتوانم از آن زندان فرار کنم، طوری نقش بازی کردم که آنها تصور کنند ازدواج با «فربد» را پذیرفتهام، به او محبت میکردم تا اینکه اعتمادش به من جلب شد. روز فرار، من و «فربد» در خانه تنها بودیم، او داشت غذا درست میکرد که من باتوجه به آزادیهایی که پیدا کرده بودم از غفلت او استفاده کرده وخودم را به پشت بام رساندم، سپس از آنجا به خانه همسایه رفتم، وقتی زن همسایه مرا دید خواست فریاد بزند که با مشت به دهانش کوبیدم و با پای برهنه خودم را به پلیس رساندم.
پس از اظهارات این دختر، متهم دستگیر شد و پروندهاش به جریان افتاد اما این ماجرا از بعد جرمشناسی چندان مورد توجه قرار نگرفت. به نظر کارشناسان یکی از راهکارهای اساسی برای پیشگیری از چنین جرایمی آموزش دادن به جوانان برای کنترل احساسات، مهار خشم و جبران ناکامیهایشان است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: