در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نسل جوانی که انقلاب کرد شاید به نوعی نسلی تکرار نشدنی در تاریخ معاصر ایران باشد؛ نسلی که اگرچه در معرض تبلیغات و آموزههای گروههای مختلف بسیاری قرار داشت اما راه درست را که پیروی از اسلام و امام بود به خوبی تشخیص داد و به دنبال آن رفت، نسلی که با دست خالی در برابر رژیم ایستاد و مبارزه کرد و اجازه نداد هیچ گروه و هیچ مسلکی او را از هدف خود دور کند، نسل جوانی که خیلی از متفکران و اندیشمندان سراسر جهان هیچ وقت نتوانستند عظمت آن را درک کنند و از درک آن فروماندند.
شاید یکی از دلایل این که نسل جوان چنین نقش پر رنگی در شکلگیری انقلاب داشت ارتباطی بود که امام با جوانها داشت. اینجا این سوال مطرح میشود که رمز و راز نفوذ امام در قلوب مردم بخصوص جوانان در چیست؟
رابطهای دو سویه
امام مشی اخلاقی خاصی داشتند، ایشان جدا از اینکه به بالاترین سطح حوزوی رسیده بودند، در حوزه عرفان نیز به جایگاه برجستهای نائل آمده بودند. ایشان معتقد بودند تا زمانی که انسان بر نفس خویش مدیریت پیدا نکند، نمیتواند بر دیگران مدیریت نماید و در آنها نفوذ کند. اگر امام خمینی توانست در میان ملت ایران بلکه مردم جهان بخصوص در قلبهای پاک و با صفای جوانان ایران جای گیرد و آنان را شیفته و مجذوب خویش نماید، جز به واسطه مدیریت ایشان بر نفس خویش نبود. از این رو بود که با یک پیام و اشاره ایشان، جوانان در دوران مبارزات انقلابی علیه رژیم پهلوی و نیز صحنهها و عرصههای گوناگون نظام پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی بخصوص دوران دفاع مقدس به صحنه آمدند. از سوی دیگر امام خمینی همواره نسبت به جوانان برخوردی صمیمانه و همراه با مهربانی داشت و این نیز در جذب جوانان به سوی ایشان تاثیر بسیاری داشت. آیتالله کریمی یکی از نزدیکان امام درباره این خصوصیت میگوید: یکی از شبها در حرم مطهر امیرالمومنین (ع) جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند که ظاهر آنها به تعبیر ما یک ظاهر ناپسندی در محیط ما بود، چه از نظر وضع و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت. لیکن ما شاهد بودیم که امام به گونهای با آنها برخورد کردند که گویی با دوستان قدیمیشان نشستهاند و مشغول صحبت میباشند. آنها آنچنان مجذوب امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت با یک دنیا نیرو و ایمان و امید از کنار ایشان برخاستند.
یکی دیگر از سخنانی که از امام (ره) نقل شده و بخوبی نگاه امام به جوانان و عقیده ایشان در چگونگی رفتار با آنان را نشان میدهد جملهای است که امام فرمودهاند: «علما و روحانیون انشاءالله به همه ابعاد و جوانب مسوولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تاکید عرض میکنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامیمان احساس میکنند که میتوانند اندیشههای خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند و اگر بیراهه میروند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. باید به این نکته توجه کنید که نمیشود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان میکنند مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان میتپد، والا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهای است که خود فکر میکنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید.» همین طرز فکر و نگاه بود که باعث شده جوانان این گونه شیفته ایشان شوند و همه هستی خود را برای رسیدن به اهدافی که امام در نظر میگرفت فدا کنند.
احیای کرامت انسانی مردم
امام خمینی یک تنه در برابر حکومتی که هیچ قصدی جز فاسد کردن جوانان نداشت، ایستاد و جوانان را نسبت به این مساله آگاه نمود. به خصوص در دهه پنجاه که اقدامات ضداخلاقی و فرهنگی و معارض با ارزشهای اسلامی از سوی رژیم به اوج خود رسیده بود، تمامی دستگاههای تبلیغی و فرهنگی رژیم در تلاش به منظور به انحراف و تباهی و فساد کشیدن جوانان بودند، امام خمینی ضمن معرفی ماهیت ضددینی رژیم شاه، جوانان را نسبت به فعالیتهای تخریبی و انحرافی آنان آگاه و هوشیار ساخت.
حساسیتها و توجهات بسیار ایشان نسبت به رشد جنبههای روحی و معنوی در میان جوانان، موجب شد که در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، تحول چشمگیری در جوانان به وجود آمد و گروه عظیمی از خداجویان رهیده از ارزشهای پست و حیوانی، راه سعادت و نیک بختی خود را در تهذیب نفس و سیر الیالله جستجو کردند. نفس مسیحایی امام، عاشقان و دلدادگانی را در میان جوانان پرورش داد که بسیاری از اهل ریاضت و سیر و سلوک به حال آنان غبطه میخوردند.
نکته دیگری که در این میان میتوان به آن اشاره کرد و از طریق آن میتوان بخوبی با دید امام نسبت به جوانان و تکیه ایشان بر حضور و تاثیرگذاریشان آشنا شد بررسی سخنانی است که امام خطاب به جوانان و درباره آنان گفته است. به عنوان مثال امام (ره) در یکی از سخنرانیهای خود با اشاره هوشمندانهاش به نقش و قصد رژیم شاه در فاسد کردن جوانان میفرمایند: «نقشه این بود که [جوانان] یا در خدمت دولتهای اجانب باشند و اخیرا خصوصا در خدمت آمریکا و یا یک افرادی باشند که بیتفاوت باشند. این مراکزی که برای عیش و عشرت جوانها تهیه کردند و این مغازههای زیادی که برای فروش عروسکها و فرآوردههای خارجی که به وجود آوردند و این دکانهای مشروبفروشی، اینها به یک طبع خودش واقع نشده[است.] اینها روی یک برنامهای بود که آنقدری که میتوانند در دانشگاهها جوانها را از بین ببرند. آنقدری که در آنجا نمیشود، یعنی مراکز فحشا، بیتفاوتشان کنند و راجع به کشور خودشان بیتفاوت باشند. هر کاری میخواهند بکنند، (شاه و آمریکا) بکنند، آنها[جوانان] کاری نداشته باشند.» در این میان البته امام راههایی نیز برای رهایی از این وضع ارائه میکنند. ایشان همواره مکتب اسلام و حکومت اسلامی را نجات دهنده مردم میدانستند و از جوانان نیز میخواستند با مطالعه و شناخت اسلام و تاریخ صدر اسلام و شناخت حکومت امام علی(ع)، تهذیب نفس و فداکاری، اتحاد و هوشیاری، التزام به احکام اسلام، افشای جنایات شاه و اعتراض به آن، بیدار کردن مردم، پرهیز از اختلاف و از اجتناب آرای شخصی در تفسیر قرآن، تبری از قشرهای غیراسلامی و جدیت در تحصیل علم، خود را برای مبارزه مکتبی و درازمدت با آمریکا و رژیم مستبد شاه تجهیز نمایند: باید توجه داشته باشید تا روزی که ملت اسلامی پایبند این مکتبهای استعماری میباشد یا قوانین الهی را با آن مقایسه میکند و در کنار هم قرار میدهد، روی آسایش و آزادی را نخواهند دید و این مکتبهایی که از چپ و راست به ملت اسلام عرضه میشود، فقط برای گمراهی و انحراف آنان است و میخواهند مسلمانان را برای همیشه خوار و ذلیل و عقب مانده و اسیر نگه دارند و از تعالیم آزادیبخش قرآن کریم دور سازند. حضرت امام با صراحت میگویند که پای بندی به مکتبهای استعماری و حتی مقایسه اسلام با این مکتبها و در کنار هم قرار دادن آنها چه ذلت و خواری بزرگی را به همراه میآورد.
حالا شاید از خود بپرسید مگر رژیم شاه چه میکرد که مردم، جوانان و امام این چنین بر علیه او شوریدند؟ این سوالی است که پاسخهای متفاوتی میتوان به آن داد اما همه این پاسخها در چند نکته یکسان و هم نظر هستند. شاه و خاندان او با نهایت سرسپردگی در مقابل آمریکا و اسرائیل، خزانههای ملت را به جیب گشاد بیگانگان سرازیر میکردند و هر فریاد آزادیخواهانه را با شدت سرکوب میکردند. شاه با ایجاد مراکز فساد میخواست جوانان را به اعتیاد و فحشا و میگساری و قمار یا به ولگردی و سرگرم شدن به پوچگرایی و هیپیگری در وادی وانفسای غفلت و هرزگی به برهوت بدبختی بغلتاند و هر کس را که با این وضع به مبارزه میپرداخت و اعتراض میکرد، به شکنجه گاهها و تبعیدگاهها میفرستاد. این سیاست در داخل ایران ادامه داشت و امام نیز از تبعیدگاه خود (نجف اشرف) با نامهها و پیامها با افشای نقشه و برنامههای شاه و آمریکا و آگاه کردن مردم و جوانان داخل و خارج کشور، بذر انقلاب را در سراسر ایران میافشاند. اینها نکاتی بود که امام در سخنان خود بارها و بارها بدان اشاره کردند: جوانان ایران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند، هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند، ولی آنگاه که به دست توانای حق جل و علا به انسان انقلابی دور از علایق شیطانی تبدیل شدند، آن قدرت عظیم را سرکوب کردند. دستهای جنایتکاری که جوانان عزیز را در رژیم سابق به مراکز فساد کشاند و از انسانهای آزاد عروسکهای مصرفی تراشید، انگیزه و نقشه شان این بود که هر خیانتی که در آن کشور واقع میشود و هرچه به سر ملت و ذخایر ارزنده آن میآید و هرچه زنجیرهای استعمار به دست و پای مردم محکمتر میشود، در مقابل بی تفاوت باشند و یا به حمایت همان رویه برخیزند.
ایشان همچنین در سخنانی دیگر فرمودند: [جوانان] بدانند که توطئهها در کار است که نگذارند شما جوانها به رشد انسانی خودتان برسید و این کشور، کشور آزاد و مستقل باشد. آنهایی که این کشور را چپاول میکردند، باز مشغول توطئهاند که در این کشور آرامش برقرار نشود تا اصلاح نشود... از این جهت... همه جوانهای محترم و عزیز با بیداری توجه داشته باشند که اینهایی که در بین جمعیتها میآیند و میخواهند با اظهار اسلامیت، با اظهار اینکه ما برای کشور دلسوز هستیم، مانع بشوند از اینکه مردم کار بکنند... اینها دوستان شما نیستند. اینها همانهایی هستند که میخواهند نگذارند مملکت شما، کشور شما، مستقل بشود... اعراض کنید از ایشان... از این به بعد هم من امیدوارم که با حفظ خودتان و حفظ ایمان خودتان و توجه به خدا این راه را تا آخر برسانید.
اسلام؛ دینی رهایی بخش
سرانجام نیز امام با تکیه بر اسلام رهایی بخش نقطه وحدت تمام نژادها و اقوام کشور آنچنان امواج خروشانی را علیه طاغوت به وجود آورد که زنجیرهای 2500 ساله پاره شد و حکومت اسلامی هدف مقبول امت و امام در ایران برقرار گشت.
امام (ره) از همان آغاز نهضت یعنی خرداد 1342 به جوانان توجه ویژهای داشت. مثلا زمانی که رژیم شاه با نیرنگ میخواست با تعطیلی کسبه در روز جمعه زمینه فساد بیشتر را در میان جوانان فراهم کند، امام از مردم میخواهد جلسات دینی را در روزهای جمعه برگزار نمایند، تا جوانان از جذب به مراکز فساد در امان بمانند و نقشه رژیم شاه رابا درخواست از جوانان برای اظهار تنفر از این عمل و گرم نگه داشتن مساجد و محافل دینی، برملا کردند. از این دست روشنگریها که نشان دهنده ارتباط و اعتماد امام به جوانان است در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بسیار زیاد است. نشانههایی که پیش از هر چیز باعث شد جوانان اعتماد به نفس خود را دوباره بیابند و شانه به شانه هم برای محقق شدن انقلاب اسلامی تلاش کنند.
سیما دهقان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: