در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حادثه تنها دامان دختران دانشجو و دانشجوهای مهاجر به تهران را نگرفته است. سال گذشته، درگیری 2 دانشجوی پسر در مجتمع آموزش عالی جندیشاپور دزفول، به کشته شدن یکی از آنها بر اثر ضربه چاقو انجامید. این اتفاق در خوابگاه دانشجویان پسر افتاده بود.
دانشجوهای ساکن خانههای شخصی هم از حادثه در امان نبودهاند. 2 سال پیش، یک دختر دانشجوی رشته حقوق دانشگاه آزاد شهرستان میبد که با هماهنگی خانوادهاش مجوز خروج از خوابگاه و سکونت در خانه شخصی را گرفته بود به دست همکلاسی خود به قتل رسید.
در ماجرای دیگری، 2 دانشجوی پسر دانشگاه زنجان در خوابگاه درگیر شدند و یکی از آنها به قتل رسید. قاتل توضیح داد که همکلاسیاش به خاطر ضربههایی که او هنگام مطالعه به میله تخت میزده، عصبانی شده و با هم درگیر شدهاند.
جرمهایی که دانشجوهای غیربومی خواسته یا ناخواسته به سمت آن کشیده میشوند، همیشه به اندازه قتل فجیع نیست. بیشتر اوقات آنها گرفتار بزهکاریهای کوچک مانند دزدیهای کوچک یا پیوستن به گروههای اقتصادی هرمی میشوند. اما علت منحرف شدن دانشجویان از مسیر درس و تحصیل و ارتکاب جرمهای کوچک و بزرگ چیست؟
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، کاهش خودکنترلی و نبود ترس از شناخته شدن را علت اصلی این مشکل میداند: «هر انسانی که از شهر محل تولدش خارج میشود و به شهری ناشناخته میرود، ترس او از شناخته شدن کاهش پیدا میکند، در نتیجه نسبت به یک فرد بومی بیشتر در معرض رفتار پرخطر قرار میگیرد. مهاجرت یکی از عوامل موثر در وقوع جرم است. دانشجویان هم از این امر مستثنا نیستند.»
قراییمقدم، با تاکید بر اینکه این مساله مختص شهر تهران و شهرهای بزرگ دیگر نیست، توضیح میدهد: «در شهرهای بزرگ زمینه بروز آسیب بیشتر وجود دارد. هرچه عدم تجانس یا همگونی گروهی کمتر باشد، وقوع جرم بیشتر میشود. در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها، ناهمگونی بیشتر و فضا جرمخیزتر است.»
به گفته این جامعهشناس، خطراتی که پسران و دختران دانشجو را تهدید میکند متفاوت است و بنابراین دختران بیشتر مرتکب جرمهایی چون روابط نامشروع و اعتیاد به مواد سبک میشوند و پسران به خلافهای سنگینتری چون درگیری، دزدی و اعتیاد دست میزنند.
قراییمقدم علت این انحرافها را ناآگاهی و نادانی میداند: «این دانشجویان معمولا از محیطهای کوچک به محیطهای بزرگ میآیند و آگاهی کافی نسبت به محیط خود ندارند. به همین خاطر گاه به گروههای خلافکار میپیوندند، بیآنکه از عواقب کار خود باخبر باشند. اگر این افراد اعتقادات دینی ضعیف داشته باشند، برای ارتکاب جرم مستعدترند.»
به نظر او، این حوادث خاص تمدن نیست: «در شهرهایی با بافت اجتماعی ناهمگون، در حاشیه شهرها و شهرهای بزرگ این مسائل بیشتر است. اما در شهرهایی مانند یزد، به دلیل همسان بودن بافت اجتماعی و قوی بودن اعتقادات مذهبی، جرم کمتر است. همچنین در شهرهای کوچک، میزان جرم در بین مهاجران به اندازه شهرهای بزرگ نیست.»
جرمهایی که دانشجوهای غیربومی خواسته یا ناخواسته به سمت آن کشیده میشوند، همیشه به اندازه قتل فجیع نیست. بیشتر اوقات آنها گرفتار بزهکاریهای کوچک مانند دزدیهای کوچک یا پیوستن به گروههای اقتصادی هرمی میشوند
او تاکید میکند که خطرات، دانشجویان ساکن خانههای مجردی را بیشتر از دانشجویان ساکن خوابگاهها تهدید میکند و اضافه میکند: «در خوابگاهها کنترل و نظارت بیشتری وجود دارد، به همین دلیل ارتکاب جرم کمتر است.»
اما آیا خطرات احتمالی و تهدیدهایی که وجود دارد، باید دانشجویان را از رفتن به شهرهای دیگر منصرف کند؟ پاسخ قراییمقدم منفی است: «درس خواندن در شهر دیگر معایب و مزایایی دارد. معایبش را برشمردیم، اما مزایا را هم نباید فراموش کنیم. مهاجرت به شهر دیگر و درس خواندن در دانشگاههای بهتر، به روند اجتماعی شدن و مسوولیتپذیری فرد کمک میکند. درست است که افراد دور از خانوادهاند، اما زندگی جمعی و تعامل با گروه را در خوابگاهها یاد میگیرند و سازگاری با محیط را تجربه میکنند. در نتیجه، برای ورود به زندگی زناشویی پخته میشوند. در محیط خانواده اما، امکان این پختگی وجود ندارد. احساس اتکا به نفس از دیگر مزایایی است که زندگی مستقل برای دانشجویان مهاجر به همراه دارد.»
قراییمقدم تاکید میکند که ارتکاب جرم خاص دانشجویان مهاجر نیست و دانشجویان بومی نیز ممکن است دست به بزهکاری بزنند.
مریم رامشت، روانشناس این موضوع را تایید میکند و نکته دیگری به آن اضافه میکند: «بدون شک دانشجویان مهاجر بیشتر در معرض خطر هستند. علت را باید در ساختار جامعه و خانواده جست. در خانوادههای سنتی، باید و نباید وجود دارد و فرزندان موظفند به این امر و نهیها گوش بدهند. وقتی دختر و پسر از خانواده دور میشوند، اهرم فشار و کنترل خانواده از روی آنها برداشته میشود و آنها احساس میکنند آزادیای به دست آوردهاند که تا به حال نداشتهاند در نتیجه در استفاده از این آزادی دچار افراط میشوند.»
به گفته این روانشناس، دانشجویان مهاجر به دلیل ناسازگاری با محیط جدید دچار استرس هم هستند و سعی دارند خودشان را با محیط انطباق دهند. پیوستن به گروههای همسالان، خطر را بیشتر میکند. رامشت توضیح میدهد: «انسانها در دو دوره نوجوانی و جوانی، در معرض پیوستن به گروههای ناسالم همسالان هستند. در دوره نوجوانی نظارت خانواده بیشتر است، اما در دوره جوانی که با دوره دانشجویی همزمان است، نظارت کمتر میشود. مهاجرت، تنهایی و محیط جدید هم به این موضوعات اضافه میشود و خطر گروه همسالان را چند برابر میکند. در این دوره شهامت بیشتری برای پیوستن به گروه همسالان وجود دارد.»
تغییر، یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار است. رامشت با بیان این مطلب میگوید: «همیشه خانوادهها در برابر تغییر مقاومت میکنند و به فرزندان یاد نمیدهند که موقع تغییر چه کنند.»
این روانشناس تاکید میکند که دانشجویان نسبت به سایر مهاجران، کمتر در معرض خطرند، چون هوش و ذکاوت بیشتری دارند: «شناخت این افراد نسبت به عامه مردم بیشتر است. بیشتر از خودشان محافظت می کنند و به نسبت آسیبهایی که متوجه آنهاست کمتر اتفاق میافتد که وارد گروه بزهکاری شوند.»
به نظر رامشت، تهدیداتی چون سوءمصرف مواد مخدر و گروههای غیرقانونی هرمی بیشتر قشر دانشجو را تهدید میکند. اما با توجه به تفاوت زن و مرد از نظر روانشناختی، تهدیداتی که با آن مواجه هستند نیز متفاوت است: «سوءمصرف مواد مخدر در پسران بیشتر از دختران است. علت را میتوان در کنترل بیشتر خانوادهها و خوابگاه روی دختران دانست. تربیت دختر در خانواده ایرانی به شکلی است که آنها قدرت خطرپذیری کمتری دارند و در مقابل پسران آزادی بیشتری دارند. به همین دلیل پسران بیشتر در معرض خطر هستند.»
وی درباره پیوستن دانشجویان به گروههای اقتصادی هرمی مانند گلدکوئست میگوید: «شاهد بودیم که دختران فعالیت بیشتری در این گروهها داشتند. به دلیل اینکه تا مدتها این مساله به عنوان یک آسیب و رفتار پرخطر شناخته نمیشد و تا زمانی که درآمد داشت و وارد چالش نشده بود، حضور دختران در آن پررنگتر بود.»
برخلاف عقیده قراییمقدم مبنی بر پرخطر بودن سکونت دانشجویان در خانههای شخصی، رامشت معتقد است که زندگی در خوابگاه خطرات بیشتری دارد: «نمیشود گفت به صرف زندگی در خانههای مجردی، خطرات بیشتری دانشجویان را تهدید میکند. در این زمینه تحقیقات کاملی انجام نشده، اما برحسب تجربه میبینیم که اگر زندگی در خانههای مجردی، با هماهنگی خانواده باشد، خطرات کمتر است. چون عوامل محرکی که داخل خوابگاه هست، مانند گروههای همسالان، در خانههای مجردی وجود ندارد.»
خطرات همیشه وجود دارند و جوانان در معرض تهدیدند، اما کارشناسان معتقدند این مساله نباید مانع پیشرفت و ادامه تحصیل جوانان در محیطهای بهتر شود؛ بلکه باید زمینه کاهش خطرات را برای آنها فراهم کرد.
سارا لقایی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد