این شب‌‌ها، شبکه اول سیما مجموعه‌‌ای تلویزیونی به نام «شب هزار و یکم» که تولید گروه حماسه و دفاع این شبکه است را به نمایش گذاشته که راوی رزم پزشکان این دیار در جبهه‌‌های نبرد حق علیه باطل است.
کد خبر: ۲۸۴۷۵۳

اگر مروری بر روزهای جنگی که بر سرزمین‌‌مان تحمیل شده بود، بیندازیم می‌‌بینیم تمامی ایرانیان هریک به نوعی می‌‌جنگیدند. یکی پشت جبهه سبزی پاک می‌‌کرد، دیگری اسلحه به دست می‌‌گرفت و به دل دشمن می‌‌زد، آن یکی که مهندس بود، راه می‌‌ساخت، پل می‌‌ساخت و... و آن پزشک نیز رزمش نجات جان رزمندگانی بود که گلوله دشمن پوست و گوشت و استخوان‌‌شان را می‌‌درید.

فیلمنامه شب هزار و یکم را دکتر محمدهادی کریمی که پزشک است نوشته و در چند بخشی که از این مجموعه به نمایش درآمده، نشان از پختگی قلم او و آگاهی‌‌اش از جبهه و جنگ دارد.

شب هزار و یکم، روایت رزم گروهی پزشک در جبهه‌‌های نبرد حق علیه باطل است.

زهرا فرزند دکتر فرهاد مشعوف (یوسف مرادیان) که شهید شده است، پس از سال‌‌ها برای ادامه تحصیل به تهران آمده و در جستجوی خانواده پدری است. خانواده دکتر مشعوف که با وجود میل خانواده‌‌اش به جبهه رفته، هیچ تمایلی به دیدن زهرا و مادرش ندارند. زهرا که به یاری دوست و همرزم پدرش دکتر سعید موهبتی (دانیال حکیمی) متکی است، در یک گفتگوی تلفنی با سارا، دختر دکتر موهبتی برای دکتر پیغام می‌‌گذارد تا دیگر به دیدن خانواده پدری‌‌اش نرود و برای پاسخ به سوال او به دیدنش به هتل برود. وقتی موهبتی به هتل می‌‌رود، زهرا عکسی را که در آن دکتر مشعوف نوزادی را در بغل دارد، به او نشان می‌‌دهد. او سال‌‌هاست می‌اندیشد که نوزاد خود اوست؛ اما با بررسی تاریخ تولد خود و تاریخ شهادت پدرش به این نتیجه می‌‌رسد، نوزادی که در آغوش دکتر مشعوف است نمی‌‌تواند خود او، یعنی زهرا باشد و از دکتر موهبتی می‌‌خواهد تا برایش مشخص کند که آن نوزاد کیست.

این بخش از تعلیق فیلم نشانگر ذهن فعال و پویای جوانان امروز این مرز و بوم است که هر مساله‌‌ای را بسادگی نمی‌‌پذیرند و تحلیل آنها از زندگی بسیار متفاوت است؛ اما دقت کنید درست در پایان این دیدار زهرا که دندان طمع را از خانواده پدری کشیده دکتر موهبتی را با عنوان عمو خطاب می‌‌کند، یعنی جوان نیازمند نقطه اتکایی است. باید در کنارش بود و به یاری‌‌اش شتافت. در کنار این مساله نامه‌‌های بی‌امضا و بی‌نام و نشانی است که به دست دکتر موهبتی می‌‌رسد. با شناختی که از دکتر موهبتی داریم او چگونه توانسته خانواده‌‌ای را از هم بپاشد؟! پس در ورای این نامه‌‌ها تماشاگر به دنبال چه چیز باید باشد؟ این تعلیق‌های مجموعه که از ویژگی‌‌های فیلمنامه شب هزار و یکم است، نوید دیدن مجموعه‌‌ای در خور تحسین را به تماشاگر می‌‌دهد. آنچنان که تاکنون پس از نمایش بخش‌‌های اندکی از این مجموعه، توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند.

مجموعه تلویزیونی شب هزار و یکم سومین تجربه کار تلویزیونی علی بهادر در مقام کارگردان است. پیش از این مجموعه‌‌های «بهترین تابستان من» و «عشق سال‌‌های جنگ» را از او دیده‌‌ایم. بهادر با تجربه‌‌ای که از کارهای گذشته اندوخته است، در شب هزار و یکم تاکنون توانسته مجموعه‌‌ای یکدست را به نمایش بگذارد. مجموعه‌‌ای به دور از هجو و زواید و کش‌دادن‌‌های بی‌مورد و پلان‌بندی‌‌های کاملا تلویزیونی با فلاش‌بک‌هایی که بموقع برای معرفی هر چه بیشتر قهرمانان داستان مجموعه به کار گرفته می‌‌شود.

با این که داستان مجموعه در 2 زمان متفاوت یعنی سال‌‌های 64 و پیش از آن و اکنون می‌‌گذرد، طراحی صحنه و لباس مجموعه که توسط ژیلا مهرجویی انجام شده قابل تامل و چشمگیر است. تصویربرداری یکدست و نورپردازی کاملا منطقی مجموعه نیز که حاصل تلاش حسین ملکی است، از نکات برجسته این مجموعه‌‌است.

محمد ممجد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها