نه! او نگران نیست! فلش دوربین‌ها او را نمی‌آزارد و هنوز آنقدر حوصله دارد که به خبرنگارها و عکاس‌ها ناسزا بگوید و تهدیدشان کند که وقتی آزاد شد، تلافی خواهد کرد.
کد خبر: ۲۶۷۹۸۸

عکس او فردا در صفحه حوادث روزنامه‌ها چاپ می‌شود. فردا نام و نام خانوادگی‌اش در خبرها به اندازه دو حرف الفبا مختصر می‌شود و مربع‌های کوچک و تار، صورت زخم‌خورده و پوزخندش را در روزنامه‌ها، محو می‌کنند یا مستطیلی سیاه چشم‌هایش را می‌پوشاند.

او را در خبرها با همان دو حرف الفبا، با همان نام محفوظ صدا می‌کنند و جرمش را محترمانه می‌نویسند آزار و اذیت زنان و نمی‌نویسند تجاوز .باید نوشت او زنان و دختران را مورد آزار و اذیت قرار داده است، باید طوری نوشت که کرامت قلم خدشه‌دار نشود، باید طوری نوشت که از کراهت درد کم شود، نباید اذهان عمومی را با واژه‌های خشن مشوش کرد.

چند سال بعد، باز دو حرف تازه الفبا می‌شود اسمش، مستطیلی سیاه، چشمش یا مربع‌های تار، صورتش. او این بار فقط کمی فربه‌تر شده است. سال‌های زندان به او ساخته است، شاید اهل دود و دم هم شده باشد یا اهل تزریق یا... اما هرچه باشد رنگ و رویش نشان می‌دهد سال‌های زندان به او بد نگذشته است.

خبرها باز هم با همان دو حرف الفبا، با همان نام محفوظ صدایش می‌کنند و جرمش را محترمانه می‌نویسند آزار و اذیت زنان و نمی‌نویسند تجاوز تا روزی که بازجویی‌ها ثابت کنند شمار زنانی که از سوی او مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند بالا رفته است، تا روزی که به حکم مراجع قضایی عکسش، مثل نوشدارویی پس از مرگ سهراب، تار نشده و واضح در روزنامه‌ها چاپ شود تا اگر زنی یا دختری او را شناخت و جرات کرد، با شرم از خاطره تلخ یک روز سوار شدن در خودرویی مسافربر بگوید یا از لحظه‌های ترسناک آشنایی با غریبه‌ای که به او قول ازدواج داد یا از اعتماد کردن به ناشناسی که به نظر می‌آمد قصدش خیر است اما خودرو به ناکجا رفت، غریبه در هاله‌ای از جیغ و ترس گم شد و آن ناشناس قصد خیر نداشت.

هیچ یک از زن‌ها که امروز با شرم و وحشت از لحظه‌هایی دردناک می‌گویند، خبر ندارند که آن غریبه روزگاری به جرمی مشابه، به شلاق یا زندان محکوم شده است، هیچ یک از آنها نمی‌دانند او همان مجرم سال‌های دور است که آن روزها تهدیدهایش یا حقوق قانونی‌اش، تصویر و هویت واقعی او را در رسانه‌های عمومی از مردم دریغ کرد تا ناشناس باقی بماند و روزی به دامن اجتماع بازگردد تا گذشته را تکرار کند.

مخالفان تشهیر متجاوزان به عفت عمومی بر این باورند که شاید پس از تشهیر، کسانی با وسوسه شهرت اقدام به بزه کنند یا واکنش‌های متعصبانه عموم، دامنگیر خانواده مجرم شود یا قبح جرم، پس از آشکار شدن هویت مجرم و توضیح دقیق درباره جرمش در رسانه‌ها، از میان برود یا... .

اما وقتی آمار تجاوز به عفت عمومی در برخی استان‌ها از صفحه‌های روزنامه‌ها سرریز می‌شود شاید بتوان به این نتیجه رسید که شناساندن مجرمان این چنینی به جامعه در پیشگیری از وقوع مجدد جرایم، ارزش نادیده گرفتن چنین اما و اگر‌هایی را دارد چراکه شاید مربع‌های کوچکی که امروز صورت مجرمان را پوشانده است فردا فرصتی دوباره برای تکرار اعمالشان را به آنها بدهد، شاید تلاش برای حفظ آبروی آنها بار دیگر فاجعه‌ای بزرگ‌تر را رقم زند تا لقب‌شان از صفحه‌های لایی روزنامه به صفحه‌های رویی ارتقاء پیدا کند.

آیا هیچ یک از مخالفان با تشهیر متجاوزان، درد و سرخوردگی اعمال خشونت از سوی متهمان سابقه‌دار را درباره بستگانشان تجربه کرده‌اند؟ از دیدگاه شما کدامیک ارجح‌تر است، حق عموم مردم برای برخورداری از امنیت یا حق مجرمان خرد برای پنهان ماندن هویتشان ؟

مریم یوشی‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها