مروری بر تحولات زندگی بشر در سایه طب ترمیمی نوین

تولد انسان‌های روئین‌تن

امروزه سعی شده است نقیصه کنونی علم پزشکی که همچنان بر محور دارودرمانی استوار است، در تحولی به واسطه پیشرفت‌های شگرف علمی و تکنولوژیکی در طب ترمیمی برطرف شود.
کد خبر: ۲۶۵۴۷۶

در واقع این علم با 3 ابزار دارو، سلول درمانی و مهندسی بافت درصدد ترمیم بافت یا ارگان‌های از دست رفته است. به این ترتیب در آینده‌ای نه‌چندان دور، رفع مشکلات و معضلات ناشی از مشکلات سوانح، سکته‌ها یا حتی گذشت زمان برای شخص قابل ترمیم خواهد بود.

به بیان دیگر با شناخت بیشتر از سلول‌های بنیادی محققان و پزشکان سعی دارند با استفاده از خاصیت تکثیری و تمایزی این سلول‌ها نسبت به ترمیم یا جایگزینی بافت‌های از دست رفته اقدام کنند. بی‌دلیل نیست که گفته می‌شود عمر انسان به زمانی حدود 120 سال قابل افزایش خواهد بود.

مروری بر دستاوردهایی که چشم‌انداز زندگی بشر را در دهه‌های بعدی در حوزه درمان دگرگون خواهند کرد، ما را بر آن داشت تا با دکتر ناصر اقدمی، سرپرست مرکز سلول درمانی پژوهشکده رویان به گفتگو بنشینیم.

به نظر می‌رسد توسعه شگرف حوزه‌های علم و فناوری‌های نوین بخصوص در عرصه پزشکی، زندگی بشر را در آینده‌ای نزدیک با کیفیتی متفاوت روبرو می‌کند. با این اوصاف در یک تحلیل کلی، مصادیق زندگی بشر در حوزه‌های درمانی را در آینده نزدیک چگونه می‌بینید؟

پیشرفت‌های صورت گرفته در علوم سلول‌های بنیادی و همچنین نانوتکنولوژی باعث شده ما در علم پزشکی شاهد شکل گرفتن یک انقلاب جدید باشیم و این همان توسعه علم جدیدی است که امروزه با عنوان طب ترمیمی آن را می‌شناسیم. پزشکی امروز، یک پزشکی دارومحور است که در آن از دارو برای پیشگیری از پیشرفت بیماری یا حذف عوامل ایجادکننده استفاده می‌شود، اما این روش درمانی اغلب نمی‌تواند در صورت از دست دادن بافت یا عضو، آن را جایگزین یا ترمیم کند.

شاید یکی از مشهودترین اثرات این درمان را در پیوند مغز استخوان بتوان دید. خون و سیستم خونی نیز یکی از بافت‌های بدن است که برخلاف دیگر بافت‌های بدن، بافتی مایع است. بروز سرطان یا بیماری‌های مربوط به مغز استخوان باعث می‌شود بدن بخش عظیمی از این بافت را از دست دهد. سلول‌درمانی در این بافت که سابقه بیش از 50 ساله دارد، این بیماری‌های بالقوه کشنده را به یک بیماری قابل درمان تبدیل کرده تا آنجا که در برخی موارد حتی می‌توان به بهبود کامل بیماری نیز رسید.

علاوه بر شناخت ماهیت سلول‌های بنیادی که کمک شایانی به ایجاد و توسعه علم طب ترمیمی کرده است، پدید آمدن علومی مانند نانوتکنولوژی باعث شده بتوانیم امروزه علاوه بر اقدامات درمانی برای افزایش ترمیم در داخل بدن، قادر باشیم در محیط آزمایشگاهی نیز به تولید و توسعه بافت‌های بدن اقدام کنیم.

با این حال هرچند شواهد تاریخی در حوزه علمی نشان می‌دهد که پدید آمدن چنین انقلاب‌هایی در علم به رغم تاثیرگذاری فوق‌العاده‌ای که دارند قادر نیستند همه مشکلات آن حوزه علمی را حل کنند، ولی به نظر می‌رسد که علم طب ترمیمی بتواند بشر را به آرزوی روئین‌تن بودن نزدیک کند.

چند سالی است که صحبت از بررسی شیوه‌های نوین درمان بیماری‌های لاعلاج چون انواع سرطان، ام‌اس، پارکینسون، ایدز و... می‌شود. با وجود این همه شیوه‌ها همچنان در مرحله بررسی و آزمون به سر می‌برند. در چنین شرایطی، یافتن راه‌حل‌های درمانی را در این زمینه‌ها تا چه اندازه عملی و اجرایی می‌بینید؟

هرچند یکی از اهداف اصلی طب ترمیمی و همچنین علوم سلول‌های بنیادی، بهبود و درمان بیماری‌های همراه با تخریب بافتی است، ولی این مهم نیاز به شناسایی سازوکارهای دقیق ترمیم بافتی در بافت‌های مختلف دارد. به نظر می‌رسد آنچه امروزه محققان به آن دسترسی پیدا کرده‌اند بیشتر از آنچه یک وسیله درمانی باشد، وسیله‌ای است برای شناخت بیشتر سازوکارهای ترمیمی در بدن.

بی‌شک زمانی در مورد اجرایی و عملی بودن این ابزارها می‌توان اظهارنظر کرد که شناخت ما از ساز و کارهای ترمیمی تا اندازه زیادی افزایش یافته باشد.

تجربیات علم پزشکی در زمینه پیوند مغز استخوان و همچنین تجربیات به دست آمده در 10 سال گذشته دسترسی به بخش اعظمی از اهداف طب ترمیمی را نوید می‌دهد؛ هرچند نمی‌توان زمان مشخصی را برای آن پیش‌بینی کرد ولی با پیشرفت‌های صورت گرفته در سال‌های اخیر نشان می‌دهد محققان بتوانند حداقل تا 10 سال آینده بخش عمده‌ای از مشکلات مربوط به سرطان‌ها و بیماری‌های همراه با تخریب بافت عصبی را حل کنند.

گفته می‌شود دستاوردهای اخیر علم ژنتیک، چشم‌انداز روشنی را از افزایش عمر انسان تا حداقل 120 سال ارائه می‌کند. دستکاری‌های ژنتیکی و بهره‌گیری از پیوند سلول‌های بنیادی چگونه می‌توانند به تحقق این آرزوی بزرگ بشر کمک کنند؟

یکی از مشکلات اساسی در زمینه ژنتیک درمانی که در مقطعی نیز باعث شکست کامل این علم در درمان بیماری‌ها شد، ایجاد تغییرات در سلول‌هایی بود که پس از مدتی از میان می‌رفتند. تقریبا بیشتر بافت‌های ما برای نوسازی و پیشگیری از پیری عضو در هر روز، تعداد زیادی از سلول‌های خود را با سلول‌های جدید جایگزین می‌کنند بنابراین حتی اگر قادر باشیم ماهیت ژنتیکی سلول‌های موجود را تغییر دهیم، تنها به صورت موقت قادر خواهیم بود عملکرد یک بافت را بهبود ببخشیم و پس از مرگ سلول‌های دستکاری شده، مجدد عملکرد بافت به حالت قبلی برمی‌گردد.

پدید آمدن علومی مانند نانوتکنولوژی باعث شده امروزه علاوه بر اقدامات درمانی برای افزایش ترمیم در داخل بدن، در محیط آزمایشگاهی نیز به تولید بافت‌های بدن اقدام کنیم

در این میان، طی سال‌های اخیر دانشمندان سلول‌هایی را شناسایی کردند که ما امروزه آنها را با عنوان سلول‌های بنیادی می‌شناسیم.

این سلول‌ها 2 ویژگی اساسی دارند. اولا قادرند تکثیر یابند و ثانیا می‌توانند به دیگر سلول‌های تشکیل‌دهنده بافتی تمایز یابند، بنابراین تغییرات در این سلول‌ها می‌تواند بتدریج و همزمان با جایگزینی سلول‌های جدید توسط سلول‌های بنیادی دستکاری شده، کل عملکرد بافتی را به طور همیشگی بهبود بخشد.

از طرفی، ویژگی تکثیری در سلول‌های بنیادی و در دسترس قرار گرفتن ساختار ژنتیکی این سلول‌ها، این امکان را ایجاد کرده است که از روش‌های اصلاح ژنتیکی پایدارتر و آسان‌تری نیز بتوانیم استفاده کنیم، بنابراین به نظر می‌رسد پس از شناسایی سلول‌های بنیادی در عضو و همچنین توسعه روش‌های جداسازی این سلول‌ها بتوانیم در محیط آزمایشگاهی تغییرات ژنتیکی دائمی را در این سلول‌ها ایجاد کنیم و با برگرداندن این سلول‌ها به بافت مورد نظر بتدریج شاهد جایگزینی سلول‌های بهبود یافته با سلول‌های بیمار باشیم.

به عنوان یک متخصص سلول درمانی، کدام یک از تحقیقات در دست اجرای پژوهشگران این رشته را در آینده نزدیک تحقق یافته می‌بینید؟ به بیان دیگر، کدام دسته از بیماری‌ها از طریق پیوند سلول‌های بنیادی قابلیت درمان خواهند یافت؟

به نظر می‌رسد اهمیت سلول‌درمانی و توجه دانشمندان به این موضوع باعث شده این علم در شاخه‌های بسیاری شاهد پیشرفت‌های عمده‌ای باشد، اما آنچه از کارهای درحال انجام می‌توان دید این است که بیشتر تحقیقات در زمینه بیماری‌های ناشی از افزایش سن متمرکز شده است که در این میان بیماری‌های قلبی و عروقی و همچنین بیماری‌های عصبی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ اما آنچه مسلم است امروزه ما شاهد استفاده گسترده از این علم در زمینه بیماری‌های خونی هستیم و استفاده از این علم در زمینه بیماری‌های پوستی بسرعت در حال گسترش در سطح ارائه خدماتی است. استفاده از این روش‌ها در بقیه موارد بیشتر در حد تحقیقاتی است و به نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک شاهد استفاده از این علم در ترمیم بافت‌های غضروفی و استخوانی نیز باشیم.

نتایج پیوند سلول‌های بنیادی به قلب و عروق، با توسعه پیشرفت‌ها، درمان کدام دسته از ضایعات قلبی را علاوه بر درمان‌های کنونی ممکن می‌سازد؟

همان گونه که اشاره شد طب ترمیمی یا علوم سلول‌های بنیادی بیشترین تمرکز را در زمینه بیماری‌های همراه با تخریب بافتی دارند. در بیماری‌های قلبی نیز 2 عامل اصلی باعث تخریب بافتی و کاهش عملکرد بافتی می‌شوند که یک دسته از این بیماری‌ها، تخریب ناشی از کاهش خون‌رسانی و دسته دیگر، اختلال عملکرد به دلایل ژنتیکی و محیطی غیر از سکته است.

طب ترمیم در هر دو زمینه در حال فعالیت است و در زمینه بیماری‌های ناشی از کاهش خون‌رسانی درصدد است که با تکثیر و جایگزینی سلول‌های خود، عملکرد بافت را به حالت طبیعی برگرداند و در زمینه بیماری‌ های غیرایسکمیک نیز در تلاش است با اصلاح سلول‌های بنیادی و جایگزینی مجدد این سلول‌ها در بافت قلبی، عملکرد طبیعی بافت را موجب شود، اما به نظر می‌رسد با توجه به دستکاری کمتر در ترمیم بیماری‌های ناشی از سکته، این علم در زمینه بهبود این بیماری‌ها نتایج بهتر و قابل لمس‌تری را در آینده نزدیک داشته باشد بخصوص که شیوع این بیماری‌ها نیز بیشتر از انواع دیگر بیماری‌های قلبی و عروقی است.

آیا این دستاوردها در حوزه سیستم عصبی مرکزی، نخاع و مغز، متخصصان را به ارائه راهکارهای درمانی جدید، بخصوص در مقابله با سکته‌های مغزی رهنمون خواهد کرد؟

هرچند سیستم عصبی نسبت به بافت‌های دیگر بدن پیچیدگی بیشتری دارد، ولی شناخت و جداسازی سلول‌های بنیادی و همچنین امکان تمایز و تولید این سلول‌ها از سلول‌های بنیادی جنینی، این امید را نوید می‌دهد که بزودی شاهد پیشرفت‌های شگرفی در زمینه درمان بیماری‌های عصبی نیز همانند بیماری‌های قلبی و عروقی بخصوص در زمینه بیماری‌های ناشی از سکته باشیم.

در زمینه درمان بیماری‌های کبدی چطور؟

حجم مطالعات صورت گرفته در این زمینه نسبت به بیماری‌های عصبی و قلبی نشان می‌دهد استفاده از این علم در بیماری‌های کبدی از سرعت کمتری برخوردار است، اما باید در نظر داشت که کبد خود دارای سازوکارهای ترمیم بسیار پیشرفته‌تری است و شاید ایجاد امکانات لازم برای شناخت این سازوکارها نه‌تنها در خود بافت کبدی، بلکه در ترمیم دیگر اعضای بدن نیز راهگشا باشد.

موفقیت‌های به دست آمده توسط محققان کشور در زمینه شبیه‌سازی موجودات زنده و تولید حیوانات تراریخته که هدف غایی‌اش تولید پروتئین TPA در شیر حیوانات است، در صورت تحقق تا چه اندازه به درمان ضایعات قلبی و مغزی کمک خواهند کرد؟

یکی از مشکلات اصلی در زمینه تولید داروهای بیولوژیک، ایجاد و توسعه امکانات لازم برای تولید صنعتی و همچنین بهبود روش‌های خالص‌سازی و استریل کردن محصولات تولید شده است. تولید این داروها اغلب نیاز دارد که بتوانیم شرایط تولید در بدن موجود زنده را در آزمایشگاه ایجاد کنیم، آن هم در مقیاس صنعتی که اغلب کار مشکلی است و نیاز به فناوری‌‌های خاصی دارد که در حال حاضر تنها در اختیار چند کشور پیشرفته دنیاست.

استفاده از شبیه‌سازی در واقع استفاده از امکانات موجود در طبیعت برای تولید مواد بیولوژیکی است

استفاده از شبیه‌سازی در واقع استفاده از امکانات موجود در طبیعت برای تولید مواد بیولوژیکی است. ما با شبیه‌سازی، در واقع هر حیوان شبیه‌سازی شده را به یک واحد تولیدی تبدیل می‌کنیم که ضمن تولید داروی مورد نظر براحتی قادر به توسعه آن با تولید مثل حیوان هستیم، یعنی در این روش تنها با ایجاد یک واحد تولیدی قادر خواهیم بود بسرعت واحدهای تولیدی را افزایش دهیم، ضمن آن که نگران آلودگی و مشکلات صنعتی نیز نخواهیم بود و محصول تولید شده نیز از خلوص بالایی برخوردار خواهد بود.

فایده دیگر این فناوری که به آن توجه کمتری شده این است که محصول پیش از استخراج در معرض آزمایش‌های کنترل کیفی نیز قرار می‌گیرد. چه‌بسا اگر این ماده اثرات بیولوژیکی مخربی داشته باشد بتدریج باعث بروز این علائم در حیوان می‌شود؛ امکانی که هرگز در تولید صنعتی قادر به انجام آن نخواهیم بود.

آینده پیشرفت‌ها در این حوزه (کلونینگ) را چطور ارزیابی می‌کنید؟

پیشرفت در همه حوزه‌های علمی تقریبا 3 مرحله را طی می‌کند. ظهور علم، پیشرفت در زمینه تحقیقات و کاربردی کردن آن؛ اما در این 3 مرحله تنها کسانی صاحب علم خواهند بود که از زمان ظهور و تحقیقات در متن علم قرار گیرند.

این اتفاقی است که برای علم شبیه سازی در کشور ما رخ داده است، اما این روند نیاز به سرمایه‌گذاری عظیمی دارد که تنها توسط ارگان‌های دولتی و شرکت‌های داروسازی امکان‌پذیر است، بنابراین در حال حاضر می‌توان به نسبت سرمایه‌گذاری، شاهد پیشرفت در این زمینه باشیم.

پیشرفت دانش طب ترمیمی در کشور

پیوند اعضا، اقدامی حیات‌بخش در مبتلایان به نارسایی پیشرفته اعضا بوده و موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران می‌شود. این پدیده یکی از پویاترین و کاربردی ترین دستاوردهای علم پزشکی در جهان است و از نشانه‌های مهم ارتقای سطح دانش پزشکی و توانمندی‌های علمی و فنی مراکز پزشکی تلقی می‌شود. پیوند برای بعضی اعضا، تنها روش جایگزین عضو نارساست و برای بعضی دیگر مانند کلیه‌ها با این که روش جایگزینی دیالیز وجود دارد، پیوند از لحاظ کیفیت زندگی ارجح بوده و علاوه بر آن از نظر اقتصادی نیز باصرفه‌تر است.

جالب است بدانید اولین پیوند کلیه در ایران، سال 1347 در شیراز انجام شده است. در سال‌های اخیر با پیشرفت‌های به وجود آمده شاهد موارد روزافزون پیوند کلیه و دیگر اعضا در ایران هستیم. اولین بخش پیوند کلیه در تهران نیز، سال 1363 تاسیس شد که پس از آن به همت نیروهای متخصص در داخل کشور، این بخش‌ها افزایش یافته‌اند. همچنین با فعالیت‌های به‌عمل آمده، ایران در زمینه فراهم‌آوری نسوج پیوندی شامل قرنیه، مغز استخوان، پوست، استخوان، دریچه‌های قلبی، لیگامان، تاندون، غضروف و منیسک در منطقه پیشرو بوده و علاوه بر تامین نیاز بیماران کشور، امکان ارائه خدمات به بیماران دیگر کشورها نیز وجود دارد.

با این حال در دنیای امروز، طب ترمیمی با استفاده از روش سلول‌درمانی به مدد پزشکان آمده تا بافت از بین رفته بدن، جایگزین شود. اینک در کشورمان 100 مرکز تحقیقاتی در تولید سلول‌های بنیادی، سلول‌های کبدی، تولید غضروف، درمان سرطان و درمان ناهنجاری‌های استخوان فعال هستند. پژوهشکده رویان نیز به عنوان مرکزی علمی و شناخته شده در جهان، در تولید علم و فناوری‌های کمک‌کننده باروری، سلول‌های بنیادی جنینی، ترمیم چشم، تولید نای مصنوعی و... دستاوردهای مهمی را به دست آورده است. این تلاش‌ها، ایران را در ردیف 10 کشور برتر دنیا در زمینه سلول‌های بنیادی قرار داده است. سالانه هزاران بیمار خارجی برای درمان بیماری‌هایی نظیر ناباروری، جراحی پلاستیک و زیبایی، بیماری‌های دهان و دندان و انواع جراحی‌ها به ایران سفر می‌کنند.

خوشبختانه ایران در زمینه جراحی و پیوند قلب و ریه، پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته است. براساس آمارهای ارائه شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سالانه 15000 عمل قلب در ایران انجام می‌شود که ایران را در این خصوص، جزو 10 کشور برتر جهان قرار داده است. ایران در زمینه جراحی و پیوند سرخرگ زیر قفسه سینه و عمل قلب باز، موفقیت‌های مهمی را ثبت کرده است.

هم‌اکنون ایران جزو 10 کشور اول دنیا در زمینه پیوند اعضای بدن است. امروزه بیش از 80 مرکز پیوند اعضاء چون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه و غیره در ایران فعال هستند. مطابق آمار در 25 سال اخیر، حدود 25 هزار پیوند کلیه در ایران انجام شده که از این لحاظ، ایران در ردیف کشورهای پیشرفته محسوب می‌شود. ایران در زمینه جراحی لاپاروسکوپی، مقام سوم جهان را کسب کرده است. در حال حاضر، جراحی پیوند کلیه بدون ایجاد برش در ایران انجام می‌شود.

پونه شیرازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها