
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
روز اول که برای کار دعوت شدید، چه تصویری از نقش ثمن برایتان ترسیم کردند و چقدر با تصویری که امروز از این کاراکتر میبینیم، منطبق است؟
در حقیقت کسی نقش را برای من ترسیم نکرد، بلکه فیلمنامه را به من دادند و من آن را خواندم و با خواندن نقش با کاراکتر ثمن آشنا شدم، یک وجه این نقش بسیار برای من جذابیت داشت. ثمن زنی عاشق است که سالهاست با این عشق زندگی میکند. این شاخصه به نظرم پتانسیل خوبی آمد که این نقش را بپذیرم و روی آن فکر کنم و انگیزهای باشد که آن را بازی کنم.
یعنی همه انگیزهای که شما را ترغیب کرد این نقش را بپذیرید، همان بخش عاشق بودن شخصیت ثمن بود؟
البته یکی از دلایل من بود. معمولا در فیلمنامهها، شخصیتهایی که در دوره میانسالی عاشق هستند، کمتر مورد توجه قرار میگیرند یا به ندرت به آنها پرداخته میشود. به خاطر همین این قصه نسبتا تازگی داشت و من هم تا به حال تجربه چنین نقشی را نداشتم. دلیل بعدی هم این بود که من خیلی دوست داشتم تجربه همکاری با آقای خواجویی را داشته باشم. خوشبختانه سریال پس از سالها این فرصت را در اختیار من قرار داد.
از چه لحظهای بخوبی شخصیت ثمن را حس کردید و با او همراه شدید؟
ما معمولا وقتی سر صحنه میرویم روزهای اول با صحنههای کوچک کار را شروع میکنیم. این بخش مربوط به خود بازیگر است و برای بازیگر، برنامهریز سعی میکند پلانها و سکانسهایی را در نظر بگیرد که ساده و راحت باشد، اما به دیگران هم مربوط میشود، به فیلمبردار، کارگردان و همه گروه که با هم آشنا شوند تا بتوانند مثل یک خانواده در کنار هم کار کنند. همین سکانسها و پلانهای ساده که شروع میشود خیلی به بازیگر کمک میکند تا جزییات نقش را بیشتر دقت کند. همچنین باعث میشود آرام آرام به ماهیت نقش پی ببرد. بخشی از این کاراکتر تئوری است که ما قبل از فیلمبرداری به آن فکر میکنیم، ولی وقتی میخواهی آن را به طور عملی جلوی دوربین اجرا کنی، چیز دیگری است. ممکن است جزییات ریزی به نقش اضافه یا از آن کم شود. همه اینها کمک میکند تا هر چه بیشتر به نقش نزدیک شوی، من با یادآوری این لحظات کوچک برای سکانسهای جدیتر و عمیقتر یا حسیتر بهره میگیرم.
اگر خودتان بخواهید این نقش را بنویسید با توجه به جایگاهش در داستان و مختصاتی که در این سریال دارد، چگونه آن را در ذهن خود پرورش میدهید؟
هر بازیگری اگر نقش خودش را بنویسد، همه سریال نقش خود همان بازیگر میشود، (با خنده) اما واقعیت این است که ما وقتی مجموعهای را میسازیم، تعدادی آدم به عنوان کاراکترهای مختلف در کنار هم هستند تا یک سریال معنی پیدا کند و روی مردم اثر بگذارد. شناخت جایگاه افراد در متن یک سریال که توسط نویسنده آن قصه مشخص میشود به این صورت معنی و مفهوم پیدا میکند. من فکر میکنم هیچ کس غیر از خود محسن دامادی بهتر از این نمیتوانست قصه را پردازش کند. چرا که شخصیت ثمن را از قبل بخوبی میشناخت و آن را نوشت و همینطور نقشها و شخصیتهای دیگر را.
اما من به عنوان بازیگر فقط به نقش خودم و آدمهای اطرافم دقت بیشتری میکنم، چون یک نویسنده حرفهای نیستم.
در ابتدا، سریال هفتگی پخش میشد؛ اما مدتی است که یک شب در میان از تلویزیون پخش میشود. با توجه به این که سال گذشته نیز سریال ترانه مادری هم هر شب از تلویزیون پخش میشد، نظرتان در خصوص این زیاده دیده شدن چیست؟
من از شما انتظار ندارم چنین سوالی را از من بپرسید، چون من خیلی کم کار میکنم. سالی یک سریال کارکردن فکر نمیکنم کار زیادی باشد. نسبت به همکاران بازیگر دیگر، اما خود من به شخصه تلاش میکنم اگر گاهی کار میکنم و مردم استقبال میکنند، کارها به هم نزدیک نباشد، منتها این اشکال از فیلمنامههاست که به هم شبیه است. گاهی اوقات بعضی از وجههایی از چند کاراکتر که من کار میکنم ممکن است به هم نزدیک باشد.
اتفاقا برای من هم سوال است که چرا پخش این سریال 3 بار در هفته شد چون ترجیح میدادم این سریال هم مثل زمانی که سریالها هفتگی پخش میشد، هفتگی از تلویزیون پخش شود تا مردم آن را بخوبی پیگیری کنند، اما ظاهرا سیاست تلویزیون بر این است که مخاطبان، این گونه سریالها را که اگر یک شب در میان یا هر شب پخش شود بهتر میبینند و طرفدار بیشتری پیدا میکند. چون ذائقه مردم کمی تغییر کرده و بیشتر عادت کردهاند این طور سریالها را دنبال کنند. تحمل ندارند صبر کنند تا هفته بعد ادامه سریال را ببینند.
البته این عقیده من نیست. عقیده مسوولان تلویزیون است. وقتی سریالی پخش میشود و من در آن بازی میکنم، مردم در محیط بیرون از من درباره آخر داستان سوال میکنند و دوست دارند خیلی زود به نتیجه آن برسند که ما مجبوریم سکوت کنیم و چیزی از پایان قصه نگوییم چون لطف تماشای سریال از بین میرود.
بین بازی در نقش فرخنده در سریال ترانه مادری و شخصیت ثمن در این قصه چه وجه تشابهاتی قائل هستید؟
شخصیت فرخنده در سریال ترانه مادری، یک زن وسواسی، نگران، مضطرب و... بود. اما در این سریال شخصیت ثمن یک زن عاشق درمانده است که حسرت عشق در وجودش باقیمانده و پایا در همین عشق زندگی را گذرانده تا به اینجا رسیده و معذوریتهایی دارد. اکنون یار بعد از مدتها پیدا شده که بتواند وصلتی را صورت دهد به همین سبب فکر میکنم خود کاراکتر متفاوت است. من اعتقاد دارم به هیچ عنوان خیلی خوب نیست یک بازیگر خیلی کار کند. همچنین مقدار کارهایی که انجام میدهد در آن کیفیت کار خیلی اهمیت دارد که من بخش خیلی زیادی را به گردن نویسندگان و مسوولان تلویزیون میگذارم که چرا شرایطی را فراهم نمیکنند که بتوان دست به هر قصهای برد که این محدودیت برای نویسندگان ما متاسفانه وجود دارد.
به نظر خودتان کدام یک از این دو کاراکتر را بهتر ایفا کردهاید؟
فکر میکنم هر کدام جذابیت خودش را داشت. چون اگر کاری برای من جذاب نباشد، اصلا آن کار را قبول نمیکنم و مطلب دیگر این که هر دو سریال کارگردانان خوب و باتجربهای داشتند که همکاری با آنها برای من خیلی مسرتبخش بود، البته این گفته عقیده من است، بدون تعارف گفتم.
اگر در آینده نقشی مشابه ثمن یا فرخنده باز به شما پیشنهاد شود، میپذیرید؟
اگر کاملا شبیه این دو نقش باشد، نه اما اگر کارگردان دیگری با گروه متفاوت که طبیعتا کاراکتر نیز متفاوت است، پیشنهاد شود و از همه جنبهها مناسب باشد، بله. کما این که چنین اتفاقی افتاده است که کاری پیشنهاد شده با همه زمینههای شخصی یک کاراکتر مشابه و با همان کارگردان که من آن را رد کردم.
بازی در مقابل بازیگر پیشکسوتی چون فرامرز قریبیان را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دومین کاری بود که بعد از فیلم سینمایی میخواهم زنده بمانم با آقای قریبیان کار کردم پس قبلا با هم آشنا بودیم، سبک و شیوه یکدیگر برایمان تازگی نداشت.
فکر میکنم هم من و هم آقای قریبیان بسیار راحت با هم کار کردیم و مشکلی برای برقراری ارتباط وجود نداشت. حتی میتوان این مساله را در بین پلانها و سکانسهایی که ما در مقابل هم بودیم، بخوبی حس کرد. خوشبختانه آقای قریبیان فوقالعاده حرفهای هستند؛ چه از لحاظ اخلاقی و چه کاری. امیدوارم در کارهای متفاوت دیگری نیز باز هم همکاری داشته باشیم.
سختترین سکانس مربوط به کدام بخش از قصه بود؟
لحظه دیدار ثمن با علی اکبر معمار بعد از حدود 20سال یک صحنه کلیدی و عمیق در این سریال بود. صحنهای بود که همه منتظر بودند ببینند این لحظه چگونه اجرا خواهد شد، چه به جهت بازیگری و چه به جهت کارگردانی و آن احساسی که قرار بود منتقل شود. فکر میکنم یکی از صحنههای سخت کار بود که بسیار اهمیت داشت.
هدایت آقای خواجویی کارگردان مجموعه چطور بود؟
خوب آقای خواجویی تجربه زیادی در عرصه فیلمسازی دارند و ارتباطی که او با بازیگران حرفهای دارد کم نیست و مسلما من از راهنماییهای وی استفادههای خوبی کردم. عادت دارم هر جایی که سوالی باشد ابتدا آن را با کارگردان مطرح کنم و بعد از گرفتن جواب جلوی دوربین بروم تا بتوانم تسلط کامل به آن قسمت از شخصیت داشته باشم و با آگاهی کامل، نقش را ایفا کنم.
آقای خواجویی و خود من حساسیت زیادی برای بازی در لحظات مختلف شخصیت ثمن داشتیم که ایشان اگر لازم میدانستند برای هر سکانس گفتگو و راهنماییهای کافی میکردند و من هم از تجربیات وی بخوبی استفاده میکردم.
تعلق خاطرتان به کدام حوزه بیشتر است؛ سینما یا تلویزیون؟ با توجه به اینکه اولین حضور شما به عنوان بازیگر در حوزه سینما با فیلم خانه خلوت بوده و همچنین سال گذشته سریال پرمخاطب ترانه مادری و در حال حاضر پس از سالها را در تلویزیون کار کردید؟
با خانه خلوت کار حرفهای در سینما را شروع کردم ولی قبل از آن دو، سه کار تلویزیونی انجام دادم که سکوی پرتاب خوبی بود برای هر کسی که هدفی دارد برای وارد شدن به عرصه بازیگری، البته برای من خیلی فرق ندارد به دلیل اینکه در هر دو عرصه حرفهای کار میکنم و با کسانی که کار کردم همه حرفهای بودند. ولی در حال حاضر تلویزیون جایگاه بهتری نسبت به سینما دارد. در سینما فعلا از بازیگرانی مثل من استفاده نمیشود. برای نقشهایی از من دعوت میشود که به هیچ وجه آنها را دوست ندارم به همین سبب آنها را قبول نکردم. اگر وضع همینگونه ادامه پیدا کند، دیگر در سینما کار نخواهم کرد. وقتی جلوی دوربین سینما میروم که نقشم را دوست داشته باشم اما تلویزیون گستردهتر است اگر به من حدود بیست کار متفاوت پیشنهاد شود، شاید یک فیلمنامه که با روحیات من برای کار کردن نزدیک باشد را انتخاب کنم و اینکه گروه چه کسانی باشند و چه قصهای کار شود. همیشه سعی کردم نقشهایی که تا به حال بازی کردم و از من پخش شده شبیه به هم نباشد. با این حال شما باز هم میتوانید شباهتهایی بین آنها ببینید. بعضی از کارها هم که دوست داشتم به من پیشنهاد نشده و از بازیگرانی که در گروه سنی من قرار دارند و درجه کاری آنها خوب است، بهره میگیرند یا اصلا کارگردان آن تیپ یا ظاهر را بیشتر میپسندد.
به نظر خودتان بهترین نقشی که تا به حال بازی کردهاید، چه نقشی بوده است؟
زمانی که در سینما خیلی فعال بودم، بیشتر سعی میکردم کارهایی که ارزش معنوی و هنری داشته باشد را بازی کنم و نقشهایی که گیشه به من پیشنهاد میشد یا نقشهای تجاری را اصلا قبول نمیکردم. درست عکس حالا که همه علاقه دارند کارهای تجاری انجام دهند و مشتاقند نقشهای گیشهپسند به آنها پیشنهاد شود، چون در حال حاضر فیلمهای تجاری بیشتر مطرح میشود. آن موقع من چنین سیاستی نداشتم، البته شاید اکنون تفاوت داشته باشد، در آن زمان ما معتقد بودیم فیلمی بهتر است که حرفی برای گفتن داشته باشد و صرفا برای سرگرمی ساخته نشده باشد. بنابراین سالهایی که من در سینما فعالیت داشتم سالهای اوج سینما بود، رونق فیلمهای خوب سینما این شانس را به من داد در بهترین فیلمها بازی کنم.
من معتقدم زیاد دیده شدن هنر نیست، مهم این است که چطور دیده شوی. دوست داشتم و برایم مهم بود که در سینما هدفمند کار کنم. فیلمهای آن زمان هم اینطور بود مثل بهشت پنهان، مهاجران، تابلویی برای عشق، حریف دل یا غزال که توانستم با ایفای نقش در آن از جشنواره سیمرغ بگیرم. در کل آن زمان یک نگاه خاصی وجود داشت که به مقوله زن پرداخته میشد و برایم جذاب بود.
طوبی قنبر زمانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: