در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش فارس، ساعت 30 دقیقه بامداد 21 آذر سال 85 جسد مرد 80 ساله که غلامرضا مردانی آذر نام داشت در دفتر کارش واقع در خیابان ایرانشهر پیدا شد که از همان زمان تحقیقات بر روی این پرونده از سوی شهریاری بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد.
دقایق پایانی روز شنبه 21 آذر سال 85 زنی هراسان خود را به کلانتری 107 فلسطین رساند و در حالی که به شدت مضطرب بود، گفت:«پدرم امروز طبق معمول به شرکت آسانسورسازی خودش واقع در خیابان ایرانشهر مراجعه کرد اما پس از آن دیگر خبری از او نشد و من چند بار با دفتر وی و تلفن همراهش تماس گرفتم اما او به تلفن جواب نمیدهد و اکنون به شدت نگران پدرم هستم».
مأموران پس از شنیدن اظهارات این زن متوجه شدند پدر وی مردی 80 ساله به نام غلامرضا مردانی آذر است که به عنوان مردی خیر و چهره ماندگار مدرسهسازی در ایران شناخته میشود.
آنها برای اطلاع از سرنوشت مرد مسن در ساعت 30 دقیقه بامداد به دفتر کار وی رفتند اما هرچه زنگ در را به صدا درآوردند کسی در را به رویشان نگشود تا اینکه بالاخره قفل در را شکستند و وارد شرکت آسانسورسازی شدند.
مأموران پس از ورود به دفتر شرکت، ناگهان جسد غلامرضا را در حالی که دور سرش یک کیسه پلاستیکی کشیده شده و با چند چسب بسته شده بود، پیدا کردند و در این هنگام موضوع را با بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی در میان گذاشتند.
جابری ، قاضی واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: بازپرس پرونده در جریان تحقیقات خود متوجه شد قاتل یا قاتلان به راحتی وارد قربانگاه شدهاند و به احتمال زیاد با مقتول آشنایی قبلی داشته یا خودشان را مشتری معرفی کردهاند. از سویی برخی از شواهد این فرضیه را که این چهره ماندگار مدرسه سازی ایران به انگیزه سرقت از پای درآمده است پیش روی کارآگاهان قرار داد.
وی افزود: در ادامه دختر غلامرضا تحت بازجویی قرار گرفت و مدعی شد که به شخص خاصی مظنون نیست و زمانی که پدرش به تلفن همراهش پاسخ نداد به شدت نگران شده و موضوع را به کلانتری اطلاع داده اما نمیدانست چه افرادی و با چه انگیزهای او را کشتهاند.
بازپرس پرونده در ادامه تحقیقات برای رازگشایی این معمای جنایی به سراغ منشی غلامرضا رفت و او را تحت بازجویی قرار داد.
قاضی واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران در خصوص دفاعیات منشی مقتول، گفت: وی مدعی شد مردانی روز حادثه طبق معمول کارهای روزانهاش را انجام داد و بعد از ظهر به من گفت با فردی قرار ملاقات دارد برای همین زمان بیشتری در دفتر ماند. او سپس به من گفت به احتمال زیاد کارش به طول میانجامد و من میتوانم به خانهام بروم. من نیز با اجازه غلامرضا محل کارم را ترک کردم و دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه به من اطلاع دادند این مرد نیکوکار را به قتل رساندهاند.
جابری اضافه کرد: پس از چند روز منشی لب به اعتراف گشود و با اعترافات وی مأموران 3 مرد را که همدست او در جنایت بودند در دوم آذر دستگیر کردند که مشخص شد متهم ردیف اول مجید قاتل غلامرضا بوده است. با اعترافات مجید و تکمیل شدن پرونده قرار مجرمیت برای مجید صادر شد و با رفتن مجید به دادگاه کیفری شعبه 74 قاضی شعبه برای وی حکم قصاص صادر کرد که این حکم از سوی شعبه 27 دیوان عالی کشور تأیید.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه