شتر، گاو، پلنگ

طلوع خورشید در چارچوب پوسیده روزمرگی

خب، بالاخره از تصدق سر این جناب کافه کاغذی برای ما هم چند ایمیلی رسید که خیلی خوشحالمان کرد. راستی سلام شترگاوپلنگ‌های تنهای دیار من! حال، احوال؟
کد خبر: ۲۵۲۶۸۱

بی‌مقدمه بروم سر اصل مطلب: راستش یک دوستی بدون این که اسمی از خودش ببرد یا شهر محل سکونتش را معرفی کند برایم یک ایمیل زده و خواسته جوابش را بدهم. دوست ناشناخته خوبم، من به نامه تو چه جوابی می‌توانم بدهم جز این که بگویم شخصا بابت رفتار آن مدرس انسان‌نما با تو متاسف و شرمگینم! چه جوابی می‌توانم بدهم جز این که بگویم از فرط اندوه و خشم کلمات را گم کرده‌ام که چرا باید چنین استعدادی در زمینه گرافیک توی کشورم قربانی خودخواهی یک آدم دیگر شود؟ چه می‌توانم بگویم جز این که من به جای همه آن آدم‌هایی که در حق تو نامردی کرده‌اند، شرمنده و متاسفم؟ اما دوست خوبم! تو فقط 23 سال داری. فقط 23 سال! و این یعنی تازه شروع. شاید خیلی زود باشد که بخواهی به ازدواج یا هر چیز دیگری از این دست فکر کنی. تلاش کن دوست خوبم. تو که توانسته‌ای تنها به مدد استعداد خارق‌العاده‌ات درس بخوانی، حتما می‌توانی مقطع کارشناسی ارشد را هم قبول شوی. قبول بشو و به همه ثابت کن که توانایی‌های تو خیلی بیشتر از آن چیزی است که اجازه دهی یک آدم یا آدم‌های دیگر آن را از بین ببرند. من به عنوان یک دوست، یک همراه و یک برادر از تو خواهش می‌کنم که تسلیم نشو و ادامه بده، با قدرت و قوت. در مورد مشکل خانوادگی‌ات و تغییر رفتار پدرت یک پیشنهاد دارم: چرا با او حرف نمی‌زنی. چرا نمی‌گویی که در دانشگاه چه اتفاقاتی افتاده وگرنه تو حالا صاحب یک شغل خوب و یک موقعیت اجتماعی بهتر بودی؟ چرا او را از غصه و رنج نجات نمی‌دهی؟ چرا به او نمی‌گویی که اگر همچنان با من همان پدر همیشگی باشی کنکور کارشناسی ارشد که سهل است تمام جهان را فتح خواهی کرد؟ مرا از حال خودت بی‌خبر نگذار دوست خوبم. منتظر ایمیل‌های بعدی‌ات هستیم.

خب، شترگاوپلنگی‌ها! راستی دوستان دیگری مثل محمود فخرالحاج و چند دوست دیگر هم ایمیل داده‌اند. خلاصه با این کارتان تشویقم کردید که با اعتماد به نفس بالا آدرس ایمیلم را گوشه صفحه بنویسم. پس منتظر نامه‌ها و ایمیل‌هایتان هستم. بی‌‌صبرانه بی‌صبرانه هرچند تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است. پس تا هفته بعد درود و بدرود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
کری‌خوانی صبح‌گاهی

گفت‌وگوی جام‌جم با هاشم بیگ‌زاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو

کری‌خوانی صبح‌گاهی

نیازمندی ها