در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
استاد لطفا خودتان را معرفی کنید.
من حسین کلاقیچی گنجینه، اولین فرزند حاج علیاکبر هستم. پدرم اهل تبریز و مادرم از اهالی اسکو بود. پیش از کودتا، از آنجایی که پدرم بافنده بود و آشنای ابریشمبافی در گنجینه داشت و عمویش نیز قبلا به گنجه رفته بود، او نیز به آنجا رفت. پدرم در ابتدا کارها را بعد از بافتن، برای رنگرزی و چاپ به جای دیگر میداد، ولی سرانجام به اتفاق عمویم، کارخانهای به نام خود تاسیس کرد.
زمانی که من 4 سال داشتم، انقلاب بلشویکی در آذربایجان بسیار شدت گرفت. پدر و مادرم به اتفاق من و 7 برادر و خواهرم به ایران آمدیم و در تبریز در منزل پدربزرگم ساکن شدیم. پدرم در تبریز مغازهای در راسته بازار گرفت و نام فامیلش را از تقیزاده به کلاقیچی گنجینه تغییر داد و از آن پس مهر او با عنوان «حاج علیاکبر کلاقیچی گنجینه» بر پارچهها نقش میشد.
با شروع جنگ دوم جهانی، ارتش روسیه، امریکا و انگلیس در کشور ما حضور داشتند. در دوران جنگ با رکود کارها باتیک را کنار گذاشتیم و روی چیت کار کردیم. تولیدمان آنقدر زیاد شد که 110 نفر کارگر رنگرزی و چاپ داشتیم. در تیمچه صفرعلی تبریز و تمام آذربایجان و حتی تهران تولیدات چیت ما عرضه میشد.
استقبال زیاد مردم شهرهای مختلف به پارچههای ما به خصوص در گیلان و مازندران سبب شد که پدرم کارخانهای در رشت احداث کند. مدت زیادی از احداث کارخانه رشت نگذشته بود که پدرم در رشت به دلیل سکته قلبی فوت کرد و وی را همانجا به خاک سپردیم.
چه زمانی ازدواج کردید؟
من با دخترخالهام که متولد روسیه بود ازدواج کردم. دارای 7 فرزند هستم و در آستانه 92 سالگی قرار دارم. در سال 1334 وارد وزارت فرهنگ و هنر شدم. از من دعوت شده بود تا کارگاه چاپ سیلک را در آن اداره برپا کنم. به این ترتیب مسوولیت قسمت چاپ به من محول شد و بالاخره در سال 1354 بازنشسته شدم. از آن زمان فعالانه در زمینه چاپ سیلک و چاپ باتیک حضور داشتهام.
چه شد که به تهران آمدید؟
سال 1324 فرقه دموکرات به رهبری پیشهوری، زمام امور آذربایجان را در دست گرفت. با وجود لشکرکشی حکومت مرکزی و بازگشت آذربایجان به وضع سابق، ولی چون هنوز تهدیدهایی وجود داشت، بسیاری از مردم از ترس جنگ مجدد و قحطی، به شهرهای دیگر میرفتند ما هم سال 1325 به تهران آمدیم. در ابتدای ورود به تهران، ما دوباره همان کارگاه را راهاندازی کردیم، ولی با خاتمه جنگ، کار ما مثل گذشته مورد توجه نبود. در سال 1328 که دوره نفت و مصدق و گروهبندیهای سیاسی بود، به ناچار کارگاه را جمع کردیم و در همان سال چاپ سیلک را با همکاری مهندس صادقی و عمویم در کارگاه وسیعی در پاساژ بهار واقع در خیابان لالهزار آغاز کردیم. در این کارگاه چاپ که اسم آن را شیمی نساجی گذاشتیم، برای اولین بار بود که در ایران چاپ سیلک انجام میشد.
بیشتر کار ما چاپ تابلوهای تبلیغاتی برای فروشگاهها و داروخانهها بود که روی ورق فلزی چاپ میکردیم. بعدها علاوه بر فلز، روی شیشه، گونی و فیلم هم چاپ میکردیم.
در آن زمان وزارت فرهنگ و هنر مرا دعوت به کار کرد و من اولین پوستر نمایشگاهی به روش سیلک اسکرین را برای نمایشگاه کشاورزی ایران که در میدان جلالیه (پارک لاله کنونی) برگزار شد، چاپ کردم. از آن پس مشتری ما زیاد شد و ما کارگاه را گسترش دادیم تا بتوانیم پوسترهای مشتریان را برای تئاتر، کنسرت، نمایشگاهها و بیینالها چاپ کنیم.
از چه سالی فعالیتتان را با دانشگاهها شروع کردید؟
روسای دانشگاه تهران در سال 1348 رسما به وزارت فرهنگ و هنر نامه نوشتند و خواستند که این رشته در گروه تجسمی دانشکده هنرهای زیبا تدریس شود. همان سال به دانشگاه تهران رفتم و با همکاری کارگاههای نجاری، ریختهگری و... میزهای چاپ، گیرهها، شابلونها و وسایل را طراحی و سفارش دادم و کارگاه را کاملا تجهیز کردم. در سال 1349 اولین واحد درسی آموزش سیلک اسکرین ارائه شد و تا حالا که 35 سال از آن زمان گذشته، هر سال به دانشجویان رشتههای مختلف آموزش میدهم. بسیاری از شاگردهای من اکنون خود هنرمند و استاد معتبری شدهاند.
استاد، چه شد که کتابی درباره هنر باتیک منتشر کردید؟
زمانی به دنبال کتابی در این زمینه میگشتم، اما متاسفانه در آسیای میانه و حتی در ایران کتابی در این زمینه پیدا نکردم. همین موضوع باعث شد که درصدد انتشار کتابی با عنوان هنر چاپ باتیک باشم. کتاب دیگری هم به نام چاپ سیلک تالیف کردهام. در این کتاب 30 تکنیک سیلک اسکرین را ارائه کردهام و تاریخ سیلک اسکرین را در بسیاری از کشورها شرح دادهام.
آینده هنر چاپ باتیک و سیلک اسکرین را در ایران چگونه میبینید؟
تصور میکنم میتوان با فعال نمودن هر چه بیشتر رشته صنایع دستی و گرافیک و نقاشی در دانشکدههای هنر و آموزش دانشجویان در رشتههای چاپ باتیک و سیلک اسکرین، به تداوم و ترویج این تکنیکها امیدوار بود.
همچنین با نظارت بر چگونگی تولید چاپ باتیک در مناطقی نظیر اسکوی آذربایجان و استاندارد نمودن مواد اولیه و ایجاد تنوع در طرح و نقش و ارائه مشورتهای فنی و تسهیلات اقتصادی به همراه تقویت جنبههای صادراتی و بازرگانی، میتوان نسبت به احیا و گسترش این تکنیکهای ظریف و پیچیده همت گماشت.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه