در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
افشین قطبی، مولف تازه مربیگری در فوتبال ایران شد. مولفی که آموختههایش را از قبل و کنار همکاری و همفکری با مربیانی نامی و بزرگ بهدست آورد. کار کردن کنار مربیانی که لازمهای برای شمردن مجدد آنها نیست. همانگونه که تصور میکنیم، دیگر نیازی به بازگویی این واقعیت زنده که افشین قطبی تغییر کرده و عوض شده است، نمیبینیم.
افشین قطبی در قیاس با فصل پیشین، به لحاظ تک تک شاخصههای رفتاری خصوصی و فنی تغییر کرده است. نمیتوان مردی را که سال پیش با ادبیات و پشتکار خود، انگیزه را به تیمش هدیه میداد با امروز برابر دانست. اگر این مقدمهای بود برای تشریح تغییر یک قهرمان، حالا میتوان نمونههایی واضح را کنار هم قرار داد.
1- همیشه میتوانستیم خارج از زمین فوتبال و پیش یا پس از تمرینات، سی دیهای مختلفی را در دستش ببینیم. افشین قطبی سال گذشته چیزی به نام تفریح و اتلاف وقت را نمیشناخت. یا مشغول تماشای بازی حریفان بود و یا در حال مطالعه! مطالعهاش هم به تاکتیکهای فوتبال و آموختن زبانفارسی خلاصه میشد. با همین شکلوشمایل، کسی نمیتوانست در تیم او کمفروشی کند. اولین نفر سر تمرینات حاضر میشد و بعد از همه هم میرفت. آیا افشین قطبی که در تمام فصل گذشته فقط یک بار خاک ایران را ترک کرد، با مرد کنونی برابر است؟
نمیتوان چنین قیاس ناموزونی داشت. افشین قطبی وقت اصلی خود را صرف سفر به امارات و همراه شدن با نامزد خود میکند. چیزی که سال پیش آن را حتی برای بازیکنان ردههای امید و نیمکتنشینهای تیمش هم منع میکرد. کمترین وقت او صرف مطالعه میشود و البته کار آنالیز بازیهای حریفان هم به صورت کامل به یک دستیار سپرده شده است. چنین رویهای چه سرنوشتی را برای پرسپولیس رقم زده است؟
2- پرسپولیس دچار افتی محسوس شده و این را میتوان در سفرهای متعدد قطبی به دبی جستجو کرد. آیا میدانید او امسال تیمی چند میلیاردی را تحویل گرفته است؟ اما افشین قطبی نه تنها انگیزههای فنیاش را از دست داده و خود را از گود آمادهسازی تا حدود زیادی بیرون کشیده که حتی در امر مربیگری (از لحظه قهرمانی) به غروری کاذب رسید!
افشین قطبی 2 اشتباه بزرگ را به واسطه همین غرور مرتکب شد. اول رها کردن تمرینات اول فصل و دوره بدنسازی بود و سپس کنار گذاشتن مهمترین و شاخصترین نفرات از جمع بازیکنان پرسپولیس. او حسین کعبی و محمد نصرتی (2 بازیکنی که در تمامی تستهای آمادگی جسمانی بالاترین نمره ممکن را به دست میآوردند) از تیم حذف کرد و دلیل این اتفاق هم چیزی نبود جز اختلافات شخصی. عباس آقایی چرا از این تیم جدا شد؟ پرسپولیس دوندهترین هافبک دفاعیاش را از دست داد! این دو اشتباه افشین، زاده تخیلاتی بود که در عقل او جا خوش کرد. بر اساس همین تصورات بود که افشین قطبی خود را تنها عامل موفقیت دانست و حتی حضوری کوتاهمدت کنار مجموعه بازیکنان را برای قهرمانی کافی دانست.
3- یک تغییر فنی مشهود در زمان چینش بازیکنان به چشم میخورد. افشین قطبی در فصل گذشته کمترین میزان تغییرات را در ترکیب اصلیاش اعمال میکرد؛ اما امروز او به شکلی آزاردهنده، با چینش بازیکنانش ثابت میکند که توانایی شناختن بهترین ترکیب را در تیم ندارد. دلیل این امر کاملا واضح است.
مردی که هیچگاه در زمان آمادهسازی تیم کنار بازیکنانش نبود و نتوانست بازیکنانی همانند توره، پترویچ، منصوری، زارع، علوی، آتسوی و شیری را بشناسد، نمیتواند امروز بهترین انتخاب ممکن را داشته باشد. بانو یوروم بخش اعظم زمان فکری و کاری این مربی را در ابتدای فصل تا امروز به خود اختصاص داده و نمیتوان انتظار داشت او در 10 هفته اولیه به ترکیبی ایدهآل دستیابد.
به خط دفاعی پرسپولیس نگاه کنید. بارها و بارها دستخوش تغییراتی ناموزون شده است؛ اما تاامروز در هیچ یک از مسابقات لیگ برتر، بینقص و کم اشتباه نشان نداده است. همین تغییر مداوم ترکیب خط دفاعی، میانی و هجومی در تیمی که فصل پیش کمترین میزان دگرگونی را در تمام فصل در ترکیب خود داشت، نشانهای دقیق برای عوض شدن این مربی نیست؟
4- میتوان تغییر گفتار افشین قطبی را آزاردهنده ترین بخش تغییر ماهوی او دانست. سرمربی پرسپولیس در قبال داوران و خبرنگاران از واژههایی مانند دیوانه، حیوان و مزخرف استفاده کرد، اما بدترین قسمت داستان اینجا شکل میگیرد که به یاد میآوریم همین مربی در پاسخ به این پرسش که چرا فصل گذشته اینگونه بیپروا به همگان هجوم نمیبرد، گفت: « فصل پیش گذرنامه ایرانیام حاضر نبود و من برای ورود و خروج مشکل داشتم!» یعنی بازدارنده زبان افشین قطبی، نه زبان او که در حقیقت یک پاسپورت و اجازه ورود و خروج آزادانهاش بوده است! این را میتوان مهمترین ناهنجاری تازه سرمربی پرسپولیس دانست. در حالی که او در فصل گذشته بیشترین مقبولیت و محبوبیت خود را از کنار ادبیات محترمانهاش در فوتبال ایران به دست آورد.
5- باید پرسید چه کسی سرمربی پرسپولیس است؟ یک همکار، یک مدیر برنامه؟ این مهمترین پرسشی است که پس از حضور مارکو (دستیار بیکاره و همیشه غایب این مربی) و البته دی کارمو (مهاجم هم وطن همان مربی که از حداقلهای یک بازیکن فوتبال هم بیبهره است) شکل میگیرد. قطبی بخش اعظمی از زمان و انرژی خود را معطوف به حضور این دو در پرسپولیس کرد و مبلغی نزدیک به یک میلیارد تومان (بودجهای که میتواند همین امروز تیمهایی مانند ملوان، پیام مشهد و حتی ابومسلم را نجات دهد) را از بودجه ورزش ایران به همین دو نفر اختصاص داد. آیا تاسفبار نیست؟ سازمان تربیت بدنی و باشگاه پرسپولیس دچار یک شوک بزرگ شدهاند. دیکارمو و مارکو چرا باید در پرسپولیس حضور داشته باشند؟ آیا منفعتی از این ترانسفرها برای افشین قطبی وجود دارد؟
فصل گذشته هرچند مدیریت قوی حبیب کاشانی هم بالای سر این تیم بود و امسال نمیتوان همان مدیریت قوی را در پرسپولیس دید؛ اما باید قبول کرد قطبی هم در فصل پیش این چنین پای خود را از محدوده اش درازتر نمیکرد!
نوشتن از آفتاب برای آفتاب بیهوده است! نتایج پرسپولیس گویای حقیقی تغییر رفتار افشین قطبی در تمامی ابعاد رفتاری، شخصی، فنی و شفاهی است. شاید به همین واسطه بود که مدیریت پرسپولیس خود را مجاب کرد برای مصاحبههای این مرد متین دیروز و ناآرام امروز محدودیتهایی را قائل شود و سفرهای هفتگیاش را محدودتر کند. در عین حال سرمربی پرسپولیس باید از زوایایی دیگر هم مورد مراقبت قرار گیرد. دی کارمو و مارکو کلاههای گشادی بودند که بر سر پرسپولیس رفت! آیا هنوز معتقدید او همان مرد دیروز است؟!
پیام یونسیپور
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه