روز گل‌های بهشت

معصومه پارسامهر در یکی از روز‌های گرم شهریور ماه 1347 در خیابان امیریه تهران به دنیا آمد. پدر و مادرش او را معصومه نام نهادند، چرا که او در روز تولد حضرت معصومه (س)‌ به دنیا آمده بود.
کد خبر: ۲۰۷۰۰۵

از همان دوران کودکی گویندگی را دوست داشت. در سیزده سالگی وارد رادیو شد. خودش می‌گوید: یکی از خاطره‌انگیز‌ترین روزهای زندگی‌ام، روزی بود که برای اولین بار لوح تقدیر«بهترین بازیگر کودک برای نمایش تیستو سبز انگشتی»  را در چهارمین جشنواره تولیدات مراکز در زیباکنار کسب نمودم و ده سال بعد به عنوان یکی از مجریان برتر شبکه سوم در اسفند 86 معرفی شدم.

خانم پارسامهر از دوران کودکی مجری و گوینده بسیاری از برنامه‌های زنده کودک و نوجوان در تلویزیون و رادیو بوده‌اید. به نظر شما یک مجری برنامه کودک باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

به‌نام او که خالق همه زیبایی‌هاست. گویندگی در برنامه‌های رادیو با گویندگی در تلویزیون با هم فرق دارد. مجری برنامه کودک تلویزیون، وقتی مقابل دوربین قرار می‌گیرد، باید احساس کند که در مقابل کودکان است. باید به دوربین نگاه کند. با دوربین حرف بزند، از دوربین سوال کند و در برابر آن عکس‌العمل نشان دهد. یک گوینده خوب کودک باید کسی باشد که لحنی خوب و صمیمی داشته باشد. در برنامه‌های زنده قدرت بداهه‌گویی داشته باشد و خیلی راحت و خودمانی با بچه‌ها صحبت کند و بچه‌ها او را به عنوان معتمد، دوست و همدم قبول کنند.

داریم به روز جهانی کودک نزدیک می‌شویم، این روز شما را به یاد چه می‌‌اندازد؟

روز جهانی کودک مرا به یاد دوران کودکی خودم می‌اندازد؛ روزهای خاله‌بازی، روزهای اتل متل توتوله، روزهای پشت میکروفن نشستن و خوندن شعرهای کودکان می‌اندازد. روز جهانی کودک روز گل‌های بهشت است.

روزی است که بزرگتر‌ها باید به وعده‌های خودشان عمل کنند. روزی است که باید به کودکان احترام بگذاریم و با مشکلات و سختی‌های آنها آشنا بشویم.

خاطره‌ای از برنامه‌سازی برای کودکان و نوجوانان تعریف کنید.

یکی از خاطرات من مربوط می‌شود به همین روز جهانی کودک که به مدت 4 ساعت برنامه زنده داشتم و دیگری اتفاقی بود که در اردوگاه دانش‌آموزی میرزا کوچک‌خان در رامسر رخ داد.

ماجرا از این قرار بود که برنامه‌ای در محل آمفی تئاتر اردوگاه و در جمع 200 نفر دانش‌آموز دبیرستانی و راهنمایی‌ اجرا می‌کردم. من طبق معمول به روی صحنه رفتم و با قدرت و انرژی تمام خطاب به حاضران گفتم: بچه‌ها سلام.
هر چه انتظار کشیدم کسی جواب مرا نداد. بلندتر فریاد کشیدم: بچه‌ها سلام. این بار چند نفر جواب دادند. برایم عجیب بود. تعجب کردم که چطور ممکن است از بین 200 دانش‌آموز فقط چند نفر جواب سلام مرا می‌دهند. به حاضرین گفتم: جواب سلام واجب است و یک بار دیگر تکرار کردم، بچه‌ها سلام.

برای بار سوم اعتراض جمعیت بلند شد و یکی از دانش‌آموزان راهنمایی در میان جمعیت فریاد زد: خانم ما که دیگه بچه نیستیم. تازه متوجه اشتباه خودم شدم و گفتم دوستان سلام و بعد دیدم که 200 نفر با صدای بلند جواب سلام مرا دادند.

می‌توانید کودکی را در یک جمله توصیف کنید؟

کودکی دنیایی سرشار از تحرک و امید به آینده.

چه صحبتی با بچه‌ها دارید؟

به بچه‌ها می‌گویم قدر این روزهای ناب را بدانید. دوران کودکی، یکی از بهترین و شیرین‌ترین دوران زندگی است.
روزهایی پر از شادی و نشاط. روزهایی برای یاد گرفتن خیلی از چیزهایی که بعدها به آن نیاز پیدا می‌کنید.

بچه‌ها باید قدر پدر و مادرشان را بدانند. به آنها احترام بگذارند. به آنها کمک کنند و حرفی نزنند که دلشان را به درد بیاورد و ناراحتشان کند. امیدوارم همیشه همه بچه‌های هموطنم توی جاده خوشبختی قدم بزنند و آینده خوب و روشنی داشته باشند.

و سخن پایانی.

تشکر از قاب کوچک و تبریک به مناسبت روز جهانی کودک.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها