در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اولین سفر خارجی احمدینژاد، با هدف ارتباط با همسایگان به عنوان اولویت سیاست خارجی ایران به امارات عربی متحده صورت گرفت و هدف از آن رفع تنشهای موجود میان 2 کشور بود. در کنفرانسی خبری در همین سفر بود که رئیسجمهور ایران، آمادگی دستگاه دیپلماسی را برای احداث سفارتخانه تا بعدازظهر همان روز در مصر اعلام کرد و افزود: عقیده داریم مردم این کشور سرمایهای برای دنیای اسلام هستند و رابطه میان ایران و مصر به نفع صلح و امنیت جهانی است.
پس از امارات، رئیسجمهور عازم عمان شد و از ملت ایران به عنوان سرمایه بشریت یاد کرد و در دیدار با پادشاه عمان خواستار پیشقدم شدن ایران و عمان برای برقراری صلح و آرامش در منطقه شد. احمدینژاد به بلاروس نیز سفر کرد.
وی این سفر را ورود تهران و بلاروس به مرحله استراتژیک در روابط دوجانبه و مخالفت با یک جانبهگرایی در جهان دانست و پس از ادای احترام به سربازان گمنام بلاروس، قرارداد تولید خودروی سمند را در آنجا به امضا رساند. رئیسجمهور در ضیافت شام طرف بلاروسی درباره شکست خوردن طرحهای نظام سلطه علیه ایران سخن گفت.
پس از این سفر نیز به دمشق سفر کرد و با رئیسجمهور سوریه و سران گروههای فلسطینی مذاکراتی انجام داد. همچنین ایشان مرقد حضرت رقیه و حضرت زینب س را زیارت کردند.
پس از آن، رئیسجمهور عازمالجزیره شد و ایران و الجزایر را پرچمدار صیانت از حقوق ملتهای مظلوم نامید و توسعه 2 کشور را بدون محدودیت و دغدغههای موجود را مشترک خواند. احمدینژاد سپس به کابل رفت و ضمن دیدار با مقامات بلندپایه افغانی و ایرانیهای مقیم افغانستان، با علمای شیعه و سنی این کشور دیدار کرد.
پس از آن، رئیسجمهور به ترکمنستان رفت و حاصل این سفر امضای 4 تفاهمنامه همکاری بود. احمدینژاد در سفر به قرقیزستان با شورای علما، محققان و ایرانشناسان آن کشور دیدار کرد. پس از این سفر بود که عازم چین شد و در اجلاس شانگهای حضور یافت و در سخنرانی خود، آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای توسعه همکاری با سازمان شانگهای اعلام کرد.
وی پس از این سفر عازم باکو شد و از گسترش همکاریهای اقتصادی میان ایران و آذربایجان خبر داد؛ اما جنجالیترین سفر رئیسجمهور در سال گذشته سفر به نیویورک بود. در این سفر، ضمن دیدار با سران جهان، سخنرانی در دانشگاه کلمبیا، دیدار با ایرانیان مقیم، سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دیدار با باشگاه مطبوعات آمریکا، دیدار با خاخامهای یهودی و رهبران کلیساهای آمریکا، در برنامههای رئیسجمهور گنجانده شده بود.
پس از این سفر، چاوز با احمدینژاد تماسی تلفنی برقرار کرد و طی آن تماس بود که سفر به ونزوئلا شکل گرفت؛ اما اول رئیسجمهور از بولیوی دیدار کرد و پس از آن دید و بازدیدهای پرشمار ونزوئلا شکل گرفت.
سفر بعدی رئیسجمهور به ارمنستان بود، سفری که کوتاه شد. نردیک یک ماه بعد منامه بحرین، میزبان احمدینژاد بود و رئیسجمهور پس از آن برای شرکت در اجلاس اوپک به ریاض رفت.
احمدینژاد، 12 آذر سال گذشته نیز تهران را به مقصد دوحه برای شرکت در شورای همکاریهای خلیج فارس ترک کرد و پس از آن، بار دیگر به سرزمین وحی برای حج عزیمت کرد. احمدینژاد در آخرین ماه سال، به سفر تاریخی عراق رفت و در این سفر با سفرای کشورهای خارجی، سران عشایر، رئیسجمهور و نخستوزیر عراق و رئیس مجلس اعلای آن کشور دیدار کرد.
پس از آن نیز اجلاس سران کشورهای اسلامی در سنگال میزبان احمدینژاد بود؛ سفری که زودتر از موعد تمام شد و رئیسجمهور برای شرکت در انتخابات 24 اسفند به تهران بازگشت، اما در سال جدید رئیسجمهور در پاسخ به سفر همتای سریلانکایی خود درصدر هیاتی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وارد کلمبوشد و 5 یادداشت تفاهم همکاری میان 2 کشور به امضا رسید.
سفر دورهای احمدینژاد به پاکستان و هند نیز در این قالب شکل گرفت و مهمترین موضوع این سفر، خط لوله صلح بود. احمدینژاد با سفر به پایتخت ایتالیا، نخستین سفر اروپایی خود را در مقام رئیسجمهور ایران رقم زد، اما در این سفر با هیچ کدام از مقامات این کشور دیدار نداشت و براساس برنامه در اجلاس جهانی فائو سخنرانی و پیشنهادهای ایران را مطرح کرد.
رویکردها در سفر
الهه کولایی، کارشناس مسائل حوزه قفقاز درخصوص سفرهای رئیسجمهور به کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز معتقد است نکتهای که باید در ثمردهی این سفرها مورد توجه قرار گیرد، ضرورت اتخاذ یک رویکرد متعادل در سیاست خارجی ایران است تا این کشورها نیز همانند کشورهای دیگر در روابطی سازنده با ایران به تعامل بپردازند.
وی در این باره میگوید: به این ترتیب در شرایط فشار بینالمللی بر تهران توسعه روابط با کشورهای حوزه آسیای مرکزی، منافع بیشتری را برای این کشورها به نسبت ایران در پی دارد و با افزایش فشار جهانی بر ایران، بهرهگیری این کشورها از چنین رابطهای نیز افزایش مییابد.
کولایی میافزاید: این نوع سفرها زمانی میتواند آثار قابل بهرهبرداری برای ایران داشته باشد که رویکردی متوازن صورت پذیرد، نه در شرایط اعمال فشار. در نهایت، این سفرها بیش از آن که در تامین منافع ایران کارساز باشد، به تامین منافع کشورها یاری میرساند.
صادق خرازی، معاون سابق وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز در ارتباط با سفرهای رئیسجمهور به برخی کشورهای عربی چنین اظهارنظر میکند: امارات پایگاه امنیتی و نظامی آمریکا و رفتارش فوقالعاده خطرناک است.
دیگر کشورهای عرب منطقه هم سابقه چندان خوشی ندارند که بخواهیم به آنها اعتماد کنیم. به عقیده من رفت و آمد در هر سطحی خوب و لازم است، اما اگر به صرف سفر برای سفر این رفت و آمدها صورت گیرد چندان معنایی ندارد و صرف حرف زدن نیز مشکلی را حل نمیکند. این سفرها و صحبتها باید منتج به نتیجه و باعث تغییر رفتارها و گفتارها شود که خیلی مشهود نیست.
خرازی میافزاید: با این حال با آنچه احمدینژاد در سفر به عراق بر آن تاکید کرد کاملا موافقم و این اقدام ایشان را کاملا مناسب میدانم؛ اما آنچه در نشست خلیج فارس اتفاق افتاد با اصول عزت، حکمت و مصلحت نظام هماهنگی چندانی نداشت.
اما محمد صدر، معاون اسبق عربی آفریقایی وزارت امور خارجه نیز درخصوص سفرهای خارجی احمدینژاد بر این باور است که بیشتر سفرها جنبه تبلیغات داخلی داشته و فاقد هر گونه دستاورد بوده است.
دکتر کمال اطهری نیز در گفتگو با «جامجم» در این باره میگوید: اگر سفرها با برنامه باشد و اهداف نسبی و سیاست خارجی در این سفرها تعریف شود و در عین حال بازخورد آنها برای رسیدن به هدف باشد باید روی آنها کار کرد؛ چرا که این اهداف امکانات بیشتری برای معادلات خارجی فراهم میآورد که نیاز و تقاضای کشور است.
باید در نظر داشت اهداف این سفرها، نیازهای کشور به فناوری و ارتباط ایران با اروپا و غرب در خصوص امنیت ملی و مسائل اقتصادی را فراهم کرده و موجب ارتقای جایگاه ایران در منطقه و در موقعیت بینالملل شده است.
وی معتقد است اگر این سفرها بدون پشتوانه و در دستور کار و هدف خاصی باشد قطعا نشاندهنده تلاش ایران برای خروج از انزوای دنیای غرب است.
به گفته اطهری، کشورهای غیرمتعهد جایگاه چندان قدرتمندی در نظام بینالملل ندارند و روابط ایران با دیگر کشورها بیانگر درک ما از نظام بینالملل تک قطبی و نزدیک شدن به قطب نظامی و اقتصادی است.
اما شیخ عطار، قائم مقام وزیر امور خارجه با بیان اینکه شناسایی ظرفیتهای برخی کشورها از دیگر اقدامات دولت نهم بوده است، تصریح کرد: برخی دولتهای کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا شعار ضدیت با آمریکا را مطرح کردند و حتی در ملاقاتها با رئیسجمهور کشورمان، ابراز خوشحالی خود را از سخنان احمدینژاد اعلام میکنند و ما سعی کردیم از این ظرفیتهای بینالمللی استفاده کنیم.
وی حضور رئیسجمهور در اجلاس اعضای شورای همکاری خلیج فارس را بسیار مثبت خواند و گفت: باوجود برخی بیانصافیها دیدیم که در سفر اخیر بوش به خاورمیانه همه با بوش برای تحت فشار قرار دادن ایران مخالفت کردند.
شیخ عطار، فعال شدن در سازمانهای بینالمللی را از دیگر اقدامات دولت نهم خواند و گفت: انزوا فایدهای به حال ایران ندارد و در عین حال نمیتوان دربست همه تصمیمات سازمانهای بینالمللی را پذیرفت، اما با صبر و استفاده از بیان منطقی میتوان در این سازمانها تاثیر گذاشت و در هر سازمانی هم تاثیرگذار بود.
وی با بیان اینکه سفرهای خارجی رئیسجمهور کشورمان باعث نشر آرمان ایران اسلامی و شناسایی ظرفیتها و تاثیرگذاری سیاست خارجی کشورمان شده است خاطرنشان کرد: دشمن از حضور موثر ایران در مجامع بینالمللی بسیار عصبانی است و این نشان میدهد که ما توانستیم ظرفیتهای داخل کشورمان در عرصه سیاسی و اقتصادی را به دیگر کشورها نشان دهیم و امروز میبینیم که در همه مذاکرات، بحث قرارداد و مسائل اقتصادی مورد توجه است و این نشاندهنده هماهنگی سیاست اقتصادی و سیاستهای خارجی ماست.
حمیدرضا حاجی بابایی، نماینده مجلس و کارشناس مسائل سیاسی نیز در حمایت از این سفرها به جامجم میگوید: به اعتقاد من ارتباط با کشورهای مختلف به دلایل گوناگون اولین عنصر قدرت یک کشور است و هر کشور به عنوان یکی از اعضای جامعه بینالملل در سیاست جهانی ایفای نفش میکند.
وی با اشاره به این که در مجامع بینالمللی، هر کشوری که ارتباط بیشتری داشته باشد قدرت مانور بیشتری دارد و اصل ارتباط به معنای منزوی نبودن است، افزود: منزوی نبودن به معنای افزایش مانور سیاسی است و نباید رفتارهای دپیلماتیک را بین صفر و 100 تعریف کرد و گرفتار اشتباه شد. در سازمان ملل همان قدر که آمریکا حق رای دارد، اکوادور هم حق رای دارد.
حاجی بابایی با یادآوری این که ایران در عرصه بینالملل، سیاست انزوا را دنبال نمیکند و به دنبال ارتباط با همه کشورها بجز آمریکا و رژیم صهیونیستی است، خاطرنشان کرد: ارتباط وزنه اقتدار ما را افزایش میدهد و امنیت را به دنبال دارد.
علاءالدین بروجردی، نماینده مجلس و کارشناس مسائل سیاسی نیز با اشاره بر یکسان بودن حق رای کشورها در سازمان ملل بر رابطه منطقی با همه کشورها تاکید کرد و به «جامجم» گفت: نباید تنها از منظر ظرفیت در مجامع بینالمللی به ارتباط با کشورها نگریست. در حال حاضر نرخ فارغالتحصیلان ما افزایش یافته است و این کشورها میتوانند به عنوان بازار کاری برای فارغالتحصیلان ایرانی تعریف شوند، به علاوه صادرات خدمات فنی و مهندسی ازجمله مزایای دیگر این ارتباطات است.
این نماینده مجلس اظهار کرد: وقتی کشورونزوئلا چندین میلیارد دلار قرارداد با کشورمان امضا میکند، این مساله به معنای تولید ثروت و تجارت بیشتر است. ما همچنین در بازار تجاری به بازار نیازمند هستیم.
وی اولویت اول در سیاست خارجی را رابطه با همسایگان میداند و در این باره تصریح میکند که بیشترین ارتباطات، بازار و سرمایه ما در عراق، افغانستان، ترکیه، آسیای میانه، حوزه خلیج فارس و کشورهای اسلامی غیر همسایه مثل سوریه، لبنان تعریف شده و این اولویت برای ما کارآمد است. به عنوان مثال ارتباط اقتصادی میان تهران و دمشق موجب راهاندازی خط تولید سمند در سوریه شده است.
به نظر بروجردی، اولویت در سیاست خارجی به معنای غفلت از دیگر ظرفیتها نیست و ایران باید فرصتی حتی در هزاران کیلومتر دورتر را، غنیمت شمارد.
دکتر عباس ملکی، کارشناس مسائل سیاسی و معاون سابق وزارت امور خارجه در گفتگو با «جامجم»، سیاست خارجی را مجموعه رفتارهای یک کشور در برابر تغییرات محیط پیرامونی به نام محیط بینالمللی خوانده و بر این باور است که برخی مواقع، ارتباط با یک کشور کوچک در تعریف دیپلماسی آن مهمتر از کشوری است که قدرتمند به نظر میرسد.
وی چنین تعریفی را وابسته به طراحی دیپلماتیک کشورها دانست و گفت: رای یک کشور کوچک هم در سازمان ملل یا شورای امنیت حائز اهمیت است، بنابراین موضوع در اندازه کشورها نمیگنجد.
رئیس موسسه مطالعات دریای خزر، تصمیمات سازمانهای بینالمللی را مهم ارزیابی میکند و با یادآوری این که بیتوجهی به شورای امنیت، کمیته حقوق بشر اشتباهی دیپلماتیک محسوب میشود ، میگوید: رفت و آمدها اشکالی ندارد. اشکال اینجاست که ما طراحی استراتژیک برای این سفرها نداشته باشیم. باید مثل نخ تسبیح عمل کنیم و جای هر یک از مهرهها را بشناسیم. سفر به ونزوئلا، اکوادور، نیکاراگوئه و... اشکالی ندارد. اشکال آنجاست که در یک حالت بلاتکلیف و بدون برنامه پیش رویم.
سیاست تنشزدایی
در نهایت باید گفت اصل مساله این سفرها به سیاستی مربوط میشود که از زمان دور اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مطرح شد: سیاست تنشزدایی در منطقه. اجرای این سیاست در طول 2 دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی باعث نزدیکی بیشتر ایران به کشورهای عربی شد. اهمیت نزدیکی این کشورها، زمانی بیشتر معلوم میشود که به یاد بیاوریم این کشورها پیشتر حامی جدی صدام در جنگ 8 ساله خود علیه ایران بودهاند.
هاشمی رفسنجانی و خاتمی توانستند با سیاست تنشزدایی خود نه تنها سطح روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایران با کشورهای ثروتمند عربی را افزایش دهند، بلکه روابط را به آن گونه ارتقا دادند که حتی برخی از این کشورها حاضر شدند در مقابل آمریکا حمایتهایی از ایران کنند. باید به یاد داشت که ممانعت عربستان از بازجویی ماموران اف.بی.آی از مظنونان انفجار ظهران در آن کشور و همچنین، خودداری آن کشور به متهم کردن ایران در آن انفجار از دستاوردهای این سیاست بود.
اگر سفرهای احمدینژاد به کشورهای عربی نتیجهای مشخص و مفید در راستای منافع ملی ایران داشته باشد، پاسخ پرسش بالا مشخص میشود و میتوان گفت سیاست تنش زدایی موفقیت ادامه یافته است؛ اما اگر این سفرهای انجام شده، چنان نتیجهای در بر نداشته باشد و حتی برعکس، کشورهای عربی منطقه اقداماتی علیه منافع ملی ایران انجام داده باشند، میتوان گفت نه فقط سیاست تنشزدایی ضعیف شده، بلکه حتی نتایج گذشته نیز از دست رفته است.
مسلم است که کسی نمیتواند منکر اهمیت سفر مقامات ایرانی باشد، اما موضوع درخور توجه، ارتقای جایگاه ایران در منطقه است که باید با چنین سفرهایی به دست آید. در حقیقت، حفظ و تعالی خردمندانه و موقع شناسانه دستاوردهای گذشته است که چنین ارتقایی را ممکن میکند.
دیپلماسی فعال ایران در عرصه سیاست خارجی
سخنگوی وزارت امور خارجه درخصوص محورهای مهم دیپلماسی و سفرهای رئیسجمهور به خارج از کشور میگوید: دولت نهم با استفاده از یک دیپلماسی فعال و بهرهمندی از قدرت نرم برای اهداف سیاست خارجی، علاوه بر گسترش روابط با کشورهای همسایه، منطقه و جهان و حضور فعال در سازمانهای بینالمللی به منظور توسعه تجاری و ایجاد بازار برای محصولات ایرانی در کشورهای دیگر و رسیدگی به وضعیت ایرانیان، عملکرد قابل توجهی داشته است و دستگاه دیپلماسی کشور در زمینه تنظیم سفرهای رسمی مقامات بسیار فعالانه عمل کرده است.
حسینی در این باره میافزاید: اهمیت این سفر به اندازهای بود که توجه تمام رسانههای بینالمللی و سیاستمداران جهان را به خود معطوف کرد. در جریان این سفر، 7 تفاهمنامه همکاری در زمینههای اقتصادی، سیاسی و مسائل مرزی به امضا رسید. یکی از نتایج همکاریهای 2 کشور در زمینه رفع ابهامات و شفافسازی همکاریها در چارچوب معاهده 1975 بود.
حسینی رویکرد دولت نهم را به کشورهای همسایه مسلمان و عرب، رویکردی ویژه توصیف میکند و در این باره میافزاید: در سال 1386 ما شاهد رشد قابل توجه از مراودات و رفت و آمدهای سیاسی در سطح عالی میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس بودیم.
حضور رئیسجمهور در اجلاس سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در دوحه که برای نخستین بار با دعوت از بالاترین مقام اجرایی ایران، آن هم بعد از اجلاس آناپولیس صورت پذیرفت امیدها، آمال و نقشههای دشمنان جمهوری اسلامی را نقش بر آب کرد.
حسینی سفر احمدینژاد به برخی کشورهای آسیای میانه و قفقاز شامل آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان و قرقیزستان را حاکی از اولویت روابط با این کشورها در سیاست خارجی دانست و در خصوص توسعه همکاریها با آمریکای لاتین گفت: با تلاشهای به عمل آمده، حجم مبادلات تجاری ایران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین نسبت به گذشته 250 درصد رشد داشته است.
وی درخصوص توسعه همکاریها با آفریقا خاطرنشان کرد: حضور رئیسجمهور در اجلاس سران اتحادیه آفریقا در بانجول، پایتخت گامبیا و سخنرانی مهم ایشان به عنوان مهمان ویژه در جمع سران آفریقا، زمینه بسیار خوبی برای تقویت حضور ایران در قاره آفریقا فراهم کرد.
کتایون مافی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: