براساس گفته وولفوویتز فقط ارتش اندونزی توانست از وقوع این پیشامد جلوگیری کند.
کد خبر: ۱۵۵۹۶۷

در همان حین ، ارتش اندونزی جنایات خود را تشدید می کرد و بزودی هر آنچه از این کشور مصیب زده باقی مانده بود را با غلیان خانمان برانداز خشونت ، در عمل ویران کرد.نوینز ادامه می دهد که گروه های حامی حقوق بشر، جنایات مستمر و گسترده ارتش اندونزی را گزارش می کردند. دادگاه های فرمایشی تشکیل شد، مقامات سیاسی و نظامی اندونزی را از هر گونه مسوولیتی در تیمور شرقی مبرا دانستند و سازمان های حقوق بشر بلافاصله این دادگاه ها را محکوم کردند؛ ولی همدستان غربی جنایتکاران اندونزیایی ، هیچ عکس العملی از خود نشان ندادند.پل وولفوویتز ضمن دیدار از جاکارتا در ژانویه 2005، از ایالات متحده خواست آموزش و کمک های نظامی ای را افزایش دهد که در طول 40 سال گذشته ، مردم اندونزی و دیگر مردمان در تیررس ارتش اندونزی را به ستوه آورده بود.
نونیز می نویسد که ظاهر بشردوستانه ماموریت وولفوویتز، برجستگی یک سونامی را داشت ، ولی اهمیت واقعی آن به خاطر تلاش های وی برای مستحکم تر کردن پیوندهای ایالات متحده با ارتش خونخوار اندونزی است ؛ نقشی که مدت هاست آن را ایفا می کند.
بوش و همکارانش ، ماموریت دموکراتیک رئیس جمهور را در حوزه های نفوذ سنتی ایالات متحده نیز تعقیب کرده اند. در سال 2002، اینها از یک کودتای نظامی برای ساقط کردن دولت منتخب هوگو چاوز در ونزوئلا پشتیبانی کردند، ولی به دلیل مواجه شدن با محکومیت فراگیر در امریکای لاتین مجبور به گریز شدند، چرا که در امریکای لاتین برخلاف واشنگتن ، دموکراسی ، عجیب و غریب و کهنه پنداشته نمی شود.واشنگتن پس از روبه رو شدن با یک قیام عمومی برای بازگرداندن دولت چاوز، تحت لوای حمایت از دموکراسی بهانه همیشگی به براندازی دولت این کشور روی آورد. واشنگتن پس از رد صلاحیت دولت ونزوئلا به دلیل اتهام عدم همکاری با ایالات متحده در عملیات ضد موادمخدر در منطقه ، از قطع کمک های خود که همواره با این رد صلاحیت ها همراه است ، صرف نظر کرد. به این منظور که بتواند از گروه های حامی دموکراسی که مخالف چاوز چپگرا هستند، پشتیبانی کند.
این مساله بسیار جالب است در حالی که حق واشنگتن برای حمایت از گروه های ضدچاوز در ونزوئلا، غیرقابل بحث است ؛ ولی هیچ کشور دیگری حق ندارد از گروه های ضدبوش در ایالات متحده حمایت کند، بویژه اگر این کار را پس از وقوع یک کودتای نظامی برای ساقط کردن دولت بوش انجام دهد.از سوی دیگر، فرض بر این است که گروه های حامی چاوز نمی توانند حامی دموکراسی هم باشند. گویا مخالفت واشنگتن با دولت ونزوئلا، این مساله را تایید می کند؛ البته به این مساله هم باید توجه داشته باشیم که چاوز علی رغم خصومت های گسترده و شدید رسانه ای ، مرتب در انتخابات و همه پرسی های کنترل شده به پیروزی رسیده است و نیز این که مهمترین سازمان نظرسنجی در آمریکای لاتین یعنی لاتینوبارومترو، در سال 2004 اعلام کرد، در حالی که میزان رضایت از دموکراسی در آمریکای لاتین (در هماهنگی کامل با مسیر برنامه های نئولیبرال برای تضعیف دموکراسی کارآمد) به طور مرتب کاهش می یابد، ولی 3 مورد استثناء نیز وجود دارد: درصدر این فهرست ونزوئلا قرار دارد؛ کشوری که در آن حمایت از دموکراسی بین سال های 1997 تا 2004 از 64 درصد به 74 درصد افزایش یافت. هم اکنون ونزوئلا در مورد پشتیبانی از دولت منتخب خود پیشتاز کشورهای امریکای لاتین است.
در مقابل بیشتر شهروندان ایالات متحده معتقدند مردم نفوذ اندکی بر تصمیمات دولت دارند و عده بسیار اندکی هم باور دارند که کنگره خود را با تصمیمات متحذه از سوی اکثریت امریکایی ها هماهنگ می کند. در مقیاسی که از کاملا دموکراتیک تا غیردموکراتیک درجه بندی می شود، مردم امریکا، دولت خود را بسیار پایین تر از انگلیس ، سوئد، کانادا و کشورهای دیگر طبقه بندی می کنند.
دلیل دیگر برای ماهیت ضددموکراتیک حامیان چاوز در ونزوئلا، عملکرد وی در نشست سازمان ملل در سپتامبر 2005 بود. وی در آن نشست با حمله شدید به امریکا با توصیف آن به عنوان سرمایه داری و نظامیگری ایالات متحده ، مورد تشویق فراوان رهبران شرکت کننده در آن اجلاس قرار گرفت. این توصیف عجیب از ایالات متحده به عنوان رژیم سرمایه داری نظامی گرا آشکار می سازد که وی در اجلاس سران سازمان ملل ، ردای پسر بد را تن کرده بود.

اثر: نوام چامسکی
مترجم: یعقوب نعمتی ورو جنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها