یکی از نقاط مثبت، کاهش بیکاری در گروههای سنی جوان بود. نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در بهار ۱۴۰۴ به ۱۹.۷درصد و در تابستان به ۱۹ درصد رسید که نسبت به سال قبل کاهش داشت. همچنین بیکاری گروه ۱۸ تا ۳۵ ساله از حدود ۱۴.۷درصد در سال ۱۴۰۳ به ۱۴.۵درصد دربهار و ۱۴.۴درصد در تابستان ۱۴۰۴ کاهش یافت. این روند نشاندهنده جذب نسبی نیروی جوان در بازار کار است؛هرچند همچنان بیش از دو برابر نرخ بیکاری کل کشور است. از منظر استانی، نابرابری چشمگیر است. استانهایی مانند خراسان جنوبی با نرخ بیکاری حدود ۴.۱درصد کمترین و خوزستان با بیش از ۱۳ درصد بیشترین بیکاری را ثبت کردند. استانهای مرزی معمولا نرخ بالاتری دارند، در حالی که استانهای مرکزی و صنعتی بهتر عمل کردهاند.
با این حال، کاهش نرخ بیکاری همیشه به معنای بهبود واقعی بازار کار نیست. بخشی از این کاهش ناشی از خروج افراد از نیروی کار فعال (ناامیدی از یافتن شغل) است. نرخ مشارکت اقتصادی پایین (حدود ۴۰-۴۱ درصد) نشان میدهد بیش از نیمی از جمعیت در سن کار، فعال نیستند. این مسأله بهویژه در زنان برجسته است. مشارکت زنان حدود ۱۳ الی۱۴ درصد باقیمانده و بیکاری آنها بالاتر از مردان است. همچنین، اشتغال ناقص (کمتر از ۴۴ ساعت کار در هفته) حدود ۷-۸ درصد شاغلان را شامل میشود که بسیاری را در وضعیت «شاغلان فقیر» قرار میدهد. دلایل کاهش بیکاری شامل رشد نسبی اقتصاد (حدود ۳ الی۴ درصد در برخی فصلها)، افزایش فعالیت در بخش خدمات (مانند تجارت الکترونیک و گردشگری داخلی) و سیاستهای حمایتی مانند تسهیلات اشتغالزایی است اما چالشها جدی هستند: تحریمها، تورم بالا، رکود در برخی بخشها و عدم تطابق مهارتها با نیاز بازار، مانع جذب پایدار نیروی کار میشوند.
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز بالاست و حدود ۴۰ درصد بیکاران را تشکیل میدهد. در مقایسه با استانداردهای جهانی نرخ بیکاری ایران حدود ۹ درصد تخمین زده میشود که بالاتر از میانگین جهانی است اما روند کاهشی داخلی امیدوارکننده است. کارشناسان تأکید دارند برای پایداری این کاهش، نیاز به سرمایهگذاری در آموزش مهارتمحور، حمایت از کارآفرینی و اصلاح ساختار اقتصادی است.
