جزئیات یک دادگاه جنایی از رفتار مرگبار در کمپ ترک اعتیاد

قتل مرد معتاد، پای درخت آرامش

چهار متهم که با بستن مرد معتاد به درخت در کمپ ترک اعتیاد و کتک زدن او باعث مرگش شده بودند، در دادگاه کیفری به اتهام مشارکت در قتل محاکمه شدند. متهمان در دادگاه مدعی شدند، بستن معتادان به درخت که به فیکس کردن معروف است، یکی از روش‌های ترک در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد است.
چهار متهم که با بستن مرد معتاد به درخت در کمپ ترک اعتیاد و کتک زدن او باعث مرگش شده بودند، در دادگاه کیفری به اتهام مشارکت در قتل محاکمه شدند. متهمان در دادگاه مدعی شدند، بستن معتادان به درخت که به فیکس کردن معروف است، یکی از روش‌های ترک در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد است.
کد خبر: ۱۵۳۵۰۰۰
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از اسفندسال۱۴۰۲و با گزارش مرگ مشکوک مردجوانی در یک کمپ ترک اعتیاد در شهریار آغاز شد. تیم جنایی در جریان تحقیقات متوجه شدند، مرد جوان به نام مهران به موادمخدر شیشه اعتیاد داشت. خانواده‌اش حدود۱۹روز قبل او رابرای ترک به کمپ آورده بودند که روزحادثه از سوی کارکنان کمپ مورد ضرب و جرح قرار گرفته و فوت کرده بود. در ادامه چهار نفر که روز حادثه مهران را کتک زده بودند، شناسایی شده و برای آنها کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. درجلسه اول رسیدگی به این پرونده، اتهام چهار متهم، مشارکت در قتل مهران اعلام شد. سپس اولیای‌دم مقتول برای آنها درخواست قصاص کردند. 
رئیس دادگاه در ادامه از سعید ــ یکی از متهمان ــ خواست از خود دفاع کند. مرد جوان با رد اتهامش گفت‌: روز حادثه مهران بی‌قراری و اذیت می‌کرد و با دستور مدیر داخلی کمپ او را به درخت بستیم. به پایین تنه او ضربه زدیم و بعد از چند دقیقه حالش بد شد. به مدیر داخلی گفتیم و او با مدیر کمپ تماس گرفت. مدیر کمپ گفت با اورژانس تماس بگیرید. حتی قبل از رسیدن اورژانس سعی کردیم مهران را احیا کنیم. 
وکیل سعید هم در دفاع از او گفت‌: براساس گزارش پزشکی قانونی علت مرگ مهران خفگی بوده و موکل من او را کتک زده اما نقشی در خفگی نداشته است. بابک دومین متهمی بود که از خود دفاع کرد و گفت‌: قبول دارم مهران را کتک زدم. من خودم بیماری بودم که در این کمپ ترک کرده و آشپز شدم. آن روز متوجه وضعیت بی‌قراری مهران شدم. مدیر داخلی گفت بزنید تا آرام شود. من از آشپزخانه بیرون آمدم و دو ضربه با پای برهنه به پایش زدم. 
 وکیل بابک هم در دفاعیاتش گفت: در کمپ ترک اعتیاد رسمی دارند که اگر معتادی بی‌قراری کند، او را فیکس می‌کنند. این‌که مقتول را به درخت فیکس کردند موضوع عجیبی نبوده است. موکل من در این ماجرا فقط دو ضربه زده و نقش پررنگی در ماجرا نداشته است. میثم، سومین متهم پرونده بود که او هم با رد اتهامش گفت‌: موادمخدر ما را از بین برد و نابود کرد. ما آمدیم اینجا تا پاک شویم اما الان به اتهام قتل در زندان هستیم. مهران هم با ما فرقی نداشت. او هم مثل من به شیشه اعتیاد داشت و وضعیتش را درک می‌کردم. با هم دوست بودیم و برایم درددل می‌کرد. وقتی توهم می‌زد می‌گفت بیرون بروم یکی از نزدیکانم را می‌کشم. آن روز سعی کردم آرامش کنم اما حالش خیلی بد بود. می‌دانستم در توهم شیشه‌گیر کرده و مجبور شدم چند ضربه بزنم تا آرام شود. وکیل میثم هم مدعی اختلال شخصیت و بیماری روان موکلش شد و درخواست کرد سلامت روان او بررسی شود. 
سهراب آخرین متهم و مدیر داخلی کمپ بود که در جلسه اول از خود دفاع کرد و گفت‌:مهران ازوقتی به کمپ آمد درگیری را شروع کرد. مدیر کمپ قوانین را می‌گفت و ما اجرا می‌کردیم. هرکدام از ما در دوره ترک چند باری به درخت بسته شده بودیم. آن روز من دو ضربه به پایش زدم. رئیس دادگاه با اشاره به فیلم صحنه درگیری گفت‌: در این فیلم شما به سر مقتول ضربه زدید، در این‌باره چه می‌گویید؟ متهم پاسخ داد: به گردنش ضربه زدم اما به سرش نه. 
رئیس دادگاه پرسید:افرادراازدرخت آویزان می‌کردید؟سهراب گفت:قطردرخت زیادنبود ودستان معتادان رادورآن می‌بستیم. 
وکیل سهراب هم در دفاع از او گفت‌: این درخت اسمش در کمپ درخت آرامش بوده و هر فردی به کمپ آمده به آن بسته شده است. در پایان جلسه، دو طرف پرونده به حضور نداشتن مدیر کمپ در دادگاه اعتراض کردند و خواستار آن شدند که وی نیز در جلسه حاضر شود تا در قبال دستورات صادره پاسخگو باشد. پدر مقتول گفت‌: من پسرم را به مدیر کمپ تحویل دادم و او باید پاسخگو باشد. وکیل اولیای‌دم ادامه داد: همکاران وکلا سعی در تبرئه موکلین خود دارند و درخت را مقصر اعلام می‌کنند. در صورتی که اول مهران را زده و بعد به درخت بستند. وقتی بی‌حال شده به جای بازکردن او، دوباره کتکش زدند. تقاضای ما حکم قصاص برای متهمان و احضار مدیر کمپ و در نظر گرفتن اتهامی برای اوست. 
پس از دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات جلسه دادگاه را تجدید کردند تا در جلسه بعد مدیر کمپ هم حاضر شود. 

در جلسه دوم دادگاه چه گذشت؟ 
دومین جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور مدیر کمپ، اولیای‌دم، متهمان و وکلای آنها برگزار شد. در این جلسه مدیر کمپ درباره روز حادثه گفت‌: آن روز برای تمدید پروانه کمپ راهی بهزیستی در تهران شدم. ساعت هفت صبح راه افتادم. در میانه‌ راه متوجه‌ شدم موبایلم را در کمپ جا گذاشتم. با موبایل راننده با مدیر داخلی تماس گرفتم و گفتم اگر کاری داشت به این شماره زنگ بزند. ساعت ۹ صبح سهراب - مدیر داخلی کمپ ــ زنگ زد و خبر داد حال مهران بد شده که گفتم با اورژانس تماس بگیرد. مسئول بهزیستی با دیدن شرایطم گفت که به کمپ بروم و هرگاه نیاز باشد به من اطلاع می‌دهند. ساعت ۱۱ به کمپ رسیدم و متوجه ماجرا شدم.
رئیس دادگاه پرسید: شما گفته بودید اگر معتادی شلوغ کرد، او را ببندند؟ مدیر کمپ پاسخ داد: این افراد انسان‌های عادی نیستند و توهم دارند. فیکس کردن برای این است تا خودزنی یا دیگر زنی نکنند. دست و پای آنها با نظارت و همراهی خدمتگزار با پارچه بسته می‌شود. مهران سال قبل هم در کمپ ما بود و دوره را طی کرده بود. من همیشه سعی می‌کنم با دارو این وضعیت را بگذرانند اما اگر جواب ندهد فیکس می‌کنیم. رئیس دادگاه پرسید‌: دو هفته قبل هم مهران را فیکس کرده بودید؟ مدیر کمپ در این‌باره گفت: دو دقیقه‌ای بستیم که گفت خوبم و گفتم رهایش کنید و به او دارو بدهید. کمپ ما مجوز و پزشک و روان‌شناس داشت. اگرمددجویی به من می‌گفت کتکش زدند با فردی که کتک زده بود برخورد می‌کردم. 
یکی از متهمان در واکنش به صحبت‌های مدیر کمپ گفت: چند روز قبل از این ماجرا هم معتاد دیگری را به درخت بست و خودش بالای سر ما بود و می‌گفت طوری بزنید که نتواند فرار کند. 
متهم دیگر هم ادامه داد: ما عمدی در کار نداشتیم. ما معتادان کف خیابان بودیم که به کمپ آورده شده  و بعد از ترک، بدون حقوق در کمپ کار می‌کردیم. 
پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها