جادوی ذهن نیمه‌هوشیار

بسیاری از آثار خلاقه هنری معروف در حالتی نوشته شده که روانشناسان آن را «حالت هیپنواگوژیک» می‌نامند؛ حالتی گذرا و مرزی بین خواب و بیداری که در آن انسان نیمه‌هوشیار است و تصاویر و صداهای ذهنی زنده‌ای را تجربه می‌کند. در اوایل سال ۱۹۶۵، پل مک‌کارتنی صبح زود از خواب بیدار شد و متوجه شد یک ملودی طولانی و پیچیده در ذهنش در حال نواخته شدن است.
بسیاری از آثار خلاقه هنری معروف در حالتی نوشته شده که روانشناسان آن را «حالت هیپنواگوژیک» می‌نامند؛ حالتی گذرا و مرزی بین خواب و بیداری که در آن انسان نیمه‌هوشیار است و تصاویر و صداهای ذهنی زنده‌ای را تجربه می‌کند. در اوایل سال ۱۹۶۵، پل مک‌کارتنی صبح زود از خواب بیدار شد و متوجه شد یک ملودی طولانی و پیچیده در ذهنش در حال نواخته شدن است.
کد خبر: ۱۵۳۲۴۷۵
نویسنده سمیه مشیری تبریزی - گروه دانش
 
او فورا از تخت خواب بلند شد، پشت پیانو نشست و ملودی را روی کلیدها اجرا کرد. سپس با سرعت آکوردهای مناسب برای ملودی را پیدا کرد و عباراتی اولیه برای آهنگ (که آهنگسازان آن را قبل از نوشتن متن اصلی می‌نامند) ساخت تا با ملودی هماهنگ شود.
مک‌کارتنی که باورش نمی‌شد چنین ملودی زیبایی به‌طور ناگهانی خلق شده باشد، ابتدا شک کرد که شاید ناخودآگاه از آهنگی دیگر تقلید کرده است. او گفته است: «حدود یک‌ماه به افراد مختلف در صنعت موسیقی مراجعه کردم و پرسیدم آیا قبلا چنین‌چیزی شنیده‌اند یا نه. فکر می‌کردم اگر بعد از چند‌هفته کسی ادعایی نکرد، آن ملودی متعلق به خودم است.» اما در نهایت مشخص شد که ملودی کاملا اصیل و جدید بوده است. 
 
حالت هیپنواگوژیک و نوآوری‌های علمی
بسیاری از کشفیات و اختراعات بزرگ نیز از حالت هیپنواگوژیک ناشی شده‌اند. برای مثال، نیلز بور فیزیکدان در حالی که نیمه‌هوشیار بود، ساختار اتم را کشف و جایزه نوبل را دریافت کرد. او در حال خواب دید که هسته اتم مانند خورشید و الکترون‌ها مانند سیارات به‌دور آن می‌چرخند تصویری که او را به ساختار واقعی اتم هدایت کرد.
 
نقطه طلایی خلاقیت
تحقیقات نشان داده‌اند که حالت هیپنواگوژیک یک «نقطه طلایی» برای خلاقیت است. در مطالعه‌ای که سال ۲۰۲۱، شرکت‌کنندگانی که در حالت هیپنواگوژیک بودند، سه برابر بیشتر از دیگران توانستند «قانون پنهان» برای حل یک مساله ریاضی را کشف کنند.
روان‌شناسان خلاقیت را با ویژگی‌هایی همچون گشودگی به تجربه و انعطاف شناختی مرتبط می‌دانند. برخی دیگر معتقدند که خلاقیت از هماهنگی میان شبکه کنترل شناختی (که به برنامه‌ریزی و حل مساله می‌پردازد) و شبکه حالت پیش‌فرض (مرتبط با خیال‌پردازی و ذهن‌پریشی) ناشی می‌شود.
یکی از نظریه‌های قدیمی و مهم درباره خلاقیت توسط روان‌شناس بریتانیایی فردریک مایرز در سال ۱۸۸۱ ارائه شد. به‌نظر مایرز، ایده‌ها و بینش‌ها به‌طور ناگهانی و از ذهن پنهان به ذهن آگاه می‌آیند. او معتقد بود ذهن آگاه ما تنها بخش کوچکی از کل ذهن است که شامل ناخودآگاه فرویدی و سطوح بالاتر آگاهی نیز می‌شود. ایده‌ها ممکن است مدت‌ها به‌طور ناخودآگاه شکل بگیرند تا زمانی که به آگاهی ما وارد شوند. همین مکانیسم توضیح می‌دهد چرا اغلب احساس می‌کنیم ایده‌ها از خارج ذهن ما می‌آیند، گویی هدیه‌ای ناگهانی به ما عطا شده است.
 
اهمیت آرامش و تمرکز ذهنی
حالت هیپنواگوژیک خلاقانه است، زیرا در این حالت، ذهن آگاه تقریبا غیرفعال است. در این لحظات، مرزهای ذهنی ما نفوذپذیر شده و امکان جریان ایده‌ها و بینش‌ها از ذهن پنهان فراهم می‌شود. به‌همین دلیل است که خلاقیت اغلب با آرامش و بیکاری مرتبط است. وقتی ذهن آرام است، فعالیت ذهن آگاه کاهش می‌یابد و فضایی برای ورود ایده‌ها پدید می‌آید. همین دلیل باعث می‌شود که مراقبه به شدت با خلاقیت مرتبط باشد. تحقیقات نشان داده‌اند که مراقبه ویژگی‌های خلاقانه مانند گشودگی به تجربه و انعطاف شناختی را تقویت می‌کند. علاوه بر این، مراقبه، ذهن آگاه را آرام و نرم می‌کند، بنابراین امکان دریافت الهام از فراسوی ذهن بیشتر می‌شود. 
 
چگونه حالت هیپنواگوژیک را پرورش دهیم
تحقیقات نشان داده‌اند حدود ۸۰ درصد افراد حالت هیپنواگوژیک را تجربه کرده‌اند و حدود یک‌چهارم آنها به‌طور منظم آن را تجربه می‌کنند. این پدیده  در زنان شایع‌تر از مردان است.حالت هیپنواگوژیک بیشتر در آغاز خواب رخ می‌دهد، اما می‌تواند هنگام بیدار شدن یا در طول روز، زمان خستگی و نیمه‌هوشیاری نیز اتفاق بیفتد.
آیا می‌توان از این حالت برای افزایش خلاقیت استفاده کرد؟ بله، کاملا ممکن است. بسیاری از افراد در تعطیلات صبحگاهی یا هنگام چرت زدن به‌طور طبیعی در این حالت قرار می‌گیرند.
یکی از چالش‌ها ثبت ایده‌هایی است که در این حالت به ذهن می‌رسد. در خواب‌آلودگی، ممکن است انگیزه‌ای برای نوشتن ایده‌ها نداشته باشیم و با خود بگوییم: «این ایده خوب است و حتما به یادم می‌ماند.» اما وقتی بیدار می‌شویم، اغلب آن از خاطر می‌بریم.با تمرین ذهنی، می‌توان عادت ثبت ایده‌های هیپنواگوژیک را ایجاد کرد. بهترین روش این است که یک قلم و کاغذ روی میز کنار تخت داشته باشید. در نسخه امروزی  می‌توانید گوشی را کنار بالش بگذارید و با اپلیکیشن ضبط صدا ایده‌ها را فورا ثبت کنید. پل مک‌کارتنی خود این روش را تمرین کرده و حتی یاد گرفته بود در تاریکی نیز بنویسد تا ایده‌ها را ثبت کند.
 
چرت هوشیارانه و الهام گرفتن
می‌توان از تکنیکی به نام «چرت هوشیارانه» برای تولید ایده‌ها استفاده کرد. توماس ادیسون، مخترع بزرگ وقتی در بن‌بست فکری قرار می‌گرفت، به حالت نیمه‌خواب می‌رفت و یک توپ فلزی در دستش می‌گرفت. وقتی خوابش می‌برد، توپ به زمین می‌افتاد و او بیدار می‌شدو  اغلب در همان لحظه ایده‌ای جدید به ذهنش می‌رسید! به طور کلی، بیکاری و استراحت می‌توانند ابزارهای مهمی برای پرورش خلاقیت باشند. استراحت یا چرت زدن را نباید هدر دادن زمان دانست؛ این لحظات می‌توانند منبع الهام و بینش‌های شگفت‌انگیز باشند.
حالت هیپنواگوژیک و لحظاتی که ذهن در مرز خواب و بیداری است، منابع فوق‌العاده‌ای برای خلاقیت به شمار می‌روند. ذهن نیمه‌هوشیار قادر است ایده‌ها و بینش‌هایی ارائه دهد که در حالت هوشیاری کامل دست‌یافتنی نیستند. روش‌هایی مانند ثبت سریع ایده‌ها، چرت هوشیارانه و مراقبه می‌توانند بهره‌وری از این حالت را افزایش دهند. خلاقیت اغلب از فراتر از ذهن آگاه می‌آید و پرورش آرامش، استراحت و تمرکز ذهنی مسیرهای تازه‌ای برای الهام و نوآوری فراهم می‌کند.
newsQrCode
برچسب ها: ذهن
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها