چرا در هوای آلوده بداخلاق می‌شویم؟

چرا در روزهایی که آسمان پر از دود است، ما هم غمگین می‌شویم؟ چرا در هوای کثیف، کوچک‌ترین مسأله‌ای ما را عصبی می‌کند، حوصله‌ حرف‌زدن نداریم و انگار همه‌چیز بی‌دلیل آزارمان می‌دهد؟ پاسخ این پرسش‌ها در روان ماست. آلودگی هوا فقط یک پدیده‌ فیزیکی نیست‌؛ تجربه‌ای روانی است که ذهن انسان را به آرامی در خود می‌بلعد.
چرا در روزهایی که آسمان پر از دود است، ما هم غمگین می‌شویم؟ چرا در هوای کثیف، کوچک‌ترین مسأله‌ای ما را عصبی می‌کند، حوصله‌ حرف‌زدن نداریم و انگار همه‌چیز بی‌دلیل آزارمان می‌دهد؟ پاسخ این پرسش‌ها در روان ماست. آلودگی هوا فقط یک پدیده‌ فیزیکی نیست‌؛ تجربه‌ای روانی است که ذهن انسان را به آرامی در خود می‌بلعد.
کد خبر: ۱۵۲۸۴۸۶
نویسنده سمانه معماریان - مدرس دانشگاه و روان‌شناس
 
روان‌شناسی امروز می‌گوید آلودگی می‌تواند بر احساس، رفتار وروابط انسانی اثر بگذارد،حتی اگر بدن ماهنوز سالم به‌نظر برسد. از دیدگاه روان‌شناسی محیطی، آلودگی هوا یکی ازشکل‌های«استرس مزمن»است؛استرسی که نه صداداردو نه شکل مشخص. انسان در برابر پدیده‌ای قرارمی‌گیردکه بر آن کنترلی ندارد. نمی‌تواند هوارا تغییر دهد، ازشهر بگریزد وحتی یک نفس عمیق بکشد وهمین ناتوانی، ذهن رابه مرز اضطراب می‌کشاند. درچنین وضعی،ذهن به‌تدریج واردحالتی از درماندگی می‌شود‌؛ احساسی که در روان‌شناسی از آن به‌عنوان «درماندگی آموخته‌شده» یاد می‌شود.وقتی ‌فرد احساس کند هیچ کنترلی بر شرایط ندارد، انگیزه‌ خود را برای تلاش از دست می‌دهد و این احساس ناتوانی، زمینه‌ افسردگی و بی‌انگیزگی است. 
 
آلودگی‌؛ استرسی که دیده نمی‌شود
آلودگی هوا مستقیما بر خلق انسان اثر می‌گذارد. خستگی، بی‌حوصلگی و تحریک‌پذیری از اولین پیامدهای روانی آن است. درچنین شرایطی ذهن نه‌تنها باید باآلودگی محیط سازگارشود،بلکه بایدفشارهای روزمره‌ زندگی راهم تحمل کند.این وضعیت به‌تدریج موجب«خستگی روانی» می‌شود‌؛حالتی که درآن ‌فرد احساس می‌کندحتی برای کوچک‌ترین تصمیم‌هاانرژی ندارد. 
روان‌شناسی هیجان می‌گوید ذهن انسان منابع محدودی برای تنظیم احساسات دارد. وقتی بخش زیادی از این انرژی صرف سازگاری با محیط آلوده می‌شود، ظرفیت مهار خشم و صبوری کاهش می‌یابد. به همین دلیل در روزهای آلوده، آستانه تحمل مردم پایین می‌آید، روابط خانوادگی و کاری پرتنش‌تر می‌شود و رفتارهای پرخاشگرانه در جامعه افزایش چشمگیری پیدا می‌کند.آلودگی همچنین برروابط اجتماعی تأثیر منفی دارد.انسان خسته کمتر تمایل به ارتباط دارد. درهوای آلوده لبخندها کوتاه‌تر، گفت‌وگوها سردتر و نگاه‌ها خسته‌تر می‌شوند.روان‌شناسی اجتماعی این حالت را«انقباض هیجانی جمعی» می‌نامد‌؛ جامعه‌ای که برای محافظت از خود، از هم فاصله می‌گیرد. در چنین فضایی، احساس همدلی و صمیمیت کاهش می‌یابد و شهر، خسته‌تر و بی‌روح‌تر می‌شود. 
به زبان ساده، آلودگی هوا ما را بداخلاق‌تر می‌کند. چون ذهن خسته، دیگر توان تنظیم هیجان ندارد. انسان وقتی احساس فشار می‌کند، کوچک‌ترین ناملایمتی را بزرگ‌تر می‌بیند. آن‌وقت است که در ترافیک زودتر عصبانی می‌شویم، در خانه بی‌حوصله‌ایم و در محل کار تمرکز خود را از دست می‌دهیم. همه‌ اینها نشانه‌هایی هستند از روان انسان که زیر بار سنگین آلودگی و فشار محیط، خمیده و آسیب‌پذیر شده است.
 
راه‌های روانی برای مقابله با هوای آلوده
آلودگی شاید از کنترل ما بیرون باشد اما واکنش روانی ما در دست خودمان است. روان‌شناسی کاربردی پیشنهاد می‌کند در برابر استرس‌های غیرقابل تغییر، باید پاسخ ذهنی را بازسازی کرد. چند گام عملی در این مسیر وجود دارد:
 
۱- آگاهی از تأثیر محیط
بایدبدانیم احساس بی‌حوصلگی یااضطراب درروزهای آلوده طبیعی است.آگاهی ازاین واکنش،احساس‌گناه‌و خودسرزنشگری را کاهش می‌دهد. در روان‌شناسی شناختی، «نام‌گذاری احساس» اولین گام تنظیم آن است. گفتن جمله‌ای مثل «الان بی‌حوصله‌ام چون هوا گرفته است» ساده به‌نظرمی‌رسد اما ذهن را از واکنش ناخودآگاه به درک آگاهانه می‌برد. 
 
۲- خودتنظیمی هیجانی 
در روزهای آلوده باید آگاهانه برای ذهن خود زمان گذاشت. تنفس عمیق، گوش دادن به موسیقی آرام، مطالعه‌ دلخواه یا حتی چند دقیقه سکوت، به ذهن فرصتی برای بازسازی می‌دهد. این تمرین‌ها ذهن را از حالت واکنشی بیرون می‌آورند و احساس کنترل را بازمی‌گردانند. 
 
۳- بازسازی شناختی 
در روان‌شناسی شناختی ــ رفتاری، یکی از مؤثرترین روش‌ها برای کاهش استرس، تغییر معنای تجربه است. به‌جای تمرکز بر این‌که «هیچ کاری نمی‌توان کرد»، می‌توان ذهن را به سمت «چه کاری از من برمی‌آید» هدایت کرد. مراقبت از گیاهان خانگی، استفاده کمتر از خودروی شخصی یا حتی صحبت با کودکان درباره‌ ارزش هوای پاک، به انسان حس امیدواری می‌دهد. 

۴- حفظ نظم و ریتم 
در روزهای آلوده، خستگی ذهنی با بی‌نظمی تشدید می‌شود. حفظ نظم روزانه، خواب کافی و تغذیه‌ منظم، ذهن را از حس آشفتگی دور می‌کند. روان‌شناسی سلامت تأکید دارد که پیش‌بینی‌پذیری، اضطراب را کاهش می‌دهد. هرقدر ذهن نظم بیشتری در کارها احساس کند، آرام‌تر می‌شود. 
 
۵- ارتباط انسانی
هیچ پادزهری برای فشار روانی مؤثرتر از ارتباط انسانی نیست. گفت‌وگو با دوستان،مهربانی با خانواده یا حتی رفتارهای کوچک اجتماعی، حس تعلق را افزایش می‌دهد.انسان وقتی درکنار دیگران است،فشار محیط را کمتر احساس می‌کند. هوای آلوده نباید ما را به انزوا بکشاند‌؛ برعکس، در چنین روزهایی نیاز ما به صمیمیت و همدلی بیشتر است. 
در مجموع آلودگی هوای تهران و کلانشهرها واقعیتی اجتناب‌ناپذیر است اما تأثیر آن بر روان، به چگونگی مواجهه‌ ما بستگی دارد. اگر با پذیرش و آگاهی سراغ آن برویم، ذهن آسیب‌پذیر نمی‌شود. روان سالم در هوای ناسالم یعنی توانایی حفظ آرامش در میان ناملایمات‌؛ یعنی دانستن این‌که خشم و خستگی، سرنوشت اجتناب‌ناپذیرمانیست و می‌توان از آن عبور کرد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها