قبل از اینکه تصمیم بگیرم جراحی بینی انجام بدم، این تجربه راوانا مسیرم را تغيير داد!

سال‌ها بود که ایده عمل بینی در ذهن من رژه می‌رفت. هر بار که جلوی آینه می‌ایستادم یا یک عکس سلفی نه‌چندان خوب از خودم می‌دیدم، با خودم کلنجار می‌رفتم. اما چیزی که جلوی من را می‌گرفت، یک ترس بزرگ بود: ترس از نتیجه.
کد خبر: ۱۵۲۷۳۶۹

ترس از اینکه بعد از این همه هزینه، درد و دوران نقاهت، به آینه نگاه کنم و بگویم: «این چیزی نبود که من می‌خواستم» یا بدتر: «کاش اصلاً عمل نکرده بودم.»

اینستاگرام پر بود از عکس‌های «قبل و بعد» که بعضی‌هایشان رویایی بودند و بعضی دیگر، کاملاً ناامیدکننده. من دقیقاً وسط همین تردید گیر کرده بودم.

از «شاید» و «اما» تا جلسه مشاوره

بالاخره تصمیم گرفتم حداقل برای مشاوره بروم. در جلسه مشاوره، وقتی داشتم با کلی «اگر» و «اما» در مورد نگرانی‌هایم صحبت می‌کردم، جراحم پیشنهادی داد که مسیر فکری من را عوض کرد. او به جای نشان دادن آلبوم عکس‌های روتوش‌شده بیماران دیگر، به من گفت: «چطور است به جای دیدن بینی دیگران، بینی خودت را بعد از عمل ببینی؟»

اولش فکر کردم منظورش فتوشاپ ساده است، اما او مرا به مرکز اسکن سه‌بعدی راوانا معرفی کرد.

قبل از اینکه تصمیم بگیرم جراحی بینی انجام بدم، این تجربه راوانا مسیرم را تغيير داد!

لحظه‌ای که همه‌چیز تغییر کرد: اسکن سه‌بعدی در راوانا

با همان شک و تردید همیشگی به مرکز راوانا رفتم. روند کار خیلی سریع و جالب بود. روی یک صندلی نشستم و یک دستگاه پیشرفته، در چند ثانیه یک مدل سه‌بعدی کامل و دقیق از صورتم ساخت.

اما بخش جالب ماجرا اینجا بود: من و جراحم جلوی مانیتور نشستیم و تصویر سه‌بعدی «من» روی صفحه بود. این دیگر عکس نبود؛ یک مدل زنده بود که می‌شد آن را ۳۶۰ درجه چرخاند.

جراح پرسید: «خب، دقیقا کجای بینی‌ات اذیتت می‌کند؟»

من در حالی که به مدل سه‌بعدی نیم‌رخم نگاه می‌کردم، گفتم: «این قوز کوچک.»

جراح با چند کلیک، همان قوز را روی مدل سه‌بعدی برداشت. بعد کمی نوک بینی را تغییر داد. به من گفت: «ببین، اگر این کار را بکنیم، تمام‌رخ تو این‌ شکلی می‌شود. اگر کمی بیشتر تغییر دهیم، اینطور می‌شود.»

ما چند سناریوی مختلف را امتحان کردیم. برای اولین بار در تمام این سال‌ها، من و جراحم داشتیم درباره یک چیز کاملاً مشخص صحبت می‌کردیم. دیگر بحث سر کلمات کلی مثل «بینی گوشتی» یا «بینی استخوانی» نبود؛ بحث سر «صورت من» بود.

این فقط یک پیش‌نمایش ساده نبود؛ یک زبان مشترک بود. در روش‌های سنتی، بیمار سعی می‌کند با کلمات یا با نشان دادن عکس‌های دیگران، چیزی را توصیف کند که شاید در ذهن جراح به شکل دیگری ترجمه شود. اما اسکن سه‌بعدی راوانا این "حدس و گمان" را به طور کامل حذف کرد. ما دیگر در مورد یک "بینی ایده‌آل" صحبت نمی‌کردیم، بلکه در مورد "بهترین نسخه ممکن از بینی من بر روی صورت من" به توافق رسیده بودیم.

این سطح از مشارکت در تصمیم‌گیری، تجربه‌ای بود که من اصلاً انتظارش را نداشتم. به جای اینکه فقط به جراحم اعتماد کنم و امیدوار باشم که سلیقه او با سلیقه من یکی باشد، من خودم بخشی از فرآیند طراحی بودم. این تکنولوژی به من این قدرت را داد که با اطمینان کامل بگویم "بله، این دقیقاً همانی است که می‌خواهم" و این، تمام تفاوت را ایجاد کرد.

خداحافظی با اضطراب

بزرگ‌ترین ترس من همیشه این بود که آیا خواسته‌های من در ذهن جراح درست ترسیم می‌شود یا نه. آن جلسه اسکن سه‌بعدی، دقیقاً مثل یک «مترجم» عمل کرد. من توانستم بگویم: «نه، این مدل خیلی سربالا است، مدل قبلی را بیشتر دوست داشتم.»

آن روز، من با یک تصویر واضح از نتیجه نهایی از مرکز راوانا بیرون آمدم. دیگر نگران یک «نتیجه مجهول» نبودم.

قبل از اینکه تصمیم بگیرم جراحی بینی انجام بدم، این تجربه راوانا مسیرم را تغيير داد!

روز عمل: آرام‌تر از چیزی که فکرش را می‌کردم

وقتی روز جراحی فرا رسید، باورتان نمی‌شود چقدر آرام بودم. دوستانم که قبلاً عمل کرده بودند، از استرس شب قبل از عمل می‌گفتند، اما من شب قبلش آرام خوابیدم. چرا؟ چون من «بعد» از عملم را قبلاً دیده بودم.

این تجربه به من اطمینان داد که بین امید من به تغییر و مهارتی که جراح قرار بود به خرج دهد، یک تفاهم کامل وجود دارد.

حالا که از عمل من گذشته و ورم‌ها خوابیده، هر بار که به آینه نگاه می‌کنم، دقیقاً همان نتیجه‌ای را می‌بینم که آن روز در مرکز اسکن سه‌بعدی راوانا انتخاب کرده بودم. این اسکن، عمل جراحی بینی را برای من از یک عمل پرریسک، به یک تصمیم آگاهانه و مطمئن تبدیل کرد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها