گوش‌شنوا برای ناشنوایان
در روز جهانی ناشنوایان به مشکلات شنیده‌نشده این گروه از جامعه پرداخته‌ایم

گوش‌شنوا برای ناشنوایان

روز جهانی ناشنوایان فرصتی است برای شنیدن بهتر صدای جامعه‌ای که سال‌ها در سکوت مانده. بیش از ۲۴۰هزار ناشنوا تحت پوشش بهزیستی هستند اما همچنان دسترسی برابر به آموزش، رسمیت زبان اشاره و حمایت بیمه‌ای از تجهیزات توانبخشی برای آنها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در این گزارش برخی از مشکلات جامعه ناشنوایان را با زهرا نوع‌پرست، مدیرکل دفتر توانبخشی حرفه‌ای و توانپزشکی سازمان بهزیستی کشور در میان گذاشته‌ایم.
کد خبر: ۱۵۲۰۴۹۸
نویسنده زهرا اردشیری - گروه جامعه
 
هیچ برنامه‌ای بدون آمار دقیق نمی‌تواند موفق شود اما ناشنوایان سال‌هاست در آمار رسمی غایبند و همین غیبت باعث می‌شود بسیاری از برنامه‌های حمایتی به‌جای هدفمند بودن، پراکنده و ناکارآمد باشند. وقتی تعداد واقعی جامعه هدف مشخص نباشد، نه می‌توان بودجه‌ای دقیق تخصیص داد و نه آینده‌ای مطمئن ترسیم کرد. 
زهرا نوع‌پرست، مدیرکل دفتر توانبخشی حرفه‌ای و توانپزشکی سازمان بهزیستی کشور در‌خصوص این مشکل به جام‌جم می‌گوید: «مرکز آمار سال‌هاست معلولیت‌ها را در سرشماری لحاظ نمی‌کند. آنچه ما داریم فقط مربوط به افراد تحت پوشش بهزیستی است؛ یعنی ۲۴۰هزار و ۵۲۵نفر از یک میلیون و ۶۳۶هزار فرد دارای معلولیت. این عدد حدود ۱۴درصد است اما جمعیت جامعه ناشنوا قطعا فراتر از این رقم است. متأسفانه بسیاری از افراد دارای معلولیت شنوایی اصلا شناسایی نشده‌اند و همین موضوع یکی از چالش‌های اصلی ماست. 
 
مدرسه عادی؛ رویایی دور 
خانواده‌های ناشنوا دوست دارند فرزندان‌شان در مدارس عادی درس بخوانند؛ جایی که احساس جدایی و برچسب‌خوردگی نداشته باشند اما واقعیت این است که نبود معلم‌های مسلط به زبان اشاره، کمبود امکانات کمک‌آموزشی و ساختار سنتی نظام آموزشی، این فرصت را از بسیاری از آنها گرفته است.‌ نوع‌پرست در‌این‌خصوص توضیح می‌گوید: «در بسیاری از روستاها امکان تأسیس مدرسه استثنایی وجود ندارد. اگر آموزش ‌و پرورش شرایط را فراهم کند، دانش‌آموزان ناشنوا می‌توانند در کنار همسالان خود تحصیل کنند. این مطالبه اصلی خانواده‌هاست. آموزش برابر یعنی ایجاد فرصت برای ناشنوایان تا بتوانند مثل سایر دانش‌آموزان از حق تحصیل برخوردار شوند.» 
 
زبان اشاره؛ مطالبه‌ای هویتی و حقوقی 
زبان اشاره برای ناشنوایان فقط یک ابزار ارتباطی نیست؛ بخشی از هویت، فرهنگ و حتی کرامت انسانی آنهاست اما گویی هنوز رسمیت قانونی ندارد. این بی‌توجهی باعث می‌شود در بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی، ناشنوایان از ابتدایی‌ترین خدمات محروم بمانند. نوع‌پرست تأکید می‌کند: «زبان اشاره باید به‌رسمیت شناخته شود. این مطالبه محوری جامعه ناشنواست و می‌تواند بسیاری از مشکلات ارتباطی راحل کند. اگر این زبان به‌صورت رسمی شناخته شود همه دستگاه‌ها ملزم به استفاده از آن در آموزش و خدمات می‌شوند و قطعا این یک تغییربنیادین خواهد بود و می‌توانددرهای زیادی رابه‌روی ناشنوایان باز کند.» 

سمعک کالای لوکس نیست 
گرانی تجهیزات توانبخشی از جمله سمعک، بسیاری از خانواده‌ها را به بن‌بست رسانده است. سمعک که باید ابزاری برای زندگی روزمره باشد، حالا برای بسیاری شبیه کالای لوکس شده است. هر‌چند این حق مسلم تمام افراد دارای معلولیت با پوشش‌های بیمه‌ای است که به تجهیزات پزشکی دست پیدا کنند اما متأسفانه اوضاع بر این منوال نیست. مدیرکل دفتر توانبخشی حرفه‌ای و توانپزشکی سازمان بهزیستی کشور می‌گوید: «وسایل کمک‌شنوایی مثل سمعک بسیار گران است. بخشی از آن با ارز دولتی وارد می‌شود اما همه افراد تحت پوشش ما نیستند. خانواده‌هایی که بیمه ندارند ناچارند هزینه‌های سنگین بپردازند. این برای اقشار کم‌درآمد طاقت‌فرساست و عملا کودکان ناشنوا را از فرصت برابر محروم می‌کند.» 
 
فناوری‌های نوین؛ فرصت یا وعده  
جهان به‌سمت استفاده از فناوری‌های هوشمند رفته است. اپلیکیشن‌های ترجمه همزمان زبان اشاره، سمعک‌های دیجیتال و ابزارهای نوین می‌توانند کیفیت زندگی ناشنوایان را دگرگون کنند اما نبود حمایت و سرمایه‌گذاری، این ظرفیت‌ها را بلااستفاده گذاشته است. مدیرکل دفتر توانبخشی حرفه‌ای و توانپزشکی سازمان بهزیستی کشور توضیح می‌دهد: «ایران در این زمینه عقب نیست. ما قانون جامع حمایت از معلولان را داریم و عضو کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت هستیم. اگر زبان اشاره رسمیت پیدا کند، بخش خصوصی هم وارد عمل می‌شود. آن وقت ابزارهای نوین برای ناشنوایان تولید خواهد شد و می‌توانیم شاهد یک تحول جدی باشیم.» 
 
غربالگری نوزادان؛ یک نقطه قوت  

در میان همه چالش‌ها، یکی از دستاوردهای ملی ایران در حوزه شنوایی قابل توجه است: غربالگری نوزادان. این طرح ایران را در کنار کشورهای پیشروی دنیا قرار داده است. او در این خصوص می‌گوید: «۹۵‌درصد نوزادان در کشور غربالگری شنوایی می‌شوند. ایران جزو هفت کشور برتر دنیاست. این غربالگری زودهنگام جلوی بسیاری از مشکلات شنوایی در آینده را می‌گیرد و فرصتی است که نباید از دست برود. همین موضوع نقطه قوت بزرگی برای کشور ماست.» 
 
اشتغال؛ قانون روی کاغذ مانده 

قانون استخدام ۳‌درصدی افراد دارای معلولیت روی کاغذ زیباست اما در عمل کمتر محقق شده. ناشنوایان با موانع متعددی برای ورود به بازار کار مواجهند؛ از نبود فرصت شغلی متناسب گرفته تا تبعیض‌های پنهان. نوع‌پرست توضیح می‌دهد: «سال گذشته حدود ۶هزار خدمت اشتغال شامل خوداشتغالی و بیمه کارفرمایی ارائه شد. همچنین ۳۷‌هزار پرونده ناشنوایان در سامانه اشتغال ثبت شد اما هنوز فاصله زیادی تا تحقق کامل سهمیه قانونی وجود دارد. اشتغال پایدار نیازمند همکاری همه دستگاه‌هاست.» 
 
تهدید سبک زندگی امروز 

زندگی مدرن با تمام جذابیت‌هایش، خطرات جدیدی برای شنوایی به‌همراه دارد. استفاده طولانی از هدفون، حضور در محیط‌های پر‌سر‌و‌صدا و روند پیری جمعیت، ناشنوایی را به یک معضل رو به رشد تبدیل کرده است. او در این زمینه هشدار می‌دهد: «استفاده بی‌رویه از هدفون، حضور در محیط‌های شلوغ و روند پیری جمعیت، همه به‌سمت افزایش ناشنوایی می‌رود. اگر آموزش‌های پیشگیرانه جدی گرفته نشود، نسل آینده با موج تازه‌ای از مشکلات شنوایی روبه‌رو خواهد شد.» 
 
خلأیی که پر نشد 

بیمه‌ها هنوز پوشش کاملی برای خدمات ناشنوایان ندارند. این باعث می‌شود خانواده‌ها هزینه‌های کمرشکن پرداخت کنند و روند توانبخشی مختل شود. مدیرکل دفتر توانبخشی حرفه‌ای وتوانپزشکی سازمان بهزیستی کشور می‌گوید: «ناشنوایان نیازمند خدمات مداوم هستند. اگر بیمه پوشش کامل ندهد، بار سنگینی بر دوش خانواده‌ها می‌افتد. این مطالبه‌ای است که باید همه دستگاه‌ها پاسخگوی آن باشند. خدمات توانبخشی باید ارزان و در دسترس باشد تا عدالت اجتماعی برقرار شود.» 
 
مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها 

‌شعار جهانی افراد دارای معلولیت روشن است: «هیچ‌چیز درباره ما بدون ما». در این بین ناشنوایان نیز می‌خواهند در تصمیماتی که مستقیما بر زندگی‌شان اثر دارد، حضور داشته باشند. اوتأکید می‌کند: «باید نمایندگان ناشنوایان در سیاست‌گذاری‌ها حضور داشته باشند. رسمیت زبان اشاره، پوشش بیمه‌ای و اشتغال پایدار بدون مشارکت خود جامعه ناشنوا محقق نخواهد شد. این اصل مشارکت باید در همه تصمیمات رعایت شود.» 
 
نقش سیاست‌گذاری و رسانه 

ایران در زمینه قانونگذاری کلان عقب نیست. قانون جامع حمایت از معلولان و عضویت در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت گواه این ادعاست اما مشکل در اجراست. تا زمانی که زبان اشاره در اسناد رسمی آموزشی و اداری به‌عنوان زبان دوم به‌رسمیت شناخته نشود، ناشنوایان همچنان در سکوت خواهند ماند.رسانه‌ها هم در این میان نقشی حیاتی دارند. همان‌طور که فرهنگ استفاده از کمربند ایمنی در دهه گذشته با تبلیغات گسترده جاافتاد، آموزش زبان اشاره هم می‌تواند با کمپین‌های عمومی به بخشی از فرهنگ روزمره مردم تبدیل شود.اگر امروز عدالت زبانی برقرار نشود، فردا با نسلی از ناشنوایان روبه‌رو خواهیم بود که از کودکی فرصت آموزش برابر را از دست داده‌اند و در بزرگسالی درگیر فقر، بیکاری و انزوای اجتماعی‌اند اما اگر این گام اساسی برداشته شود، می‌توان آینده‌ای متفاوت ترسیم کرد؛ آینده‌ای که در آن ناشنوایان نه به‌عنوان گروهی نیازمند ترحم بلکه به‌عنوان شهروندانی توانمند و فعال دیده می‌شوند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰