در بخش نیروی کار غیرمتخصص عملا نرخ بیکاری نداریم اما مشکل اصلی در حوزه نیروی کار متخصص و ماهر است، بهویژه در زمینههایی مانند فنون جدید و هوش مصنوعی که به مهارتهای ویژه نیاز دارد. در این حوزهها یا اصلا نیروی انسانی نداریم یا بسیار کم داریم و به همین دلیل کارگاهها و واحدهای تولیدی با کمبود جدی مواجه شدهاند.
علاوه بر این، در برخی مشاغل سخت و زیانآور که عمدتا در حوزههای خاصی متمرکز هستند، نیروی کار ایرانی بهدلیل دشواری کار یا جایگاه اجتماعی پایینتر این شغلها، تمایلی به فعالیت ندارد. هرچند این موضوع به معاونت اشتغال مربوط میشود اما در بخش تعاون هم ما درگیر این مشکلات هستیم.
پایه حقوق را نمایندگان کارگران، کارفرماها و دولت در شورایعالی کار تعیین میکنند و پس از توافق، مصوبه قانونی میشود؛ بنابراین نرخ دستمزد با امضای نماینده کارگران و کارفرمایان تعیین شده و در نهایت ابلاغ میشود.
قطعا با خروج اتباع، خلأ در برخی مشاغل ایجاد میشود. اتباع عمدتا در مشاغلی فعالیت میکردند که از نظر موقعیت اجتماعی در سطوح پایینتر قرار داشتند یا مشاغلی بودند که سخت و زیانآور به حساب میآیند. در حوزه مشاغل تخصصی نیز اگر نیروی ایرانی داشته باشیم، جایگزین میشوند اما در مشاغل سخت و خاص، بعید است بتوانیم بهراحتی جایگزین پیدا کنیم.
نیروی کار ایرانی عمدتا به چنین شغلهایی ورود نمیکند و این میتواند برای برخی مشاغل، چه در شهرداریها و چه در بخش خصوصی، مشکلساز شود. بنابراین اگر در این بخشها برنامهریزی درستی صورت نگیرد، خروج اتباع میتواند بخشی از بازار کار را با خلأ جدی مواجه کند.