شایعاتی که سوخت شد

بامداد۲۴خرداد۱۴۰۴، دود از حوالی انبار نفت شهران برخاست، بسیاری نگران یک سناریوی تکراری و تلخ شدند: تکرار روزهایی مانند حمله موشکی به پالایشگاه آبادان یا آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگ‌های منطقه اما در این زمان، ایران تبدیل به قدرت منطقه‌ای شده و مثل گذشته اجازه آسیب رسانی به زیرساخت‌های انرژی خود را به دشمن نمی دهد.
بامداد۲۴خرداد۱۴۰۴، دود از حوالی انبار نفت شهران برخاست، بسیاری نگران یک سناریوی تکراری و تلخ شدند: تکرار روزهایی مانند حمله موشکی به پالایشگاه آبادان یا آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگ‌های منطقه اما در این زمان، ایران تبدیل به قدرت منطقه‌ای شده و مثل گذشته اجازه آسیب رسانی به زیرساخت‌های انرژی خود را به دشمن نمی دهد.
کد خبر: ۱۵۰۸۶۱۶
نویسنده  سجاد طاهری - گروه اقتصاد
 
طبق اطلاعات رسمی منتشرشده از سوی روابط‌عمومی وزارت نفت، در بامداد جمعه ۲۴ خرداد، یکی از مخازن ذخیره‌سازی در انبار نفت شهران درپی حمله موشکی رژیم صهیونیستی آسیب دید و آتش‌سوزی محدودی رخ داد. این نخستین حمله به یک مرکز زیرساختی انرژی در پایتخت ایران بود. با این حال، تنها ۴۵ دقیقه پس از وقوع حادثه، نیروهای آتش‌نشانی، تیم‌های HSE و امداد پالایش و پخش در محل حاضر شدند. عملیات اطفای حریق با سرعت انجام شد و در کمتر از سه ساعت آتش به‌طور کامل مهار شد. در کمتر از پنج ساعت پس از حادثه، روابط‌عمومی وزارت نفت با صدور اطلاعیه‌ای رسمی اعلام کرد: «پالایشگاه تهران در سلامت کامل است و فعالیت آن بدون وقفه ادامه دارد. حادثه به یکی از انبارهای ذخیره‌ای مربوط بوده و آسیبی به خطوط انتقال یا تولید وارد نشده است.» علاوه‌بر آن شایعه حمله همزمان به پالایشگاه اصفهان نیز به‌سرعت در فضای مجازی پیچید اما شرکت پالایش نفت اصفهان با صدور بیانیه‌ای در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، تأکید کرد: «تمامی واحدهای عملیاتی در وضعیت پایدار قرار دارند و روند تولید بدون هیچ‌گونه اختلالی در حال انجام است.»
شرکت پالایش نفت آبادان نیز در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با رد شایعات مطرح‌شده در برخی کانال‌های خبری، اعلام کرد: «هیچ‌گونه آسیبی به تأسیسات این شرکت وارد نشده و تولید در مرز ظرفیت کامل در حال انجام است.»
 
فعال‌سازی ستاد بحران؛ بازخوانی طرح‌های دهه ۶۰

پس از حملات صورت‌گرفته دشمن، وزارت نفت به‌سرعت «ستاد مرکزی مدیریت بحران انرژی» را فعال کرد. این ستاد که در دهه ۶۰ و در اوج بمباران پالایشگاه‌ها در جنگ تحمیلی شکل گرفته بود، اکنون با نسخه به‌روز شده‌ای از همان الگو، مأمور به‌کارگیری پنج محور اصلی شد. این پنج محور شامل ایمنی تأسیسات حیاتی (با اولویت پالایشگاه‌های تهران، اصفهان، تبریز و آبادان)، حفاظت از خطوط انتقال و مخازن راهبردی، پایداری شبکه توزیع سوخت به جایگاه‌ها، مقابله با حملات سایبری و اخلال‌های دیجیتال و اطلاع‌رسانی و هماهنگی با رسانه‌ها و دستگاه‌های امنیتی بود. محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت، در جمع خبرنگاران در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ تأکید کرد: «ما برای هر پالایشگاه کشور، سه سناریوی بحران طراحی کرده‌ایم. از زمان آغاز تنش‌ها، نیروهای پدافند غیرعامل و HSE با آمادگی کامل وارد عمل شدند. تجربه‌ ما از دوران جنگ تحمیلی حالا به کار آمده است.»
 
حضور سوخت‌رسان‌های سیار در سطح تهران

وزارت نفت در بحبوحه افزایش مصرف بنزین در تهران در تاریخ ۲۷خرداد اعلام کرد: «باتوجه به افزایش تقاضای سوخت در کلانشهر تهران و به‌منظور کاهش تراکم صفوف دریافت سوخت، تعداد ۱۷ جایگاه سیار سوخت‌رسان در مناطق مختلف شهر تهران مستقر شده که به مرور ظرف‌ روزهای آتی ۱۳ جایگاه سیار دیگر نیز به این تعداد افزوده می‌شود. تمام جایگاه‌های سی‌ان‌جی در سراسر کشور با تمام ظرفیت فعال است، لذا از دارندگان محترم خودروهای عمومی و شخصی دوگانه‌سوز تقاضا می‌شود اولویت خود را بر دریافت سی‌ان‌جی قرار دهند.»
 
تولید بدون وقفه

براساس آمار رسمی منتشرشده توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی، در هفته چهارم خرداد، حتی یک درصد افت در تولید روزانه فرآورده‌های نفتی کشور ثبت نشده است. چنانچه طبق آمار در بازه ۲۴ تا ۳۱ خرداد، پالایشگاه تهران روزانه ۲۵۰ هزار بشکه نفت خام را فرآوری کرد؛ مطابق با ظرفیت کامل آن، پالایشگاه اصفهان نیز با تولید روزانه حدود ۳۷۰ هزار بشکه، در مرز ظرفیت فنی فعالیت داشت. همچنین تولید روزانه بنزین کشور از ۱۱۰ میلیون لیتر عبور کرد و سهم بنزین یورو۴ به بیش از ۸۴ درصد رسید.
 
از دغدغه تامین سوخت تا شرایط قابل قبول

با آغاز جنگ و بروز شرایط بحرانی در برخی مناطق کشور، دغدغه تأمین مستمر سوخت به یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دولت و مردم تبدیل شد. تجربه‌های گذشته نشان داده که در شرایط ناپایدار، زنجیره توزیع سوخت می‌تواند دچار اختلال شود و این مسأله علاوه‌بر ایجاد نگرانی‌های عمومی، بر حمل‌ونقل و امنیت روانی جامعه نیز تأثیرگذار خواهد بود اما در جریان ۱۲ روز تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، باوجود افزایش قابل‌توجه تقاضا، تأمین بنزین در کشور بدون توقف ادامه یافت و از منظر نهادهای مسئول، این شرایط «قابل‌قبول و کنترل‌شده» ارزیابی می‌شود.
شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران با اجرای برنامه‌های پیشگیرانه، ازجمله اعمال سهمیه‌بندی موقت و هدفمند، افزایش نظارت بر حمل و توزیع سوخت و همکاری نزدیک با صنف جایگاه‌داران، تلاش کرد تا با مدیریت مصرف و توزیع، از بروز بحران در پمپ‌بنزین‌ها جلوگیری کند.
درواقع در نخستین ساعات اعلام شرایط جنگی، تصاویر منتشرشده از برخی جایگاه‌های سوخت در شهرهای بزرگ و استان‌های مرزی حاکی از افزایش شدید مراجعه مردم و شکل‌گیری صف‌های طولانی بود. این مسأله در ساعات اولیه نگرانی‌هایی را درباره احتمال کمبود سوخت به‌وجود آورد اما به فاصله کوتاهی از این وضعیت، سیاست سهمیه‌بندی هوشمندانه بنزین به اجرا درآمد؛ تصمیمی که بنابر اعلام مسئولان، نقش مهمی در «مدیریت روانی و فیزیکی مصرف» ایفا کرد.
در برخی استان‌ها نیز ناوگان سیار توزیع سوخت به‌کار گرفته شد تا مناطقی که ممکن بود دسترسی به جایگاه در آنها محدود شده باشد، دچار اختلال نشوند. همچنین نیروهای عملیاتی شرکت پخش، طی این مدت در وضعیت آماده‌باش کامل قرار داشتند.
درنهایت با خروج تعداد زیادی از مردم از پایتخت روند سوخت‌گیری نرمال‌تر شد و صف‌های طولانی کمی کاهش یافت تا جایی که در تاریخ بیست‌وهشتم خرداد به طور میانگین ۴۰درصد صف‌های پمپ‌بنزین‌ها کاهش یافت و باتوجه به ورود سیل جمعیت به استان مازندران، جایگاه‌های سیاری در این استان نیز مستقر شدند. در ۳۱ خرداد نیز روال سوخت‌گیری در تهران کاملا به حالت عادی برگشت و درنهایت نیز با اعلام آتش‌بس دیگر مشکلی در تامین سوخت شهروندان نبود و شرایط آرامی در کل کشور مهیا شد.
 
مدیریت استراتژیک در شرایط بحران

مدیریت تأمین بنزین در ۱۲ روز ابتدایی جنگ، یک آزمون جدی برای ساختار توزیع سوخت کشور بود؛ آزمونی که به گفته نهادهای مسئول، با موفقیت نسبی پشت‌سر گذاشته شد. سهمیه‌بندی، هماهنگی بین نهادها، اطلاع‌رسانی به‌موقع و افزایش بهره‌گیری از ذخایر استراتژیک، از جمله ابزارهایی بود که مانع از شکل‌گیری بحران‌های گسترده‌تر شد. در عین حال، تجربه این روزها می‌تواند درس‌های ارزشمندی برای بهبود سیستم توزیع سوخت، تقویت زیرساخت‌های الکترونیکی ثبت مصرف و افزایش تاب‌آوری در برابر بحران‌های مشابه در آینده فراهم کند.
طبق گزارش رسمی شرکت ملی گاز، تزریق گاز طبیعی به نیروگاه‌ها و صنایع نیز بدون کاهش ادامه یافت. این موضوع از نظر پایداری شبکه برق در تابستان بسیار حیاتی بود.
 
تجربه جنگ ایران و عراق؛ کلید واکنش حرفه‌ای

بخش زیادی از موفقیت وزارت نفت در مدیریت بحران اخیر، ریشه در الگوهای دهه ۶۰ دارد. در آن دوران، پالایشگاه آبادان به دفعات مورد حمله هوایی قرار گرفت اما هیچ‌گاه از مدار خارج نشد. حالا هم، همان مهندسان قدیمی در جایگاه‌های مشاور یا مدیر بحران، سناریوهای تمرینی را به نسل جدید منتقل کرده‌اند.
امین مرادی، کارشناس انرژی در گفت‌وگویی با جام‌جم گفت: «حتی اگر یک پالایشگاه از مدار خارج شود، برای هرکدام حداقل یک پالایشگاه پشتیبان در نظر گرفته شده. ذخایر استراتژیک ما در حدی هست که تا دو هفته بدون تولید هم کشور دچار مشکل نمی‌شود اما خوشبختانه، هیچ پالایشگاهی خارج نشد.»
اطلاعات دریافتی از شرکت ملی پخش نشان می‌دهد که اولین تیم واکنش سریع آتش‌نشانی و امداد پالایشگاه تهران در کمتر از ۲۸ دقیقه پس از حمله، به محل حادثه رسید. تجهیزات خودکار اطفای حریق نیز در همان لحظه اولیه عمل کرد. همین موضوع باعث شد که حجم آتش محدود باقی بماند و مخازن کناری آسیب نبیند.
 
جلوگیری از شوک بازار

یکی از نگرانی‌های اولیه پس از حملات، احتمال جهش قیمت سوخت در بازار آزاد بود. با این حال، عرضه بی‌وقفه در جایگاه‌ها باعث شد حتی در بازارهای غیررسمی نیز بنزین گران نشود.
بررسی‌های میدانی خبرنگاران جام‌جم در سه استان (تهران، اصفهان و البرز) نشان می‌دهد که هیچ جایگاهی با مشکل تأمین بنزین یا گازوئیل مواجه نشد و به غیر روزهای ابتدایی جنگ و به دلیل افزایش تقاضا که بنا به اعلام استاندار تهران رکورد ۱۰۰ ساله بنزین با مصرف حدود ۲۹ میلیون لیتر در روز شکسته شد.
البته اقدام خوب وزارت نفت درکاهش سهمیه سوخت در این موضوع بی‌تاثیر نبودبه طوری که افزایش تقاضای بی‌حد مردم تهران را کاهش داد و به هر فرد بدون کارت سوخت ۱۵ لیتر و به هر فرد دارای کارت سوخت۲۵ لیتر اختصاص می‌داد.
 
مقابله با جنگ روانی

بخشی از حملات دشمن، نه به پالایشگاه‌ها بلکه به ذهن مردم بود. انتشار تصاویر قدیمی آتش‌سوزی پالایشگاه‌ها، استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت ویدئوهای جعلی و برجسته‌سازی شایعات در شبکه‌های اجتماعی، بخشی از عملیات روانی بود که وزارت نفت با آن روبه‌رو شد. در این زمینه، رسانه‌های مختلف این اقدامات را خنثی کرد و نتیجه این شد که ایران از این برهه زمانی عبور کرد.
 
در خط مقدم مقاومت

با این‌که دو هفته برخی زیرساخت‌های کشور مورد حملات رژیم صهیونیستی قرار گرفت، اکنون می‌توان گفت وزارت نفت ایران با موفقیت، یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های مدیریت بحران در دهه اخیر را به سرانجام رسانده است. نه‌تنها تولید متوقف نشد بلکه زیرساخت توزیع نیز بدون وقفه به کار خود ادامه داد. عملکرد ایران در حفظ پایداری صنعت انرژی در شرایط جنگی را «نمونه‌ای از تاب‌آوری زیرساختی در برابر جنگ مدرن» توصیف کرده‌اند. جنگ هنوز تمام نشده؛ اما آنچه روشن است، این‌که پالایشگاه‌ها در خط مقدم مقاومت ایستاده‌اند؛ بی‌صدا، اما استوار.
 
مشکل تامین سوخت در اسرائیل جدی شد

پس از این‌که رژیم صهیونیستی به زیرساخت‌های اقتصادی کشور حمله کرد، ایران نیز پاسخ متقابل داد. در پی وقوع حادثه‌ای در پالایشگاه نفت بازان در خلیج حیفا که به‌دنبال اصابت یک موشک ایرانی رخ داد، شرکت انرژی اسرائیلی سونول از احتمال اختلال در عرضه سوخت خبر داد و گفت: « با این حال، در کوتاه‌مدت کمبود سوخت به‌ویژه با توجه به کاهش سفرهای جاده‌ای ناشی از وضعیت امنیتی جاری، پیش‌بینی نمی‌شود. «پیش‌بینی می‌شود شرکت دلک به‌عنوان یکی از مشتریان اصلی پالایشگاه بازان، نیز با مشکل مشابهی مواجه شود. از سوی دیگر، دومین پالایشگاه بزرگ رژیم در اشدود نیز که برای تعمیرات و نگهداری سالانه به‌طور موقت تعطیل شده اعلام کرد تنها برای حدود دو هفته آینده ذخایر سوخت کافی دارد. براساس نامه‌ای که شرکت بازان به مشتریان خود، از جمله شرکت سونول، ارسال کرده است، پالایشگاه حیفا اطلاعیه‌ای تحت عنوان «حادثه غیرمترقبه» صادر کرده و اعلام کرده که قادر به تأمین محصولاتی که طبق قراردادهای خود، متعهد به ارائه آنها بود، نیست. در این نامه این عبارات آمده است: «به دلیل اختلالی غیرمنتظره و خارج از کنترل ما که بر ظرفیت عرضه تأثیر گذاشته است.» این اختلال به‌طور مستقیم ناشی از حمله موشکی صورت‌گرفته از سوی ایران است.
به گفته شرکت بازان «در حال حاضر مشخص نیست چه زمانی قادر خواهیم بود عرضه محصولات را از سر بگیریم.» درپی این اطلاعیه، شرکت سونول نیز نامه‌ای به مشتریان تجاری خود ارسال و اعلام کرده است: «ناچار هستیم به اطلاع شما برسانیم که عرضه سوخت به مشتریان، بسته به شرایط، کاهش یافته یا به‌طور کامل متوقف خواهد شد.»

حساب ویژه دشمن صهیونی روی اخبار کذب و جنگ روانی
جنگ روایت‌ها و جنگ روانی با هدف اثرگذاری بر افکار عمومی مردم تحت حاکمیت خود، مردم جهان و حتی مردم تحت حاکمیت دشمن، یکی از مهم‌ترین بخش‌های جنگ‌های امروز جهان است. اگرچه جنگ اخیر بین ایران و رژیم‌صهیونیستی که به‌دلیل استفاده از ادوات نظامی و تجاوز این رژیم منحوس به خاک مقدس ایران، با عنوان جنگ سخت در برابر جنگ رسانه‌ای که از آن به‌عنوان جنگ نرم یاد می‌شود، ۱۲ روز به‌طول انجامید اما دهه‌هاست که جنگ نرم استکبار جهانی از‌جمله رژیم جعلی صهیونیستی و آمریکا علیه مردم و کشور ایران ادامه دارد. اگر اهمیت جنگ روایت‌ها و جنگ نرم را بیشتر از جنگ سخت ندانیم، بدون شک اهمیت آن کمتر نیست؛ چرا که هدف غایی حتی در جنگ سخت، تأثیرگذاری بر افکار عمومی و به تبع آن تغییراتی است که از این تأثیر دنبال می‌شود. در خلال جنگ ۱۲روزه، شایعات متعددی از سوی رسانه‌های صهیونیستی و حامیان غربی آنها منتشر می‌شد تا به قدرت‌نمایی بیشتر رژیم‌صهیونی در نگاه عمومی منجر شود، از‌جمله هدف قرار گرفتن پالایشگاه‌های تهران، اصفهان و آبادان؛ درحالی‌که این پالایشگاه‌ها به لطف عملکرد خوب بخش‌های نظامی و پدافندی کشور هیچ آسیبی ندیدند. کار به‌جایی رسیده که حتی خروجی پرسش از برخی پلتفرم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی درخصوص آسیب به تأسیسات انرژی ایران و اسرائیل، دستکاری شده و نسبت به نتیجه روزهای قبل، دچار تغییر محسوس شده است. رسانه‌های صهیونیستی درحال تلاش برای مستندسازی دروغین از تخریب بخش انرژی کشور در جنگ ۱۲روزه هستند، حتی به اعتبار دانشنامه‌های اینترنتی هم رحم نکرده‌اند و سایت‌هایی چون ویکی‌پدیا که قابلیت ویرایش توسط کاربر دارد را با این اطلاعات دروغین تغذیه کرده‌اند. به‌طور مثال، میزان صدمات در زیرساخت‌های انرژی ایران در رسانه‌های صهیونیستی این‌گونه اعلام شده که اسرائیل توانسته به پارس جنوبی، پالایشگاه فجر جم، پالایشگاه ری، پالایشگاه نجف‌آباد و انبار نفت شهران خسارت‌های بزرگی وارد کند که تأمین انرژی پایدار ایران را به چالش کشیده اما واقعیت چیست؟
۲۴ خردادماه رژیم کودک‌کش صهیونیستی، در تلاش برای آسیب رساندن به زیرساخت‌های انرژی ایران، یک واحد از چهار واحد پالایشگاه خشکی فاز ۱۴ پارس جنوبی و یک واحد از پالایشگاه فجر جم را با پرتابه‌هایی دچار صدمه کرد. میزان صدمه در این دو واحد پالایشگاهی گاز کشور به‌ اندازه‌ای بود که در بازه زمانی۱۰روزه،هر دو پالایشگاه با ظرفیت کامل به مدار بازگشتند. پس ادعای رسانه‌های صهیونیستی مبنی بر حمله به پارس جنوبی ایران، در واقعیت صدمه به یک واحد از پالایشگاه فاز ۱۴ است که اکنون در مدار بهره‌برداری است. به‌دلیل زیرساخت‌های گسترده و منعطف کشور در بخش گاز، این دو واحد آسیب‌دیده که حدود ۱۰روز از مدار خارج بودند؛ هیچ خللی در تأمین گاز کشور به‌وجود نیاوردند. درخصوص ادعای آسیب به پالایشگاه ری که منظور رسانه‌های رژیم جعلی، همان پالایشگاه تهران است؛ این ادعا کاملا کذب و براساس اطلاعات غلط صهیونیست‌هاست. در دقایق اولیه بامداد ۲۵خردادماه، پرتابه‌ای به یکی از مخازن سوخت انبار نفت ری برخورد کرد که موجب آتش‌سوزی در این مخزن شد؛ همان‌طور که پیشتر در رسانه‌های رسمی ایران به مراتب اعلام شده، این مخزن سوخت، ربطی به پالایشگاه تهران نداشته است. پس ادعای آسیب رساندن به پالایشگاه تهران، کاملا ادعایی بی‌اساس است.ادعای آسیب‌دیدگی به پالایشگاه نجف‌آباد هم ازدو جهت دچارایراد اساسی است؛اولا پالایشگاهی به‌عنوان پالایشگاه نجف‌آباد وجود خارجی ندارد و ثانیا اگر منظور رسانه‌های رژیم‌صهیونی، پالایشگاه بزرگ اصفهان است که این پالایشگاه در تمام ایام جنگ و هم‌اکنون، به‌طور کامل در مدار بهره‌برداری بوده و هیچ آسیبی ندیده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها